حضرتعالی در بحث اعراض عملی 5 سال بازنگشتن به وطن سابق را اعراض میدانید، آیا جایز است قبل از 5 سال به نظر مرجع دیگر عدول کنیم که شرط زمانی برای اعراض نداشته باشد؟
در بحث تبعیض و عدول در تقلید (از مرجعی مساوی به دیگری به شرط عمل نکردن به فتوای مرجع اولی) فرموده اید که در مباحثی که به هم مربوط اند حق عدول و تبعیض ندارید :
1) مسائل مرتبط به هم یعنی چه یعنی کل یک باب را میفرمایید (مثلا باب طهارت یا باب نماز) یا خیر؟
2) در مسائل کلی نگاه از مرجعی تقلید میکنم، آیا میتوانم در بخش (حکم نگاه به زن متهتکه) عدول کنم (با شرط گفته شده در فرض همان عمل نکردن)؟
3) در بخش تیمم از مرجعی تقلید میکنم، آیا میتوانم در بخش حکم وجود مانع در عضو مسح کننده عدول کنم؟
درباره کسی که یکسال نماز قضا می خواند (از خودش یا میت) ومثلا درهر جلسه، 17 رکعت پشت سرهم (صبح ظهر عصر مغرب عشاء) می خواند؛ آیا دو مطلب زیر طبق فتوای آیت الله مکارم شیرازی مدظله العالی صحیح است؟
1.اگر وقتی که مشغول خواندن نماز قضای عصر است دربین نماز، شک کند که آیا قبل از آن ، قضای ظهر را خوانده یا نه در اینصورت: (باید) یا می تواند نیت را به نماز قضای ظهر عدول بدهد؟
2.اگر مشغول نماز قضای عشا است و در بین آن شک کند که قبل از آن، قضای مغرب را خوانده یا نه؛اگر وارد رکوع چهارم نشده است، عدول به قضای مغرب کند،ولی اگر وارد رکوع چهارم شده، نمازش باطل است و باید رها کند و از ابتدا قضای مغرب و سپس قضای عشاء را بخواند؟
کسی که بخواهد در بین نماز مغرب ادایی، به نماز قضای صبح ، عدول کند اگر در رکعت سوم قبل از اینکه به رکوع برود چنین قصدی کند و بنشیند :
اولا: آیا بعد از نشستن ، باید مجددا تشهد را بخواند یا اینکه سلام دادن کفایت می کند؟
ثانیا: آیا بخاطر ایستادن اضافی(رکعت سوم) که داشته سجده سهو واجب است؟ آیا در یا مورد ، سهو ، صدق می کند که سجده سهو لازم باشد؟
کسی که به قصد مسافت شرعی حرکت کرده و پس از گذشتن از حدّ ترخص نمازش را به صورت قصر خوانده، اگر پیش از رسیدن به چهار فرسخ از قصدش برگردد یا قصد اقامت ده روز کند، نمازهایی را که قصر خوانده، چه حکمی دارد؟
اگر شخصی برای فرار از روزه به فردی که مقلد معظم له است بگوید: با فروبردن سر در آب روزه را باطل کند و بعد از اتمام ماه رمضان، برای جبران کفاره آن به آیتالله سیستانی عدول نماید، این کار جایز است؟
شخصى مقدارى از املاك خويش را وقف امام حسين (ع) كرده و وقف نامه كتبى نيز تنظيم و امضا نموده، و آن را نزد شخصى به امانت گذاشته است. پس از گذشت چند ماه پشيمان گشته، و از وقف عدول نموده، و وقف نامه را از شخص مزبور گرفته، و پس از فوت واقف، يكى از بستگان او تصوير وقفنامه را به اداره اوقاف تحويل مىدهد. لطفاً بفرماييد :
الف) آيا وقف بر امام حسين (ع) از اوقاف عامّه است يا خاصّه؟
ب) آيا در وقف بر آن حضرت، قبول حاكم شرع، لازم است؟
ج) آيا در صحّت وقف برآن حضرت، قبض متولّى وقف يا حاكم شرع شرط هست؟
د) آيا به مجرد انشاى كتبى، وقف محقّق مىشود؟
ه) آيا در مفروض سؤال، واقف حق عدول از وقف داشته است؟
گمان میکردم قضا روزه سال قبل را بجا نیاوردم و در قضا نیت سال قبل کردم اما یقین کردم که آن را بجا آوردهام آیا میتوانم آن را بهحساب روزه چند سال قبلتر قرار دهم؟
شخصى پس از فوت مرجع تقلیدش از مجتهدى تقلید نموده، ولى قبل از عمل به فتواى آن مجتهد مجدداً از مرجع قبلى که فوت نموده تقلید کرده است، آیا عدول با توصیف فوقالذکر جایز میباشد؟ با در نظر گرفتن اینکه در بعضى از مسائل ازجمله در مسائل تقلید، مقلّد همین مجتهد زنده میباشد.
آیا آنچه مشمول مسئله بقاء بر میت نیست و اگر خلاف نظر میت هم باشد باید از حیّ تقلید شود فقط اصل مسئله بقاء است یا مسائلی که نتیجتاً در بقاء یا عدم بقاء تأثیر دارد هم همینطور است؟ مثلاً حیِّ و میت در جواز رجوع به فالاعلم در احتیاطات اعلم اختلاف دارند و میت قائل به جواز و اعلم است و حیّ قائل له عدم جواز و فالاعلم است؟