مسأله 1304ـ اگر در عدد رکعات شک کند و نداند چند رکعت خوانده و فکرش به جايى نرسد، نماز باطل است، ولى اگر در عدد رکوعها شک کند بنابر کمتر مى گذارد و اگر از محل گذشته يعنى وارد سجده شده باشد اعتنا نمى کند.
مسأله 1439ـ اگر ولى ميّت نداند که ميّت قضاى روزه بر ذمّه دارد يا نه، واجب نيست براى او قضا بگيرد و اگر اجمالاً بداند مقدارى قضاى روزه بر ذمّه اوست بايد به اندازه اى که يقين دارد به جا آورد و بيش از آن لازم نيست.
مسأله 1598ـ هرگاه انسان گندم و جو، يا خرما، يا انگور را بخرد و بداند فروشنده زکات آن را داده زکات بر او واجب نيست و اگر شک کند باز چيزى بر او لازم نيست، ولى اگر بداند زکات آن را نداده است، معامله نسبت به مقدار زکات باطل است مگر اين که حاکم شرع اجازه دهد، در اين صورت قيمت مقدار زکات را از فروشنده مى گيرد و اگر اجازه ندهد زکات را از خريدار خواهد گرفت و در صورتى که خريدار قيمت آن را به فروشنده داده مى تواند از او پس بگيرد.
مسأله 1121ـ اگر شک دارد سفر او هشت فرسخ است يا نه، نبايد نماز را شکسته بخواند، ولى در صورت شک بايد از کسانى که به آن راه آشنا هستند تحقيق کند، مگر اين که مشقّت زيادى داشته باشد.
مسأله 1111ـ اگر شک دارد که سجده يا تشهّد را فراموش کرده يا نه واجب نيست قضا کند و اگر مى داند يکى را فراموش کرده، امّا نمى داند کدام يک بوده، هر دو را قضا کند و هر کدام را اوّل به جا آورد مانعى ندارد.
مسأله 1104ـ اگر شک دارد کارى که موجب سجده سهو مى شود انجام داده يا نه، چيزى بر او نيست و اگر شک کند دو سجده سهو بر او واجب شده يا چهار سجده سهو، همان دو سجده کافى است.
مسأله 1094ـ اگر در عدد رکعتهاى نماز احتياط نيز شک کند بايد بنا را بر بيشتر بگذارد، امّا اگر طرف بيشتر نماز را باطل مى کند، بنا را بر کمتر مى گذارد و نمازش صحيح است.
مسأله 1092ـ اگر کسى شک کند نماز احتياطى که بر او واجب بوده به جا آورده است يا نه،چنانچه بعد از وقت نماز باشد به شکّ خود اعتنا نکند و اگر هنوز وقت نماز باقى است در صورتى که مشغول کار ديگرى نشده بايد نماز احتياط را بخواند و اگر کارى که نماز را باطل مى کند به جا آورده است احتياط واجب آن است که نماز احتياط را بخواند و نماز را هم اعاده کند.
مسأله 1087ـ نماز احتياط که براى شک در رکعتهاى نماز به جا آورده مى شود به اين ترتيب است که بعد از سلام نماز بايد فورا نيّت نماز احتياط کند و اللّه اکبر بگويد و حمد را بخواند (و سوره را ترک کند) بعد به رکوع رود و مانند نمازهاى معمولى سجده نمايد، اگرنماز احتياط او يک رکعت است بعد از دو سجده تشهّد بخواند و سلام دهد و اگر دو رکعت است بعد از دو سجده يک رکعت ديگر را مثل رکعت اوّل به جا آورد و بعد از تشهّد سلام دهد.
مسأله 1085ـ کسى که نشسته نماز مى خواند اگر شکّى کند که بايد براى آن يک رکعت نماز احتياط ايستاده، يا دورکعت نشسته بخواند، بايد يک رکعت نماز نشسته به جا آورد و اگر شکّى کند که بايد براى آن دو رکعت نماز احتياط ايستاده بخواند بايد دو رکعت نشسته به جا آورد، همچنين در ساير شکها.
مسأله 1084ـ هرگاه مى داند در وسط نماز شکّ کرده، امّا نمى داند مثلاً شکّ دو و سه بوده، يا دو و چهار، احتياط واجب آن است که به دستور هر دو عمل کند و نماز را نيز اعاده نمايد.
مسأله 1083ـ هرگاه شکّ او از بين برود و شکّ ديگرى به جاى آن پيدا شود، بايد به شکّ دوم عمل کند، مثلاً اگر شک در ميان دو و سه بود، بعد يقين کرد سه رکعت را خوانده و شکّ ميان سه و چهار کرد، بايد به دستور شکّ سه و چهار عمل کند.
مسأله 1082ـ هرگاه مشغول تشهّد است، يا وارد رکعت بعد شده و شک کند آيا دو سجده را به جا آورده يا نه و در همان موقع يکى از شکهايى که اگر بعد از تمام شدن دو سجده اتّفاق بيفتد صحيح است براى او پيش آيد (مثلاً شک ميان دو و سه) بايد بنا بگذارد که سجده ها را به جا آورده و به دستور شک عمل کند و نمازش صحيح است، ولى اگر قبل از گذشتن از محلّ سجده شک کند نمازش باطل است.
مسأله 1080ـ هرگاه در ابتدا گمانش به يک طرف قرار گرفت و بعد هر دو مساوى شد و حالت شک پيدا کرد، بايد به دستور شک عمل کند و بعکس اگر نخست حالت شک داشت و بعد گمانش بيشتر به يک طرف شد، بايد مطابق گمان عمل کند، ولى اگر شک از شکهايى است که نماز را باطل مى کند و پا برجا شد بايد نماز را از سر گيرد و مبدّل شدن آن به ظن اثرى ندارد.
مسأله 1074ـ در نمازهاى مستحبّى بنابر احتياط واجب بايد به ظنّ و گمان خود عمل کند، تا آنجا که نماز را باطل نمى کند، مثلاً اگر گمانش به دو رکعت مى رود بنا بر آن بگذارد و اگر گمانش به سه رکعت مى رود بايد بنا بر همان دو بگذارد.
مسأله 1077ـ چنانچه گفته شد شک در عدد رکعتهاى نمازهاى چهار رکعتى در نُه صورت صحيح است:
اوّل ـ شک ميان «دو و سه» بعد از سر برداشتن از سجده دوم: بايد بنابگذارد که سه رکعت خوانده و يک رکعت ديگر بخواند و نماز را تمام کند و بعد از نماز، يک رکعت نماز احتياط ايستاده به دستورى که بعداً گفته مى شود به جا آورد و اگر در سجده دوم بعد از ذکر واجب شک کند بنا بر احتياط واجب همين دستور را عمل کند، بعداً نماز را هم اعاده نمايد (اين حکم در تمام مواردى که شک بايد بعد از تمام کردن سجده دوم باشد جارى است).
دوّم ـ شک ميان «سه و چهار»: که در هر جاى نماز باشد بنابر چهار مى گذارد و نماز را تمام کرده و بعداًزآن يک رکعت نماز احتياط ايستاده، يا دو رکعت نشسته، به جا مى آورد.
سوم ـ شک ميان «دو و چهار» بعد از سر برداشتن از سجده دوم: که بايد بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام کند و بعد دو رکعت نماز احتياط ايستاده بخواند.
چهارم ـ شک ميان «دو و سه و چهار» بعد از سر برداشتن از سجده دوم: بايد بنا را بر چهار بگذارد و بعد از نماز، دو رکعت نماز احتياط ايستاده، سپس دو رکعت نشسته به جا آورد.
پنجم ـ شک ميان «چهار و پنج» بعد از سر برداشتن از سجده دوم: بنا را بر چهار مى گذارد و نماز را تمام مى کند و بعد از آن دو سجده سهو به جا مى آورد.
ششم ـ شک ميان «چهار و پنج» در حال ايستاده: بايد بنشيند تا شک او تبديل به سه و چهار شود و بنا را بر چهار مى گذارد و نماز را تمام مى کند بعد يک رکعت نماز احتياط ايستاده، يا دو رکعت نشسته به جا مى آورد و احتياط واجب آن است که نماز را نيز اعاده کند.
هفتم ـ شک بين «سه و پنج» در حال ايستاده: بايد بنشيند و شک او به دو و چهار برمى گردد، بنا را بر چهار مى گذارد و نماز را تمام مى کند، سپس دو رکعت نماز احتياط ايستاده به جا مى آورد و بنابر احتياط واجب اصل نماز را نيز اعاده مى کند.
هشتم ـ شک بين «سه و چهار و پنج» در حال ايستاده: بايد بنشيند و شک او به دو و سه و چهار برمى گردد، بنا را بر چهار مى گذارد و نماز را تکميل کرده، سپس دو رکعت نماز احتياط ايستاده و بعد دورکعت نشسته به جا مى آورد و احتياطاً اصل نماز را اعاده مى کند.
نهم ـ شک ميان «پنج و شش» در حال ايستاده: بايد بنشيند و شک او به چهار و پنج بر مى گردد، نماز را تمام کرده و دو سجده سهو به جا مى آورد و بنابر احتياط اصل نماز را اعاده مى کند.
مسأله 1073ـ شک در افعال نماز مستحب با نماز واجب فرق ندارد، مثلاً اگر شک در حمد يا رکوع کند چنانچه محل آن نگذشته است بايد به جا آورد و اگر محلّ آن گذشته است اعتنا نکند.
مسأله 1071ـ هرگاه در عدد رکعتهاى نماز مستحبّى شک کند مخيّر است بنا را بر کمتر بگذارد يا بيشتر، مگر اين که طرف بيشتر، نماز را باطل کند که در اين صورت بنا را بر کمتر مى گذارد، مثلاً اگر شک ميان يک و دو کند مخيّر است بنا را بر يک يا دو بگذارد، امّا اگر شک در ميان دو و سه کند حتماً بنا را بر دو، مى گذارد.
مسأله 1069ـ اگر امام جماعت در عدد رکعتهاى نماز شک کند، مثلاً نداند سه رکعت خوانده يا چهاررکعت هرگاه مأموم بداند چهار رکعت خوانده با علامتى به امام مى فهماند و امام بايد مطابق آن عمل کند و بعکس اگر امام مى داند چند رکعت خوانده، ولى مأموم شک مى کند، بايد از امام پيروى کند و به شکّ خود اعتنا نکند.
مسأله 1066ـ هرگاه انسان شک کند کثيرالشّک شده يا نه بنا مى گذارد بر اين که کثيرالشّک نشده و بعکس اگر کثيرالشّک بوده، تا يقين نکند به حال معمولى برگشته، بايد به شکّ خود اعتنا نکند.
مسأله 1065ـ کسى که فقط در يک مورد نماز زياد شک مى کند (مثلاً در حمد و سوره) چنانچه در چيزهاى ديگر شک کند بايد به دستور شک عمل نمايد، تنها درموردى که زياد شک مى کند اعتنا نخواهد کرد، همچنين اگر کسى در نماز معيّنى مانند نماز صبح زياد شک مى کند، فقط در آن بايد اعتنا نکند و نيز اگر کسى در مکان مخصوصى ( مثلاً وقتى در ميان جمع نماز مى خواند) زياد شک مى کند فقط در همان جا اعتنا به شکّ خود نمى کند.
مسأله 1064ـ منظور از اعتنا نکردن به شک اين است که آن طرف را که به نفع اوست بگيرد، مثلاً اگر شک کند سجده يا رکوع را به جا آورده، بنا بگذارد که به جا آورده است، هرچند از محل آن نگذشته است، يا اگر شک کند نماز صبح را دو رکعت خوانده يا سه رکعت، بنا بگذارد که دو رکعت خوانده است.