شخصى ادّعا مى كند كه برادرزاده اش تمام اموال خود را به او هبه کرده است ولى او انكار مى كند و مى گويد: «تمام اموالى كه از پدرم به ارث رسيده است را امانت گذاشته ام و اصلاً و ابداً به كسى نداده ام» آيا در صورت عادل بودن مدّعى، قول او شرعاً مسموع است؟
برادر بنده مشغول خدمت مقدّس سربازى است. یکى از دوستان او پاى خودش را با گلوله مى زند،
او را به بیمارستان مى برند، تمام وسایلش را به برادرم تحویل مى دهند، وقتى که او در بیمارستان
بود برادرم به مرخّصى مى رود، در حین مرخصى، آن آقا به عللى از خدمت سربازى معاف مى شود
و مى رود، وقتى که برادرم برمى گردد آن آقا رفته بود و وسایل او در دست برادرم مانده است، آن
وسایل چه حکمى دارد؟
آیا در مدّت اجاره، مورد اجاره در ید مستأجر امانت محسوب میشود؟ در این صورت، آیا میتوان آن را پس از انقضاى مدّت اجاره تحت عنوان استرداد امانت مطالبه نمود؟
مسأله 2201ـ هرگاه بعد از يک سال اعلان کردن، صاحب مال پيدا نشود و مال را به عنوان امانت براى صاحبش نگهدارى کند و مال از بين برود چنانچه در نگهدارى آن کوتاهى، يا زياده روى نکرده باشد ضامن نيست، ولى اگر از طرف صاحبش صدقه دهد اگر صاحبش پيدا شد و به صدقه دادن راضى نشد بايد عوض آن را به او بدهد.
مسأله 2008ـ هرگاه امانتدار نشانه هاى مرگ را در خود ببيند چنانچه ممکن است بايد امانت را به صاحب آن يا وکيل او برساند و اگر ممکن نيست احتياط آن است به حاکم شرع دهد و اگر دسترسى ندارد بايد وصيّت کند و شاهد بگيرد و به وصى و شاهد اسم صاحب مال و جنس و خصوصيّات و محلّ آن را بگويد.
مسأله 2004ـ هرگاه صاحب مال ديوانه شود امانتدار بايد امانت را فوراً به ولىّ او برساند، يا به او خبر دهد که مال را ببرد و اگر بدون عذر شرعى اين کار را نکند و مال تلف شود ضامن است، مگر اين که ولىّ او اجازه دهد امانت به حال خود بماند.
مسأله 2001ـ کسى که امانت را قبول نموده اگر در نگهدارى آن کوتاهى نکرده باشد و زياده روى هم ننمايد و اتّفاقاً آن مال تلف شود ضامن نيست، ولى اگر به اختيار خودش آن را در جايى بگذارد که گمان مى رود ظالمى بفهمد و آن را ببرد، چنانچه تلف شود ضامن است، مگر اين که جايى بهتر از آن نداشته باشد و نتواند مال را به صاحبش يا کسى که بهتر حفظ مى کند برساند.
مسأله 1999ـ هرگاه انسان از نگهدارى امانت منصرف شود و وديعه را فسخ کند بايد هرچه زودتر مال را به صاحب آن يا وکيل يا ولىّ او برساند، يا به آنها خبر دهد که مالشان را ببرند و اگر بدون عذر مال را به آنها نرساند و خبر هم ندهد چنانچه تلف شود بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 1998ـ کسى که چيزى را امانت مى گذارد هر وقت بخواهد مى تواند آن را پس بگيرد و کسى هم که امانتى قبول کرده هر وقت بخواهد مى تواند آن را به صاحبش بازگرداند.
مسأله 1997ـ هرگاه انسان به صاحب مال بفهماند که براى نگهدارى مال او حاضر نيست، چنانچه او مال را بگذارد و برود و اين شخص مال را بر ندارد و آن مال تلف شود، کسى که امانت را قبول نکرده ضامن نيست، ولى بهتر آن است که اگر مى تواند آن را نگهدارى کند.
مسأله 1996ـ کسى که توانايى نگهدارى امانت را ندارد نبايد آن را قبول کند، ولى اگر صاحب مال در نگهدارى آن عاجزتر باشد و کسى هم که بهتر حفظ کند وجود نداشته باشد، قبول کردن آن مانعى ندارد.
مسأله 1995ـ هرگاه از بچّه يا ديوانه چيزى را بطور امانت قبول کند اگر آن چيز مال خود آن بچّه يا ديوانه است بايد به ولىّ او برساند و نمى تواند به خود او بازگرداند و اگر مال شخص ديگرى است بايد به صاحبش بدهد و در هر حال اگر آن مال تلف شود بايد عوض آن را بدهد، ولى اگر کسى مالى را دست بچّه يا ديوانه اى ببيند که ممکن است از بين برود و آن را بگيرد و در نگهدارى آن کوتاهى نکند ضامن نيست.
مسأله 1994ـ امانتدار و کسى که مال را امانت مى گذارد هر دو بايد «بالغ» و «عاقل» باشند، بنابراين اگر بچّه نابالغ يا ديوانه مالى را نزد کسى امانت بگذارد صحيح نيست، همچنين نمى توان مالى را نزد بچّه نابالغ يا ديوانه امانت گذارد، ولى اگر مميّز باشد و ولىّ او اجازه دهد مى تواند امانت را قبول کند.
مسأله 1993ـ خيانت در امانت حرام است و از گناهان کبيره است و اگر کسى امانتى را بپذيرد بايد در نگهدارى آن کوتاهى نکند و هر وقت صاحب امانت از او بخواهد به او بدهد، خواه صاحب امانت مسلمان باشد يا غير مسلمان.
مسأله 1992ـ «وديعه» آن است که انسان مال خود را به ديگرى به عنوان امانت و به منظور حفظ و نگهدارى بسپارد هر گاه اين مطلب را با صيغه لفظى بگويد، يا بدون اين که صيغه اى بخواند به شخص امانتدار بفهماند که مال را براى نگهدارى به او مى دهد و او هم به همين قصد بگيرد، بايد به احکام وديعه و امانت که بعداً گفته مى شود عمل نمايد.
مسجد که امام جماعت ندارد و در زمان اذان درب مسجد باز می شود و بعد از اتمام نماز درب مسجد بسته می شود و کتابخانه ای هم ندارد آیا اهالی می توانند آن کتابها را جهت مطالعه امانت بگیرند بعد به آنجا برگردانند؟
در مجالس بحث می شود که اگر کسی قرآن یا نماز بخواند و صلوات بفرستد با این نیت که آنها را بعد از اتمام خواندن امانت میدهد به یکی از امامان یا بیامبران؛ چون با این کار انها در آخرت شفیعش می شوند آیا این مطلب صحت دارد؟
چند نفر طی جلسهای پيرامون مسائل ساختمان مشتركشان صورتجلسهای در يك نسخه تنظيم نموده و سه نفر امضا كردند و اين صورتجلسه را نزد فردی بهعنوان امانت گذاشتند و قرار بر اين شد كه به مفاد آن عمل كنند و تاکنون نيز همانگونه عمل نمودهاند. امّا حدود سه ماه پيش یکی از شرکا با مراجعه به فرد امین درخواست تنها نسخه اصلى صورتجلسه را نموده و ايشان نيز به او داده است. اکنونکه ديگر شرکا از اين جريان مطلع شدهاند معترضاند و كار به شكايت كشيده شده است. حكم شرع چيست؟