آیا قاضی می تواند بدون احراز اعسار مدیون با ادله ی شرعی و فقط با ملاحظه وضعیت مالی و شغلی و خانوادگی مدیون، به او برای پرداخت دین خود مهلت بدهد یا حکم تقسیط بدهد؟
شخص نابالغی که مقدار قابل توجهی مال دارد، ولیّ او(مثلا پدر وی) آنها را در اختیار مرکز خیریه ای قرار می دهد تا به مصلحت فرد نابالغ استفاده کند که البته ممکن است از این طریق سودی هم برای خود خیریه حاصل شود؛ حال سوال این است: با توجه به اینکه پدربزرگ پدری نابالغ هم بر وی ولایت دارد، اگر او آن اموال را از خیریه طلب کند ولی پدر نابالغ اصرار بر ماندن آنها در دست خیریه داشته باشد، بر مسولین خیریه لازم است که اموال را پس بدهند؟
زوج در طول مدت زندگی مشترک خود با زوجه (عقد دائم) منزل مشترکی را بهصورت مشاع خریداری مینماید که در ضمن معامله سه دانگ مشاع از آن منزل را به نام زوجه مینماید، اما کل ثمن معامله را زوج پرداخته و در آن منزل مشترک مبالغ زیادی را جهت بازسازی و نما ظاهری هزینه مینماید، همچنین برای وی (زوجه) دو دستگاه خودرو گرانقیمت خریداری مینماید که یکی را زوجه فروخته و ثمن آن را به مصرف شخصی خود رسانده و دیگری درید او در حال حاضر است زوجین اکنون در شرف مفارقت و جدایی از یکدیگر میباشند و در باب مهریه به اختلاف رسیدهاند، ازآنجاکه زوج در زمان خرید منزل مسکونی و خودروها قصد بخشش و هبه نمودن به وی را نداشته بلکه قصد ایفای دین مهریه زوجه را داشته و با توجه به اینکه اصل نیز بر عدم تبرع است، آیا اکنون میتواند ثمن پرداختی برای آن اموال را از بابت دین مهریه زوجه محاسبه نموده و نسبت به آن تهاتر نماید؟ با توجه مطالب یادشده، در فرض سؤال کدامیک باید دلیل و بیّنه ارائه دهد؟
یکى از شروطى که بر اساس تصویب شوراى عالى قضایى در سند عقد ازدواج گنجانده شده این است که زوج بعد از عقد ازدواج در کلّیّه دارایى خود با زوجه شریک خواهد بود و در صورت قبول زوج، زوجه حق خواهد داشت در صورت طلاق نصف اموال شوهر را دریافت نماید، آیا زوجه با گرفتن نصف اموال، باز هم استحقاق دریافت حقّ الزّحمه کارهایى را که بدون قصد تبرّع در خانه شوهر انجام داده و شرعاً به عهده وى نبوده را دارد؟
پدرم باغ خرمایی دارد که محصولات ان را بیمه میکند اگر خسارت دید بیمه خسارت را پرداخت میکند، اگر با رضایت کامل پدرم، بیمه را من پرداخت کنم و مبلغی که بیمه به عنوان خسارت پرداخت میکند من بردارم آیا این کار جایز است؟
مسأله 1612ـ هرگاه کسى از دنيا برود در حالى که زکات واجب بر ذمّه اوست و هم بدهى به مردم دارد، اوّل بايد تمام زکات را از مالى که زکات آن واجب شده بدهند بعد دين او را ادا کنند و اين در صورتى است که مالى که زکات به آن تعلّق گرفته موجود باشد.
مسأله 2207ـ هرگاه مالى پيدا کند که اگر بماند فاسد مى شود مانند بسيارى از غذاها و ميوه ها بايد تا مدّتى که فاسد نمى شود آن را نگه دارد، بعد قيمت کند و خودش آن را مصرف نمايد يا بفروشد و پولش را نگه دارد و اگر صاحب آن پيدا نشد از طرف او صدقه دهد و احتياط مستحب آن است که اگر دسترسى به حاکم شرع دارد از او اجازه بگيرد.
مسأله 1943ـ هرگاه طلبکار طلب خود را در موقعى که حق دارد مطالبه کند بدهکار بايد فوراً آن را بپردازد، و تأخير آن گناه است، ولى اگر بدهکار غير از خانه اى که در آن نشسته و اثاث و لوازم منزل و چيزهاى ديگرى که به آن احتياج دارد چيزى نداشته باشد، طلبکار بايد صبر کند و نمى تواند او را مجبور کند که چيزهاى مورد احتياجش را بفروشد، امّا بدهکار بايد براى پرداخت بدهى خود تلاش کند و از طريق کسب و کار يا راههاى مشروع ديگر چيزى به دست آورده و بدهى خود را بپردازد.
مسأله 1912ـ کسى که ورشکست شده يعنى بدهکارى او بيش از سرمايه موجود اوست و طلبکاران از حاکم شرع خواسته اند که او را از تصرّف در اموالش ممنوع کند بعد از حکم حاکم حقّ تصرّف در اموال خود ندارد.
مسأله 1874ـ هرگاه حيوانى را براى بردن بار شکستنى اجاره دهد چنانچه آن حيوان بلغزد يا رم کند و بار را بشکند صاحب حيوان ضامن نيست، ولى اگر به واسطه زدن و مانند آن يا کوتاهى در هدايت حيوان از راه مورد اطمينان، حيوان به زمين خورد و بار را بشکند ضامن است، همچنين در مورد چپ شدن اتومبيلها و تلف شدن بارها اگر تخلّفات يا کوتاهى او، سبب تلف گردد ضامن است، امّا اگر اتومبيل سالم، به علّتى بعضى از قسمتهايش بشکند و چپ شود و بار تلف گردد ضامن نيست.
بنده سهامدار یک شرکت سهامی خاص منحله میباشم، آیا میتوانم از مایملک شرکت(زمین مسکونی) وقف نمایم؟ (ضمنا در استعلام از اداره ثبت شرکتها بیان شده سهامدار مالک سهم میباشد نه مالک مایملک شرکت).
شخصی بخواهد اموال را در زمان حیات وقف منقطع الاول کند بطوریکه تا زمان حیات اختیار استفاده داشته باشد می تواند اصل اموال را تعویض یا تبدیل به احسن نماید و یا اگر مساله غیر مترقبه ای پیش آمد قسمتی از مال را بفروشد و هزینه کند؟
مشغول کار و تحصیل هستم درآمدم نزد پدرم است تا پس انداز برای آینده ام باشد ولی پدرم آن را به دست شخص دیگری داده است آیا می توانم پولم را از آن فرد بگیرم؟
اگر در یک خانواده پدر بعضی از کارها که واجب است را انجام ندهد مثلا سقف خانه با باران آمدن نم میزند و باید سقف پشت بام ایزوگام شود تا سقف خرابتر نشود ولی او روی خود نمیگذارد آیا اعضای خانواده می توانند پول او را برای انجام این گونه کارها بدون اجازه بردارند؟
کسی لباسی را انداخت بیرون و آن را نمیخواست و به دیگران گفت راضی نیستم کسی آنها را بردارد ایا جایز است به این عنوان که دور انداختن لباس اسراف کاری است و برای این که اسراف نشود آنها را برداشت و بدون اجازه کسی که دور انداخته استفاده کرد؟
پدر بزرگ من قبل از انقلاب در جریان مبارزاتی که داشتند یکی از نیروهای امنیتی رژیم را گروگان میگیرند و بعد از تخلیه اطلاعات برای آزادی او درخواست وجه زیادی میکنند، این وجه را میگیرند و او را آزاد میکنند، قسمتی از پول صرف مبارزه قسمتی صرف مستمندان قسمتی صرف کار فرهنگی و قسمتی هم بین خودشان تقسیم میکنند جهت گذرندان زندگی، سوال بنده این است که که این پول که وارد زندگی خانواده من شده حرام بوده یا حلال؟
زوجه ای که در حال طلاق دادن است و در موقع عقد شرط نصف دارایی بوده ؛ آیا دیه ای که به زوج داده اند جزء دارایی زوج به حساب می آید ونصف آن به زوجه تعلق میگیرد؟