زمینى حدود هزار متر مربع از حدود 25 سال پیش وقف قبرستان شده است; امّا پس از دفن
حدود 40 نفر، همسایگان مانع ادامه کار شده اند و آن زمین همچنان معطّل مانده است. آیا زمین
مزبور بر وقفیّت باقى مى باشد؟ در صورت باقى ماندن بر وقف، آیا مى توان آن را تبدیل به مکان عمومى دیگر (مانند مدرسه، بیمارستان، حسینیّه و غیره) کرد؟
زمینى جهت قبرستان مسلمین تعیین و اموات در آن دفن شدند؛ ولى اکنون مدتهاست میّتى در
آن دفن نمى شود؛ با عنایت به نیاز اهالى به مسجد، جهت انجام فرایض الهى، آیا اهالى مى توانند
در گورستان مذکور یک باب مسجد احداث نمایند؟
واقف یک مسجد ، در هنگام وقف شرط کرده که مسجد را بشرطی وقف میکنم که امام جماعت آن یکی از سادات باشد، آیا باید به این شرط عمل کرد؟
و اگر وظیفه عمل به آن بود ، در صورت نبود یکی از سادات تکلیف چیست ؟
و آیا میشود یکی از روحانیون غیر سید پیش نماز این مسجد باشد؟
شخصی اموال خود را به مسجد مصالحه نموده است، درحالیکه وارث طبقه دوّم او (برادر و خواهر) موجودند، آیا اموال مختصر او به مسجد میرسد، یا ورثه او نیز حقّى دارند؟
مقرّر گرديد با تخريب و توسعه و تبديل به احسن مسجدى كه از نظر ساختمان عمر مفيد خود را
سپرى كرده، مصلّاى شهر ما احداث گردد لذا در بناى جديد ضرورت دارد بخش كمى از شبستان
قديم براى تعريض ديوارها، يا احداث ستون، يا مأذنه (گلدسته)، يا محل ايراد خطبه اختصاص داده شود. آيا اين تصرّفات جايز است؟
خیّرى قطعه زمینى به نام مسجد اهداء نموده است؛ ولى نظر خویش را در مورد احداث سرویس بهداشتى، ایوان، چایخانه، حیاط و آشپزخانه بیان نکرده است، آیا مى شود در موقوفه فوق موارد بالا
را احداث نمود؟
محلّى، طبق اسناد معتبر و مسلّم، وقف مسجدى شده است از طرفى قسمت اعظم آثار مسجد در اثر مرور زمان از بين رفته ولى قسمتى از آثار از جمله محراب آن هنوز باقى است با توجّه به وقف بودن محلّ براى مسجد، متولّى موقوفه قصد احداث مسجد در محلّ مسجد مخروبه سابق را دارد؛ ولى احداث مسجد و عمل به نيّت واقف با بعضى از مقرّرات ميراث فرهنگى تعارض دارد؛ در صورتِ تعارضِ نيّتِ واقف با مقرّرات ميراث فرهنگى، عمل به كدام يك مقدّم است؟ تكليف شرعى متولّى موقوفه چيست؟
ميزى فرسوده و بلااستفاده در مسجد موجود و فضايى را به خود اختصاص داده است با توجّه به اين كه ميز وقف مسجد مىباشد و كسى هم خريدار آن نيست، آيا به جهت حفظ نظافت و استفاده بهتر از فضاى مسجد مىتوان آن را دور انداخت؟
آیا وسایلی که وقف مسجد شده است ولی الآن استفاده ای ندارد مثلا قلیان که در روضه های قدیم استفاده می شده اما الآن اصلا استفاده نمی شود را می توان فروخت و صرف باز سازی مسجد کرد؟
زمينى وقف مسجد شده، و طبق معمول قسمتى از آن تبديل به حياط، توالت و آبدارخانه، و قسمتى ديگر تبديل به مسجد شده است، ولى به علّت تجديد بنا مقدارى از شبستان مسجد جزء حياط شده يا بالعكس، آيا اشكال دارد؟
شخصى خانه اش را وقف مسجد نموده، مشروط بر این که خودش تا آخر عمر در آن ساکن باشد، و اگر فرزندى از او به وجود آمد، او هم در همین خانه ساکن باشد و معلوم نیست چه زمانى این خانه به تصرّف مسجد در خواهد آمد با توجّه به این مطلب بفرمایید:
آیا این وقف صحیح است؟
اگر واقف یا تملیک کننده از یک مرجع و مجریان کارهاى مسجد (هیأت امنا) هرکدام از مرجع دیگرى تقلید مى کنند چنانچه این دو مرجع در مسائل وقف با هم اختلاف نظر داشته باشند کدام نظر باید عمل شود؟
هیأت امناى مسجدى قصد دارند فاضلاب توالت عمومى مسجد را به وسیله لوله کشى از قبرستان متروکه اى که حدود سى و پنج سال در آن مرده اى دفن نکرده اند و ظاهراً آثار و شواهدى در آن جا دلالت بر قبرستان بودن نمى کند عبور دهند بدون این که نجاست تماسى با خاک قبرستان داشته باشد، آیا این کار جایز است؟
شخصى گوشه اى از ملك خود را براى عبادت برگزيده است به تدريج همسايگان او نيز در حال حياتش در آن محل نماز مى خوانند و بعد از وفات شخص مذكور، آن مکان را به صورت مسجد در مى آورند ولى ورثه راضى به این کار نیستند، بلكه آن زمين را غصبى اعلان كرده اند حكم این مسجد و نمازهايى كه در ظرف بيست سال در آن خوانده شده چيست؟
وجوهى جهت خرید وسائل صوتى و مانند آن، براى مسجد جمع آورى شده است بعد از خرید وسایل مذکور، عدّه اى مى گویند: «قصد ما این بوده که این وسایل منحصر به مسجد نباشد، بلکه از آن وسایل در اعیاد مذهبى و عزادارى در خارج مسجد نیز استفاده کنند و عدّه اى مى گویند: ما پول را فقط جهت خرید وسائل صوتى به عنوان وقف براى مسجد داده ایم؛ حال کدام جهت مقدّم است؟