«انجیل» در قرآن از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه العالی

«انجیل» در قرآن از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه العالی


معنی «انجیل» / انجیل در قرآن / فلسفه نزول کتاب های آسمانی / انجیل؛ کتاب آسمانی مسیح علیه السلام / انجیل؛ کتاب هدایت گر / آیا قرآن مندرجات تورات و انجیل را تصدیق می کند؟!‌

بحث و بررسی پیرامون انجیل در پژوهش های اسلامی دارای اهمیت است. آیات و روایات و منابع تاریخی مسلمانان به دفعات از انجیل یاد کرده و نقل قول‌ های فراوانی در این زمینه ذکر کرده اند.

حال در ماه رمضان که ماه نزول کتاب هاى بزرگ آسمانى است و در کلام نورانی امام صادق علیه السلام در دوازدهم ماه مبارک رمضان «انجیل» نازل گردیده،[1] شایسته است این مسأله بیش از پیش مورد واکاوی قرار گیرد.

معنی «انجیل»؟

«انجیل» در اصل، کلمه یونانى است به معناى‏ «بشارت» یا «آموزش جدید» و نام کتابى است که بر حضرت عیسى علیه السلام نازل شده است.[2]

انجیل در قرآن

واژه «انجیل» 12 بار در قرآن‏ مجید استعمال شده است.[3] قرآن‏ در هر جا که از کتاب عیسى علیه السلام نام برده «انجیل» را به صورت مفرد آورده است، و نزول آن را از طرف خدا معرفى می کند، بنا بر این اناجیل بسیارى که بین مسیحیان متداول است، حتى معروف ترین آن ها یعنى انجیل هاى چهارگانه (لوقا، مرقس، متى و یوحنا) وحى الهى، نیستند.[4]

مسیحیان اعتقاد دارند که این چهار انجیل به وسیله این چهار تن از یاران مسیح علیه السلام، یا شاگردان آن ها نگاشته شده، و تاریخ تألیف آن ها به 38 سال بعد از حضرت مسیح علیه السلام، تا حدود یک قرن بعد از او می رسد؛ بنابراین کتاب اصلى مسیح علیه السلام به عنوان یک کتاب آسمانى مستقل، به دست فراموشى سپرده شده و تنها بخش هایى از آن که در حافظه این چهار تن بوده است، آمیخته با افکار خودشان در این‏ «چهار انجیل» تحریر یافته است.[5]

فلسفه نزول کتاب های آسمانی؟

براى هر زمانى حکم و قانونى مقرر شده: «لِکلِّ أَجَلٍ کتابٌ‏»[6] تا بشریت به مرحله بلوغ نهایى برسد و آخرین فرمان صادر شود. بنابراین جاى تعجب نیست که خداوند یک روز تورات را نازل کند، و روز دیگر انجیل را، و سپس قرآن را، چرا که بشریت‏ در زندگى‏ متحول‏ و متکامل خود، نیاز به برنامه هاى متفاوت و گوناگونى دارد.[7]

آیه بعد به منزله تأکید و استدلالى است بر آنچه در ذیل آیه قبل گفته شد و آن اینکه هر حادثه و هر حکم و فرمانى، زمان معینى دارد که گفته اند: «الاُمورُ مَرهونَةٌ بأوقاتِها؛[8] کارها، گروگان زمان هاى خود هستند».

و اگر می بینى بعضى از کتب آسمانى جاى بعض دیگر را می گیرند به خاطر آن است که؛ «یمْحُوا اللَّهُ ما یشاءُ وَ یثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکتابِ؛ خداوند هر چیزى را بخواهد محو می کند همانگونه که به مقتضاى اراده و حکمت خویش امورى را اثبات می نماید، و کتاب اصلى و ام الکتاب نزد او است».[9]

انجیل؛ کتاب آسمانی مسیح علیه السلام

قرآن کریم حضرت مسیح علیه السلام را به عنوان یکى از پیامبران اولوا العزم (صاحب شریعت و کتاب آسمانى) ستوده است،[10] و در موارد متعددى از انجیل به عنوان یک کتاب آسمانى یاد می کند:[11]«وَ آتَیناهُ الْإِنْجِیلَ؛ ما به او انجیل عطا کردیم».[12]

خداوند اهل کتاب (یهود و نصارى) را مخاطب ساخته و می گوید: «قُلْ‏ یا أَهْلَ‏ الْکتابِ‏ لَسْتُمْ‏ عَلى‏ شَی‏ءٍ حَتَّى تُقِیمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیکمْ مِنْ رَبِّکمْ‏؛ اى اهل کتاب شما هیچ موقعیتى نخواهید داشت مگر آن زمانى که تورات و انجیل و تمام کتب آسمانى را که بر شما نازل شده بدون تبعیض و تفاوت بر پا دارید». زیرا این کتاب ها همه از یک مبدء صادر شده و اصول اساسى آن ها یکى است، اگر چه آخرین کتاب آسمانى، کامل ترین و جامع ترین آن ها است‏.[13]

انجیل؛ کتاب هدایت گر

انبیای الهی یکى بعد از دیگرى با اهدافى هماهنگ قیام کردند و چراغ هدایت را فرا راه مردم قرار دادند تا نوبت به حضرت مسیح علیه السلام رسید؛ «وَ قَفَّینا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیمَ؛ و بعد از آنان عیسى بن مریم را مبعوث کردیم».[14]

در قرآن‏ مجید از «انجیل‏» به عنوان هدایت و نور، یاد شده‏ است؛[15] «وَ قَفَّینا عَلى‏ آثارِهِمْ بِعِیسَى ابْنِ مَرْیمَ مُصَدِّقاً لِما بَینَ‏ یدَیهِ‏ مِنَ التَّوْراةِ وَ آتَیناهُ الْإِنْجِیلَ فِیهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَینَ‏ یدَیهِ‏ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ؛ و به دنبال آن ها (یعنى پیامبران پیشین) عیسى بن مریم را قرار دادیم که به آنچه پیش از او فرستاده شده بود از تورات تصدیق داشت و انجیل را به او دادیم که در آن هدایت و نور بود و (کتاب آسمانى او نیز) تورات را که قبل از او بود تصدیق می کرد و هدایت و موعظه براى پرهیزکاران بود».[16]

قابل توجه اینکه در آیه فوق در مورد انجیل نخست «فِیهِ هُدىً‏» گفته شده سپس «هدى» بطور مطلق آمده است، این تفاوت تعبیر ممکن است بخاطر آن باشد که در انجیل و کتاب هاى آسمانى دلائل هدایت بر هر کس بدون استثناء هست ولى براى پرهیزکاران که در آن به دقت می اندیشند، باعث هدایت و تربیت و تکامل است.[17] البته اطلاق نور به این کتاب در قرآن، ناظر به انجیل اصلى است.[18]

سخن آخر: (آیا قرآن مندرجات تورات و انجیل را تصدیق می کند؟!)

خداوند در آیه 48 مائده می فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الْکتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ مِنَ الْکتابِ؛ ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم در حالى که این کتاب، کتب آسمانى پیشین را تصدیق می کند».

همین امر سبب شده که جمعى از مبلغان یهود و مسیحى، این آیات را سندى بر عدم تحریف تورات و انجیل بگیرند.[19]

در پاسخ باید گفت: در مورد آیاتى که تعبیر به‏ «مُصَدّقًا لِّمَا بَینَ یدَیهِ» شده، اشاره به این حقیقت است که آیات مختلفى از قرآن گواهى می دهد که نشانه هاى پیامبر اسلام و آیین او در همان کتاب هاى محرّف که در دست یهود و نصاراى آن زمان بوده وجود داشته، زیرا مسلّم است منظور از تحریف کتاب هاى آسمانى این نیست که تمام کتاب هاى موجود باطل و بر خلاف واقع است، بلکه به یقین بخشى از تورات و انجیل واقعى در لا به لاى همین کتاب ها وجود داشته و دارد و نشانه هاى پیامبر اسلام یا در همین کتاب ها و یا سایر کتاب هاى مذهبى که در دست یهود و نصارى بوده، وجود داشته است (الان هم اشاراتى در آن ها هست).[20]

در آیه‏ «الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولُ النَّبِّىَّ الْأُمّىَّ الَّذِى یجِدُونَهُ مَکتُوبًا عِنْدَهُمْ فِى التَّورَیةِ وَالْإِنْجِیلِ»[21] این حقیقت صریحاً بیان گردیده است.[22]

در هر حال آیات فوق چیزى جز «تصدیق کردن عملى» قرآن و پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم نسبت به نشانه‏ هاى حقانیت او که در کتب گذشته بوده است نیست، و دلالتى بر تصدیق تمام مندرجات تورات و انجیل ندارد.[23]

ضمنا از جمله «أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْکتابِ‏؛ بهره اى از کتاب (آسمانى) داشتند»[24] بر می آید که تورات (و انجیلى) که در دست یهود و نصارى در آن عصر بود، تمام تورات و انجیل‏ اصلى نبود، بلکه تنها قسمتى از آن بود احتمالا و قسمت بیشتر از این دو کتاب آسمانى، از میان رفته یا تحریف شده بود.[25]

تاریخ گواهى می دهد، اناجیل‏ چهارگانه سال ها پس از حضرت مسیح علیه السلام به وسیله عدّه اى به رشته تحریر درآمده و بدین ترتیب از انجیلى که به صورت یک کتاب آسمانى بر حضرت عیسى علیه السلام نازل شده نشانى در دست نیست.[26]

مورّخان مسیحى نیز به این مسأله معترفند که این کتاب ‏ها بعداً نگارش یافته و از دادن توضیح قانع کننده درباره اینکه انجیل واقعى (کتاب آسمانى مسیح) چه شده است عاجزند.[27]

به همین دلیل نمی توان همه آنچه را در عهد جدید (انجیل و کتب وابسته به آن) آمده است پذیرفت، و نه همه آن قابل انکار است، بلکه مخلوطى است از تعلیمات این پیامبر بزرگ، با افکار و اندیشه هاى دیگران.[28]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منابع:

1.تفسیر نمونه

2. پیام قرآن

3. مسیحیت در دنیاى کنونى

 

[1] تفسیر نمونه ، ج‏1، ص634.

[2] لغات در تفسیر نمونه، ص78.

[3]تفسیر نمونه، ج23، ص391.

[4] همان، ج‏2، ص423.

[5] همان، ج‏23، ص391

[6] سوره رعد، آیۀ38.

[7] تفسیر نمونه، ج‏10، ص240.

[8] بحارالانوار، ج77، ص165، ح2.

[9] سورۀ رعد، آیۀ39؛ (تفسیر نمونه، ج‏10، ص240).

[10] سورۀ آل عمران، آیۀ48؛ (پیام قرآن، ج‏8، ص255).

[11] تفسیر نمونه، ج‏4، ص396.

[12] سوره حدید، آیه27؛ (تفسیر نمونه، ج‏23، ص380).

[13] سورۀ مائده، آیۀ 68؛ (تفسیر نمونه، ج‏5، ص25).

[14] سوره حدید، آیه27؛( برگزیده تفسیر نمونه، ج‏5، ص111).

[15] تفسیر نمونه، ج‏18، ص240.

[16] سورۀ مائده، آیۀ46؛ (تفسیر نمونه، ج‏4، ص395).

[17] تفسیر نمونه، ج‏4، ص398.

[18] همان، ص397.

[19] تفسیر نمونه، ج‏1، ص210.

[20] همان.

[21] «همان کسانى که از فرستاده (خدا)، پیامبر«امّى» (و درس‏نخوانده) پیروى مى‏کنند؛ پیامبرى که صفاتش را در تورات و انجیلى که به صورت مکتوب نزدشان است، مى‏یابند». (سوره اعراف، آیه157).

[22]مسیحیت در دنیاى کنونى، ص39.

[23] تفسیر نمونه، ج‏1، ص211.

[24] سوره نساء، آیۀ44.

[25] تفسیر نمونه، ج‏2، ص484.

[26] به کتاب «قاموس مقدّس» و «الهدى الى دین المصطفى» مراجعه شود.

[27] مسیحیت در دنیاى کنونى، ص41.

[28] تفسیر نمونه، ج‏24، ص74.

captcha