جوانان و آموزه های امام جواد (علیه السلام) از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

جوانان و آموزه های امام جواد (علیه السلام) از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی


جوان و ضرورت قطع رابطه با دوستان ناباب/ چرا بايد ازدواج کنيم؟!/ پیامدهای شهوت پرستی در کلام امام جواد(علیه السلام)/ ضرورت چرخش نخبگانی در سایۀ اعتماد به جوانان/ شخصیت علمی امام جواد (علیه السلام) به جوانان معرفی شود‌

طبق برخی روایات دهم ماه رجب، مصادف است با روز ولادت امام محمّد تقى‏ عليه السلام .[1]،[2] لیكن تأسف آور است که در زادروز آن امام‏ همام به تعالیم آن حضرت ‏ اهتمام نورزيده، و مع الاسف بى‏ توجّه از كنار آن مى‏ گذریم.[3]

حال آنکه شایسته است در این روز مبارک، بازخوانی آموزه های آن حضرت مورد توجه قرار گیرد و از آنجا که امام جواد (علیه السلام) بهترین الگو برای جوانان است از این رو باید نسل جوان را با معارف آن حضرت آشنا كرد. [4]

جوان و ضرورت قطع رابطه با دوستان ناباب

بدیهی است دوستان ناباب‏ و نامناسب، الگوهاى كاذب و فريبنده موجود در جامعه، همه و همه خطراتى است كه جوانان را تهديد مى ‏كند. [5] به تجربه نیز ثابت شده که غالباً دوستان و معاشران ناباب‏ و آلوده سبب آلودگى افراد پاك شده‏ اند.[6]

به عنوان نمونه دوستان ناباب يكى از عوامل آلودگى به شهوت پرستى است. اغلب انسان هاى ناباب‏، دوستان خود را به گناه سوق داده و آنها را غرق گناه مى‏ سازند و راه هاى مختلف‏[7] ارتكاب گناه را به آنها مى‏ آموزند، به گونه ‏اى كه مى‏ توان گفت: رايج ترين اسباب آلودگى به شهوت پرستى، معاشرت با انسان‏ هاى گناهكار و آلوده است.[8]

و یا اینکه اگر شما از مبتلايان به موادّ مخدّر علّت اعتياد آنان را به اين بلاى خانمان سوز بپرسيد، غالب آنان عامل آن را رفيق بد معرّفى مى‏ كنند! حال آنکه دوست بد حتّى از حيوانات گزنده و درنده خطرناك‏تر است، چرا كه:[9]مار بد بر جسم انسان مى‏ زند     يار بد بر جسم و بر جان مى ‏زند[10]

این بحران در حالی است که هيچ انسانى، شقى، پست و خبيث آفريده نشده است و قابليّت قابل اكتسابى است نه جبرى. باران به هنگام نزول بسيار شفاف و زلال است؛ ولى هنگام برخورد به زمين‏ هاى آلوده و كثيف، آلودگى كسب مى‏ كند. امّا هنگام برخورد با زمين‏ هاى پاك، به همان صورت اصلى و فطريش باقى مى‏ ماند.[11]لذا دوستان ناباب‏ همچون زمين آلوده، قلب پاك سرشت انسان را تيره و تار مى‏ كند.[12]

لذا باید هوشیار بود و از معاشرت با دوستان بد اجتناب نمود كه گاهى رفيق بد سبب تغيير سرنوشت انسان مى‏ گردد.[13]در این زمینه و در حديثى از نهمين پيشواى بزرگ اسلام امام محمد تقى الجواد (علیه السلام) مى‏ خوانيم:«اياك‏ و مصاحبة الشرير فانه كالسيف المسلول يحسن منظره و يقبح اثره؛از همنشينى بدان بپرهيز كه همچون شمشير برهنه ‏اند، ظاهرش زيبا و اثرش بسيار زشت است»![14]،[15]

بی شک کلام نورانی آن حضرت هشدارى است براى تمام كسانى كه در انتخاب دوست دقّت نمى ‏كنند، و خود را با انتخاب دوستان ناباب‏ در معرض هلاكت و نابودى قرار مى ‏دهند.[16] زیرا دوستان ناباب‏ براى گمراه كردن انسان هيچ‏گاه نمى‏ گويند كه اين كار بد است و مرتكب شو، بلكه مى‏ گويند اشكالى نداشته و كار بدى نيست و يا راهى به سوى خداست، اين همان كار شيطان است كه براى گمراه كردن انسان، زشت را زيبا و زيبا را زشت جلوه مى‏ دهد.[17]

در عصر و زمان کنونی شاهدیم كه نشر وسائل فساد از طريق دوستان ناباب‏ به صورت وحشتناكى در آمده و يكى از سرچشمه‏ هاى اصلى انواع انحرافات[18]و مؤثرترين عوامل غفلت به شمار می آیند لذا  نشست و برخاست با دوستان ناباب‏ و اهل غفلت نخستين گام بدبختى و شقاوت است پس تا زود است جوان باید حساب خود را از همنشین بد جدا كند كه فردا دير است.[19]

در تبیین این مسأله باید گفت اگر بخواهيم از یک آب كثيف آلوده استفاده كنيم بايد آن را تصفيه نماييم. يعنى آن را از فيلترهاى متعدّدى عبور دهيم تا قابل شستشو يا شرب شود. حكايت انسان هم شبيه داستان قطرات باران است. در ابتداى خلقت همانند آن دانه ‏ها معصوم و پاك و زلال و عارى از هرگونه ناخالصى بود، امّا به تدريج و بر اثر تماس با دوستان ناباب‏ و مانند آن آلوده گرديد. حال اگر بخواهد از اين آلودگي ها نجات يابد، و خود را پالايش كند، بايد از طریق بهره گیری از معارف اسلامی همچون کلام نورانی امام جواد (علیه السلام)، ناخالصى‏ ها را از بين برد و به  فطرت خويش بازگشت. قابل توجّه اينكه اين كار بايد در همين دنيا صورت گيرد.[20]

چرا بايد ازدواج کنيم؟!

بر خلاف آنچه بعضى مى پندارند فطرى بودن «دين» منحصر به اصل توحيد و خداپرستى نيست بلكه شامل تمام اصول و فروع مى‏ شود؛ از جمله «نكاح و ازدواج» كه براى ارضاى سالم غريزه جنسى‏ است به فرمان فطرت انجام مى‏ شود.[21]لذا «غريزه جنسى» يك نوع الهام طبيعى و فطرى براى «حفظ نسل» است و انسان را براى ابقاى نسل خود بسيج مى‏ كند.[22]

از این رو قانون خلقت، جاذبه جنسى‏ را به عنوان عامل بقاى نسل انسان و آرامش روح او ميان دو جنس مخالف قرار داده است، و از آنجا كه اين قوانين اجتماعى ريشه ‏اى در فطرت‏ دارد تخلف از این مسأله سبب ناهماهنگى در سازمان وجود انسان مى‏ شود.[23]و  هر كارى که  بر خلاف طبيعت انسان صورت بگيرد قطعاً يك عكس العمل منفى خواهد داشت، چون خداوند انسان را اين گونه آفريده است كه دو جنس مختلف يكديگر را كامل كنند.[24]

حال اگر غریزه جنسی با افكار پست و اخلاق منحط آميخته شد، سر از فحشا بيرون مى‏ آورد كه نابود كننده نسل است، يعنى درست در جهت عكس مقصود به جريان مى‏ افتد.[25] به عبارت دیگر ترك‏ ازدواج‏ براى جوانان خود عامل کلیدی در «قرب به زنا» است‏[26] که ناآرامى‏ هاى روانى و عدم تعادل روحى، و بيمارى ‏هاى گوناگونى كه بر اثر ترك‏ ازدواج‏ و زندگى توأم با تجرّد، براى انسان حاصل مى‏ شود؛ شاهد گوياى اين معنى است.[27]

و به تعبير ديگر كسانى كه ازدواج را ترك كنند، گرفتار بيماري هاى مختلف روانى و جسمانى مى‏شوند، چون خداوند طبيعت انسان را به گونه‏اى آفريده است كه بايد ازدواج كند و هر جا از اين طبيعت كناره‏ گيرى شده و غريزه آن سركوب شود، مشكلات جسمى و روانى به دنبال خواهد داشت، و هيچ غريزه ‏اى هم مثل غريزه جنسى قوى نيست.[28]اینگونه است که غريزه جنسى‏ از غرائز سركش انسان، و سر چشمه بسيارى از گناهان است تا آنجا كه بعضى معتقدند در تمام پرونده‏ هاى مهم جنائى اثرى از اين غريزه ديده مى شود، لذا كنترل‏ و حفظ حدود آن از مهمترین ضرورت هاست.[29]

با این تفاسیر باید در پی راه حلی برای کنترل مستمر غریزه جنسی بود که یكى از بهترين راه هاى عملى براى نجات از گرداب شهوت، اشباع صحيح اميال‏[30] و خواست‏ه هاى جنسى است؛ زيرا اگر خواست‏ ها و اميالى كه در درون انسان وجود دارند از راه‏هاى صحيح، اشباع گردند، ديگر زيانبار و مخرّب نخواهند بود.[31] به تعبير ديگر، اين خواست‏ها را نمى‏ توان و نبايد سركوب كرد، بلكه بايد از آنها در كانال‏هاى صحيح و سازنده استفاده كرد؛ در غير اين صورت ممكن است تبديل به سيلاب ويرانگرى شود كه حرث و نسل انسان را با خود خواهد برد.[32]

به همين دليل، اسلام نه تنها تفريحات سالم و بهره ‏گيرى معتدل از خواسته هاى درونى را مجاز شمرده، بلكه نسبت به آن تشويق نيز نموده است. خطبه معروفى كه از امام جواد عليه السلام در مورد عقد همسرش نقل شده است، شاهد گوياى اين مدعاست. آن حضرت در اين خطبه مى فرمايند: «امّا بَعْدُ فَقَدْ كَانَ مِنْ فَضْلِ اللّهِ عَلَى الْانَامِ انْ اغْناهُم بِالْحَلالِ عَنِ الْحَرامِ‏؛ يكى از نعمت هاى الهى بر بندگان اين است كه آنها را به وسيله حلال از حرام بى نياز ساخته است».[33]

پیامدهای شهوت پرستی در کلام امام جواد (علیه السلام)

انسان همواره در معرض لغزش هاست؛ هواى‏ نفس و شهوات از درون و وسوسه هاى شياطين انس و جن و زرق و برق دنيا از برون دائماً طوفانى در اطراف او به راه مى اندازد و گاه گرفتار لغزش‏ مى گردد.[34]

در این زمینه و در  حديثى از امام جواد عليه السلام مى‏ خوانيم: «رَاكِبُ الشَّهَوَاتِ لَاتُسْتَقَالَ لَهُ عَثْرَةٌ؛ آن‏كس كه بر مركب شهوات سوار شود لغزش‏ هايش قابل جبران نيست».[35]،[36]

کلام آن حضرت ناظر بر پیامدهای شهوت پرستی است به نحوی که ‏ «شهوت پرستى»، سرچشمه تمام شرها و بدبختى‏ هاست.[37]لذا شهوت پرستى انسان را به سوى انواع گناهان مى‏ كشاند و در واقع يكى از سرچشمه‏ هاى اصلى گناه و معصيت و نافرمانى خدا محسوب مى‏ گردد؛ زيرا چشم و گوش انسان را بسته و به مصداق حديث نبوى‏ «حبُّك للشَّى‏ء يُعمى و يُصم‏[38]» آدمى را كور و كر كرده و قدرت درك واقعيت‏ها را از او مى‏ گيرد و در چنين حال، زشتى‏ ها در نظر او زيبا و زيبايى‏ ها در نظر او زشت و بى رنگ می ‏شود.[39]

هم چنین شهوت پرستى، پرده‏ هاى ضخيمى بر عقل و فكر انسان مى‏ اندازد؛ حق را در نظر او باطل و باطل را در نظر او، حق جلوه مى‏ دهد.[40] اصولًا هنگامى كه پاى شهوت‏ پرستى به ميان آيد حجابى بر عقل افتاده و حاكميت عقل كنار مى‏ رود و هنگامى كه زمام امور انسان از عقل سلب شود و به دست شهوات بيفتد هرگونه بدبختى يا خطرى براى او فراهم شود جاى تعجب نيست.[41]

از سوی دیگر شهوت پرستى، شخصيت و احترام اجتماعى انسان را در هم می شكند و او را به ذلّت مى‏ كشاند؛ زيرا براى كاميابى‏ هاى شهوانى بايد تمام قيد و بندهاى اجتماعى را شكست و تن به هر پستى داد. بديهى است كه انسان با شخصيت، در كشاكش شهوات، بر سر دوراهى قرار مى ‏گيرد كه يا بايد به خواست هاى شهوانى دل خويش برسد، يا شخصيت و احترام اجتماعى خود را حفظ نمايد كه اغلب جمع ميان اين دو غير ممكن است![42]

اسارت و بندگى در برابر خواست ‏هاى نفسانى، يكى ديگر از پيامدهاى‏[43] شهوت پرستى است؛ زيرا انسان شهوت پرست چنان اسير شهوات خود مى‏ شود كه بازگشت و دورى جستن از آنها، برايش مشكل و گاهى نيز غير ممكن مى‏ گردد.[44]

رسوايى، يكى ديگر از پيامدهاى شهوت پرستى است. تاريخ بشر مملو از شرح زندگى كسانى است كه در جامعه داراى مقام و موقعيت ممتاز بودند؛ ولى هنگامى كه اسير «شهوت» و هواى نفس شدند، كارشان به رسوايى كشيد.[45]

ضرورت چرخش نخبگانی در سایۀ اعتماد به جوانان

بدیهی است براى رسيدن به جايگاه بلند رشد و توسعه همه جانبه، وجود مسئولان كاردان‏ و قدرتمند و البته جوان و پرانرژی از شرايط اصولى و اساسى است.[46] چه بسيار كشورهايى كه از نيروهاى جوان‏ برخوردارند؛ ولى به علت عدم چرخش نخبگانی در جامعه از كشورهاى عقب مانده، و توسعه نيافته به شمار مى آيند.[47]

این مسأله در حالی است كه امام جواد عليه السلام مى‏ فرمايد: بايد كار به دست اهلش سپرده شود و اين دستور بايد در كشور ما به كار بسته شود و كار را به كاردان سپرد.[48]

کلام نورانی امام جواد (علیه السلام) ناظر بر  این مسأله است که برای پيشبرد اهداف بلند انقلاب اسلامی نیازمند يك نيروى فعّال و سازنده انسانی هستیم. [49] به ویژه آنکه تأمل در تاریخ اسلام نشان می دهد نسل‏ جوان‏ در قدرت يافتن و پيشرفت و گسترش اسلام نفش مهمّى داشت. امروزه نيز چنين‏ است؛ يعنى تا وقتى كه جوانان كشور در پناه اسلام باشند خطرى متوجّه اسلام نيست! بنابراين نسل‏ جوان‏ كشور به توجّه مخصوص نياز دارند.[50]

لذا مسؤولين محترم در واگذارى منابع و امكانات، مخصوصاً به قشر جوان‏، سخت‏گيرى نكنند. [51] بلکه مدیران ارشد نظام اسلامی بايد در بالاترین حد ممکن، مسئولیت های کشور را به دست پرتوان جوانان بسپارند؛ از سوی دیگر فقدان اعتماد به نسل‏ جوان پیامدهای جبران ناپذیر برای آیندۀ نظام اسلامی به همراه خواهد داشت.[52]

با این تفاسیر بر سیاستگذاران عرصه مدیریت کشور لازم است تا با بهره گیری از ظرفیت های بی بدیل جوانان از بحران عدم چرخش نخبگانی در جامعه جلوگیری کرده و پویایی مدیریتی را به کشور برگردانند.[53]

سخن آخر: (شخصیت علمی امام جواد (علیه السلام) به جوانان معرفی شود )

نگاه اجمالی به وضعیت کنونی جوامع اسلامى در مواجهه با موج جنگ نرم دشمنان، نشان می دهد باید از سقوط جوانان‏ در دامن فحشاء و انحطاط و عقب گرد علمى به ویژه در نسل جوان باید‏، به شدت نگران بود[54] 

حال آنکه باید دانست امام جواد عليه السلام  توانست در فرصت كوتاه عمر خويش (بيست و پنج سال)، تا آنجا كه حاكمان وقت اجازه مى‏ دادند، به ترويج مكتب اهل بيت بپردازد و از جمله، گاه مشكلات فقهى خلفا را مى‏ گشود و گاه در مناظرات، مسائل مهم فقهى را حل مى كرد.[55]،[56]

دانشمندان بزرگى از اهل سنّت درباره عظمت علمى و وجودى آن حضرت سخن گفته‏اند. از جمله ابن حجر هيتمى مى‏ نويسد: «مأمون او را به دامادى خود انتخاب كرد؛ زيرا با وجود سن كم، از نظر علم‏ و آگاهى و حلم، بر همه دانشمندان برترى داشت».[57]سبط بن جوزى مى‏ گويد: «او در علم و تقوا و زهد و بخشش بر روش پدرش بود».[58]،[59]

اینگونه است که جوامع اسلامی در پناه علوم اهل بیت (علیهم السلام) به توفیقات درخشان دست یافتند و توانستند پايه‏ هاى تمدن درخشانى را بريزند كه تا قرن‏ها به خاطر آن چشم جهانيان به ممالك اسلامى دوخته شده بود.[60]

با این تفاسیر بر سیاستگزاران فرهنگی کشور لازم است تا شخصیت علمی امام جواد (علیه السلام) را به جوانان معرفی کنند؛ هم چنین جوانان نیز باید با الگوپذیری از امام جواد (علیه السلام) به عنوان الگوی دانشمندان جوان، در راستای اعتلای علمی نظام اسلامی تلاش کنند.[61]

امید است همه مؤمنان مخصوصاً جوانان‏ پاكدل از آموزه های آن حضرت به ویژه سیرۀ علمی امام جواد (علیه السلام) غافل نشوند و در خودسازى و تهذيب نفس و علم آموزی بكوشند كه به پيشرفت‏هاى مهمّى نائل مى‏ شوند.[62]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

 

[1] مصباح المتهجّد؛ ص 805.

[2] كليات مفاتيح نوين ؛ ص622.

[3] احكام عزادارى ؛ ص121.

[4] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص80.

[5] والاترين بندگان ؛ ص238.

[6] اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص155.

[7] همان ؛ ج‏2 ؛ ص298.

[8] همان؛ ص299.

[9] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص223.

[10] همان.

[11] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص221.

[12] همان.

[13]همان.

[14]  بحار الانوار؛ ج 74 ؛ ص 198.

[15] تفسير نمونه ؛ ج‏15 ؛ ص74.

[16] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص223.

[17] مشكات هدايت ؛ ص37.

[18] اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص160.

[19] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج‏2 ؛ ص264.

[20] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص88.

[21] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏1 ؛ ص77.

[22] معاد و جهان پس از مرگ، ص: 40.

[23] تفسير نمونه ؛ ج‏15 ؛ ص508.

[24] كتاب النكاح ؛ ج‏1 ؛ ص9.

[25] معاد و جهان پس از مرگ ؛ ص39.

[26] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏2 ؛ ص634.

[27] پيام قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص446.

[28] كتاب النكاح ؛ ج‏1 ؛ ص9.

[29] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏5 ؛ ص280.

[30] اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص301.

[31] همان؛ ص 302.

[32] همان.

[33] بحارالانوار؛ ج 50؛ ص 76.

[34] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏13 ؛ ص118.

[35] بحارالانوار؛ج67؛ ص 78؛ ح 11.

[36] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏15 ؛ ص550.

[37] اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص290.

[38] بحار الانوار؛ ج 74؛ ص 165.

[39] اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص292.

[40] همان؛ ص294.

[41] همان.

[42] همان.

[43] همان.

[44] همان؛ ص 295.

[45] همان.

[46] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏2 ؛ ص226.

[47] همان؛ ص332.

[48] مشكات هدايت ؛ ص184.

[49] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص226.

[50] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص54.

[51] از تو سوال مى كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله) ؛ ص172.

[52] تفسير نمونه ؛ ج‏10 ؛ ص277.           

[53] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص193.

[54] تفسير نمونه ؛ ج‏7 ؛ ص132.

[55]  براى آگاهى از مناظرات امام جواد با يحيى بن اكثم، دانشمند معروف زمان مأمون عبّاسى؛ ر. ك: بحار الأنوار؛ ج 50؛ ص 78- 75. همچنين فتواى آن حضرت درباره كيفيّت قطع دست سارق، در مجلس معتصم عبّاسى و در حضور فقهاى آن زمان، دليل روشنى از دانش فقهى آن امام است؛ ر. ك: وسائل الشيعة؛ ج 18؛ ص 490؛ابواب حدّ السرقه.

[56] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏1 ؛ ص104.

[57] الصواعق المحرقه؛ ص 205.

[58]  تذكرة الخواص؛ ص 359.

[59] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏1 ؛ ص104.

[60] اسلام و آزادى بردگان ؛ ص41.

[61] همان.

[62] كليات مفاتيح نوين ؛ ص837.

captcha