ارزش و جایگاه شهداء در اسلام از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

ارزش و جایگاه شهداء در اسلام از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی


شهدا چه کسانی هستند؟ / ارزش و جایگاه شهدا در اسلام / شهیدان زنده اند / حیات جاویدان شهدا / تأملی در حیات برزخی شهدا / شفاعت شهدا در قیامت چگونه خواهد بود؟ / چه کسانی همنشین شهدا در قیامت هستند؟ / چگونه ثواب یک شهید را ببریم؟! / بزرگداشت مقام شهدا؛ ضامن حفظ ارزش های انقلاب‌

در فرهنگ اسلامى شهادت به عنوان يكى از والاترين ارزش ها، و مقام شهدا از بلند مرتبه ترين انسان ها هستند؛[1] شهدایی که همواره آرزوى شهادت در سر مى پرورانند و از مرگ طبيعى در بستر بی زار بودند، و شهادت را هزار بار از آن برتر می دانستند، و حاضر بودند، ضربات زيادى بر پيكرشان وارد شود و شربت شهادت بنوشند ولى در بستر نميرند، چرا كه جان انسان بزرگترين هديه الهى است و چه بهتر كه اين هديه الهى نثار راه او شود، نه اين كه در بستر مرگ به هدر رود.[2]

آرى مقام شهدا، در فرهنگ اسلام فوق العاده زياد است بدان جهت که آنان در هنگام خطر، اسلام را بيمه كردند، و اگر فداكاری هاى شهدايى همچون شهداى «بدر» و «احد» يا «شهيدان كربلا» نبود، شايد امروز خبرى از اسلام نبود.[3]از این رو شایسته است تا مسلمين جهان روز به روز به ارزش و مقام والای شهدا آشناتر شوند تا از این رهگذر راه شهيدان روز به روز پر رهروتر گردد.[4]

شهدا چه کسانی هستند؟

شهداء جمع «شهيد» از ماده «شهود» به معنى «حضور توأم با مشاهده» است، خواه با چشم ظاهر باشد يا چشم دل، و اگر به گواه، شاهد و شهيد اطلاق مى شود به خاطر حضور و مشاهده صحنه است.[5]

بعضى نيز احتمال داده اند كه اطلاق اين واژه بر «شهيدان راه خدا» به خاطر حضورشان در ميدان جهاد است.[6] و «شهدا» به همان معنى شهيدان راه خداست، يعنى؛ افراد مؤمن اجر و پاداش شهيدان را دارند، و به منزله شهدا محسوب مى شوند.[7] يعنى افراد مؤمن اجر و پاداش شهيدان را دارند، و به منزله شهداء محسوب مى شوند.[8]

اين احتمال نيز داده شده كه منظور از شهيد، گواه بر اعمال است، زيرا از آيات متعددى استفاده مى شود كه گروهى از مؤمنان (انبيا و امامان) گواه بر اعمال امت ها هستند. جمع ميان اين دو معنا نيز بعيد نيست.[9]،[10]

در این زمینه در قرآن کریم می خوانیم: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ[11]؛ كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آوردند آنها صديقين و شهدا نزد پروردگارشانند»در این فراز قرانی واژه «شهداء» به معنى «شهادت بر اعمال» است، همان گونه كه از آيات ديگر قرآن استفاده می شود كه پيامبران گواه اعمال امت هاى خود هستند، و پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه وآله وسلّم گواه بر آنها، و بر امت اسلامى است، و مسلمانان نيز شاهد و گواه بر اعمال مردمند.[12]

البته «شهيد» در فرهنگ اسلامى منحصر به كسانى نيست كه در ميدان جهاد كشته می شوند، هر چند آنها از روشنترين مصداق آنند، بلكه تمام كسانى كه عقيده حق دارند و در مسير حق گام بر می دارند و در همين راه از دنيا می روند، طبق روايات اسلامى، در زمره شهدا هستند.[13]

لذا در اسلام معناى شهادت گسترش داده شده است. معناى شاخص آن، اين است كه در راه خدا، در معركه جنگ كشته شود[14] ولى معناى ديگرى هم دارد كه مطابق آن، مفهوم وسيعى پيدا می كند؛ يعنى هر كسى كه در راه انجام وظيفه الهى بميرد، شهيد است، به عنوان مثال: «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ؛ كسى كه در دفاع از اموالش كشته شود شهيد است»[15] و «مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ عَلَى فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَى مَعْرِفَةِ حقٍّ مِنْ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أهْلِ بَيْتِهِ مَاتَ شَهِيداً؛هر كسى از شما در راه دفاع از ناموس خود كشته شود، در حالى كه حقّ پروردگار، رسول خدا و اهل بيت عليهم السلام را بشناسد، شهيد از دنيا رفته است»[16] و «مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله مَاتَ شَهِيداً؛ كسى كه بر دوستى آل پيامبر صلّى اللّه عليه وآله وسلّم از دنيا برود شهيد است»؛[17] چون در راه وظيفه يعنى حبّ توأم با عمل مرده است، پس معناى شهادت وسيع و گسترده شده، بنابراين شهادت مفهوم جامعى دارد.[18]

مطابق اين بيان است که حضرت على عليه السلام مى فرمايد كسى كه در راه خدا شهيد و به خون خود آغشته مى شود، از كسى كه قادر بر گناه است ولى به خاطر خدا از آن چشم مى پوشد بالاتر نيست، بنابراين هر روز انسان مى تواند ثواب شهيد را داشته باشد.[19]

ارزش و جایگاه شهدا در اسلام

بی شک مقام شهدا در اسلام بسيار بالاست و مقامى بالاتر از آن نيست.[20] البته در باره اهميت مقام شهيدان، سخن بسيار گفته شده و هر قوم و ملتى براى شهداى خود احترام خاصى قائل است ولى بدون اغراق، آن احترامى كه اسلام براى شهداى راه خدا قائل شده است بى نظير است.[21]

در این زمینه قرآن تعبيرى دارد كه در مورد هيچ كس در قرآن چنين تعبيرى نيامده است: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ  يُرْزَقُونَ؛[22] (اى پيامبر) هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شده اند مردگانند! بلكه آنان زنده اند ونزد پروردگارشان روزى داده می شوند».[23]،[24]

در احاديث هم به جایگاه شهدا خيلى اهمّيّت داده شده؛ مرحوم كلينى روايتى از پيامبر صلّى اللّه عليه وآله وسلّم نقل مى كند: «فَوْقَ كُلِّ ذِى بِرِّ بِرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ الرَّجُلُ فِى سَبِيلِ اللّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِى سَبِيلِ اللّهِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ؛ بالاتر از هر خوبى خوبى است تا جايى كه شخصى در راه خدا كشته شود، پس اگر در راه خدا كشته شد بالاتر از آن خوبى نيست».[25]

تعبيرى هم مولا على عليه السلام در ذيل نامه مالک اشتر دارد و می فرمايد:«وَ أنَا أسْئَلُ اللّهَ بِسِعَةِ رَحْمَتِهِ وَ بِعَظِيمِ قُدْرَتِهِ أنْ يَخْتِمَ لِى وَ لَكَ بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ؛ و از رحمت واسعه الهى و قدرت عظيمش می خواهم كه پايان كار من و تو را به سعادت و شهادت ختم كند».[26] آيات و روايات متعدّد ديگرى هم در اين زمينه وجود دارد كه نشان دهنده مقام والاى شهداست.[27]

شهیدان زنده اند

قرآن مجيد عدّه اى از انسان هاى مرده را زنده می نامد و بسيارى[28] از مردم زنده را مرده؛ مثلًا در مورد شهداى در راه حق كه به ظاهر مرده هستند می فرمايد: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فِى سَبيلِ اللّهِ امْواتاً بَلْ احْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون؛ اى پيامبر! هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده می شوند.[29] لذا شهدا از نظر قرآن زنده هستند؛ چون اثر یک انسان زنده را دارند باعث تقويت دين و اسلام می شوند و ياد و خاطره آن ها يادآور معروف ها و خوبی هاست.[30] لذا شهدا زنده اند چراكه آثارشان در همه جا نمايان است. مگر زندگى چيزى جز نشان دادن آثار حيات است؟[31]

حیات جاویدان شهدا

بسيارى از الفاظ با بينشهاى متفاوت معانى گوناگونى را می بخشد از جمله لفظ «حيات» و «مرگ» كه در بينش مادى تنها به معنى حيات و مرگ فيزيولوژيكى است يعنى هنگامى كه قلب كار می كند و خون به اعضاء می رسد و حس و حركت و جذب و دفعى در بدن انسان است زنده است، اما هنگامى كه اين حركات خاموش شد دليل بر مرگ قطعى است كه با یک آزمايش دقيق در چند لحظه مى توان آن را دريافت.[32] اما از ديدگاه قرآن افراد بسيارى هستند كه از نظر فيزيولوژيكى زنده اند[33] ولى در شمار مردگانند.[34]

علت اين برداشت متفاوت به خاطر آن است كه اسلام علاوه بر اينكه معيار حيات و شخصيت انسان را در ارزش هاى روحانى او می شمرد مساله وجود و عدم تاثير و فايده را معيارى براى وجود و عدم حيات می شناسد.[35]

كسى كه ظاهرا زنده است اما آن چنان در شهوات فرو رفته كه نه ناله مظلومى را مى شنود، نه صداى منادى حق را، نه چهره بينوايى را مى بيند و نه آثار عظمت پروردگار در صحنه آفرينش را، و نه حتى يك لحظه به آينده و گذشته خويش مى انديشد، چنين كسى در منطق قرآن مرده است، اما كسانى كه بعد از مرگ آثارشان، جهانى را فرا گرفته و افكار و خط و راهشان، رهبر و راهنما و الگو و اسوه است هم چون شهدا، چنين كسانى زنده جاويدانند.[36]

البته مردم هميشه ظاهر دنيا را مى بينند، امّا اسلام به باطن مى نگرد؛ مثلًا در محاسبه ما شهدا جزءِ امواتند، ولى قرآن مى فرمايد: بالاتر از محاسبات شما، محاسبات ديگرى است. اگر با محاسبات قرآن بسنجيد نتيجه ها وارونه مى شود. جايى كه فنا فرض مى شود مى بينند كه هستى است و جايى كه موت فرض مى شود حيات جاويدان را مى بينند. اين نمى شود مگر با ديد ايمانى.[37]

تأملی در حیات برزخی شهدا

بدیهی است اسلام قائل به حيات برزخى انسانها است.[38] بدین نحو كه ارواح، در قالب هاى لطيف مثالى در جهان برزخ وجود دارند،[39] اينجاست كه اين سؤال مطرح مى شود: اگر حيات برزخى براى همه انسان هاست، پس شهيدان چه فضيلتى بر ديگران دارند؟![40] پاسخ اين سؤال روشن است، فضيلت آنها در نوع حيات آنهاست، حياتى در جوار رحمت و در پيشگاه خدا قرب و غرق انواع نعمت ها و روزى هاى الهى، مسلّماً حيات برزخى ديگران آميخته با اين بركات نيست.[41] لذا شهيدان داراى حيات روحانى و برزخى هستند با اين امتياز كه در قرب رحمت پروردگارند و متنعم به انواع نعمتهاى او مى باشند.[42]

لذا وقتی در قرآن می خوانیم: «بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ بلكه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان متنعمند.»[43] می توان دریافت منظور از حيات و زندگى در اينجا همان حيات و زندگى برزخى است كه ارواح در عالم پس از مرگ دارند، نه زندگى جسمانى و مادى، گرچه زندگى برزخى، اختصاصى به شهيدان ندارد، بسيارى ديگر از مردم نيز داراى حيات  برزخى  هستند[44] ولى از آنجا كه حيات شهيدان یک حيات فوق العاده عالى و آميخته با انواع نعمتهاى معنوى است تنها نام از آنها برده شده است. آنها بقدرى غرق مواهب حيات معنوى هستند كه گويا زندگى ساير برزخيان در مقابل آنها چيزى نيست.[45]

هم چنین شمه ای از مزايا و بركات فراوان زندگى برزخى شهيدان را در قرآن می توان دریافت؛ لذا آمده است:« فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ؛[46] آنها بخاطر نعمتهاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به آنها بخشيده است خوشحالند.»[47]

نخست از اين جهت كه نعمتهاى خداوند را دريافت مى دارند، نه تنها نعمتهاى او بلكه فضل او كه همان افزايش و تكرار نعمت است نيز شامل حال آنها مى شود.[48]

ديگر اين كه آنها مى بينند كه خدا پاداش مؤمنان را ضايع نمی كند، نه پاداش شهيدان و نه پاداش مجاهدان راستينى كه شربت شهادت ننوشيدند «وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ ؛[49] در حقيقت آنچه را قبلا شنيده بودند در آنجا آشكار مى بينند.»[50]

آری شهدا در بهشت برزخى جای دارند؛ همان بهشتى كه ارواح شهدا نيز بعد از شهادت و قبل از قيامت در آن جاى دارند، ولى پاسخ اين سخن اين است كه بهشت برزخى مادى نيست بلكه بلكه جنبه مثالى دارد و ارواح در قالب هاى مثالى در آن بهشت متنعمند و مسلماً چنين بهشتى كه جنبه مادى عنصرى ندارد، ميوه هايى همچون ميوه هاى اين جهان كه قابل استفاده بر اين جسم مادى باشد در آن نخواهد بود، بلكه از جهاتى شبيه به صحنه هايى است كه انسان در خواب مى بيند و لذّاتى كه از آن بهره مند مى گردد.[51]

شفاعت شهدا در قیامت چگونه خواهد بود؟

ما معتقديم در قيامت پيامبران و امامان معصوم و اولياء اللَّه علیهم صلوات الله بعضى از گنهكاران را به اذن خدا شفاعت مى كنند و مشمول عفو الهى[52] مى گردند، ولى فراموش نكنيم كه اين اذن تنها براى كسانى است كه پيوندهاى خود را از خدا و اولياء اللَّه قطع نكرده باشند، بنابراين شفاعت بى قيد و شرط نيست، آن نيز نوعى رابطه با اعمال و نيّات ما دارد.[53]

لذا شفيعان در روز قيامت متعددند، (و دايره شفاعت آنها متفاوت است) از مجموع رواياتى كه از منابع شيعه و اهل سنت نقل شده، استفاده مى شود كه اين شفيعان در قيامت براى گنهكارانى كه زمينه هاى شفاعت در آنها موجود است شفاعت مى كنند.[54]«وَ لا يَشْفَعُونَ الّا لِمَنِ ارْتَضى؛ آنها جز براى كسى كه خدا راضى به شفاعت اوست، شفاعت نمى كنند!».[55]

بی تردید «شفاعت» راهى است براى تربيت انسان و وسيله اى است براى جلوگيرى از غوطه ور شدن در گناه و قطع تمام پيوندها و روابط از اولياء اللَّه، به انسان مى گويد اگر آلوده گناه هم شده اى، از همان جا باز گرد و بيش از اين گناه مكن! به يقين مقام «شفاعت عظمى» از آن پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه وآله وسلّم است و بعد از او ساير پيامبران و امامان معصوم صلوات الله علیهم اجمعین و حتّى علما و شهدا و مؤمنان عارف و كامل و از آن فراتر قرآن و اعمال صالحه نيز براى بعضى شفاعت مى كنند.[56]

در این میان ، برخی روایات تصریح دارد که شهيدان راه خدا از شفيعانند چنان كه در حديثى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله وسلّم مى خوانيم: «يشفع يوم القيامة الانبياء ثم العلماء ثم الشهداء؛ روز قيامت نخست انبياء شفاعت مى كنند سپس علما، و بعد از آنها شهداء»[57] حتى در حديثى از همان حضرت صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آمده است كه «يشفع الشهيد فى سبعين انسانا من اهل بيته؛ شفاعت شهيد درباره هفتاد نفر از خانواده اش پذيرفته مى شود»[58] و در حديث ديگرى نیز در این زمینه می خوانیم: «شفاعت شهدا در باره هفتاد هزار نفر پذيرفته مى شود»؛[59] با توجه به اينكه عدد هفتاد، و هفتاد هزار، هر دو از اعداد تكثير است منافاتى بين اين دو روايت نيست.[60]

لازم به ذکر است شفاعت شرائط و قيودى دارد كه بدون آن امكان پذير نيست، چنان كه در آموزه های اسلامی صريحاً اين معنى آمده كه درباره گروهى از مجرمان شفاعت تمام شفيعان بى اثر است، مهم آن است كه قابليت قابل نيز موجود باشد، زيرا فاعليت فاعل به تنهايى كافى نيست.[61]

چه کسانی همنشین شهدا در قیامت هستند؟

اصولا عمل انسان به انسان رنگ مى دهد، عمل صالح انسان را از نظر روحى به رنگ خود در مى آورد و در زمره «صالحان» وارد مى كند، و عمل سوء در زمره بدان و «ناصالحان».[62]

لذا در قرآن کریم آمده است: «كسانى كه ايمان آورده اند و عمل صالح انجام مى دهند آنها را در زمره صالحان داخل خواهيم كرد»[63] صالحانی که در صف پيامبران و صديقين و شهدا قرار مى گيرند و همدم و همنشين آنهايند.[64]

راستگويان و صدّيقان در پيشگاه خدا در صف انبياء و شهيدان هستند و رفيق و همنشين آنان در قيامت خواهند بود قرآن كريم مى فرمايد: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَاولئِكَ مَعَ الَّذِينَ انْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ اولئِكَ رَفِيقاً؛ و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند (در روز رستاخيز) همنشين كسانى خواهد بود كه خدا نعمت خود را بر آنان تمام كرده از پيامبران و صديقان و شهدا و صالحان، و آنها رفيق هاى خوبى هستند».[65]،[66]

هم چنین رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله وسلّم در روایتی فرمود: «مَن بَكى مِن ذَنبٍ غُفِرَ لَهُ وَ مَن بَكى مِن خَوفِ النّارِ أعاذَهُ اللّهُ مِنها وَ مَن بَكى شَوقاً الى الجَنَّةِ أسكَنَهُ اللّهُ فيها وَكَتَبَ لَهُ أماناً مِنَ الفَزَعِ الأكبَرِ وَمَن بَكى مِن خَشيَةِ اللّهِ حَشَرَهُ اللّهُ مَعَ النَّبيّينَ وَالصّدّيقينَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ وَحَسُنَ اولئِكَ رَفيقاً؛ هركس بر گناهى گريه كند آمرزيده شود و هر كه از ترس آتش بگريد خداوند از آتش به او پناه دهد و هر كه از شوق بهشت گريه كند خداوند او را در بهشت جاى دهد و امانى از ترس بزرگ براى او مى نويسد و هر كس از ترس خدا بگريد خداوند او را با پيامبران و راستگويان و شهدا و نيكوكاران كه نيكو رفيقانى اند، محشور مى كند».[67]،[68]

از سوی دیگر باید گفت غضب علاوه بر اين آثار شوم مادى و اجتماعى و اخلاقى آثار سوء معنوى فراوانى نيز دارد به طورى كه از روايات مختلف استفاده مى شود كسى كه خشم خود را فرو برد، ثواب شهدا را[69] دارد و در قيامت همنشين انبياء و شهدا[70] و قلب او از نور ايمان پر مى شود[71]،[72]

چگونه ثواب یک شهید را ببریم؟!

گاه عشق به شهادت پس از شنيدن ارزش و جایگاه مربوط به مقامات شهدا، افرادى را به پيمودن اين راه دعوت مى کند ولى حضرت علی علیه السلام بهترين راه را به ما نشان مى دهد آنجا که مى فرمايد: «عجله نكنيد، بيتاب نباشيد، هركار زمان و وقتى دارد و بدانيد اگر مؤمن و مخلص باشيد خدا به نيّات شما همان ثوابى را مى بخشد كه به شهيدان راهش مى دهد».[73]

سخن آخر: (بزرگداشت مقام شهدا؛ ضامن حفظ ارزشهای انقلاب)

بی شک بزرگ شمردن قبور بزرگان پيشين يكى از طرق حفظ ميراث فرهنگى هر قوم و ملّت است، و اقوام روزگار به فرهنگ كهن خود زنده اند. در این بین مسلمانان جهان فرهنگ غنى و عظيمى دارند كه بخش مهمّى از آن در قبور و آرامگاه هاى شهدا نهفته است؛ لذا حفظ و يادآورى و بزرگداشت مقام شهدا سبب حفظ اسلام و سنّت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله وسلّم است.[74]

گفتنی است ارزش والاى شهادت و عظمت مقام شهيدان در اسلام چيزى نيست كه در جاى ديگری[75] وجود داشته باشد.[76] بنابراين آحاد مردم به ویژه مسئولان و دولتمردان باید با ارج نهادن بر اين فرهنگ دينى حتى در حال صلح، به آن اهميت فوق العاده اى قائل شوند.[77]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir


[3] همان؛ ص 249.

[7] همان؛ ص 350.

[8] نور الثقلين؛ ج 5؛ ص 244.

[9] بعضى احتمال داده اند كه جمله «وَالشُّهداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ» جمله مستقلى است كه از مبتدا و خبر تركيب شده و عطف بر ما قبل نيست، ولى اين احتمال بسيار ضعيف به نظر مى رسد.

[11] سوره حدید؛ آیه 19.

[13] همان؛ ص 355.

[15] وسائل الشيعه؛ ج 11؛ ص 35.

[16] همان؛ ص 40.

[17] بحار الأنوار؛ ج 23؛ ص 233.

[20] همان؛ ص 81.

[25] اصول كافى؛ ج 2؛ ص 348.

[26] نهج البلاغه؛ نامه 53.

[34] همان؛ ص 543.

[43] همان؛ ج 3؛ ص 170.

[44] به گفته بعضى از محققين: حيات برزخى براى دو دسته است نيكوكارانى كه در درجه عالى هستند و بدكارانى كه فوق العاده وضع بدى دارند (تفسير نمونه؛ ج 3؛ ص 170).

[53] همان؛ ص 69.

[57] سنن ابن ماجه؛ ج 2؛ ص 1443.

[58] سنن ابى داود؛ ج 2؛ ص 15.

[59] بحار الانوار؛ ج 100؛ ص 14.

[61] همان؛ ص 260.

[63] «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ» )سوره عنکبوت؛ آیه 9)

[65] سوره نساء؛ آيه 69.

[67] مستدرك الوسائل؛ ج 2؛ ص 295.

[69] جامع احاديث الشيعه؛ ج 13؛ ص 479.

[70] همان.

[71] همان؛ ص 478.

[76] همان؛ ص 311.

captcha