بی شک رشد و بالندگى امّت اسلامى و بيدارى مسلمانان در پرتو پویایی حماسه ی عاشورا حاصل شد[1]، به نحوی که ما در سايه بهره گیری از بالندگی قیام عاشورا امام حسين عليه السلام افتخارات زيادى به دست آورده ايم؛ پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، رشادت ها و ایثارگری ها در جنگ تحمیلی و عزت و اقتدار نظام اسلامی در سايه عزاى امام حسين عليه السلام به ثمر رسيد.[2]
لذا جانسوزترین ساعت حماسه ی کربلا هنگامى است كه امام عليه السلام ندا داد: «هَلْ مِنْ ذابٍ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؟ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخافُ اللَّهَ فينا؟ هَلْ مِنْ مُغيثٍ يَرْجُوا اللَّهَ فِي إِغاثَتِنا؟ هَلْ مِنْ مُعينٍ يَرْجُوا ما عِنْدَاللَّهِ فِي إِعانَتِنا؟؛ آيا كسى هست كه از حرم رسول خدا دفاع كند؟ آيا خداپرستى در ميان شما پيدا مى شود كه از خدا بترسد و ستم بر ما روا ندارد؟ آيا فريادرسى هست كه براى خدا به فرياد ما برسد؟ آيا يارى كننده اى هست كه با اميد به عنايت خداوند به يارى ما برخيزد؟».[3] لیکن در این میان، آنچه از بررسى اين قيام به دست مى آيد،[4] مویّد نقش آفرینی کودکان و نوجوانان در نهضت حسینی است، لذا واکاوی این مهم اصل ضروری است و باید[5] کاری کرد که اين جاودانگی پررنگ باشد.[6]
جاودانگی یاد و خاطره ی نهضت حسینی با تكيه بر عواطف انسانی
بدیهی است نداي لطيف و پر از مهر و در عين حال رسا و محكم، از سوی کودکان و نوجوانان در قیام عاشورا همگان را به طرف خدواند مى خواند،[7] به نحوی که اینگونه مجاهدت ها، عاطفه و توجّه قلبى را در دلهاى شيعيان استحكام بخشید و آموزه های شیعه را تقویت کرد.[8]
غربت، مظلومیت و لبان تشنه کودکان در واقعه ی کربلا و شهادت مظلومانه ی آنها در[9] سرزمين نينوا و اسارت به همراه بانوان[10] فرق شكافته قاسم،[11] تيغ و حلقوم، خيمه سوخته و گوش هاى دريده و گوشواره هاى غارت شده ...![12] و از همه ی پيام ها شنیدنی تر و عبرت خيزتر شهادت كودک شيرخوار که موج احساسات و عواطف را در میان آزادی خواهان متبلور خواهد ساخت،[13] به ویژه وقتی حرملة بن كاهل اسدى حلقوم طفل را پاره كرد و از گوش تا گوش را دريد. امام حسين عليه السلام كف دستش را زير گلوى بريده طفل گرفت و چون از خون پر شد، آن را به آسمان پاشيد.[14]
به راستی بر رباب و سكينه و فاطمه و ديگر زنان چه مى گذرد؟ خاطرات تلخ و جانكاه، یک به یک از جلوى چشمان آنها عبور مى كند... خاطرات تشنگى و بى تابى على اصغر، حلقوم دريده او و پرپر شدنش روى دست پدر با سينه سوخته رباب چه مى كند؟![15]
آری شهادت کودکان و نوجوانان در واقعه ی کربلا به نحو مضاعف، در روى زمين قلوب پاک انسانها را مى لرزاند، عشق و عواطف را برمى انگيزد، و غيرت و فداكارى را در نفوس به جنب و جوش مى آورد.[16]
شهادت طلبی کودکان و نوجوانان؛ عامل پویایی قیام عاشورا
بی شک روحیه شهادت طلبی، رمز ماندگاری نهضت حسینی است.[17] در تبیین این مهم در میان کودکان و نوجوانان در واقعه ی عاشورا می توان به حضرت قاسم علیه السلام اشاره کرد. شب عاشورا هنگامی که قاسم بن حسن به امام عليه السلام عرض كرد: «أَنَا فِي مَنْ يُقْتَلْ؟؛ آيا من هم فردا در شمار شهيدان خواهم بود؟».[18] امام عليه السلام با مهربانى و عطوفت فرمود: «يا بُنَىَّ كَيْفَ الْمَوْتُ عِنْدَكَ؟؛ فرزندم! مرگ در نزد تو چگونه است؟». عرض كرد: «يا عَمِّ أَحْلى مِنَ الْعَسَلِ؛ عمو جان! از عسل شيرين تر!».[19]
او نوجوانى بود كه هنوز به سنّ بلوغ نرسيده بود. در روز عاشورا نزد امام عليه السلام آمد.[20] قاسم اجازه ميدان رفتن خواست، ولى امام عليه السلام نپذيرفت؛ آنقدر دست و پاى امام را بوسه زد تا رضايت امام را جلب كرد و در حالى كه اشک مى ريخت به ميدان آمد.[21]
و یا جریان شهادت خواهی عبداللَّه بن مسلم بن عقيل نیز شنیدنی است، وی خواهرزاده امام حسين عليه السلام و مادرش «رقيه» دختر اميرمؤمنان عليه السلام است.[22]
او سه بار شجاعانه به سپاه دشمن حمله كرد و رجز مى خواند:[23]
الْيَوْمَ أَلْقى مُسْلِماً وَهْوَ أَبي وَفِتْيَةً بادُوا عَلَى دينِ النَّبِيِ
لَيْسُوا بِقَوْمٍ عُرِفُوا بِالكَذِبِ لكِن خيارٌ وَكِرامُ النَّسَبِ
مِنْ هاشِمِ السّاداتِ أَهْلِ الْحَسَبِ [24]
«امروز پدرم مسلم را ملاقات خواهم كرد و آن جوان مردانى كه بر دين پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم بودند، آنانى كه مانند قومى كه به دروغ شناخته شده اند نيستند، بلكه مردمى بزرگوار و داراى نسب كريمى كه از بزرگان هاشم و انسان هاى با شخصيتى هستند».[25]
او شجاعانه مى جنگيد تا آنكه «عمرو بن صُبيح» تيرى به جانبش رها كرد؛ در حالى كه دست عبداللَّه بر پيشانى اش بود دست او را به پيشانى دوخت، هر چه تلاش كرد نتوانست دست را جدا كند، عمرو بن صبيح جلو آمد و نيزه خويش را بر قلبش فرو كرد و او را به شهادت رساند.[26]،[27]
هم چنین محمد بن عبداللَّه که فرزند عبداللَّه بن جعفر است و مادرش حضرت زينب عليها السلام است [28]،[29] او در حال مبارزه چنين رجز مى خواند:[30]
نَشْكُو إِلَى اللَّهِ مِنَ الْعُدْوانِ فِعالَ قَوْمٍ فِي الرَّدى ء عُمْيانِ
قَدْ بَدِّلُوا مَعالِمَ الْقُرْآنِ وَمُحكَمَ التَّنْزيلِ وَالتِّبْيانِ
وَأَظْهَرُوا الْكُفْرَ مَعَ الطُّغْيانِ
«از كردار گروهى كه در پستى همانند كورانند به خدا شكايت مى بريم، همانها كه معارف قرآن و محكمات تنزيل را تغيير دادند و كفر و طغيان را آشكار ساختند».[31] محمد همانند ديگر جوانان بنى هاشم مى جنگيد تا به دست «عامر بن نهشل» به شهادت رسيد.[32]
مظلومیت و رشادت کودکان و نوجوانان کربلا؛ نماد حقانیت عاشورا
در تبیین چگونگی اثبات حقانیت واقعه ی عاشورا باید به شهادت مظلومانه ی حضرت علی اصغر علیه السلام اشاره مرد که ازجمله ويژگى هاى مظلومیت و حقانیت امام حسین عليه السلام و نهضت عاشورا در اين حادثه است كه آن را از حوادث مشابه ديگر جدا مى سازد.[33]
و یا شهادت عبداللَّه بن حسن، يادگار برادر، هنگامى كه مشاهده كرد عموى بزرگوارش در گودال قتلگاه در محاصره دشمن قرار گرفته، شتابان رو به جانب امام كرد،[34] عبداللَّه خود را سخت به عمو چسبانيد و مى گفت: وَاللَّهِ لا أُفارِقُ عَمِّي ؛ به خدا سوگند! من از عمويم جدا نمى گردم».[35]
ناگاه «ابجر بن كعب» با شمشير به امام عليه السلام حمله كرد. عبداللَّه در حالى كه دستان خود را بالاى سر عمو سپر كرده بود، فرياد زد: «يَابْنَ الْخَبيثَة! أتَقْتُلُ عَمِّي؛ اى فرزند زن ناپاک، آيا مى خواهى عموى مرا بكشى؟!» شمشير فرود آمد و دست او را قطع كرد و آن را به پوست آويزان نمود.[36]
او فرياد زد: «يا أمّاه!؛ اى مادرم!». امام عليه السلام او را در آغوش گرفت و فرمود: اى فرزند برادرم، بر آنچه به تو رسيده شكيبا باش و از آن، چشم (به پاداش خدا) داشته باش چرا كه تو را به پدران صالحت ملحق سازد».[37]،[38]
در اين حال حرمله تيرى به سوى عبداللَّه رها كرد و او را در دامن عمويش به شهادت رساند.[39]
آری اینچنین است که «موسيو ماربين آلمانى» مى گويد: «حسين با قربانى كردن عزيزترين افراد خود، با اثبات مظلوميّت و حقانيّت خود، به دنيا درس فداكارى و جانبازى آموخت و نام اسلام و اسلاميان را در تاريخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت و اگر چنين حادثه اى پيش نيامده بود، قطعاً اسلام به حالت كنونى باقى نمى ماند و ممكن بود يكباره اسلام و اسلاميان محو و نابود گردند».[40]،[41]
کودکان و نوجوانان واقعه ی کربلا؛ روشنگر ماهیت پلید حکومت یزید
ماجرای شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام خود بهترین گواه در این زمینه به شمار می آید؛ معالى السبطين از قول ابومخنف شهادت طفل شيرخوار را اینگونه آورده است:... امام عليه السلام طفلش را گرفت و به سوى دشمن روانه شد و فرمود: «يا قَوْمِ قَدْ قَتَلْتُمْ أَخي وَ أَوْلادي وَ أَنْصارِي وَ ما بَقِي غَيْرُ هذَا الطِّفْلِ، وَ هُوَ يَتَلَظّى عَطَشَاً مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ اتاهُ إِلَيْكُمْ، فَاسْقُوهُ شَرْبَةً مِنَ الْماءِ؛ اى مردم! شما برادر و فرزندان و يارانم را كشتيد و كسى جز اين طفل كه بى هيچ گناهى از تشنگى مى سوزد، نمانده است، او را با جرعه آبى سيراب كنيد».[42]،[43] و به تعبير «نفس المهموم» امام عليه السلام فرمود: «يا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْلَ؛ اى مردم اگر به من رحم نمى كنيد به اين طفل خردسال رحم كنيد».[44]،[45]
امام عليه السلام در حال گفتن اين سخنان بود كه بناگاه تيرى از سوى ستمگرى سياه دل حرملة بن كامل اسدى حلقوم طفل را پاره كرد و از گوش تا گوش را دريد.[46]
اتمام حجت امام علیه السلام با دشمنان اسلام نشان می دهد شهادت مظلومانه ی حضرت علی اصغر علیه السلام به دست پليدترين انسان نماها صورت گرفته است. انسان هايى درنده خو و زشت سيرت كه همچون سگان پليد وحشى هستند و نسبت به هيچ كس رحم نمى كنند حتّى اگر او یک طفل شش ماهه باشد.[47]
هم چنین جان دادن دختر سه ساله امام حسين عليه السلام در خرابه شام با آن وضع دلخراش و رقّت بار ماهیت پلید حکومت جائر اموی را آشکار کرد؛ لذا برپا شدن آن بارگاه بسيار باشكوه بر قبرش، در حالى كه از آن همه شوكت ظاهرى بنى اميه چيزى در آنجا باقى نمانده، درس عبرت بسيار مهمى براى همه عبرت بينان شده است كه چگونه آن كاخ هاى با عظمت امويان ويران گشت و اثرى از آن باقى نماند، ولى آن خرابه به بركت طفل چهار ساله اى از خاندان پيغمبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم اين گونه آباد شد.[48]
سخن آخر: (لزوم تبیین واقعه ی عاشورا برای کودکان و نوجوانان در قالب تبلیغ دانش آموزی)
در خاتمه باید گفت با توجه به اینکه هم اکنون خلا های فراوانی در زمینه ترویج معارف اسلامی به ویژه معارف عاشورایی به کودکان و نوجوانان مشاهده می شود لذا تبلیغ دانش آموزی برای طلاب جوان واجب عینی است.[49]
نباید فراموش نمود مساله تبلیغ دانش آموزی از نیازهای مهم در کشور است که طلاب باید این کمبود را جبران کنند و همه مدارس استان ها را زیرنظر بگیرند و با شناسایی استعدادهای درخشان کار تبلیغی خود را به صورت مستمر ادامه دهند؛[50] لذا عدّه اى از طلاّب باید به مدارس مى روند و برنامه هاى تبليغى را پياده مى كنند كه بسيار خوب و با بركت است؛ هم چنین شایسته است در جامعة الزهرا هم افراد فاضل و قادر بر خطابه را به مدارس دخترانه بفرستند تا يك برنامه داغ پيام رسانى اسلام و رساندن پيام عاشورا در اين ايّام برای همۀ کودکان و نوجوانان در سراسر کشور پياده شود.[51]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 658.
[2] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 1386/12/06.
[3] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 497.
[4] همان؛ ص 672.
[5] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 1387/10/04.
[6] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 1388/09/22.
[7] عقيده یک مسلمان؛ ص 2.
[8] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 71.
[9] همان؛ ص 47.
[10] همان.
[11] همان؛ ص 640.
[12] همان.
[13] همان؛ ص 500.
[14] همان؛ ص 499.
[15] همان؛ ص 639.
[16] تفسير نمونه؛ ج 20؛ ص 130.
[17] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مسوولان استان آذربایجان غربی؛ 1391/10/17.
[18] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 399.
[19] همان.
[20] همان؛ ص 482.
[21] همان.
[22] همان؛ ص 484.
[23] همان؛ ص 485.
[24]همان.
[25] همان.
[26] اعيان الشيعة، ج 1، ص 607؛ ارشاد مفيد، ص 460؛ كامل ابن اثير، ج 3، ص 407 و ابصار العين، ص 50.
[27] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 485.
[28] اعيان الشيعة، ج 1، ص 608. برخى مادرش را «خوصاء» دختر« حفصة بن ثقيف» شمرده اند،ر.ک: مقاتل الطالبيين، ص 60.
[29] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 487.
[30] همان؛ ص 488.
[31] همان.
[32] بحارالانوار؛ ج 45؛ ص 34؛ ر.ک: نفس المهموم، ص 167.
[33] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 33.
[34] همان؛ ص 527.
[35] الأرشاد؛ ص 465؛ بحارالانوار، ج 45، ص 53.
[36] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 528.
[37] الارشاد، ص 465؛ بحار الانوار؛ ج 45؛ ص 54- 55.
[38] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 528.
[39] همان.
[40] درسى كه حسين به انسان ها آموخت؛ ص 284.
[41] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 659.
[42] معالى السبطين؛ ج 1؛ ص 418.
[43] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 498.
[44] نفس المهموم؛ ص 349.
[45] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها؛ ص 499.
[46] همان.
[47] همان؛ ص 410.
[48] همان؛ ص 616.
[49] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار طلاب جوان مرکز فرهنگی و تبلیغی آینده سازان؛ 1386/08/30.
[50] همان.
[51] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 1386/12/06.