وقایع روز هفتم محرم در بیان معظم له

وقایع روز هفتم محرم در بیان معظم له


هفتم محرم؛ بستن شریعۀ فرات به روی سپاه امام حسین(علیه السلام)/نفرین امام حسین (علیه السلام) بر عبدالله بن حصین ازدی؛ خدایا او را تشنه بمیران /نفرین امام(علیه السلام) بر سپاه دشمن در روز هفتم محرم/پیوستن مسلم به عوسجه به امام حسین(علیه السلام) در کربلا‌

هفتم محرم؛ بستن شریعۀ فرات  به روی سپاه امام حسین(علیه السلام)

هفتم  محرّم  روز بستن آب  به روى آن حضرت و ياران و زنان و كودكان اهل بيت اوست[1]؛ لذا دشمنان اسلام  از دست­يابى حرم حسينى عليه السلام به آب جلوگیری کردند ؛ در اين روز دستورى از سوى عبيداللَّه بن زياد براى عمر بن سعد رسيد كه بين حسين عليه السلام و يارانش و آب حايل شوند، تا قطره اى از آب فرات ننوشند![2]،[3]

به تعبیر شاعر: از آب  هم مضايقه كردندكوفيان        خوش داشتند حرمت مهمان كربلا[4]

نفرین امام حسین (علیه السلام) بر عبدالله بن حصین ازدی؛ «خدایا او را تشنه بمیران»

پس از بستن آب  به روی سپاه امام حسین(علیه السلام) ، مردی به نام عبدالله بن حصین ازدی  گفت: يا حسين! آيا آب فرات را نمى بينى كه مثل شكم ماهى مى درخشد؟! به خدا سوگند! از آن نخواهى چشيد تا آن كه با لب تشنه از جهان چشم بپوشى![5]

امام عليه السلام گفت: «اللَّهُمَّ أَمِتْهُ عَطَشاً؛ خدايا! او را تشنه بميران !».[6] راوى مى گويد: به خدا سوگند پس از نفرين امام آن شخص به مرض عطش گرفتار شد، به گونه اى كه پيوسته مى گفت: به من آب دهيد! آبش مى دادند تا آنجا كه آب از دهانش مى ريخت ولى همچنان مى گفت: آبم دهيد كه تشنگى مرا كشت! پيوسته اين چنين بود تا آن كه به هلاكت رسيد![7]،[8]

نفرین امام(علیه السلام) بر سپاه دشمن در روز هفتم محرم

 امام حسین(علیه السلام) سپاه دشمن را چنین نفرین کرد: خداوندا! باران را از آنان دريغ دار، و سال هاى قحطى ، بسان خشكسالى زمان يوسف، بر آنان پديد آور، و آن فرزند ثقيف (حجّاج) را بر آنها مسلّط ساز تا جام زهرِ ذلّت و حقارت را بر كامشان فرو ريزد و كسى را در ميانشان سالم وامگذارد تا آنجا كه در برابر هر قتلى كه انجام داده اند به قتلى و در برابر هر ضربه اى كه زده اند، به ضربه اى گرفتار شوند و انتقام خون من و دوستان و اهل بيتم را از اينها بگيرد. چرا كه اينها به ما نيرنگ زدند و ما را تكذيب كرده و بى ياور گذاردند.[9]

خدايا! تويى پروردگار ما، بر تو توكّل كرده و به سوى تو بازگشت مى نماييم كه بازگشت همه به سوى توست».[10]

پیوستن مسلم به عوسجه به امام حسین(علیه السلام) در کربلا

مسلم بن عوسجه  در روز هفتم محرم در كربلا به محضر امام شرفياب شد، او مردی  شجاع و مقيم كوفه بود واز جمله كسانى بود كه براى امام حسين عليه السلام نامه نوشته و آن حضرت را به كوفه دعوت نموده بود.[11]

مسلم پس از ورود ابن زياد به كوفه و شهادت مسلم بن عقيل به همراه اهل و عيالش از كوفه خارج شد و به آن حضرت پيوست و تا آخرين قطره خون خود وفادار ماند.[12]

 

 

 

 

 


[1] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص33

[2] زادالمعاد، صفحه 389.

[3] كليات مفاتيح نوين ؛ ص599

[4] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص710

[5] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص522

[6] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص522

[7] ارشاد؛ج2،ص86.

[8] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 523

[9] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص424

[10] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص424

[11] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص444

[12] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص444

برچسب ها :
captcha