تأملی در رسالت علمی طلاب از منظر معظم له

تأملی در رسالت علمی طلاب از منظر معظم له


حقیقت علم چیست؟/اهمیت و ضرورت تحصیل علم در اسلام/رسالت خطیر طلاب در تحصیل علم و کسب تقوا/جهاد علمی طلاب ؛ مهمترین رکن پاسخگویی به نیازهای جامعه/پژوهش محوری طلاب؛ کلید نهضت توليد علم و جنبش نرم افزارى/کاربردی سازی علوم انسانی اسلامی؛ مهمترین رسالت علمی طلاب/تداوم فعالیت های علمی طلاب ؛ ضرورتی انکار ناپذیر/تعطیلات زیاد؛ چالش کلیدی در پویایی و ارتقای علمی طلاب /رسالت طلاب و ترویج علوم دینی‌

اسلام از یک مرکز جهل و خرافات ظاهر شد ولی این آیین بزرگترین طرفدار علم و دانش است و نامی جز معجزه نمی توان بر آن نهاد.[1] رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فردی امّی (درس نخوانده) بود و پس از ظهور اسلام پرچم الهی علم و دانش را به دست گرفت، هم چنین نخستین آیاتی که از قرآن کریم بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شد آیه علم و کتابت بود و این هم یک معجزه بود.[2]

لذا جامعه جاھل و عقب افتاده نه افتخار بوده و نه اسلام طرفدار آن است، بلکه لازمه پیشرفت ، پیشرو و پیش قدم بودن در علوم است،  از این رو عزت بدون دانش در علوم مختلف امکان پذیر نیست.[3]

در این بین طلبگی ، اولین قدم برای رسیدن به خدا است و  ضرورت علم آموزی برای طلاب علوم دینی ضرورتی انکار ناپذیر است،[4] لذا در روایت آمده است طلابی که از منازل خود برای امر تحصیل خارج می شوند روی بال فرشتگان راه می روند؛ این افتخار نصیب هرکسی نمی شود از این رو طلاب باید قدر لحظات زندگی خود را بدانند.[5]

حقیقت علم چیست؟

علم، اشاره به ادراكاتى است كه انسان از طريق عقل و خرد خويش درك مى كند،[6] از سوی دیگر در اسلام به ما دستور داده اند كه سراغ علوم اكتسابى برويد، بنگريد، بفهميد، درك كنيد، عبرت بگيريد. لذا باید در كنار اين علوم اكتسابى بكوشيم كه چشمه اى از درون باز شود و این در پرتو عمل به دستورهايى كه داده شده است. يعنى بايد پشتوانه اين علوم اكتسابى علوم الهى باشد و ريشه اين علوم اكتسابى از آنها گرفته شود، تا انسان بتواند از علم خود بهره ببرد.[7]

اهمیت و ضرورت تحصیل علم در اسلام

يكى از بزرگترين افتخارات ما مسلمانان اين بوده و هست كه اسلام طلب علم را فريضه دانسته، و فرا گرفتن علوم را بر هر فرد مسلمان در حدود استعدادش لازم شمرده بلكه تعليم و تعلّم را هر دو واجب دانسته است.[8]

اسلام طرفدار تحصیل علم به صورت مطلق است، که نسبت به معارف و احكام مورد ابتلاى دينى، واجب عينى و نسبت به ساير احكام و همچنين علومى كه بقاى نظام جامعه اسلامى نياز به آن دارد واجب كفايى است و در غير اين موارد، اگر علوم مفيدى است مستحب است.[9]

بنابراین انسان هرگز نبايد از فراگيرى علم و دانش خسته شود يا گمان كند به مرحله نهايى علم و دانش رسيده است. بلکه باید بداند به سمتى حركت مى كند كه هر قدر جلوتر مى رود وسيع تر مى شود.[10]به همين دليل تحصيل علم در اسلام از جهات مختلف نامحدود است .[11] اين نشان مى دهد كه انسان در هيچ مرحله از عمر «فارغ التحصيل » نمى شود، و مسير علم و دانش و معرفت نقطه پايانى ندارد.[12]

آری اسلام ، تحصيل علم را واجب مى شمرد، تا آن حد كه حضور در مجلس علم را حضور در باغى از باغ هاى بهشت مى شمرد؛«مَجْلِسُ العِلْمِ رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الجَنّةِ»،[13]و نگاه كردن به صورت عالم را عبادت مى داند؛«النَّظَرُ الى وَجْهِ الْعالِمِ عِبادَةٌ»[14] و گام برداشتن در راه طلب علم را، گام به سوى بهشت، معرفى مى كند.[15]مركب هاى قلم هاى دانشمندان را برتر از خون شهيدان مى شمرد[16] و حفظ حديث و نوشتن آن را از فضايل بزرگ مى داند.[17]

رسالت طلاب در تحصیل علم و کسب تقوا

بايد همراه علم ، تقوا هم كسب كنيم و اين نخستين وظيفه است.[18] هدف آن است كه تقوا زمينه را براى كسب علم و دانش راستين آماده مى كند، درست مانند سرزمين آماده اى براى پاشيدن هرگونه بذر.[19]

لذا طلاب حوزه که از نظر علمی خود را به امام باقر و صادق علیهما السلام وابسته می دانند و از نظر قیام خود را سربازان امام زمان(عج) می دانند. هر قدر که درس خوانده می شود و سواد انسان بیشتر می شود باید توجه بیشتر به خدا، تقوا، انصاف، معرفة الله در ما بیشتر شود علمی که با تقوا و معرفت همراه باشد دارای ثمرات است. وای بر حال کسی که یک روزش بدتر از دیروز باشد و یا روزی بر او بگذرد و علم و تقوای او بیشتر نشده باشد.[20]

از سوی دیگر كسانى كه تنها به تحصيل علوم رسمى قناعت كرده و اهميّتى به تقوا و تهذيب نفس نمى دهند، گمراه مى باشند، آرى براى وصول به حق هر دو ضرورى است[21]و هيچ يك از اين دو به تنهايى نمى تواند انسان را به كمالات برساند. علم بدون عمل مانند عمل كردن بدون آگاهى، مايه انواع انحرافات است،به گفته امام صادق عليه السلام « لا تَزيدُهُ سُرعَةُ سَيرِهِ إلاّ بُعدا؛[22] او هر چه تندتر رود دورتر مى افتد.»؛ به همين دليل هميشه علماى بزرگوار ما كوشيده اند دروس علمى را با نصايح اخلاقى و نكات دقيق و جالب از آيات و روايات اسلامى بياميزند تا قلب هاى دانش طلبان همچون افكارشان روشن و نورانى شود.[23]

جهاد علمی طلاب ؛ مهمترین رکن  پاسخگویی به نیازهای جامعه

مفهوم«جهاد»، علاوه بر جهاد نظامى و مقابله مسلّحانه با دشمن، شامل جهاد علمى و هر گونه تلاش و كوشش مفيد و سازنده براى پيشبرد اهداف اسلامی است، لذا تا جهاد همه جانبه نباشد، كارى از پيش نخواهد رفت؛ [24]آن چیزی که انقلاب را زنده نگه داشته است روحیه جهاد در جامعه است و تا این روحیه است دشمنان هرچه تهدید کنند به نتیجه ای نخواهند رسید.[25]

جهاد علمی را می توان در کلام نورانی  امام رضا عليه السلام  جستجو نمود که فرمود:«...وَ لَا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ [26]؛در تمام عمر، از طلب علم خسته نمي شود...». اين براي طلاب درس است که نبايد هرگز از طلب علم خسته شوند، از اين رو ما مي گوييم که عبارت فارغ التحصيل شدن، در علوم ديني معنا ندارد. انسان تا آخر عمر حتي اگر معلم باشد، محصّل نيز بايد باشد.[27]

در این میان طلاب  باید بیش از دیگران  این روحیه را حفظ کنند، زیرا اگر جهادعلمی و اعتقادی نباشد جهاد نظامی کافی نیست؛ لذا هر موجود زنده برای حیات باید مشغول جهاد باشد چرا که در اطراف ما عوامل ضد حیات زیاد است؛ در جامعه بشری نیز اگر جهاد از بین برود جامعه متلاشی خواهد شد، لذا طلاب حوزه های علمیه به عنوان بخش مهم و تأثیر گذار  نیروی علمی کشور، باید در پی جهاد علمی باشند ؛ فراموش نکنیم آنچه موجب پیروزی رزمندگان در جنگ تحمیلی شد روحیه جهادی بود و نیروهای مبارز ما به دلیل اعتقاد قوی که داشتند مبارزه را ادامه دادند و بر دشمن بعثی پیروز شدند و این اعتقاد قوی با تعلیم و جهاد علمی ممکن می شود.[28]

اینگونه است که از  آيه نفر[29] استفاده مي شودجهاد علمي از جهاد نظامي بالاتر است، قرآن كريم مي فرمايد، همه نبايد به ميدان جهاد بروند؛ بلكه بايد برخي بمانند و احكام اسلام را فرا بگيرند و به ديگران آموزش دهند. از این رو جهاد علمي از مقامات شهدا و مجاهدان بالاتر است؛ طلاب حوزه های علمیه و دیگر طالبان علم و دانش که  در جهاد علمي شركت دارند بايد خوشحال باشند كه چنين توفيقي دارند.[30]

با این تفاسیر بايد در اين زمان نيازها را در نظر گرفت و طلاب را بر اساس آنها پرورش داد؛ طلاب بايد در جلساتي علمي و كاربردي جهت تقويت بنيه علمي خود بيشتر شركت و مقاله نويسي كنند؛ زيرا امروز بدون داشتن دانش و بنيه علمي كاري پيش نمي رود. [31]
    
پژوهش محوری طلاب؛ کلید نهضت توليد علم و جنبش نرم افزارى

وظيفه بزرگ علما و دانشمندان اين است كه در تبيين فرمان هاى الهى و معارف دينى بكوشند و خداوند از همه آنها پيمان مؤكّدى در اين زمينه گرفته است، بدين معنى كه حقايق قرآن را آشكارا در اختيار مردم بگذارند تا به روشنى همه توده ها از آن آگاه گردند و به روح و جان آنها برسند و اگر آنها در تبيين و تفسير مسلمانان كوتاهى كنند مشمول همان سرنوشتى خواهند بود كه خداوند در قرآن[32] براى علماى يهود بيان كرده است.[33]

لذا باید اذعان نمود کسانی که قوّت فكرى  دارند باید در راستای نظریه پردازی گام بردارند[34]، اینگونه است که بر عالمان دینی  در هر امّت لازم است به تحقيق و بررسى مسائل بپردازند ؛[35]  لیکن تحقق این مهم در گرو این مسأله است که روش­های سنتی پژوهش درحوزه ها تقویت شود و در راستای پرورش استعدادهای درخشان حوزه و تربیت پژوهشگران علوم دینی در حوزه های علمیه، اقدامات موثری صورت گیرد.[36]

در این میان، طلاب باید با اصل پژوهش آشنا شده و ضمن فراگیری روشهای پژوهش در علوم ، آن را به صورت کاربردی مورد استفاده قرار دهند تا زمینه تربیت پژوهشگران حوزوی، از همان ابتدای طلبگی فراهم شود ؛ به عنوان نمونه استخراج مسایل فقهی، به مراتب مشکل‌تر از سایر علوم اسلامی است و چنانچه سرفصل های مورد نیاز موضوعات فقهی برای پژوهش، در اختیار طلاب قرار گیرد، بخشی از این مشکل مرتفع می شود.[37]

نباید فراموش نمود که کار طلبه، درس خواندن است و اگر درس نخواند و کاری انجام ندهد مصداق« مَنْ‌ أَلْقَى‌ كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ؛[38]آن كس كه سربار ديگران شود» خواهد بود.[39] برخى مى گويند اگر در خطّ نويسندگى و تحقيق بيفتيم از درس هايمان باز مى مانيم! اين از وسوسه هاى شيطان است.[40]

با این تفاسیر یقیناً باید به سمتی برویم که فعالیت های علمی طلاب، منجر به تولید فکر و علوم جدید شود نه اینکه فقط گردآوری مطالب باشد.[41]

کاربردی سازی علوم انسانی اسلامی؛ مهمترین رسالت علمی طلاب

بی تردید علوم باید کاربردی و گره­گشا باشد،[42]لذا برای پیشرو بودن در علوم نباید تنها به پژوهش­ها ی ذهنی و مقاله نویسی قناعت کنیم، باید از علوم در جنبه­های کاربردی استفاده کنیم، یعنی علوم را تا سر حد پیاده شدن در نیازهای مردم بیاوریم، وگرنه سلسله علومی که محدود در دانشگاه و مقالات باشد افتخار نیست.[43]

به عبارت دیگر ھر علمی که گره ای را باز نکند شبه علم است، علم آن است که گره ای از گره­های جامعه را باز کند.[44]

 از این جهت باید بتوانیم علوم حوزوی را در جامعه پیاده کنیم تا شاهد اثرگذاری آن باشیم و این علوم در کنج حوزه‌ها مغفول نماندباید نیازهای جامعه امروز را درست بشناسیم و طلاب را طبق آن نیازها تربیت و سپس وارد جامعه کنیم.[45] لذا می گوییم تفقه به تنهايي كافي نيست، بلكه بايد احكام فقهي به درستي پياده شود يعني انسان بايد معلومات خود را در جامعه اجرايي كند.[46]

برخی می گویند کتاب ها را به گونه ای بنویسید که کسی متوجه مباحث نشود تا شما چهره علمی تری پیدا کنید؛ این سخن صحیح نیست؛ ما همواره باید در سایه قرآن حرکت کنیم و از ادبیات پیچیده، غیرمودبانه و سخت پرهیز کنیم؛ ادبیات نویسندگان ما باید همچون قرآن کریم روان باشد.[47]

در حوزه علمیه کتاب هایی نوشته می شود که بیش از بیست بار و حتی هشتادبار تجدید چاپ می شود و این مسئله نشان می دهد که حوزویان به دردهای مردم آگاه هستند و فضلای حوزه در حال تولید علم هستند.[48]

تداوم فعالیت های علمی طلاب ؛ ضرورتی انکار ناپذیر

از جمله مسائلى كه در زندگى ما مسلمان ها مهم است اينكه در برنامه ها تداوم باشد. علماى موفّق كسانى اند كه تداوم در كارها دارند. اگر انسان چند روز فشار بياورد بعد خسته شود و آن را رها كند به جايى نمى رسد، چنانكه نماز را با نماز ديگر بايد پيوند داد، در بحث هاى علمى و كارهاى ديگر هم بايد چنين بود.[49]

متأسفانه برخی طلاب در تصميم گيرى هايشان دائم ترديد دارند. مثلًا چند روزى در فكر نويسندگى مى افتد و آن را نيمه كاره رها مى كند، يا چند روزى در فكر سخنورى و خطابه مى افتند لیکن نيمه كاره رهايش مى كنند، سرانجام مى گويند برویم همان درس را بخوانیم.حال آنکه انتظار می رود طلاب علوم دینی  اگر خطّ صحيحى را شروع كردند همان را ادامه بدهند، زیرا انسان نبايد تا آخر عمر صرفاً  با آزمون و خطا در پی تجربه اندوزی باشد .[50]

تعطیلات زیاد؛ چالش کلیدی در پویایی و ارتقای علمی طلاب 

تعطيلات حوزه علميّه به يقين زياد است و حداكثر درس بين 140 تا 145 جلسه است و هفت ماه تعطیلات وجود دارد که این سرمایه عظیم به هدر می‌رود. البته  اين تعطيلات دو بخش است برخى غير مفيد است كه بايد براى آن فكرى كرد و برخى نه تنها مفيد، بلكه لازم است و سبب مى شود كه خطبا و مبلّغان به مناطق دور و نزديك رفته و پيام اسلام را به مردم برسانند و اين از بركات حوزه علميّه است تا « لينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم؛[51]و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟!»» حاصل شود. [52]

لیکن در مجموع باید گفت  یکی از مشکلات حوزه‌های علمیه این تعطیلات است.[53] حوزه دو سوم سال تعطیل است و اخیرا رسم شده وسط سال تحصیلی طلاب اردوی زیارتی می‌روند و دیگر ایامی باقی نمی‌ماند،[54] حال آنکه بارها تاکید کرده ایم، باید از تعطیلات اضافی که صدماتی به تحصیل طلاب می زند، کاسته شود.[55]

نباید درس‌های حوزه به  بهانه‌های مختلف تعطیل شود زیرا این تعطیلات قطعاً برای حوزه یک خسران به شمار می آید ؛ با این حجم عظیم تعطیلات، نباید توقع پرورش شیخ طوسی ها و شیخ انصاری ها را در حوزه ها داشته باشیم.[56]

از سوی دیگر حوزه باید در موضوع تعطیلات مستقل عمل کند، ولی متأسفانه استقلال خود را در این زمینه از دست داده و این برای حوزه یک خسارت به شمار می رود؛حوزه باید برای پرورش طلاب و نخبگان و پاسخ گویی به شبهات تلاش کند و به همین منظور  باید کرسی‌های درس خارج و غیره فعال باشد، اما با این گونه تعطیلات نمی توان پاسخ گوی نیازها بود.  [57]

وجود این چالش بزرگ در حالی است که  دوران جوانی ، یکی از فرصت های الهی برای فراگیری علوم و معارف اهل بیت به شمار می آید و انسان تا زمانی که نعمت سلامتی و جوانی را در وجود خود دارد باید اهتمام ویژه ای به تحصیل و  یادگیری علوم آل محمد(ص) داشته باشد.[58] چراکه پیری آفت یادگیری است.[59]

با این تفاسیر  باید اربابان فکر در زمینه تعطیلات مطالعه کنند و باید فکر اساسی برای تعطیلات حوزه‌ها شود ، امروز شاید گوش شنوایی برای این حرف های ما پیدا نشود، اما امیدواریم روزی این حرف ها با دقت شنیده شود و برای آن راه حل مناسبی پیدا شود.[60]

رسالت طلاب و ترویج علوم دینی

برخى فقط به كسب علم مى انديشند و بسيار هم جدّى هستند، ولى در مورد نشر دانش هيچ نمى انديشند.[61]

به راستی كسانى كه ساليان دراز از بيت المال و سهم امام زمان عليه السلام بهره برده و در حوزه هاى علميه شاگردى كرده اند، آيا در مورد مردم احساس دَين نمى كنند؟ آيا نمى انديشند كه وظيفه دارند علمى را كه اندوخته اند بگسترانند؟بی شک کسی که از  شهريه امام زمان عليه السلام بهره برده و توانسته به درجات علمى برسد وظيفه دارد به اسلام خدمت كند، زیرا احتكار شامل  غذای جسمانی و غذاى روحانى است و اسلام از محتكر در غذاى معنوى نمى گذرَد؟.[62]

ازاين رو طلاب گرامی بايد بياموزند در كنار همين درس طلبگى كه مى خوانيم بايد بذل علم كنيم و براى اسلام مفيد باشيم.[63]

سخن آخر

در خاتمه باید به برخی از طلاب كه بعضاً بدون هدف معیّن، در حوزه هاى علميّه مى مانند، این پرسش را مطرح کرد كه شما در اينجا چه هدفى دارید؟ آيا مى خواهید مدرّس، مجتهد ، مُبلّغ يا محقّق يا نويسنده شوید؟ بايد از همين الان هدف خودتان را مشخّص كنید و برنامه نشر علم و بازدهى علمى را در كار خود داشته باشید.[64]

هم چنین باید گوشزد کرد وقتى انسان همه نيروهايش را از دست داد ديگر نمى تواند كارى بكند.لذا الان كه جوان هستید و توانايى داريد مى توانيد فعالیت های ارزشمند علمی  انجام دهيد.[65]

 تمام علماى بزرگ بار علمى خود را در دوران جوانى بسته اند. مرحوم آيةاللّه العظمى بروجردى رحمه الله نوشته هايى را كه در هشتاد سالگى روى منبر مى خواند شايد آنها را در چهل سالگى آماده كرده بود. انسان وقتى به هشتاد سالگى رسيد ديگر كارى نمى تواند بكند. سرمايه هايى كه قبلًا اندوخته ايد دور شما مى چرخد، لذا مراقب باشيد تسويف مانع كار شما نشود، زيرا در اين صورت انسان نه در دنيا و نه در آخرت به جايى نمى رسد.[66]

 

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

 


[1] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در آیین افتتاح حوزه علمیه امام صادق(علیه السلام) شهرستان پاکداشت استان تهران؛11/8/1392.

[2] همان.

[3] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رییس و جمعی از مدیران جهاد دانشگاهی؛17/8/1393.

[4] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار جمعی از طلاب حوزه علمیه خراسان؛3/6/1393.

[5] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در آیین افتتاح حوزه علمیه امام صادق(علیه السلام) شهرستان پاکداشت استان تهران؛11/8/1392.

[6] تفسير نمونه ؛ ج 17 ؛ ص66.

[7] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص513.

[8] جلوه حق بحثى پيرامون( صوفيگرى) در گذشته و حال ؛ ص57.

[9] استفتاءات جديد ؛ ج 1 ؛ ص526.

[10] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 13، ص 583.

[11] همان ؛ ص582.

[12] پيام قرآن ؛ ج 1 ؛ ص69.

[13] همان ؛ ص427.

[14] بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۷۳، ح ۵۹.

[15] همان؛ ج 1؛ ص 164.

[16] همان؛ ج 2؛ ص 14.

[17]  محجة البيضاء؛ ج 1؛ ص 15.

[18] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص298.

[19] پيام قرآن ؛ ج 1 ؛ ص422.

[20] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛http://www.eshia.ir.

[21] پيام قرآن، ج 1، ص: 428.

[22] امالی مفید؛ص42، ح11.

[23] انوار هدايت؛ مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص19.

[24] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 4 ؛ ص621.

[25] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار حلقه های صالحین استان قم؛ مدرسه علمیه امیرالمومنین(ع)؛30/6/1394.

[26] بحار الانوار؛ج75؛ ص336.

[27] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛19/6/1393.

[28] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار حلقه های صالحین استان قم؛ مدرسه علمیه امیرالمومنین(ع)؛30/6/1394.

[29] سورۀ توبه؛آیۀ122.

[30] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیر مدرسه علمیه بقیه الله(عج) تهران؛18/4/1396.

[31] همان.

[32]  سوره آل عمران؛آیۀ187و...  .

[33] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص330.

[34] مشكات هدايت ؛ ص114.

[35] اخلاق در قرآن، ج 2، ص: 220.

[36] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مسئولان دبیرخانه همایش کتاب سال حوزه؛5/10/1390.

[37] همان.

[38]کافی؛ج؛4 ص 12؛ ح9.

[39] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛22/10/1395.

[40] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص330.

[41] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مسئولان دبیرخانه همایش کتاب سال حوزه؛5/10/1390.

[42] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رییس و جمعی از مدیران جهاد دانشگاهی؛17/8/1393.

[43] همان.

[44] همان.

[45] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیر مدرسه علمیه بقیه الله(عج) تهران؛18/4/1396.

[46] همان.

[47] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در هجدهمین همایش کتاب سال حوزه ؛ مدرسه علمیه امام کاظم(علیه السلام)؛9/11/1395.

[48] همان.

[49] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص534.

[50] همان ؛ ص330.

[51] سورۀ توبه؛آیۀ122.

[52]  بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛6/12/1386.

[53] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛9/1/1396.

[54] همان.

[55] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛16/1/1393.

[56] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛9/1/1396.

[57] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛11/1/1394.

[58] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛16/1/1393.

[59] همان.

[60] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛9/1/1396.

[61] همان ؛ ص329.

[62] همان.

[63] همان ؛ ص330.

[64] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص329.

[65] همان ؛ ص459.

[66] همان.

برچسب ها :
captcha