شکوه عبودیت و بندگی در عید قربان از منظر معظم له

شکوه عبودیت و بندگی در عید قربان از منظر معظم له


حقیقت عبودیت و بندگی در قرآن/مفهوم «عبودیت و بندگی» در کلام امام صادق علیه السلام/حضرت ابرهیم علیه السلام؛ اسوۀ بندگی/عید سعید قربان؛ اوج عبودیت و بندگی حضرت ابراهیم علیه السلام /عید سعید قربان، تبلور مقام رضا و تسلیم در برابر خداوند / عید قربان؛ حماسۀ حضرت ابراهیم علیه السلام درآزمون بندگی خدا /عید قربان، روز ذبح هوای نفس در سایۀ عبودیت و بندگی/اعمال عبادی روز عيد قربان‌

 

درآيات قرآن،هدف آفرينش، عبوديت‏ و بندگى خدا قرارداده شده، لذا در کلام وحی می خوانیم:« وَ مَا خَلَقْتُ‏ الجِنَّ وَ الْانْسَ الَّا لِيَعْبُدُونَ‏: «من جن و انس را نيافريدم مگر براى اين‏كه مسير عبوديت‏ و بندگى مرا طى كنند»[1]،[2]

بديهى است عبادت مكتبى است براى پرورش انسان در ابعاد مختلف، عبادت به معنى وسيع كلمه كه تسليم فرمان خدا بودن است روح و جان انسان را در زمينه‏ هاى گوناگون تكامل مى‏ بخشد؛[3] لذا حقيقت عبوديت‏ و بندگى خدا همان پرورش انسان‏ كامل است که در عید سعید قربان به بهترین شکل ممکن تجلی یافته است.[4]زیرا حضرت ابراهیم علیه السلام كه همه هستى خود را عاشقانه در راه خدا مى‏ دهد مصداق كامل عبوديت‏ و بندگى است.[5]

حقیقت عبودیت و بندگی در قرآن

در آيات متعدّدى از قرآن مجيد حقيقت عبوديّت و بندگى بيان گشته، و صفات و نشانه‏ هاى مختلف بندگان واقعى خداوند مطرح شده است،[6]لذا در کلام وحی می خوانیم:«إِنَّ عِبَادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ[7]؛ (اى شيطان) تو هرگز بر بندگان من مسلّط نخواهى شد!»[8]، طبق اين آيه شريفه يكى از نشانه‏ هاى بندگى و عبوديّت اين است كه بنده خدا مسخّر شيطان نشود، و اجازه ندهد شيطان بر نفس او مسلّط گردد.

هم چنین در فراز قرانی دیگر آمده است:««يَاأَيَّتُهَاالنَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ* ارْجِعِى إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً* فَادْخُلِى فِى عِبَادِى‏* وَادْخُلِى جَنَّتِى[9]؛ اى روح آرام يافته! به سوى پروردگارت باز گرد، در حالى كه هم تو از او خوشنودى و هم او از تو خوشنود است. پس در سلك بندگانم در آى، و در بهشتم وارد شو!»[10]

طبق اين آيات شريفه، انسان زمانى به حقيقت عبوديّت مى‏ رسد كه مرحله «نفس امّاره» و «نفس لوّامه» را با موفقيّت پشت سر بگذارد، و به مقام شامخ «نفس مطمئنّه» برسد؛ يعنى، به جايى برسد كه بيمه الهى شود و شيطان راهى بر او نداشته، و روحش آرام گرفته باشد.[11]

سومين نشانه بندگى را نیز می توان در این آیۀ شریفه جستجو نمود:«وَ قُلْ لِعِبَادِى يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوّاً مُبِيناً؛[12] به بندگانم بگو: سخنى بگوييد كه بهترين باشد؛ چرا كه شيطان (به وسيله سخنان ناموزون) ميان آنها فتنه و فساد مى‏كند؛ هميشه شيطان دشمن آشكارى براى انسان بوده است!»[13]

لذا كنترل زبان از ديگر نشانه هاى بنده واقعى خداست؛ بنابراين، كسانى در صفّ بندگان خداوند جاى دارند كه توانايى كنترل زبان خويش را داشته باشند و از سخنان ناموزون پرهيز كنند.[14]

مفهوم «عبودیت و بندگی» در کلام امام صادق علیه السلام

به راستی چه كسى بهتر از بندگان واقعى خداوند و كسانى كه عبوديّت و بندگى را با تمام وجود لمس كرده‏ اند، مى‏ توانند به تفسير اين واژه بپردازند!؟[15]لذا امام صادق عليه السلام در تبیین مفهوم عبد واقعى خداوند،در حديث جالبى به اين پرسش پاسخ مى‏دهد؛ حضرتش طبق اين روايت بندگى و عبوديّت را چنين تفسير مى‏ كند:[16]

نشانه عبوديّت و بندگى آن است كه بنده در آنچه خداوند به او عطا فرموده است، خود را مالك چيزى نداند و همواره مترنّم به اين شعر باشد: در حقيقت مالك اصلى خداست، اين امانت چند روزى نزد ماست- و آن را باور كند زيرا بندگان [واقعى خداوند] مالك چيزى نيستند، مال را متعلق به خداوند مى‏ دانند، و از آن در همان راهى كه خداوند دستور داده استفاده مى‏ كنند.[17]،[18]

هم چنین دومين علامت بندگى آن است كه بنده خود را مدبّر خويش نداند بلكه تنها تدبير كننده امورش را خداوند عالم و قادر بداند و باور كند كه همه چيز به دست با قدرت او است.[19]،[20]

نشانه سوم آن است كه تمام عمرش مشغول اطاعت اوامر و نواهى پروردگارش باشد و به جز او، دل مشغولى ديگرى نداشته باشد.[21]،[22]

حضرت ابرهیم علیه السلام؛ اسوۀ بندگی

از آنجا كه قرآن مجيد، در بسيارى از موارد. براى تكميل تعليمات خود از الگوهاى مهمى كه در جهان انسانيت وجود داشته شاهد مى‏آورد، لذا سخن از حضرت ابراهيم علیه السلام و برنامه او به عنوان پيشواى بزرگى كه مورد احترام همه اقوام، مخصوصا قوم عرب، بوده به ميان مى ‏آورد و مى‏ فرمايد:« قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْراهِيمَ‏ وَ الَّذِينَ مَعَهُ‏؛[23] براى شما در زندگى ابراهيم و كسانى كه با او بودند اسوه خوبى وجود داشت»[24]

آری  حضرت ابراهيم علیه السلام بزرگ پيامبران كه زندگيش سرتاسر، درس بندگى و عبوديت‏ خدا، جهاد فى سبيل اللَّه، و عشق به ذات پاك او بود، ابراهيم كه امت اسلامى از بركت دعاى او، و مفتخر به نامگذارى او مى‏ باشد، مى‏تواند براى همۀ آحاد بشر، نمونه و اسوه باشد.[25]

عید سعید قربان؛ اوج عبودیت و بندگی حضرت ابراهیم علیه السلام

بی تردید روز عيد قربان به عنوان اعياد مهمّ اسلامى ؛ يادآور عبودیت و  بندگى حضرت ابراهيم عليه السلام در برابر پروردگار خويش است، آن‏جا كه فرمان حق براى ذبح اسماعيل صادر شد، و ابراهيم آن بنده فرمانبردار خداوند آماده اجراى اين فرمان شد و اسماعيل را به قربانگاه برد و كارد بر حلقومش نهاد، ولى ندايى رسيد كه اى ابراهيم از عهده اين آزمون الهى برآمدى! دست نگهدار كه فرمانبردارى خويش را به درستى اثبات كرده ‏اى.[26]

جبرئيل همراه با «قوچى» فرود آمد و ابراهيم آن را قربانى كرد، و سنّت قربانى در منا از آن روز برقرار شد، اين روز، روز عيد و خوشحالى و سرور است. زيرا علاوه بر اين‏كه بنده ‏اى مخلص از آزمونى دشوار، سربلند بيرون آمد و عبودیت و بندگى خويش را در پيشگاه خداى بزرگ ثابت كرد، گروه عظيمى از بندگان مخلص خدا به او تأسّى جسته، به زيارت خانه خدا مى‏ شتابند و مراسم منا و از جمله، قربانى را انجام مى‏ دهند.[27]

عید سعید قربان، تبلور مقام رضا و تسلیم در برابر خداوند

روزى كه بشر، ديده به جهان مى ‏گشايد در نهاد او يك‏[28]سلسله استعدادها و امكانات شگفت‏ انگيز وجود دارد؛ همه كمالات انسانى و فضايل اخلاقى به صورت استعداد در كانون وجود او نهفته و سرشت او با آنها عجين و خمير شده است؛ ولى اين استعدادها بسان منابع زمينى است كه بدون وسايل مخصوص آشكار نمى‏شود و از مرحله قوّه و استعداد به مرحله فعليّت نمى‏رسند. بديهى است تا اين شايستگى ‏ها به مرحله ظهور نرسد هرگز تكامل و فضيلت و به دنبال آن پاداش و ثواب وجود خارجى نخواهد يافت.

به تعبیر حضرت علی علیه السلام مقصود از امتحان و آزمايش كسب اطّلاع و آگاهى نيست؛ زيرا چيزى در جهان بر خدا مخفى نیست؛ بلكه: « هدف اين است، كه آن صفات درونى مانند رضا و خشنودى و يا غضب و خشم از بهره‏ هاى خدا داد، آشكار گردد و اين صفات باطنى به صورت فعل و عمل خارجى تجلّى كند تا استحقاق ثواب و عقاب و كيفر و پاداش صورت گيرد».[29]

لذا هدف آن است که  در سايه امتحان، آن صفات درونى و استعدادهاى باطنى به صورت فعل خارجى، جلوه كنند و افراد بر اثر تجسّم صفات درونى به صورت عمل و فعل خارجى، شايسته پاداش و كيفر گردند وگرنه تنها با صفات درونى (بدون عمل خارجى) نه پاداش مى‏توان داد و نه كيفر نمود و در حقيقت تكاملى صورت نمى‏ گيرد.[30]

از این رو هنگامى كه خداوند ابراهيم‏ را با فرمان ذبح اسماعيل آزمايش مى‏كند، هدف اين نيست كه بداند آيا ابراهيم فرمان او را اطاعت‏ مى‏ كند يا نه؛ بلكه هدف اين است كه روح فرمانبردارى رضا و تسليم در برابر دستورات خدا را كه در وجود ابراهيم عليه السلام بود پرورش دهد و به مرحله فعليّت برساند و از اين طريق ابراهيم گامى به سوى تكامل بردارد.[31]

آری در داستان ابراهيم علیه السلام‏ قهرمان بت‏شكن، در قرآن مى‏ خوانيم كه او مامور به ذبح اسماعيل شد و به دنبال اين ماموريت، فرزندش را به قربانگاه برد، اما هنگامى كه آمادگى خود را نشان داد «بداء[32]» روى داد و آشكار شد كه اين امر يك امر امتحانى بوده است، تا مقام رضا و  تسليم اين پيامبر بزرگ و فرزندش آزموده شود.[33]

عید قربان؛ حماسۀ حضرت ابراهیم علیه السلام درآزمون بندگی خدا

گفتنی است مساله آزمون و امتحان از مساله عبوديت جدا نيست، همانگونه كه كمال عقل و خداترسى و نيت خالص روح عبوديت را تشكيل مى ‏دهد.[34] بلکه مسأله «امتحان‏ و آزمايش» اهدافى هستند كه در مسير عبوديت قرار مى‏ گيرند، و «رحمت واسعه خداوند» نتيجه اين عبوديت است.[35]

در این میان، آزمايش‏ الهى، براى حسن عمل است و عبوديت‏ براى تهذيب نفوس است و نتيجه همه اينها زندگى سعادت‏ بخش آخرت است‏.[36]

به اين ترتيب عالم ميدان آزمايش بزرگى است براى همه انسان ها، وسيله آزمايش، مرگ و حيات، و هدف اين آزمون بزرگ رسيدن به حسن عمل، كه مفهومش «تكامل معرفت، و اخلاص نيت، و انجام هر كار خير» است.[37]لذا تعبير به« كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ»[38] که عیناً در مورد حضرت ابراهیم علیه السلام به عنوان آخرين صفت آمده بود ممكن است علاوه بر نبوت، توجه به سراى آخرت، و مقام عبوديت و علم و قدرت را نیز شامل شود.[39]

اینگونه است که ابراهيم علیه السلام كه بارها از كوره داغ امتحان‏ الهى سرفراز بيرون آمده بود، اين بار نيز بايد دل به دريا زد و سر بر فرمان حق گذاشت.[40] لذا خداوند پيروزى ابراهيم‏ را در اين امتحان‏ بزرگ در روز عید قربان را ستود،[41] و او را از بندگان با ايمان خود بر شمرد؛ «إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ؛[42]چرا كه او از بندگان با ايمان ما بود

».[43]

عید قربان، روز ذبح هوای نفس در سایۀ عبودیت و بندگی

كسانى كه مى ‏خواهند به تهذيب نفس‏ راه يابند بايد از درِ عبوديّت‏ و پرستش خداوند وارد شوند[44]،لذا کسی که نفس خويش را تنها وقف فرمان خدا كند به بالاترين درجه عبوديّت‏ و اطاعت خواهد رسید.[45]

زیرا بهشت و سعادت را ارزان به كسى نمى ‏دهند، اگر خواهان آن هستيد بايد خود را آماده سازيد؛ چرا كه مبارزه با هواى نفس همچون مبارزه با دشمن، پر مشقت است.[46]

در این میان، امتحان‏ ابراهيم علیه السلام يكى از بزرگترين امتحانات الهی در طول تاريخ بود، امتحانى كه هدفش اين بود قلب او را از مهر و عشق غير خدا تهى كند، و عشق الهى را در سراسر قلب او پرتوافكن سازد، از سوی دیگر طبق بعضى از روايات، شيطان به دست و پا افتاد، و به او گفت: ابراهيم! خوابى [47]را كه ديدى خواب شيطانى است! اطاعت شيطان مكن! ابراهيم علیه السلام كه در پرتو نور ايمان و نبوت او را شناخت بر او فرياد زد دور شو اى دشمن خدا[48].

در حديث ديگرى آمده است: ابراهيم علیه السلام نخست به« مشعر الحرام» آمد تا پسر را قربانى كند، شيطان به دنبال او شتافت، او به محل «جمره اولى» آمد شيطان به دنبال او آمد، ابراهيم هفت سنگ به او پرتاب كرد، هنگامى كه به‏[49]« جمره دوم» رسيد باز شيطان را مشاهده نمود هفت سنگ ديگر بر او انداخت، تا به«جمره عقبه» آمد هفت سنگ ديگر بر او زد و او را براى هميشه از خود مايوس ساخت.[50]،[51]

اين نشان مى ‏دهد كه وسوسه ‏هاى شياطين در ميدان هاى بزرگ امتحان صورت مى‏ گيرد، هر زمان به رنگى، و از طريقى مردان خدا بايد ابراهيم‏ وار شياطين را در همه چهره‏ ها بشناسند، و از هر طريق وارد شوند راه را بر آنها ببندند و سنگسارشان كنند،[52] تا در دام شيطان‏ و هواى نفس‏ و تعصب و غرور گرفتار نشوند،[53] و چه درس بزرگى است؟![54]

آری آن حضرت در واقع اثبات کرد در پرتو ايمان، بر هر چيز حتّى بر عواطف و احساسات عميق و ريشه دار پدرانه نیز می توان  پيروز شد و براى يك هدف عالى و معنوى، از فرزند خويش گذشت.[55]

اینچنین است ابراهيم‏ عليه السلام که آرزو داشت صاحب قلب سليم[56] گردد با تلاش و كوشش هايى كه در مسير بندگى خدا و ايثار و مبارزه با شرك و هواى نفس‏ نمود، سرانجام به اين مقام رسيد.[57]

اعمال عبادی روز عيد قربان

براى عيد قربان اعمالى چند نقل شده است:[58]

1- غسل كردن است كه به گفته مرحوم «علّامه مجلسى»، غسل در آن روز سنّت مؤكّد است تا آن‏جا كه بعضى از علما آن را واجب دانسته ‏اند.[59]،[60]

2- نماز عيد قربان است و نحوه انجام آن، به همان كيفيّتى است كه در نماز عيد فطر گفته شد، و نماز عيد قربان در زمان غيبت امام عليه السلام مطابق مشهور فقهاى عظام، سنّت مؤكّد است.[61] (خواه به صورت جماعت خوانده شود يا فرادى‏).[62]

3- مستحب است دعاهايى را كه پيش از نماز عيد و قبل از آن وارد شده است بخواند. به فرموده مرحوم «علّامه‏ مجلسى»، بهترين دعاها، دعاى چهل و هشتم «صحيفه كامله سجّاديه» است و اگر دعاى چهل و ششم را نيز بخواند بهتر است.[63]،[64]

 4- خواندن دعاى ندبه در اين روز و ساير اعياد مستحبّ است.[65] ،[66]

5- قربانى كردن در اين روز براى همه مستحبّ مؤكّد است و بسيار سفارش شده است، تا آن‏جا كه برخى از علما آن را بر كسانى كه توانايى دارند واجب دانسته‏ اند و مستحب است بعد از نماز عيد، كمى از گوشت آن بخورد.[67]،[68]

و نيز مستحبّ است هنگام قربانى اين دعا را كه از امام صادق عليه السلام نقل شده است بخواند:[69]

«وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى‏ فَطَرَ السَّمواتِ وَ الْأَرْضَ، حَنيفاً مُسْلِماً وَ ما أنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ، إنَّ صَلاتى‏ وَ نُسُكى‏ وَ مَحْياىَ وَ مَماتى‏ لِلَّهِ رَبِ‏ الْعالَمينَ، لا شَريكَ لَهُ، وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمينَ. اللَّهُمَّ مِنْكَ‏ وَلَكَ، بِسْمِ اللَّهِ وَاللَّهُ اكْبَرُ. اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّى؛[70]من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمان‏ها و زمين را آفريده؛ من در ايمان خود خالصم و از مشركان نيستم. نماز و قربانى و زندگى و مرگم براى خداوندى است كه پروردگار جهانيان است. شريكى براى او نيست. من به اين برنامه مأمور شدم و از مسلمانانم. خدايا از تو و براى توست. به نام خدا و خداوند بزرگتر است. خدايا از من قبول فرما».[71]

(البتّه اگر به نيّت چند نفر قربانىِ مستحب انجام شود، بگويد:«اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّا؛ خدايا از ما قبول فرما»)[72]

بسيار مناسب است افراد توانگر، در اين روز قربانى نمايند و اكثر آن را به فقرا و نيازمندان انفاق كنند و به همسايگان و آشنايان نيز بدهند.[73]

در روايتى است كه امام صادق عليه السلام فرمود: امام على بن الحسين و امام باقر عليهم السلام گوشت قربانى را سه قسمت مى‏ كردند؛ يك قسمت آن را به همسايگان مى‏ دادند و يك قسمت آن را به نيازمندان و قسمت سوم را براى اهل خانه نگه مى‏ داشتند.[74]

6- تكبيرات مشهور زير را بگويد؛ براى كسانى كه در اين ايّام توفيق حضور در مراسم حج و صحراى «منى‏» را دارند، بعد از پانزده نماز اين تكبيرها را مى‏ خوانند؛ از نماز ظهر روز عيد، شروع كرده تا نماز صبح روز سيزدهم؛ ولى كسانى كه در آن‏جا نيستند، بعد از ده نماز آنها را مى‏ خوانند، از نماز ظهر روز عيد آغاز نموده، تا نماز صبح روز دوازدهم، و آن تكبيرها مطابق روايت كتاب شريف «كافى» چنين است:«اللَّهُ اكْبَرُ، اللَّهُ اكْبَرُ، لا الهَ الَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اكْبَرُ، اللَّهُ اكْبَرُ، و للَّهِ الْحَمْدُ، اللَّهُ اكْبَرُ عَلى‏ ما هَدانا؛ اللَّهُ اكْبَرُ عَلى‏ ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ الْأَنعامِ؛ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى‏ ما أبْلانا؛[75]  خدا بزرگتر از توصيف است معبودى جز خدا نيست و خدا بزرگتر است و ستايش خاص خداست خدا بزرگتر است بر آنچه‏ ما را راهنمايى كرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزيمان كرد از چهار پايان انعام (شتر و گاو و گوسفند) و ستايش خاصّ خداست براى آن‏كه آزمود ما را.»[76]

حدّاقل اين تكبيرها را بعد از نماز در اين ايّام، يكبار بگويد ولى اگر تكرار نمايد، بهتر است، و حتّى اگر بعداز نوافل نيز بگويد خوب است.[77]،[78]

سخن آخر

شایسته است همه مؤمنان (مخصوصاً جوانان پاكدل) در روز «عيد» مهمّ اسلامى عيد قربان‏ (عيد اضحى)، از فضاى آكنده از عبودیت و معنويّت آن  غافل نشوند و در خودسازى و تهذيب نفس بكوشند كه به پيشرفت‏هاى مهمّى نائل مى‏شوند.[79]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

 


[1]  سوره ذاريات، آيه 56.

[2]پيامقرآن؛ج‏7 ؛ص13.

[3]تفسيرنمونه؛ج‏13 ؛ص374.

[4]معماىهستى،ص: 201.

[5]برگزيدهتفسيرنمونه؛ج‏1 ؛ص61.

[6]والاترينبندگان؛ص17.

[7]سورهحجر؛آیۀ42.

[8]والاترينبندگان؛ص17.

[9]سورۀ فجر؛آیۀ27-30.

[10]اعتقادما؛ص73.

[11]از آيات قرآن مجيد استفاده مى‏شود كه نفس انسان داراى سه مرحله است:الف.« نفس امّاره» يعنى روح سركش كه پيوسته انسان را به زشتيها و بديها دعوت مى‏كند، و شهوات و فجور را در برابر او زينت مى‏دهد.

ب.« نفس لوّامه» روحى است بيدار و نسبتاً آگاه، هر چند هنوز در برابر گناه مصونيت نيافته، و گاه لغزش پيدا مى‏كند.

ج.« نفس مطمئنّه» كه در آيات مورد بحث به آن اشاره شده، يعنى روح تكامل يافته‏اى كه به مرحله اطمينان رسيده، و نفس سركش را رام كرده، و به آسانى لغزش براى او امكان‏پذير نيست؛ر.ک: تفسير نمونه، ج 25، ص 281.

[12]سورهاسراء؛آیۀ53.

[13]تفسيرنمونه؛ج‏12 ؛ص157.

[14]والاترينبندگان؛ص18.

[15]همان؛ص16.

[16]همان.

[17]ميزانالحكمه،ج7؛ص12؛ ،ح 11761.

[18]والاترينبندگان؛ص16.

[19]ميزانالحكمه،ج7؛ص12؛ ،ح 11761.

[20]والاترينبندگان؛ص16.

[21]ميزانالحكمه،ج7؛ص12؛ ،ح 11761.

[22]والاترينبندگان؛ص16.

[23]سورۀ ممتحنه؛آیۀ4.

[24]اخلاقدرقرآن؛ج‏1 ؛ص369.

[25]تفسيرنمونه؛ج‏24 ؛ص18.

[26]كلياتمفاتيحنوين؛ص885.

[27]همان.

[28]پاسخبهپرسشهاىمذهبى؛ص363.

[29]نهج‏البلاغه ، كلمات قصار، ش93.

[30]پاسخبهپرسشهاىمذهبى،ص: 365.

[31]همان.

[32]در عالم تكوين يا تشريع، دگرگونى بر خلاف ظواهر امور حاصل مى شود؛مناظراتتاريخىامامرضاعليهالسلامباپيروانمذاهبومكاتبديگر؛ص72/ آنچهرامابهحسبظاهر،واقعشدنىمى‏ديديموتحققآنراقطعىمى‏پنداشتيمخلافآنظاهرشد،يكصدوهشتادپرسشوپاسخ؛ص108.

[33]تفسيرنمونه؛ج‏10 ؛ص248.

[34]همان؛ج‏24 ؛ص318.

[35]برگزيدهتفسيرنمونه؛ج‏4 ؛ص552.

[36]پياماماماميرالمومنينعليهالسلام؛ج‏9 ؛ص600.

[37]تفسیر نمونه؛ ج‏24 ؛ص318.

[38]سورۀ ص؛ آیۀ48.

[39]تفسيرنمونه؛ج‏19 ؛ص310.

[40]برگزيدهتفسيرنمونه؛ج‏4 ؛ص152.

[41]همان؛ص154.

[42]سورۀ صافات؛ آیۀ81.

[43]برگزيدهتفسيرنمونه؛ج‏4 ؛ص147.

[44]اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص337.

پياماماماميرالمومنينعليهالسلام؛ج‏6 ؛ص132.

[45]همان.

[46]همان.

[47]«فرمانخداوندبهذبحاسماعیل(ع)».

[48]تفسير«ابو الفتوح رازى»؛ ج 9؛ ص326.

[49]تفسيرنمونه؛ج‏19 ؛ص123.

[50]تفسير«ابوالفتوحرازى»؛ج 9؛ص326.

[51]تفسيرنمونه؛ج‏19 ؛ص123.

[52]همان؛ص124.

[53]پياماماماميرالمومنينعليهالسلام؛ج‏7 ؛ص466.

[54]تفسيرنمونه،ج‏19،ص: 124.

[55]پاسخبهپرسشهاىمذهبى،ص 335.

[56]ازپيغمبراكرمصلىاللهعليهوآلهسؤالكردند:«مَاالْقَلْبُالسَّليمُ؛قلب‏سليم‏چيست‏؟»فرمود:«دينٌبِلاشَكٍّوَهَوًى،وَعَمَلٌبِلاسُمْعَةٍوَرِياءٍ؛منظوردينىاستكهشكوهواپرستىدرآننباشد،وعملىاستكهسمعهوريادرآنراهنيابد.»،مستدركالوسائل،ج 1،ص 103،اخلاقدرقرآن؛ج‏1 ؛ص126.

[57]همان؛ص125.

[58]كلياتمفاتيحنوين؛ص885.

[59]زادالمعاد، ص 319.

[60]كلياتمفاتيحنوين؛ص885.

[61]زادالمعاد،ص319.

[62]كلياتمفاتيحنوين؛ص885.

[63]زادالمعاد،ص 319.

[64]كلياتمفاتيحنوين؛ص885.

[65]زادالمعاد،ص 320.

[66]كلياتمفاتيحنوين؛ص826

[67]زادالمعاد،ص 320.

[68]كلياتمفاتيحنوين؛ص826.

[69]همان.

[70]زاد المعاد، ص 321.

[71]كلياتمفاتيحنوين،ص: 886.

[72]همان.

[73]همان.

[74]اقبال، ص 451.

[75]كافى، ج 4، ص 517، ح 4.

[76]كلياتمفاتيحنوين،ص 886.

[77]زادالمعاد، ص 323.

[78]كلياتمفاتيحنوين،ص: 887.

[79]همان؛ص837.

برچسب ها :
captcha