سیره ی سیاسی امام سجاد علیه السلام در احیای نهضت عاشورا از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه

سیره ی سیاسی امام سجاد علیه السلام در احیای نهضت عاشورا از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه


روشنگری؛ ضامن احیای قیام عاشورا / افشای جنایات یزید در شهادت امام حسین علیه السلام / شهادت طلبی؛ عادت و کرامت اهل بیت علیهم السلام / تأکید بر بصیرت سیاسی؛ مولّفه کلیدی خطبه امام سجّاد عليه السلام در كوفه‏ / تبیین و ترویج اسلام نبوی؛ نفی و تقبیح اسلام اُموی / تقویت پیوند سیاسی شعائر دینی اسلام با قیام عاشورا / مقابله با موج علی ستیزی؛ راهبرد سیاسی امام سجاد(علیه السلام) در احیای نهضت عاشورا / سیاست تهاجمی امام سجاد علیه السلام در سایه ی انفعال استبداد یزیدی / گریه های سیاسی امام سجاد علیه السلام بر امام حسین علیه السلام‌

در وهله ی نخست باید گفت مصائب اهل بيت عليهم السلام در كوفه و شام از مصيبت ­هاى كربلا جانسوزتر است،[1] لذا حضرت سید الشهدا علیه السلام، تنها فرزندش امام سجّاد عليه السلام را آماده پذيرش مسئوليّت عظيم به ثمر رساندن نهال برومندى را كه در كربلا نشانده و با خون عزيزانش آبيارى كرده بود مى‏ ساخت. لذا آخرين وصاياي خویش را با او در ميان مى‏ گذارد و خواهران و دخترانش را به اطاعت از او سفارش مى‏ كرد.[2] بنابراین باید گفت امام عليه السلام شيعيان و پيروان مكتبش را در اين لحظات بحرانى و طوفانى نيز فراموش نمى ‏كند، و پيام مظلوميّت خود را به وسيله تنها پسرش به آنها مى‏ رساند، تا بدانند در ادامه راه از چه حربه ‏اى استفاده كنند.[3]

در سوی دیگر نیز آن حضرت که وارث دانش و فصاحت علوى و شجاعت و جسارت حسينى است،[4] با سخنان و خطبه های فراموش نشدنى که در کوفه و شام بیان فرمود،[5] توانست مردم غفلت زده آن نقاط را بيدار كند و حجّت را بر آنان تمام نمايد.[6]

با این تفاسیر بی­ شک آموزه­ های سیاسی موجود در خطبه ­های تاریخی امام سجاد علیه السلام در کوفه و شام و مدینه بیانگر روح حماسى اين واقعه بزرگ تاريخی است،[7] از این رو در این نگاشته مهم­ترین شاخصه­ های موجود در سیره ی سیاسی آن حضرت در احیای نهضت عاشورا، با مراجعه و بهره گیری از آراء و اندیشه های والای مرجع عالی قدر جهان تشیّع حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به مخاطبان گرامی ارائه می­ گردد.

روشنگری؛ ضامن احیای قیام عاشورا

باید اذعان نمود خطبه امام سجاد علیه السلام در کوفه و شام از جمله خطبه ­هایی است که ارکان کاخ بیدادگری یزید و یزیدیان را لرزاند و مردم کوفه و شام را از خواب غفلتی که در آن بودند بیدار ساخت و نقشه‌های شوم امویان را برای محو اسلام و کمرنگ ساختن شهادت امام حسین علیه السلام سالار شهیدان کربلا نقش بر آب کرد.[8]

به عنوان نمونه آن حضرت در کوفه اینگونه فرمود: «اى مردم! هر كس مرا شناخت كه مى ‏داند من كيستم، ولى آن كس كه مرا نمى‏ شناسد بداند كه من على فرزند حسينم، همان كس كه بدون هيچ جرم و گناهى كنار شطّ فرات (با لب تشنه) سر بريده شد. من فرزند كسى هستم كه حريمش مورد بى‏ حرمتى قرار گرفت و اموالش به غارت برده‏ شد و خانواده‏ اش به اسارت گرفته شد.[9] من پسر كسى‏ ام كه با آزار و شكنجه به شهادت رسيد و همين افتخار ما را كافى است!.[10]

آنگاه امام زين العابدين عليه السلام با اين ابيات سخنش را پايان داد: جاى شگفتى نيست اگر حسين عليه السلام و پدرش كه از او بزرگوارتر و بهتر بود كشته شدند. اى كوفيان به آنچه كه به حسين رسيد و بسيار هم مصيبت بزرگى بود، شادمان نباشيد. جانم فداى آن كشته ‏اى كه كنار شط آب (با لب تشنه) به شهادت رسيد، ولى كيفر آن كس كه وى را شهيد كرد، آتش دوزخ است».[11]

افشای جنایات یزید در شهادت امام حسین علیه السلام

اجرای اصل کلیدی رسواسازی حکومت فاسد یزید و افشای جنایات آن، از جمله راهبردهای مهم در احیای نهضت عاشورا است، لذا آن حضرت در پاسخ به يزيد گفت: واى بر تو اى يزيد! اگر مى‏ دانستى كه چه كردى و چه جنايتى را در حق پدر و برادر و عموها و خاندانم مرتكب شدى، به يقين (از وحشت) به كوه ها فرار مى‏ كردى و بر روى خاكستر مى‏ نشستى و فرياد ناله و غم سر مى ‏دادى، از اينكه چرا سر پدرم، حسين پسر فاطمه و على عليهم السلام را بر سر دروازه شهرتان آويخته‏ ايد، با آنكه او امانت رسول خدا صلى الله عليه و آله ميان شما بود. (اى يزيد) من تو را در فرداى قيامتى كه همه مردم گرد مى‏ آيند، به خوارى و رسوايى بشارت مى ‏دهم».[12]

لیکن باید گفت امام سجاد عليه السلام مى‏ دانست اين سخنان در دل تاريك يزيد كه خالى از ايمان به خدا و يوم المعاد بود، كمترين اثرى نخواهد گذارد، زيرا او مردى شرابخوار و جنايتكار بود كه به اين امور اهميتى نمى‏ داد، ولى در آن مجمع، گروه كثيرى از سرشناسان شام بودند كه مخاطب واقعى امام عليه السلام محسوب مى ‏شدند و اين سخنان در دل آنها اثر مى‏ گذارد و با توجه به اينكه دربار شاهان و خلفا، مركز پخش اخبار بود، از آنجا به مناطق ديگر انتشار مى‏ يافت، و ماهيت واقعى خاندان اميه را ظاهر مى‏ ساخت و مهر كفر و بى‏ ايمانى و بطلان بر پيشانى همه آنها مى ‏زد.[13]

آرى! خدا مى‏ خواست اين گروه جنايتكار بى‏ خرد، سند رسوايى خود را كه سرهاى مقدس شهيدان كربلا و اسيران خاندان پيغمبر صلى الله عليه و آله بود، به همه جا ببرند و خود را بيش از پيش رسواى خاص و عام كنند.[14]

شهادت طلبی؛ عادت و کرامت اهل بیت علیهم السلام

در تشریح این مسأله مهم در جایگاه گفتمان سیاسی امام سجاد(علیه السلام) همین بس که  پس از آنکه ابن زياد گفت؛ از او (على بن الحسين) درگذريد كه گمان مى‏ كنم همين بيمارى براى درد و رنجش كافى است.[15] لیکن امام سجاد عليه السلام رو به ابن زياد كرد و فرمود: «أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُني يَابْنَ زِيادٍ، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ؛ اى پسر زياد! آيا ما را با قتل تهديد مى‏ كنى؟ مگر نمى‏ دانى كه كشته شدن (در راه خدا)، عادت (ديرين) ما و شهادت، مايه كرامت و افتخار ماست».[16]

تأکید بر بصیرت سیاسی؛ مولّفه کلیدی خطبه امام سجّاد عليه السلام در كوفه‏

در تبیین فقدان بصیرت سیاسی مردم کوفه، باید به این فراز از بیانات امام زين العابدين عليه السلام اشاره نمود که فرمود: اى مردم! شما را به خدا سوگند! آيا قبول داريد كه همين شما بوديد كه به پدرم نامه نوشتيد (و او را براى آمدن به كوفه دعوت كرديد) ولى با او به نيرنگ عمل كرديد. با او با جان خويش عهد و پيمان بستيد و بيعت نموديد، آنگاه او را تنها گذاشته و با وى پيكار كرديد؟! خداوند شما را به خاطر توشه بدى كه براى خود از پيش فرستاديد و تصميم بدى كه (در زندگى) گرفتيد، نابود كند.[17] شما با چه چشمى مى‏ خواهيد به پيامبر خدا بنگريد آن زمان كه (در قيامت) به شما می گويد: شما خاندان مرا كشتيد و حريم مرا مورد هتك و بى ‏احترامى قرار داديد، شما از امت من نيستيد».[18]

مردم همگى فرياد زدند: اى فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله با هر كس تو بجنگى، می ستيزيم و با هر كس كه آشتى نمايى، صلح مى‏ كنيم... لیکن امام سجاد عليه السلام فرمود: «هيهات! اى گروه پيمان شكن حيله ‏گر! (هرگز به وعده‏ هاى شما اطمينانى نيست زيرا) ميان شما و خواسته‏ هايتان پرده‏ اى (از جهل و غفلت و ناتوانى) افكنده شده است... لذا خواسته من از شما اين است كه نه از ما طرفدارى كنيد و نه با ما به جنگ و ستيز برخيزيد (ما را به خير شما اميدى نيست، شرّ مرسانيد)».[19]

با تأمل در این خطبه ی مهم از امام سجاد علیه السلام می­ توان دریافت امام عليه السلام مى‏ دانست آنها به علت بی بصیرتی و بى‏ وفايى که به دفعات آشکار نمودند سست ‏تر از آن هستند كه قيام همه جانبه ‏اى بر ضد جانيان بنى‏ اميه برپا كنند، لذا سخنان آنها را رد كرد و فرمود: به اين بسنده مى‏ كنم كه بر ضد ما گامى بر نداريد كه به خير شما اميدى نيست اى سياه رويان!.[20]

تبیین و ترویج اسلام نبوی؛ نفی و تقبیح اسلام اُموی

از جمله رویکردهای سیاسی آن حضرت در احیای نهضت عاشورا می­ توان به مقوله ی تبیین اسلام ناب و اصیل اشاره نمود، لذا امام سجاد علیه السلام در شام فرمود؛ پيامبر، برگزيده خدا حضرت محمّد صلى الله عليه و آله از ماست و آن صدّيق (على عليه السلام كه همه گفته‏ هاى خدا و رسولش را تصديق كرد) از ماست...[21]پس امام در معرّفى بيشتر خود و اتصال بی بدیل کاروان اهل بیت علیهم السلام به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: أَيُّهَا النّاسُ! أَنَا ابْنُ مَكَّةَ وَمِنى‏، أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَالصَّفا...أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطفى‏، أَنَا ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضى‏، أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ خَراطِيمَ الْخَلْقِ حَتّى‏ قالُوا: لاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ؛ «اى مردم! من فرزند مكّه و منايم، من فرزند زمزم و صفايم...(آرى؛) من فرزند محمّد مصطفى و علىِّ مرتضايم، من فرزند كسى هستم كه آنقدر برگردنكشان شمشير كشيد، تا بگويند: لا إله إلّا اللَّه».[22]

آرى آن حضرت با تبیین اسلام نبوی حجّت را بر مردم شام كه عمرى را با اسلام اموى سپرى كردند و اميرمؤمنانى! مثل معاويه را ديدند و اكنون نيز يزيد فاسد و شراب خوار ادّعاى امامت بر مؤمنان و خلافت خطّه مسلمين را مى‏ كند و جز خود و خاندان فاسدش را آشنا به دين و مكتب نمى‏ داند و امام حسين عليه السلام و خاندان پاكش را خارج از دين و شورشگر بر ضد خليفه مسلمين! معرفى مى‏ كند، تمام كرد.[23]

تقویت پیوند سیاسی شعائر دینی اسلام با قیام عاشورا

باید اذعان نمود از جمله شاخصه های سیاسی امام سجاد علیه السلام در کوفه و شام بر مبنای پیوند ناگسستنی شعائر اسلامی و دینی با اهداف والای امام حسین علیه السلام در قیام عاشورا استوار گردیده است؛ آن حضرت در مواجهه با حربه ی یزید در بهره گیری نادرست از اذان برای خاموشی کلام و خطبه ی آن حضرت، فرمودند: «مُحَمَّدٌ هذا جَدّي أَمْ جَدُّكَ؟ يا يَزيدُ؛ اى يزيد! اين محمد (كه به رسالت او گواهى داده شد) جدّ من است يا جدّ تو؟» اگر بگويى جدّ توست كه دروغ گفته‏ اى، و اگر جدّ من است (كه به يقين چنين است) پس چرا فرزندانش را به قتل رساندى؟،[24] لذا در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است: پس از شهادت امام حسين عليه السلام وقتى كه ابراهيم بن طلحة بن عبيداللَّه، خطاب به امام سجاد عليه السلام گفت: اى على بن الحسين! چه كسى (در اين مبارزه) پيروز شد؟!» امام عليه السلام فرمود: اگر مى‏ خواهى بدانى چه كسى (يزيد يا امام حسين عليه السلام) پيروز شده است، هنگامى كه وقت نماز فرا رسيد، اذان و اقامه بگو (آن‏گاه ببين چه كسانى ماندند و چه كسانى رفتند)».[25]،[26]

مقابله با موج علی ستیزی؛ راهبرد سیاسی امام سجاد علیه السلام در احیای نهضت عاشورا

گفتنی است از جمله رویکردهای مهم در مکتب سیاسی امام سجّاد علیه السلام در صیانت از آموزه های امام حسین علیه السلام در قیام عاشورا، بر مبنای معرفى فضائل و کرامات امير مؤمنان على عليه السلام در شام منحصر گردید، تا تبليغات سوء ساليان دراز را بر ضد او خنثى كند،[27] لذا آن حضرت در خطبه ی تاریخی خود در شام چنين فرمود: «من فرزند كسى هستم كه در برابر رسول خدا با دو شمشير و با دو نيزه نبرد مى‏ كرد و دوبار هجرت كرد،[28] و دو بار بيعت نمود،[29] و در بدر و حُنين (با دشمنان اسلام) جنگيد و به اندازه يك‏ چشم بر هم زدنى به خدا كفر نورزيد؛[30] ...من فرزند اوّل كسى هستم كه دعوت خدا و رسولش را اجابت كرد و آن كس كه در ميان سابقين در اسلام، فرد نخست بود. من فرزند درهم شكننده دشمنان و نابود كننده مشركانم...همان كس كه... بسيار روزه دار، پاكيزه از هر نوع آلودگى، و بسيار اهل نماز و عبادت بود.[31]او پدر دو سبط رسول خدا، حسن و حسين بود؛ آرى؛ او جدّ من على بن ابى ‏طالب عليه السلام است‏».[32]

ناگفته پيداست كه اين خطبه عجيب و بى ‏نظير و فوق العاده كوبنده، غوغايى در شام بپا كرد و كاخ حكومت امويان را به لرزه درآورد و تبليغات شومى كه بيش از چهل سال بر ضد اميرمؤمنان على عليه السلام شده بود را بر باد داد و مانند غرّش رعد در همه جا صدا كرد.[33]

سیاست تهاجمی امام سجاد علیه السلام در سایه ی انفعال استبداد یزیدی

بدیهی است مواجهه ی تهاجمی امام سجاد علیه السلام  در برابر نماد اتمّ استبداد یعنی یزید می­ تواند به عنوان الگو در اجرای اصل  استکبار ستیزی مورد لحاظ قرار گیرد، لذا جوّ اجتماعى شام بر اثر بيدارى و آگاهى مردم به سبب خطبه ‏هاى كوبنده امام سجاد عليه السلام چنان ملتهب شده بود که به عنوان نمونه يزيد براى كم كردن فشار افكار عمومى هنگام غذا خوردن امام سجّاد عليه السلام را بر سر سفره خود مى‏ نشاند![34]،[35]گرچه اين واكنش­ها به سبب ندامت و پشيمانى يزيد از كردار خود نبود؛ بلکه اين عقب‏ نشينى مصلحتى يزيد و تغيير موضع سياسى بر اثر خطبه‏ هاى افشاگرانه حضرت زينب و امام سجاد عليهما السلام در شام و بيدارى مردم بود، زيرا تاريخ نشان مى‏ دهد كه بعد از واقعه كربلا نيز از هيچ تضييقى بر اهل‏ بيت عليهم السلام و شيعيان آنها فروگذار نمى‏ كرد، بلكه اگر يزيد غير از اين انجام مى ‏داد ممكن بود به يك شورش عمومى بر ضدّ او منتهى شود.[36]

گریه های سیاسی امام سجاد علیه السلام بر امام حسین علیه السلام

گفتنی است یکی از مؤثّرترين تدابير ائمّه اطهار عليهم السلام براى احياى نهضت عاشورا گريه بر امام حسين عليه السلام است.[37] امام سجّاد عليه السلام نیز در طول دوران امامتش پيوسته سوگوار قصّه عاشورا بود و در اين مصيبت آن قدر گريست كه از «بكّائين عالم‏» (بسيار گريه كنندگان) لقب داده شد.[38]، [39]

لذا گريه هاى امام عليه السلام كه در هر مناسبتى به آن اقدام مى‏ كردند باعث بيدارى عمومى و مانع از فراموش شدن نام و ياد شهيدان عاشورا شد.[40]

سخن آخر

در خاتمه باید گفت جوّ سنگين ناشى از فاجعه كربلا و استبداد خشن اموى از يك سو و اسارت و خستگى سفر از سوى ديگر و جراحت روح و جان حاصل از شهادت خاندان اهل‏ بيت عليهم السلام از سوى سوم، همه و همه به ظاهر نبايد توانى براى على بن الحسين عليهما السلام باقى بگذارد تا سخنان عادى خويش را به درستى بيان كند؛[41] لیکن نكته قابل توجه اين است که امام سجاد عليه السلام با استقامت و مقاومت و عدم تسليم در برابر استبداد یزیدی و ايراد خطبه­ هایی غرّا در کوفه و شام، افكار عمومى مردم این دو شهر را بر ضدّ يزيد برانگيخت و آن محيط امن را براى خاندان بنى ‏اميه ناامن ساخت،[42] این مهم در حالی محقق گردید كه يزيد سرمست از باده پيروزى، مجلسى عظيم تشكيل داد و سفراى كشورهاى ديگر و همچنين اعيان و اشراف را به آن مجلس فراخواند.[43]

 

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛

معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی


[1] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص587.

[2] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص505.

[3] همان.

[4] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص611.

[5] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص25.

[6] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص611.

[7] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص25.

[8]پیام حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، به کنگره بین‌المللی امام سجاد(علیه السلام)، 1393/9/8.

[9] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص573.

[10] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها، ص: 574.

[11]  احتجاج طبرسى، ج 2، ص 117- 119 و بحارالانوار، ج 45، ص 112- 113.

[12] بحارالانوار، ج 45،، ص 135- 136.

[13] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها، ص: 596.

[14] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها، ص: 596.

[15] ارشاد مفيد، ص 473- 474 و ملهوف( لهوف)، ص 202( با مقدارى تفاوت) همچنين رجوع كنيد به: تاريخ طبرى، ج 4، ص 350.

[16] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها، ص: 579.

[17] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص574.

[18] همان.

[19] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، ص: 575.

[20] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، ص: 576.

[21] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص605.

[22] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، ص: 606.

[23] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص611.

[24] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص609.

[25] بحارالانوار، ج 45، ص 177.

[26] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها، ص: 235.

[27] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص606.

[28]  يكى از دو هجرت، هجرت على عليه السلام از مكّه به مدينه است و ديگرى ممكن است اشاره به هجرت به‏ طائف همراه پيامبر صل الله علیه و آله و سلم در سال يازدهم بعثت و يا هجرت آن حضرت به كوفه در ايام خلافت باشد.

[29]  يكى بيعت رضوان و ديگرى بيعت سال فتح مكه است همانگونه كه امام مجتبى عليه السلام در معرفى پدر بزرگوارش مى ‏فرمايد:« إنَّهُ بايَعَ الْبَيْعَتَيْنِ: بِيْعَةَ الْفَتْحِ، وَ بَيْعَةَ الرِّضْوانِ»( الغدير، ج 10، ص 168 و شرح نهج ‏البلاغه ابن ابى الحديد، ج 6، ص 288).

[30] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، ص: 607.

[31] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص608.

[32] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها، ص: 609.

[33] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص610.

[34] بحارالانوار، ج 45، ص 143.

[35] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص612.

[36] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص621.

[37] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص51.

[38]وسائل الشيعة، ج 2، ص 922، باب 87، ح 7.

[39] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص51

[40] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها، ص: 52.

[41] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه ‏ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص611.

[42] عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص618.

[43] عاشورا ريشه‏ ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، ص: 611.

captcha