از دلائل عظمت تعلیمات اسلام این است که ارزشهای اسلامی در امر ازدواج را با دقّت و موشکافی عجیبی مورد بررسی قرار داده، و برای تشکیل خانواده سالم و خالی از هرگونه کژی و ناموزونی، از هیچ برنامه مؤثّری فروگذار ننموده، از نخستین گام برای تشکیل خانواده، هدفهای اصلی این کار و ارزشهای والای حاکم بر آن را مورد توجّه قرار داده، و در برابر «ضدّ ارزش»هایی که گاه از سوی وسواسان خنّاس بهعنوان «ارزش» در تشکیل خانواده قلمداد میشود هشدار داده است.[1]
در این میان اسلام مسئله مهریه را به طور کلّی مورد توجّه قرار داده و با استفاده از دو مفهوم کاملًا آشنا یعنی سعادت و تیرهروزی مطالب لازم را در این زمینه بازگو میکند.[2]
در این نگاشته به سراغ ابعاد مختلف مسئله مهریه میرویم، که از مسائل مهم و سرنوشتساز ازدواج است.[3]
مهریه و احکام آن
در طلیعۀ این بحث به چند مسئله شرعی مربوط به مهریه توجّه فرمایید:
۱. اگر پسر و دختری ازدواج کنند مشروط بر اینکه مهریهای در کار نباشد، چنین ازدواجی باطل است.
۲. چنانچه مهریه مبهم باشد، مانند اینکه مهریه را یک جلد کلام اللّه مجید قرار دهند، امّا قیمت آن را معین نکنند، درحالیکه قیمتهای مختلفی دارد، یا آن را هزار شاخۀ گل قرار دهند، امّا قیمت هر شاخه را تعیین نکنند، چنین مهریهای باطل است؛ ولی اصل عقد صحیح است و زوج باید مهرالمثل بپردازد. منظور از مهرالمثل، مهریۀ دختران همطراز چنان دختری است؛ یعنی به دخترانی که صفات و شرایط او را دارند، مانند دختر عمو و دختر خالۀ دختر و مانند آنها نگاه میکنیم که مهریۀ آنها چقدر است؟ همان را مهریۀ او قرار میدهیم.
۳. در صورتی که مهریه از درآمد حرام باشد، باطل است و تبدیل به مهر المثل میشود. مانند اینکه از سود رباخواری صد سکۀ طلا تهیه کرده و آن را مهر قرار داده است.
۴. اگر مهریه نامعقول باشد، برای مثال چند میلیارد تومان، یا زنی شرط کند که معادل وزنش به او طلا بدهد؛ چنین مهریههای نامتعارفی نیز باطل و تبدیل به مهر المثل میشود؛ هر چند اصل ازدواج باطل نیست.
۵. در صورتی که فراموش کنند مهریه را تعیین نمایند عقد صحیح است و تبدیل به مهر المثل میشود.
۶. چنانچه قبل از عقد، جلسهای در مورد تعیین مهریه تشکیل شده باشد و بزرگان دو فامیل به اتّفاق عروس و داماد دربارۀ مهریه توافق کرده باشند، امّا هنگام اجرای صیغۀ عقد ذکری از مهریه به میان نیاید، همان مهریۀ توافق شده معتبر است و عقد مذکور در حقیقت مبنی بر همان توافق خوانده شده است.[4]
فلسفۀ مهریه
افراط و تفریط در مسئله مهریه، مانند بسیاری از مسائل دیگر، هنوز بر جامعه ما حاکم است، بعضی چنان به سراغ مهریههای سنگین میروند و خطّ و نشان برای آن میکشند که گویی تمام افتخار و ارزش زن در آن خلاصه میشود؛ کمی مهریه را دلیل بر بیشخصیتی زن، و زیادی آن را مایه افتخار و مباهات و نشانه عظمت او میپندارند.
بسیاری از مردم چنان برای مهریه چانه میزنند که گویی میخواهند خانه و ملکی را خرید و فروش کنند، نه تنها به مهریههای نسیه و در ذمّه، بلکه مهریههای نقدی از نوع «پول رایج» قانع نیستند. چراکه با گذشت زمان کاهش پیدا میکند و ارزش آن کاسته میشود. باید حتماً «سکههای طلا» و «املاک شش دانگ» و مانند آن باشد!
در برابر این گروه اخیر، بعضی [به تقلید اروپاییها که مهریه ندارند] بطور کلّی با مهریه مخالفند، و آن را بیمعنی میدانند.[5]
از این رهگذر این سؤال پیش میآید که مرد و زن هر دو از ازدواج و زناشویی به طور یکسان بهره میگیرند و پیوند زناشویی پیوندی است بر اساس منافع متقابل طرفین، با این حال چه دلیلی دارد که مرد مبلغی به عنوان مهر به زن بپردازد؟! وانگهی آیا این موضوع به شخصیت زن لطمه نمیزند و شکل خرید و فروش به ازدواج نمیدهد؟ روی همین جهات است که بعضی به شدّت با مسئله مهر مخالفت میکنند.[6]
درحالیکه مهریه فلسفههایی دارد که این گروه از آن غافل و بیخبرند.
فلسفه مهریه را در چند مورد میتوان خلاصه کرد:
1. مهریه یک نوع اکرام و احترام نسبت به مقام والای زن است، و در واقع هدیه است از سوی شوهر که دلیل محبّت، و نشانه جدّی بودن پیمان زناشویی است.
2. همه جا معمول است که زن با خود جهیزیهای به خانه شوهر میبرد و غالباً در تهیه این جهیزیه گرفتار مشکلات میشوند، «مهریه نقدی» کمکی است از سوی شوهر برای تهیه جهیزیه و نشانهای است از وفاداری و قبول مسئولیت نسبت به زندگی آینده.[7]
3. درست است مرد و زن هر دو از زندگی زناشویی بهطور یکسان سود میبرند، ولی نمیتوان انکار کرد که در صورت جدایی زن و مرد، «زن» متحمّل خسارت بیشتری خواهد شد. زیرا اوّلًا مرد طبق استعداد خاصّ بدنی، معمولاً در اجتماع نفوذ و تسلّط بیشتری دارد. هر چند برخی میخواهند به هنگام سخن گفتن این حقیقت روشن را انکار کنند! وضع زندگی اجتماعی بشر حتّی در جوامع اروپایی که زنان به اصطلاح از آزادی کامل برخوردارند، نشان میدهد که ابتکار اعمال پردرآمد بیشتر در دست مردان است.[8]
در واقع مردان برای انتخاب همسر مجدّد، امکانات بیشتری دارند. ولی زنان بیوه خصوصاً با گذشت قسمتی از عمر آنها و ازدسترفتن سرمایۀ جوانی و زیبایی، امکاناتشان برای انتخاب همسر جدید کمتر است.
با توجّه به این جهات، روشن میشود امکانات و سرمایهای را که زن با ازدواج از دست میدهد بیش از امکاناتی است که مرد از دست میدهد. در حقیقت مهر چیزی است به عنوان جبران خسارت برای زن، و وسیلهای برای تأمین زندگی آیندۀ او.
4. افزون بر اینها مسئله مهر معمولاً به شکل ترمزی در برابر تمایلات مرد نسبت به طلاق محسوب میشود.
درست است که مهر از نظر قوانین اسلام با برقرار شدن پیمان ازدواج به ذمّۀ مرد تعلّق میگیرد و زن فوراً حقّ مطالبۀ آن را دارد، ولی چون معمولاً به صورت بدهی بر ذمّۀ مرد میماند، هم اندوختهای برای آیندۀ زن محسوب میشود، و هم پشتوانهای برای حفظ حقوق او و از هم نپاشیدن پیمان زناشویی.
و اگر بعضی برای مهر تفسیر غلطی کرده اند و آن را نوعی «بهای زن» پنداشتهاند، ارتباطی به قوانین اسلام ندارد، زیرا در اسلام مهر به هیچوجه جنبۀ قیمت کالا ندارد، و بهترین دلیل آن، صیغۀ عقد ازدواج است که در آن رسماً مرد و زن دو رکن اساسی پیمان ازدواج به حساب آمدهاند، و مهر چیز اضافی تلقّی شده و در حاشیه قرار گرفته است. به همین دلیل اگر در صیغۀ عقد، اسمی از مهر نبرند عقد باطل نیست، درحالیکه اگر در خرید و فروش اسمی از قیمت برده نشود، مسلّماً معامله باطل خواهد بود. البتّه باید توجّه داشت اگر در عقد ازدواج نامی از مهر برده نشود، شوهر موظّف است در صورت آمیزش جنسی، «مهر المثل» یعنی مهری همانند زنانی که همطراز او هستند بپردازد.
از آنچه گفته شد نتیجه میگیریم که مهر جنبۀ جبران خسارت و پشتوانه برای احترام به حقوق زن دارد، نه قیمت.[9]
مهریه، حق مسلم زن
خداوند در قرآن کریم به یکی از حقوق مسلّم زنان اشاره کرده و تأکید میکند که: «وَآتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَ نِحْلَة؛ مهر زنان را [به طور کامل] همانند یک عطیه به آنان بپردازید».[10]«صَدُقاتِهِنَّ» جمع «صِداق» به معنی مهر است.
«نِحلَة» در لغت به معنی بخشش و عطیه آمده است. بنابراین تفسیر آیه چنین خواهد شد: مهر را که یک عطیه است و خدا به سبب اینکه زن حقوق بیشتری در اجتماع داشته باشد و ضعف نسبی جسمی او از این راه جبران گردد، به او عطا کرده است، به طور کامل بپردازید.
گفتنی است در عصر جاهلیت نظر به اینکه برای زنان ارزشی قائل نبودند، غالباً مهر را که حقّ مسلّم زن بود، در اختیار اولیای آنها قرار میدادند و آن را ملک مسلّم آنان میدانستند.
گاهی نیز مهر یک زن را ازدواج زن دیگری قرار میدادند به اینگونه که مثلاً برادری، خواهر خود را به ازدواج دیگری درمیآورد که او هم در مقابل، خواهر خود را به ازدواج وی درآورد، و مَهر این دو زن همین بود.
اسلام بر این رسوم ظالمانه خطّ بطلان کشید و مَهر را به عنوان یک حقّ مسلّم به زن اختصاص داد، و در آیات قرآن کراراً مردان را به رعایت کامل این حق توصیه کرده است.[11]
تشویق اسلام به مهریه سبک
از جمله مسائل مسلّم و مورد تأکید اسلام، سبک بودن مهریه است و طبق آنچه در احادیث آمده، اسلام با مهریههای سنگین موافق نیست. به پنج نمونه از این روایات توجّه فرمایید:[12]
۱. خوشقدمی و بدقدمی زن
در میان مردم چیزی به نام خوشقدمی و بدقدمی وجود دارد که به شکل خرافی بسیار زیانبار است؛ ولی اسلام به آن یک لباس منطقی پوشانده، بیآنکه اصل آن را نابود کند.
باز به همین دلیل دستور مؤکد داده شده است که هزینههای ازدواج را اعم از مهر و سایر قسمتها سبک و آسان بگیرند، تا مانعی بر سر راه ازدواج مجردان پیدا نشود، از جمله در مورد مهریه سنگین که غالبا سنگ راه ازدواج افراد کمدرآمد است.[13]
در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم میخوانیم: «شُؤْمُهَا غَلاَءُ مَهْرِهَا؛ زن بدقدم زنی است که مهرش سنگین باشد».[14]
امام صادق علیه السلام نیز در حدیثی فرمود: «أَنَّ مِنْ بَرَکةِ اَلْمَرْأَةِ قِلَّةَ مَهْرِهَا وَمِنْ شُؤْمِهَا کثْرَةَ مَهْرِهَا؛ از نشانههای مبارک بودن و خوشقدمی زن، سبک بودن مهریۀ اوست و سنگین بودن مهریه، دلیل بر شوم بودن اوست».[15]
۲. کمخرج بودن زوجه
در حدیثی از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم چنین نقل شده است: «مِنْ بَرَکةِ اَلْمَرْأَةِ خِفَّةُ مَئُونَتِهَا ... وَمِنْ شُؤْمِهَا شِدَّةُ مَئُونَتِهَا؛ از نشانههای برکت زن، سبک بودن هزینههای اوست، و زن پرخرج، شوم و بد قدم است».[16]
منظور از «مؤنة» در این روایت، ممکن است هزینههای عادی زندگی باشد. یعنی زن هر روز به دنبال مد جدیدی نباشد، و همواره به سراغ زر و زیور نرود، و در مخارج اسراف و زیادهروی نکند، و ممکن است اشاره به مهریه باشد، یعنی مهریهاش خفیف و سبک باشد، که برکت در آن است، همچنین شاید هم شامل هزینههای عادی زندگی و هم شامل مهریه شود.[17]
زنی که همواره در فکر خرجتراشی برای شوهر خود است و با دیگران در هزینههای سنگین مسابقه میگذارد و کارش چشموهمچشمی با خواهر و دخترخاله و دخترعمو و دختر همسایه و همکلاسی و همکار است، خوشقدم نیست.
گرچه در این حدیث سخنی از مهریه به میان نیامده، امّا مهریۀ سبک و سنگین نیز یکی از مصادیق این روایت محسوب میشود.[18]
۳. برترین زنان عالم
در روایتی از رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم میخوانیم: «أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِی أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَأَقَلُّهُنَّ مَهْراً؛ برترین زنان امّت من زیباترین و کممهریه ترین آنهاست».[19]
به راستی چرا پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم چنین زنانی را برترین زنان امّت معرّفی کرده است؟
چون زن هرچه زیباتر باشد، غالباً مهریه اش را سنگین تر قرار میدهد. حال اگر زنی در عین زیبایی مهریه اش را سبک قرار دهد، کار بسیار مهمّی انجام داده. لذا برترین زنان در میان زنان مسلمان معرّفی شده است. بنابراین، خیال نشود که زن هرچه زیباتر باشد، باید مهریۀ سنگین تری قرار دهد؛ بلکه اگر هر چقدر زیباتر باشد مهریۀ سبک تری قرار دهد، اصول اخلاق اسلامی را مراعات کرده است.[20]
۴. کینۀ حاصل از مهریۀ سنگین
پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم در حدیث چهارم فرمودند: «تَیاسَرُوا فی الصَّداقِ، فإنّ الرجُلَ لَیعطِی المَرأةَ حتّی یبقی ذلک فی نفسِهِ علَیها حَسِیکةً؛ در مهریه آسانگیر باشید، چراکه مهریۀ سنگین سبب کینه و عداوت میشود».[21]
چون هنگامی که مردی به زنی علاقهمند باشد، برای رسیدن به او مجبور میشود مهریه را هر چقدر باشد بپذیرد. چنین مردی گرچه به زن دلخواهش رسیده، ولی کینۀ کسانی که چنان مهریهای را بر وی تحمیل کردهاند، به دل میگیرد. بنابراین، مهریۀ سنگین سبب کینه و دشمنی میشود.
۵. ازدواج ساده با مهریه تعلیم قرآن
زنی خدمت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم رسید و از آن حضرت خواست که همسری برایش پیدا کند. رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم خطاب به جمعی از مسلمانان که در آنجا حضور داشتند فرمود: چه کسی حاضر است با این خانم ازدواج کند؟
یکی از حاضران اعلام آمادگی کرد. حضرت فرمود: چه چیزی مهر او میکنی؟
عرض کرد: چیزی ندارم که مهرش کنم. پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: ازدواج بدون مهریه امکان ندارد. حضرت دوباره از جمع حاضر پرسید: چه کسی با این خانم ازدواج میکند؟
همان مرد برخاست و همان سؤال و جواب تکرار شد. رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم برای بار سوم خواستۀ آن زن را به حاضران منعکس کرد و این بار نیز کسی جز همان مرد اعلام آمادگی نکرد.
حضرت خطاب به او فرمود: آیا چیزی از قرآن بلدی؟ عرض کرد: بله. پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم تعلیم مقداری از سورههای قرآن را به عنوان مهریۀ آن زن قرار داد. سپس آن زن را به عقد مرد مذکور درآورد.[22]
آری، مراسم خواستگاری و تعیین مهریه و عقد ازدواج، همه در یک جلسه انجام شد! پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم چنین صحنهای را ایجاد کرد، تا به کسانی که در مراسم مختلف ازدواج سختگیری میکنند و با این سختگیریها سنگ جلوی پای جوانان میاندازند، بفهماند که در اشتباه هستند و باید این کارها را ترک کنند.[23]
علل افزایش مهریه
زیادی مهر در عصر ما عمدتاً از سه عامل سرچشمه میگیرد:
1. گاه از چشموهمچشمیها و مسابقه در این گونه مسائل است، که افرادی از این طریق میخواهند به پندار خویش شخصیت والاتری برای خود یا فرزندان خویش کسب نمایند.
2. گاه از غلبه روح مادّیگری و ارزشهای مادّی است، که اساساً تمام تلاشهای گروهی برای رسیدن به آن است، و از آن جا که مهر فزون تر در کوتاهمدّت یا درازمدّت درآمد بیشتری را همراه دارد، آن را ترجیح میدهند.
3. و بالاخره گاهی از عدم اعتماد متقابل میان دو همسر یا خانوادههای آنها سرچشمه میگیرد. زیرا از این بیم دارند که زندگانی مشترک آن دو، دوام پیدا نکند، و میخواهند این مهریه سنگین مانعی بر سر راه جدایی گردد، و یا در فرض جدایی کمکی به زن در مشکلات ناشی از آن نماید.
مسلّماً اگر سه عامل فوق از بین برود، چشموهمچشمیها و رقابتها در میان نباشد، و نخواهند به وسیله ازدواج تجارت کنند، و به زندگی مشترک آینده در سایه ایمان و تقوا امیدوار باشند، دلیلی ندارد که به دنبال این گونه مهرهای کمرشکن بروند.[24]
پیامدهای مهریۀ سنگین
علّت این که پیشوایان دینی ما تأکید فراوانی بر سبک بودن مهریه داشته و از مهریههای سنگین نهی کردهاند، امور مختلفی است که به شش حکمت آن اشاره میکنیم:
۱. نشانۀ بیاعتمادی
مهریۀ سنگین دلیل بر بیاعتمادی زن و شوهر به یکدیگر است.
اینکه زوجه مهریه اش را سنگین میکند به این دلیل است که میترسد شوهرش او را طلاق دهد و لذا از اکنون به فکر مسائل مالی پس از طلاق است که با مهریۀ سنگین آن را جبران کند.
بنابراین، بر خلاف تصوّر برخی که مهریۀ سنگین را سبب مستحکم تر شدن پیمان زناشویی میدانند، این کار دلیل بر بیاعتمادی است.
۲. تهدید آیندۀ زندگی
مهریۀ سنگین آیندۀ ازدواج را به خطر میاندازد. هنگامی که مهریۀ خانمی به عنوان مثال ۵۰۰ سکۀ طلا قرار داده شود، این مهر سنگین او را تحریک کرده و وی پس از ازدواج به فکر مطالبۀ آن میافتد و زمانی که مطالبه کرد و شوهر نتوانست پرداخت کند، راهی زندان میشود. گرچه با تقسیط مهریه ممکن است شوهر به تدریج مهریه را بپردازد؛ امّا زندگی مشترکشان از هم میپاشد. بنابراین، مهریۀ سنگین وسوسهآمیز است و زندگی مشترک را تهدید میکند.
متأسفانه برخی از زنان آن را وسیلۀ کسب درآمد قرار دادهاند!
در مواردی دیده شده که زنی به ازدواج مردی درمیآید، سپس مهریه اش را به اجرا میگذارد و آن را به صورت نقدی یا به اقساط گرفته و از آن مرد جدا میشود. سپس با مرد دیگری ازدواج میکند و به همین شکل عمل میکند و به سراغ مرد سوم میرود!
۳. مهریۀ سنگین هزینههای سنگین به دنبال دارد
هنگامی که مهریه سنگین شد، جهیزیه نیز سنگین میشود؛ چون مردم معتقدند جهیزیه باید متناسب با مهریه باشد. بنابراین، مهریۀ سنگین جهیزیۀ سنگین به دنبال دارد؛ یعنی هر دو زیر بار هزینۀ سنگین میروند. وقتی مهریه و جهیزیه سنگین شود، مراسم نیز پرهزینه میشود و سنگینی مهریه و جهیزیه و مراسم ازدواج سبب بیچارگی زوجین میگردد. چراکه سالها باید اقساط آن را پرداخت کنند. درحالیکه اگر این امور را به سادگی برگزار میکردند، میتوانستند با پول آن، خانهای بخرند و از مستأجری نجات یابند.
۴. فرار جوانان از ازدواج
حکمت دیگر سفارش اسلام به مهریۀ سبک این است که وقتی مهریه سنگین شود، جوانان به سراغ ازدواج نمیروند. اگر مهریه سبک باشد، به ازدواج تشویق میشوند. اینجاست که درک میکنیم چرا پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم و ائمۀ اطهار علیهم السلام این قدر نسبت به مهریه سبک سفارش کرده، و زنی را که مهریه اش سبک است، خوشقدم شمردهاند، همچنین از مهریۀ سنگین نهی کرده و زنی را که مهریه اش سنگین است، شوم و بد قدم نامیده اند.[25]
5. زمینه ساز دشمنی
حضرت علی علیه السلام فرمود: «لا تُغالوا فی مُهورِ النِّساءِ فَیکونَ عَداوَةً؛ مهریه زنانتان را سنگین نگیرید که سرچشمه دشمنی و عداوت است».[26]
امروزه این روایت بسیار ملموس و قابل درک است. چون وقتی مهریه خانمی سنگین و بسیار زیاد باشد کمکم زن را وسوسه میکند که آن را مطالبه نماید، و هنگامی که با عدم توان پرداخت زوج مواجه شود، آن را به اجرا میگذارد و با هزار مشکل مهریه را میگیرد و اقدام به طلاق میکند. گاه این پول زیر دندانش مزه میکند، لذا نقشه میکشد با مهریه سنگین تری با مرد دیگری نیز ازدواج کند و از او هم مهریه را مطالبه کند و بدین وسیله ثروت مهمّی فراهم نماید. زن با این فکر و خیالات ناسازگاری با شوهر را آغاز میکند و بدینسان عداوت و دشمنیها شروع میشود.
بعضی میگویند: «برای استحکام پیوند زناشویی باید مهریهها را سنگین گرفت، چون کار از محکمکاری عیب نمیکند». در جواب این عزیزان عرض میکنیم: «اتّفاقاً در این مورد کار از محکمکاری عیب میکند» چون مهریه سنگین وسوسهانگیز است.[27]
6. زندانیان مهریه
متأسفانه بسیاری از جوانان به خاطر مهریه در زندان بهسر میبرند، درحالیکه از نظر فقهی زندانی کردن کسانی که توان پرداخت بدهی خود را ندارند، جایز نیست و چنین افرادی بیگناهاند. آنان باید آزاد شوند و بدهیشان را به صورت اقساط بپردازند؛ چون اصل بر ناتوانایی در پرداخت بدهی است و توانایی بر پرداخت باید ثابت شود.
امّا دادگاهها اصل را بر پولدار بودن افراد گذاشته و بدهکاران را زندانی میکنند؛ مگر اینکه ثابت شود کسی توانایی ندارد تا او را با وثیقۀ کافی آزاد کنند. درحالیکه این کار خلاف شریعت است و کسانی که توانایی مالی ندارند، یا تواناییشان مشکوک است، باید آزاد شوند و بدهی خود را به صورت اقساط بپردازند.[28]
مهر السنه
مهر السنة مهریۀ همۀ همسران پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم بوده است.
ابوالعبّاس میگوید: از امام صادق علیه السلام در مهریه پرسیدم: «أَ لَهُ وَقْتٌ؟ قَالَ لاَ؛ ثُمَّ قَالَ: کانَ صَدَاقُ اَلنَّبِی (ص) ... خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ؛ آیا مهریه اندازه خاصّی دارد؟ امام فرمود: نه، سپس فرمود: مهریه [همسران] پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم پانصد درهم بود».[29]
اکنون ببینیم مهریه فاطمه چه بود؟
بدون شک ازدواج بهترین مردان جهان با سیده زنان عالم دختر پیامبر بزرگ اسلام صلوات الله علیهم اجمعین باید از هر نظر الگو باشد، الگویی برای همه قرون و اعصار، لذا پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم رو به امیرمؤمنان علی علیه السلام کرد و فرمود: چیزی داری که مهریه همسرت قرار دهی؟
عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت، تو از زندگی من به خوبی آگاهی که جز شمشیر و زره و شتر چیز دیگری ندارم.
پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: درست است، شمشیرت به هنگام کارزار با دشمنان اسلام مورد نیاز است و با شتر نیز باید نخلستان را آب دهی، و در مسافرتها از آن استفاده کنی؛ بنابراین تنها زره را میتوانی مهریه همسرت بنمایی، و من دخترم فاطمه را در برابر همین زره به عقد تو درآوردم».[30]
شاید بیشترین قیمتی که در تواریخ درباره این زره نوشته شده، پانصد درهم است. در حدیثی آمده است که پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم دخترش فاطمه علیها السلام را به هنگام تزویج با علی علیه السلام به چهارصد و هشتاد درهم مهر نمود. و در حدیثی پانصد درهم آمده است.[31]
لذا مهر السنه معادل ۵۰۰ درهم است، و با توجه به اینکه هر درهم نیم مثقال نقره است، مهر السنه معادل ۲۵۰ مثقال نقره میباشد و از آنجا که هر مثقال نقره در زمان ما 979 هزار تومان است،[32]مهر السنه به پول امروز 244 میلیون تومان میشود که از سبک ترین مهریههای عصر و زمان ما، یعنی ۱۴ سکۀ بهار آزادی نیز کمتر است. طبق محاسبۀ ما مهر السنه معادل تقریباً دو سکۀ تمام بهار آزادی است.[33]
آری، مهریه حضرت زهرا سلام الله علیها و همسران پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم چیزی حدود [دو] سکه بهار آزادی بوده است! ما توصیه نمیکنیم مهریه خیلی سبک باشد، ولی از مهریههای بسیار سنگین، که مصیبت و بلایی برای خانوادههاست و باعث ترک ازدواج بعضی از جوانها شده، باید پرهیز کرد، و ازدواجها را ساده گرفت تا جوانها به راحتی ازدواج کرده و در برابر گناه بیمه شوند.[34]
بطلان مهریههای سنگین
ما معتقدیم مهریههای سنگین باطل است، و تبدیل به مهر المثل میشود.
توضیح اینکه: خانواده داماد با دسته گل و شیرینی به منزل خانواده عروس میروند، و پس از تعارفات معمول، از سوی خانواده عروس 1360 سکه تمام بهار آزادی به مناسبت تاریخ تولّد عروس، پیشنهاد میشود. هنگامی که خانواده داماد به بالا بودن مبلغ مهر اعتراض میکنند، آنها میگویند: «مهریه را کی داده و کی گرفته!» و بدین وسیله بر پنج هزار سکه توافق میشود. این جمله: «کی داده و کی گرفته» نشانه عدم قصد جدّی نسبت به مهریه است و هنگامی که قصد جدّی وجود نداشته باشد، مهریه باطل است و تبدیل به مهر المثل میشود. علاوه بر این، گاه اعداد و ارقامی ذکر میشود که نشان از سفاهت زوج میدهد مثل این که زوج میگوید: «مهریه را 50000 سکه بهار آزادی بنویسد».
روشن است که این شخص، شخصی است سفیه و حقّ تصرف در اموالش را ندارد و چنان مهریهای نیز باطل است. ضمناً اینکه در عقدنامه قید «عند المطالبه» نوشته میشود، درحالیکه زوج برای هزینههای مراسم عقد و عروسی اش لنگ است و با قرض و وام آن را فراهم کرده، قدرتی بر پرداخت آن عند المطالبه ندارد.
بنابراین، این قید هم جدّی نیست و تبدیل به «عند القدرة و الاستطاعة» میشود. قضات محترم باید توجه داشته باشند و چنین زوجهایی را تحت فشار نگذارند.[35]
سخن آخر: (مهریۀ آسان و سبک، بازگشت به ارزشهای اسلامی)
متأسّفانه گروهی از اسلام تنها به یک سلسله آداب سطحی قناعت کردهاند، و نماز و روزه و حجّی بیمحتوی، و فاقد روح، و قرآنی خالی از تدبّر، و دعائی تهی از حضور قلب، و زیارتی به قصد سیاحت، انجام میدهند، بیآنکه اسلام در عمق جانشان ریشه دوانده باشد.
به راستی مسئله تشکیل خانواده و ارزشهای حاکم بر آن میتواند محک خوبی برای شناخت مسلمانان راستین از مسلمانان سطحی باشد.
همانها که دم از حجّ و نماز و روزه میزنند، هنگام شوهر دادن دختران خود چنان برای مهریههای میلیاردی پافشاری میکنند، و حتّی برای محکمکاری و پیشبینی نرخ تورّم در آینده، مبلغ مهریه را از پول رائج به طلای خالص ناب! تبدیل کرده، گویی تمام موجودیت آنها به خطر افتاده! خدا را پاک فراموش کرده، و توکل بر ذات مقدّس او را در زندگی از دست میدهند.[36]
از همه مضحک تر اینکه، گاه برای تیمّن و تبرّک در کنار مهریههای سنگین چند میلیاردی، مهریه پانصد درهمی حضرت زهرا علیها السلام را نیز ضمیمه میکنند!
این درست به آن میماند که در کنار سفرهای که انواع غذاهای رنگین داخلی و خارجی، و سنّتی و مد روز، در آن جمع است، مقداری نان جو و نمک هم قرار دهیم که این خوراک مولای متّقیان و پیشوای آزادگان جهان، علی علیه السلام است و ما شیعیان و پیروان مکتب او هستیم! چقدر این کار کودکانه و مسخره است![37]
اینجاست که اگر جسارت نباشد - و انْ شاءَ اللَّه نیست - انسان به یاد حدیث معروف سرور آزادگان جهان امام حسین علیه السلام میافتد که درباره گروهی از مردم فرمود: «اَلنَّاسَ عَبِیدُ اَلدُّنْیا وَاَلدِّینُ لَعِقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ؛ مردم بندگان دنیایند، و دین تنها بر زبان آنها دور میزند!».[38]
یا در حدیث دیگری از رسول اللّه صلّی الله علیه وآله وسلّم میخوانیم که درباره گروهی فرمود: آنها قرآن را میخوانند درحالیکه از شانههای آنها بالاتر نمیرود! و به مغز و اعماق روح آنها نمیرسد.[39]
ولی باید توجّه داشت که اینگونه برخورد با حقائق قرآن و تعلیمات اسلام عواقب دردناکی دارد، و مجازات الهی را به دنبال خواهد داشت.
به هرحال، هدف این است که اهل بیت علیهم السلام را به عنوان بهترین سرمشق در پایهگذاری زندگی خانوادگی مورد توجّه قرار دهیم، و خدا را به حقّ آنان بخوانیم که به ما توفیق پیروی از سنّتهای حسنهای که آنها برای ما به یادگار گذاردهاند، عنایت فرماید.[40]
امیدوارم با توجّه به روایاتی که گذشت و حکمتهایی که برای سبک گرفتن مهریه بیان شد، خانوادهها، اخلاق اسلامی را در مسئله مهریه رعایت کنند.[41]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
منابع:
1. طرحی نو در مسائل اخلاقی
2. شیوه همسری در خانواده
[1] شیوه همسری در خانواده، ص18.
[2] همان، ص22.
[3] طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۲، ص۶۹.
[4] همان.
[5] شیوه همسری در خانواده، ص۴۸.
[6] زن در تفسیر نمونه، ص۱۸۱.
[7] شیوه همسری در خانواده، ص۴۸.
[8] زن در تفسیر نمونه، ص۱۸۱.
[9] همان، ص۱۸۲.
[10] سورۀ نساء، آیۀ 4.
[11] زن در تفسیر نمونه، ص۱۸۱.
[12] طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۲، ص۷۱.
[13] تفسیر نمونه، ج14، ص464.
[14] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج55، ص321، ح9؛ (تفسیر نمونه، ج14، ص464).
[15] وسائل الشیعة (ط - قم)، ج20، ص112، ح25171-4؛ (طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۲، ص۷۱).
[16] كافی (ط - الإسلامیة)، ج5 ، ص564، ح37؛ (طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۲، ص۷۱).
[17] داستان یاران: مجموعه بحثهای تفسیری حضرت آیت الله العظمی مكارم شیرازی (مدظله)، ص243.
[18] طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۲، ص۷2.
[19] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج100، ص236، ح25.
[20] طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۲، ص۷۲.
[21] النهایة فی غریب الحدیث و الأثر (ط - قم)، ج1، ص386.
[22] كافی (ط - الإسلامیة)، ج5، ص380، ح5.
[23] طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۲، ص۷۳.
[24] شیوه همسری در خانواده، ص50.
[25] طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۲، ص۷۶.
[26] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج30، ص659.
[27] داستان یاران: مجموعه بحثهای تفسیری حضرت آیت الله العظمی مكارم شیرازی (مدظله)، ص244.
[28] طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۲، ص۷۷.
[29] وسائل الشیعة (ط - قم)، ج21، ص248، ح27007- 8؛ (داستان یاران: مجموعه بحثهای تفسیری حضرت آیت الله العظمی مكارم شیرازی (مدظله)، ص244).
[30] احقاق الحق (ط - قم)، ج10، ص358.
[31] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج43، ص112، ح23؛ (شیوه همسری در خانواده، ص51).
[32] قیمت مذكور مربوط به آذرماه سال 1404 است.
[33] طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۲، ص۷۸.
[34] داستان یاران: مجموعه بحثهای تفسیری حضرت آیت الله العظمی مكارم شیرازی (مدظله)، ص245.
[35]همان، ص247.
[36] شیوه همسری در خانواده، ص29.
[37] همان، ص64.
[38] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج75، ص117، ح2.
[39] همان، ج33، ص333، ح578.
[40] شیوه همسری در خانواده، ص31.
[41] طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۲، ص۸۰.











