الکلهاي غير قابل شرب يا سمي

مسأله 125ـ الکلهايى که ذاتاً قابل شرب نيست يا جنبه سمّى دارد نجس نيست، ولى هرگاه آن را رقيق کنند و مشروب و مسکر باشد نوشيدنش حرام است و احتياطاً حکم نجس دارد.

مواد مخدّر

مسأله 123ـ شراب و هر مايعى که انسان را مست مى کند نجس است بنابراحتياط واجب، امّا اگر مثل بنگ و حشيش باشد که مخدّر و مستى آور است و ذاتاً مايع نيست پاک است، هرچند آن را با آب مخلوط کنند و به صورت مايع درآورند، ولى استعمال آن به هر حال حرام است.

الکل طبّى و صنعتى

مسأله 124ـ الکل طبّى و صنعتى که انسان نمى داند از چيز مست کننده مايع گرفته شده، پاک است همچنين ادکلن و عطرها و داروهايى که با الکل طبّى يا صنعتى مخلوط است.

نجاست مسکرات

مسأله 123ـ شراب و هر مايعى که انسان را مست مى کند نجس است بنابراحتياط واجب، امّا اگر مثل بنگ و حشيش باشد که مخدّر و مستى آور است و ذاتاً مايع نيست پاک است، هرچند آن را با آب مخلوط کنند و به صورت مايع درآورند، ولى استعمال آن به هر حال حرام است.

حکم سفر در روزى که روزه غير رمضان بر انسان واجب است

مسأله 1442ـ هرگاه روزه روز معيّنى غير از ماه رمضان بر انسان واجب باشد (مثل اين که نذر کرده نيمه شعبان را روزه بگيرد) بنابر احتياط واجب نبايد در آن روز مسافرت کند، و اگر در سفر است چنانچه امکان دارد در جايي قصد توقّف ده روز کند و آن روز را روزه بگيرد.

وظيفه انسان مست پس از هوشيارى

مسأله 1428ـ هرگاه به واسطه مستى روزه او ترک شده بايد قضا کند، هرچند مادّه مست کننده را از روى اشتباه و يا براى معالجه خورده باشد، بلکه اگر نيّت روزه را قبلاً کرده بعد در حال مستى روزه را تمام کند بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.

حکم افطار به واسطه سخن انسان غير قابل اعتماد

مسأله 1411ـ هرگاه به گفته كسى كه سخنش قابل اعتماد نيست و مى گويد مغرب شده افطار كند، بعد بفهمد غروب نبوده، قضا و كفّاره بر او واجب است.

حکم رفتن به جايي که انسان مي داند به زور چيزي در گلويش مي ريزند

مسأله 1397ـ احتياط واجب آن است که روزه دار به جايى نرود که مى داند چيزى در گلويش مى ريزند يا مجبورش مى کنند که روزه را افطار کند، امّا اگر قصد رفتن کند و نرود يا بعد از رفتن چيزى به خوردش ندهند روزه اش صحيح است.

حکم خمس مالى که از شخص معتقد به خمس به انسان مى رسد

مسأله 1485ـ اگر اجمالاً مى دانيم کسى عقيده به خمس دارد و خمس نمى دهد ولى نمى دانيم خصوص مالى را که به ما داده خمس به آن تعلّق گرفته يا نه، مثل اين که احتمالاً اموالى از طريق ارث به او رسيده، يا وام گرفته و احتمال مى دهيم اين مال از آنها باشد، تصرّف در چنين مالى اشکال ندارد و خمس آن لازم نيست، همچنين قبول دعوت اين گونه اشخاص و يا نماز خواندن در خانه آنها جايز است، مگر اين که بدانيم غذايى را که تهيّه کرده و يا خانه او از پولهايى است که خمس آن را نداده.

حکم خمس مالى که از کافر به انسان مى رسد

مسأله 1484ـ هرگاه مالى به دست انسان از شخص کافر، يا کسى که عقيده به خمس ندارد از طريق تجارت يا غير آن بيايد، دادن خمس آن واجب نيست، امّا اگر عقيده به خمس دارد ولى خمس آن را نداده، دادن خمس آن واجب است.

اگر زکات فطره انسان بر ديگرى واجب باشد

مسأله 1701ـ اگر زکات فطره انسان بر ديگرى واجب باشد، بر خود او واجب نيست، ولى اگر کسى که بر او واجب است نپردازد احتياط واجب آن است که اگر مى تواند خودش بدهد.

عدم لزوم پرداخت ديه براى تشريح بدن انسان

مسأله 2451ـ تشريح بدن انسان در آنجا که شرعاً جايز است، بنابر احتیاط دیه دارد.

معنى وصيت

مسأله 2323ـ «وصيّت» آن است که انسان سفارش کند بعد از مرگش کارهايى را انجام دهند (و آن را وصيّت عهديه گويند) مانند وصيّت هايى که براى کفن و محلّ دفن و مراسم ديگر مى کنند، يا بگويد بعد از مرگش چيزى از اموال او ملک کسى باشد (آن را وصيّت تمليکيّه گويند) يا براى اولاد خود قيّم و سرپرستى معيّن کند.

شرايط انسان در حال نذر

مسأله 2275ـ نذر در صورتى صحيح است که از انسان بالغ و عاقل انجام شود و از روى اختيار و قصد باشد، بنابراين نذر از روى اجبار، يا به واسطه عصبانى شدن و از دست دادن اختيار، صحيح نيست.

حيواني که انسان با آن نزديکي کرده

مسأله 2263ـ اگر با گاو و گوسفند و شتر نزديکى کنند، علاوه بر اين که گوشت آنها حرام است، بول و مدفوع آنها نيز بنابر احتياط واجب نجس مى باشد و آشاميدن شير آنها نيز حرام است و بايد آن حيوان را ذبح کنند و لاشه آن را بسوزانند و کسى که با آن نزديکى کرده بايد پول آن را به صاحبش بدهد.

ازدواج با زنانى که با انسان محرم اند

مسأله 2042ـ ازدواج با زنانى که با انسان محرم هستند حرام است، مانند مادر، دختر، خواهر، عمّه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، زن پدر، دختر زن و مادر زن (و شرح آن در مسائل آينده خواهد آمد).

تصّرف انسان هنگامى که در معرض مرگ قرار مى گيرد

مسأله 1914ـ انسان مى تواند قبل از مرگ خود خواه صحيح و سالم باشد يا بيمار هر قدر از مال خود را بخواهد، به ديگرى ببخشد، يا جنسى را ارزانتر از قيمت بفروشد، يا به مصرف خود و عيال و ميهمان برساند، ولى احتياط آن است که در مرضى که با آن از دنيا مى رود (يعنى در آستانه مرگ) در بيش از ثلث مال خود چنين تصرّفاتى نکند، مگر با اجازه ورثه.

تصّرف انسان در حال حيات

مسأله 1914ـ انسان مى تواند قبل از مرگ خود خواه صحيح و سالم باشد يا بيمار هر قدر از مال خود را بخواهد، به ديگرى ببخشد، يا جنسى را ارزانتر از قيمت بفروشد، يا به مصرف خود و عيال و ميهمان برساند به شرط این که کاملاً هوشیار باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه در مرضى كه با آن از دنيا مى رود (يعنى در آستانه مرگ) در بيش از ثلث مال خود چنين تصرّفاتى نكند، مگر با اجازه ورثه.

معنى صلح

مسأله 1840ـ «صلح» آن است که انسان با ديگرى در امرى که مورد اختلاف است يا امکان دارد مورد اختلاف و نزاع واقع شود سازش کند که مقدارى از مال يا منفعت يا حقّ خود را به ديگرى واگذار نمايد، يا از طلب يا حقّ خود بگذرد که او هم در عوض مقدارى از مال يا منافع خود را به او واگذار نمايد، يا از طلب يا حقّ خود بگذرد و اين را «صلح معوّض» مى نامند و اگر اين واگذارى بدون عوض باشد «صلح غيرمعوّض» نام دارد و هر دو صحيح است.

کسى که زياد شک مى کند اگر شک کند رکنى را به جا آورده يا نه

مسأله 1067ـ کسى که زياد شک مى کند اگر شک کند رکنى را به جا آورده يا نه (مانند رکوع) و به آن اعتنا نکند بعد يادش بيايد که آن را به جا نياورده است، چنانچه وارد رکن بعد نشده بايد آن را به جا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش باطل است، ولى اگر غير رکن باشد و بعد يادش بيايد که به جا نياورده، چنانچه وارد رکن بعد نشده به جا مى آورد و اگر وارد رکن بعد شده بر نمى گردد و نمازش صحيح است.

هرگاه انسان شک کند کثيرالشّک شده يا نه

مسأله 1066ـ هرگاه انسان شک کند کثيرالشّک شده يا نه بنا مى گذارد بر اين که کثيرالشّک نشده و بعکس اگر کثيرالشّک بوده، تا يقين نکند به حال معمولى برگشته، بايد به شکّ خود اعتنا نکند.

پوشيدن لباسي که باعث بي آبرويي است

مسأله 771ـ پوشيدن لباسى که مايه هتک و بى آبرويى انسان يا منشأ فساد مى شود اشکال دارد.

تماس موى بدن انسان با بدن ميّت

مسأله 498ـ هرگاه موى خود را به بدن ميّت بزند، يا دست به موى ميّت برساند، احتياط واجب آن است که غسل کند.

وضو به نيت طهارت

مسأله 341ـ مستحبّ است انسان براى اين که با طهارت باشد وضو بگيرد، خواه نزديک وقت نماز باشد يا نه و با آن وضو، مى تواند نماز بخواند.

تزيين مسجد با طلا و ايجاد صور ذي روح در مسجد

مسأله 832ـ تزيين كردن مسجد به طلا اشكال دارد. همچنين احتياط واجب آن است كه عکس چيزهايى كه روح دارد مثل انسان و حيوان را در مسجد نصب نکنند، ولی در جای دیگر مانند کتابخانه مسجد مانعی ندارد.

جنب شدن از طريق جماع

مسأله 364ـ اگر انسان جماع کند و به اندازه ختنه گاه يا بيشتر داخل شود، مرد و زن هردو جُنُب مى شوند، خواه بالغ باشند يا نابالغ، منى بيرون آيد يانه. اين در صورتى است که جماع در قُبُل باشد و اگر در دُبُر باشد بنابر احتياط واجب بايد جمع کند بين غسل و وضو.

نشانه هاى منى

مسأله 361ـ اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است يا رطوبت ديگر، چنانچه همراه با «جستن» و «شهوت» بوده باشد آن رطوبت حکم منى دارد و اگر اين دو نشانه، يا يکى از آنها را نداشته باشد حکم منى ندارد، ولى در زن و مريض لازم نيست که با جستن بيرون آيد، بلکه اگر رطوبت هنگامى بيرون آيد که به اوج شهوت جنسى رسيده است، حکم منى دارد.

شک در باطل شدن وضو

مسأله 323ـ هرگاه انسان وضو داشته و شک کند باطل شده يا نه، بنامى گذارد که وضوى او باقى است و بعکس اگر کسى وضو نداشته، شک دارد وضو گرفته يا نه، بنا مى گذارد که وضو نگرفته است.

نجس شدن جايي از بدن که انسان نمي داند جزء ظاهر است يا باطن

مسأله 237ـ جايى از لب و مانند آن که انسان نداند جزء ظاهر بدن است يا باطن، اگر نجس شود بايد آن را آب بکشد.

نجس شدن باطن بدن انسان

مسأله 235ـ باطن بدن انسان (مانند داخل دهان و بينى) اگر نجس شود همين که نجاست از بين برود پاک مى شود، مثلاً اگر از لثه ها خون بيرون آيد و در آب دهان از بين برود يا خون را بيرون بريزد آب کشيدن داخل دهان لازم نيست؛و ملاقات در باطن دهان و غیر آن موجب نجاست نمی شود اما اگر دندان مصنوعی در دهان باشد احتیاط مستحب آن است که آن را آب بکشد.