قانونگذار در ماده 114 و تبصره آن، بحث توبه را در جرائمی نظیر زنای به عنف و اکراه پذیرفته؛ آیا این قبیل جرائم واجد جنبه حق الناسی نمی باشند؟ و اگر توبه را بپذیرم، بر خلاف اصل خواهد بود دیگر مجازات تعزیری چه توجیهی دارد؟
این که در مورد روش جبران غیبت می فرمایید به قدری برای اوکار خیر کند تا یقین به رضایت او پیدا کند آیا چنین کاری واجب است؟ آیا به این معنا است که اگر مثلا زنده بود برای او کاری انجام دهد یا مشکلی از او برطرف کند و یا این که مطلق است و شامل هر کار خیر به نیابت از او می شود.
اگر حق الناسی به گردنم باشد و حلالیت طلبیده باشم و طرف مقابل مرا بخشیده و گفته مشکلی ندارد و حلالم کرده باشد اما بعد از چند مدت و با تحریک دیگران و اقوام می گوید حلالت نمی کنم. وظیفه من چیست؟
مقدارى از اموال پدر و مادرم را بيهوده مصرف كرده ام، مثلًا پول گرفته ام و براى تفريح بيش از اندازه با دوستان مصرف كرده ام و يا كتاب خريده ام و بدون حساب و كتاب به دوستانم هديه داده ام و الآن پشيمان شده ام، آيا بايد از اموال خودم به پدر و مادرم بدهم؟
اگر حلّيّت طلبيدن از حقّى كه بر گردن ما هست، موجب شرمندگى شود و بخواهيم پول آن را به آنها بدهيم، آيا مىشود پول را بدون بيان كردن عنوان آن، به نحوى به آنها بدهيم كه نفهمند؟