اهمیت دعای عرفه از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله العالی)

اهمیت دعای عرفه از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله العالی)


دعای عرفه ؛ نردبان سیر و سلوک الی الله / دعای عرفه مدرسه خودشناسی و خداشناسی است / دعای عرفه؛ مهندسی بندگی در سبک زندگی / عالي ترين مراحل توحيد در دعاي عرفه / احياي دعاي عرفه از برکات انقلاب اسلامي است‌

دعا ، يكى از بهترين راه های ارتباط معنوى با خداوند و كسب صفاى باطن و تهذيب نفس است. حال با هر زبانى و با هر كلمه اى كه باشد با ارزش است. [1]

در این میان دعاهايى كه از جانب معصومين عليهم السلام رسيده از جمله دعاى «عرفه» كه از امام حسين عليه السلام به ما رسيده ،[2]چون از بينش عميق خداشناسانه اى برخوردار است و از انسان هاى كامل و راسخان در علم و دانش صادر شده است، از هر نظر قابل اعتماد است.[3] و از اهميت ويژه اى برخودار است.[4]

آنان چون خدا را به خوبى شناخته اند و اوصاف او را به خوبى مى دانند، آنچه بر زبانشان در دعا و مناجات جارى شده است، پيراسته از خرافات و تعبيرات ناموزون است.[5] در این بین، دعای عرفه بی اندازه دارای اهمیت است و سفارش شده است.[6] که در ادامه از نظر می گذرد.

دعای عرفه؛ نردبان سیر و سلوک الی الله

با اين كه خداوند به انسان بسيار نزديك است، ولى آدمى با غفلت و بى توجهى، از او فاصله گرفته و دور مى شود؛ این دعا است كه حجاب ميان دعاكننده و خداوند متعال را برطرف مى سازد و انسان قرب و نزديكى را كاملاً احساس مى كند.[7]

به عبارت دیگر دعا بهترين وسيله قرب الى الله و بهترين رابطه خلق و خالق است [8] و تأكيدى است بر تسليم و رضا، چون خدا مى خواهد از طريق دعا، بندگانش به او نزديك شوند، و در پرتو قرب به ذات پاك او مشمول بركات و رحمت و عنايت بيشترى گردند.[9]

اگر چه شايد بسيارى از دعاكنندگان از نقش بسيار مؤثر دعا در تربيت نفوس انسانى و سوق آنها به مراتب كمال غافل باشند.[10]

از سوی دیگر بخش مهمى از تعليمات دينى در دعاهاى پيغمبر اكرم صلى الله عليه و اله و امامان معصوم عليهم السلام نهفته شده است؛ [11] در واقع يكى از مزاياى مهم مكتب اهل بيت عليهم السلام دعاهاى بسيار عالى، روح پرور، پرمحتوا و آموزنده اى است كه از آن امامان بزرگوار به يادگار مانده، بعضى از آنها شبيه اعجاز است؛ دعایی همچون دعاى عرفه، به راستى چنين است؛ مانند اين دعا را در هيچ جا و نزد هيچ گروهى نمى توان يافت.[12]

و از آنجا كه اين دعا از روح بلند معصوم سرچشمه گرفته ، در يك سطح عالى است و با قرائت آگاهانه، انسان به اوج معرفت و كرامت انسانى نزديك مى شود.[13]

با این تفاسیر دعای عرفۀ امام حسین علیه السلام، گنجينه گران بهايى است از معارف دينى و دروس اخلاقى و آيين سير و سلوك الى الله،[14] كه دقت در آنها، درسهاى بزرگى به انسان در اين زمينه مى دهد وعاشقان خود سازى و سالكان الى الله ، مى توانند از این طریق به هدف والاى خود برسند. [15]

اين دعا كه منبع الهام بخش معارف غنى اسلام است، چون روى سخن در آن با خدا است، چنان اوج مى گيرد كه از قله افكار آدميان فراتر مى رود. و اینچنین انسان در مسیر خودسازى و «سير و سلوك الى الله» قرار می گیرد.[16]

قرائت اين دعا علاوه بر اينكه انسان را به جوار قرب خدا نزديك و از شيطان و وسوسه هايش دور مى كند و روح را لطافت خاصى مى بخشد، اثر عميقى در تقويت پايه هاى ايمان و تهذيب نفوس و پرورش اخلاق فاضله دارد.[17]

و اى كاش پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام كه در اين قسمت بر همه مذاهب اسلامى پيشى گرفته اند، جوانان خود را ملزم به حفظ بخش هايى از اين دعا [همراه با فهم معانى آنها] مى كردند تا آنان را در برابر هجوم امواج گناه كه مخصوصا در عصر ما بيداد مى كند حفظ نمايد.[18]

دعای عرفه؛ مدرسه خودشناسی و خداشناسی است

دعاى پرفيض عرفه، گنجينه اى از معارف اسلامى است كه راه [خود شناسی] و خداشناسى را، به هر خداجوى مسلمانى مى آموزد، و روح را به بالاترين اوج معرفت، مى رساند.[19]

مشكل ترين كارها همين شناخت خويش است، گاهى فرد، 80 سال عمر كرده ولى خود را نشناخته؛[20] چرا که غالباً خود خواهى و حبّ ذات، مانع از شناخت صفات رذيله و پذيرفتن عيوب اخلاقى خويش و اعتراف به آن است.[21]

بسيار ديده شده كه گروهى از مردم، خود را پيراسته از عيوب و نقائص معرّفى مى كنند، حال آنکه خود شناسى و اعتراف به عيوب خويش شجاعت و شهامت و عزم راسخ و اراده آهنين لازم دارد، وگرنه انسان سعى خواهد كرد بر عيوب خويش سرپوش نهد و اگر عيبى از پرده برون افتاد با تردستى آن را براى همه حتّى خودش توجيه نمايد![22]

آرى! گاه آشنايى با عيوب خويش وحشتناك است و بسيارى از مردم حاضر نيستند تن به اين وحشت بدهند؛ همان گونه كه حاضر نيستند به بيمارى وحشتناك جسمى خوداعتراف كنند ولى اين گريز از واقعيّت بسيار گران تمام مى شود و انسان بايد بهاى سنگينى را در برابر آن بپردازد![23]

به هر حال، مانع اصلى خود شناسى، حجاب و پرده حبّ ذات و خود خواهى و خود برتر بينى است، و تا اين پرده ها كنار نرود خودشناسى ممكن نيست؛ و تا انسان خود شناسى نكند و به نقاط ضعف خويش آگاه نگردد، راه تهذيب اخلاق به روى او بسته خواهد بود.[24]

در اينجا بايد گفت اى انسان تو را چه به تكبر؟ تو در برابر عظمت دستگاه خلقت چه هستى؟! واقعا جاى تعجب است انسانى که اولش نطفه و آخرش مردار و مابين اين دو حامل عذره و كثافات است، فخرفروشى و تكبر مى كند. حال آنکه «آن ذره كه در حساب نايد مائيم».[25]

معرفت را بايد از امام حسين (عليه السلام) آموخت؛ آن حضرت در دعاى عرفه درحالى كه اشك مى ريزد مى گويد: «الهى انَا الْفَقيرُ فى غِناىَ، فَكَيْفَ لا اكُونُ فَقيراً فى فَقْرى ، الهى انَا الْجاهِلُ فى عِلْمى ، فَكَيْفَ لا اكُونُ جَهُولًا فى جَهْلى ؛[26]خدايا من در موقع بى نيازى هم فقيرم، پس چگونه فقير نمى باشم در فقرم، خدايا من در موقع عالم بودن هم جاهل هستم، پس چگونه جاهل نمى باشم در موقع جاهل بودنم» ... «الهى مَنْ كانَتْ مَحاسِنُهُ مَساوِىَ، فَكَيْفَ لا تَكُونُ مَساويهِ مَساوِى؛[27]خدايا كسى كه خوبى هايش، بدى است، پس چگونه بدى هايش بدى نيست».[28]

این تعابیر نورانی از دعای عرفه به برهان وجوب و امكان و (فقر و غنا) اشاره دارد، انسان وقتى نظر به خود مى كند و خود را مى شناسد كه هيچ ندارد، و فقير است، آگاهى پيدا مى كند كه منبع مستقل و بى نيازى هست كه نيازمند به او هستم :«يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللهِ وَاللهُ هُوَ الْغَنِىُّ الحميد؛[29] اى مردم شما به خدا محتاج هستيد در حالى كه او از شما بى نياز و پسنديده است».[30]

كسى كه نفس خود را در اثر رفع موانع و حجاب هاى درونى و بيرونى شناخت، خدا را مشاهده خواهد كرد، و بر حاكميت او واقف خواهد شد، و اين همان کلام نورانی امام حسين علیه السلام در دعاى پر محتوا و غراء و شيواى عرفه است: «كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِما هُوَ فِى وُجُودِه مُفْتَقِرٌ الَيْكَ أَيَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهورِ ما لَيْسَ لَكَ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرُ لَكَ؟!؛ چگونه به وسيله موجوداتى كه در وجودشان به تو نيازمنداند بر هستى تو استدلال شود؟ آيا غير تو ظهورى دارد كه تو ندارى، تا بتواند تو را ظاهر سازد؟!».[31]

و یا این فراز از دعای عرفه که آمده است: «ايَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَيْسَ لَكَ، حَتّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَكَ، مَتى غِبْتَ حَتّى تَحْتاجَ الى دَليلٍ يَدُلُّ عَليْكَ، وَمَتى بَعُدْتَ حَتّى تَكُونَ الْأثارُ هِىَ الَّتى تُوصِلُ الَيْكَ، عَمِيَتْ عَيْنٌ لا تَراكَ عَلَيْها رَقيباً، وَخَسِرَتْ صَفْقَةُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّكَ نَصيبا؛ الهى!؛ [32] آيا براى موجودات ديگر ظهورى است كه براى تو نيست تا آنها نشان دهنده تو باشند؟! كى پنهان شدى تا نياز به دليلى داشته باشى كه دلالت بر وجودت كند؟و كى دور شده اى كه آثار تو در عالم هستى ما را به تو رهنمون گردد؟! كور باد چشمى كه تو را مراقب خود نبيند، و زيانكار باد تجارت بنده اى كه نصيبى از حب و عشق تو ندارد»![33]

به اين ترتيب ثابت مى شود كه شناخت حقيقت نفس انسان با صفات و ويژگي هايش،سبب معرفة اللَّه و شناخت خداست. حديث معروف «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ؛[34] هركس خود را بشناسد پروردگارش را خواهد شناخت»، نيز ناظر به همين است.[35]

همۀ این فرازها نشان می دهد در صورتى كه خدا و جهان و خودمان را بشناسيم تكبّر و غرور از بين مى رود و بنده مى شويم.[36]

دعای عرفه؛ مهندسی بندگی در سبک زندگی

دين اسلام جامع ترين وكامل ترين اديان است و بايد به تمام شئون انسان رسيدگى كند جامع ترين و كوتاه ترين تعريف درباره ء دين و مذهب اين است كه دين آئين حيات و آئين زندگى است. [37]

دعا يكى از مهم ترين عبادات و امور سرنوشت ساز در زندگى بشر است. انسان بايد تمام تلاش و كوشش خود را در رسيدن به اهداف صحيح به كار گيرد؛ در واقع شكر و دعا و توبه، سه موضوع سرنوشت ساز در زندگى انسان است و سعادتمند و خوشبخت كسانى هستند كه بتوانند از هر سه استفاده كنند؛ در برابر نعمت ها شاكر باشند، در مشكلات دست به دعا بردارند و به هنگام لغزش ها و گناهان از در توبه وارد شوند.[38]

فرازهایی از دعای عرفۀ امام حسین علیه السلام که می فرماید: «فَأَىُ نِعَمِكَ يا الهى احْصى عَدَداً وَذِكْراً، أَمْ اىُّ عَطاياكَ أَقُومُ بِها شُكْراً، وَهِىَ يا رَبِّ اكْثَرُ مِنْ انْ يُحْصِيَهَا الْعآدُّون ؛ پروردگارا کدام نوع از نعمت های بی حسابت را به ذکر و شماره می توان آورد، به شکرانه کدامیک از عطاهایت می توان قیام نمود در صورتی که نعمتت بیش از آن است که حسابگران به شمار آرند».[39] تحقق عینی این مسأله به شمار می آید.

بی شک هر نفسى كه با «دعا» همراه است، ممد حيات است و مفرح ذات، از اينجا مى توان گفت: «دعا» اكسير اعظم، كيمياى سعادت، آب حيات و روح عبادت است، چرا چنين نباشد؟ در حالى كه «دعا» از يك سو انسان را به سراغ «معرفةالله» و شناخت و عشق معبود مى فرستد تا از اين خوان رحمت، توشه برگيرد. از سوى ديگر «دعاكننده» را به سراغ تحصيل شرايط اجابت دعا مى فرستد كه نخستين آنها توبه از گناه و پاكسازى درون و برون از آلودگى به معاصى است. از سوى سوم: «دعا» انسان را به تلاش، جهت بر طرف ساختن موانع استجابت وامى دارد كه ساده ترين آنها پاك و حلال بودن مأكول و ملبوس و پرهيز از اموال حرام و سعى و كوشش براى اداى حقوق ديگران و ترك گناهانى همچون غيبت و تهمت و شراب و قطع رحم است كه از موانع مهم اجابت دعا شمرده شده است. [40]

ورای این مسائل، تأثیر دعا و نيايش، در رفع اضطراب هاى درونى، شكفتگى و انبساط باطنى، ايجاد روح تحرك و جنبش، بالا بردن سطح احساس عاطفى و مبارزه با فساد و زوال اجتماعى غیر قابل انکار است[41] از جمله يكى از عوامل تأثير دعا، دعا براى ديگران است، لذا روح اجتماعى، جانشين انحصارطلبي هاى فردى می گردد؛ و به خاطر توجه به يك مبدأ بى پايان، احساس بيهودگى و پوچى از انسان دور می شود و براى زندگى، هدفى بزرگ مى يابد.[42]

بر اثر دعا نه تنها تلاش ها و كوشش ها به خاموشى نمى گرايد، بلكه دعا اميدوارى، تحرك، آگاهى و جنبش مى بخشد؛ و به انسان براى استفاده از نيروهاى ذخيره اش آمادگى مى دهد و ميزان استقامت شخص را در برابر مشكلات بالا مى برد و او را به جبران خطاها و اشتباه هاى پيشين دعوت مى كند.[43]

در نتیجه، نقش «عمل» در تأثير «دعا» روشن مى گردد. مجموع شرايط فوق روشنگر اين واقعيت است كه دعا نه تنها جانشين اسباب طبيعى و وسايل عادى نيل به هدف نمی شود، بلكه براى اجابت آن بايد در برنامه هاى زندگى دعاكننده، دگرگونى كلى به عمل آيد و روحيات شخص، نوسازى شود.[44]

عالي ترين مراحل توحيد در دعاي عرفه

دعاى بلند و پر محتواى «عرفه» حاوى يك دوره كامل معارف و عقايد، مخصوصاً درس توحيد و يكتاپرستى است؛ توحيدى كه در اين دعا موج مى زند در دعاهاى ديگر يافت نمى شود.[45]

به عنوان نمونه در دعای عرفه معرفت رب اینگونه بیان شده است: «سُبحانَکَ لا اِلهَ الّا اَنت...فَسُبحانَکَ سُبحانَکَ مِن مُبدِیٍ وَ مُعیدٍ...فَسُبحانَهُ سُبحانَه...؛ منزهی تو و خدایی جز تو نیست...منزهی تو از اینکه آغاز و پایانی داشته باشی... منزه است منزه...».[46]

مفهوم سُبحانَ، تنزيه و پاك شمردن خداوند از هر چيزى است كه عيب و نقص باشد، تنزيهى مناسب مقام با عظمت پروردگار، در هر صورت واژۀ سبُحانَ، تنزيه الهى را با مؤكدترين وجه بيان مى دارد.[47]

سخن آخر:(احياي دعاي عرفه از برکات انقلاب اسلامي است)

پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، توجه مردم به مسائل دينى بسيار زياد، و مسائل مذهبى در گوشه و كنار مطرح شد.[48]  يکي از سنت هايي که به برکت نظام جمهوري اسلامي ايران احياء شد، قرائت دعاي عرفه بود که به صورت گسترده و دسته جمعي در سراسر کشور خوانده مي شود. اميد است خداوند به برکت اين دعا و خود شهيدان اين روز مانند مسلم ابن عقيل و هاني، عنايتش را متوجه حال ما کند و همه براي مشکلات داخلي و خارجي جهان اسلام دعا کنيم و توفيق خالصانه و بيشتر خدمت را از خداوند بخواهيم.[49]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منابع:

1.كليات مفاتيح نوين

2. پيدايش مذاهب

3. اخلاق اسلامى در نهج البلاغه

4. پيام امام امير المومنين عليه السلام

5. بیانات معظم له

 

 


[1] كليات مفاتيح نوين ؛ ص61.

[2] پيدايش مذاهب ؛ ص103.

[3] كليات مفاتيح نوين ؛ ص62.

[4] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص521.

[5] كليات مفاتيح نوين ؛ ص62.

[6] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه ؛ مسجد اعظم قم؛ 12/7/1393.

[7] كليات مفاتيح نوين ؛ ص17.

[8] مشكات هدايت ؛ ص111.

[9] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص520.

[10] همان ؛ ج 3 ؛ ص263.

[11] همان ؛ ج 8 ؛ ص463.

[12] كليات مفاتيح نوين ؛ ص17.

[13] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 8 ؛ ص464.

[14] همان.

[15] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص342.

[16] كليات مفاتيح نوين ؛ ص17.

[17] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 8  ؛ ص464.

[18] همان.

[19] كليات مفاتيح نوين ؛ ص857.

[20] گفتار معصومين(ع) ؛ ج 2 ؛ ص102.

[21] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص332.

[22] همان.

[23] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص333

[24] همان.

[25] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص152.

[26] كليات مفاتيح نوين ؛ ص878.

[27] همان؛ص879.

[28] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص152.

[29] سوره فاطر؛ آيه 15.

[30] گفتار معصومين(ع) ؛ ج 1 ؛ ص25.

[31] پيام قرآن ؛ ج 3 ؛ ص101.

[32] كليات مفاتيح نوين ؛ ص878.

[33] تفسير نمونه ؛ ج 20 ؛ ص336.

[34] بحارالانوار؛ ج 92 ؛ ص 456، ج 59 ؛ ص 99، ج66 ؛ ص 292 ، ج2 ؛ ص 32.

[35] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص328.

[36] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص310.

[37] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 2 ؛ ص369.

[38] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص476.

[39] كليات مفاتيح نوين ؛ ص861.

[40] ر.ک: پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 3 ؛ ص264.

[41] پيدايش مذاهب ؛ ص107.

[42] همان ؛ ص106.

[43] همان؛ص107.

[44] همان ؛ ص100.

[45] والاترين بندگان ؛ ص232.

[46] كليات مفاتيح نوين ؛ ص873.

[47] تفسير نمونه ؛ ج 18 ؛ ص376.

[48] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص533.

[49] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 26/8/1392.

captcha