واکاوی مفهوم حقیقی «عید» در اسلام از منظر معظم له

واکاوی مفهوم حقیقی «عید» در اسلام از منظر معظم له


عید در لغت/ تحقق مفهوم عید در سایۀ اطاعت از اوامر الهی/ عید ؛ جشن بازگشت به فطرت پاک انسانی/ هر روزى که گناه نکنى ، آن روز عید توست/ عید حقیقی؛ در گرو ترک معصیت و جلب رضایت حضرت حجت (عج)‌

حقيقت اين است كه همه مردم جهان براى خود روزهاى شادى خاصى دارند كه آن را عيد مى نامند. اين روزها يا مانند عيد نوروز است كه تحول جالبى در جهان طبيعت رخ مى دهد؛ گياهان مى خندند، درختان شكوفه مى كنند و حيات و زندگى در طبيعت تجديد مى شود. يا اين كه در آن روز، فتح  مهمى  در تاريخ  مردم  يك  منطقه واقع شده و يا تحول اجتماعى و علمى صورت گرفته كه ياد و خاطره آن را زنده مى دارند و عيد مى شمرند.[1]

در اسلام نیز اعیادی هم چون عيد فطر ؛ عید قربان و عید غدیر وجود دارد که  روزهاى مقدّسى است و همگان در آن روز ها شادند[2] ميلادهاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام نيز هركدام عيد محسوب مى شود .[3]

در این میان مفهوم مذهبی «عید» از جمله مفاهیمی است  که به علل مختلفى دستخوش تحريف معنوى شده است، و مفهوم خود را به كلّى از دست داده، و يا در نقطه مقابل مفهوم اصلى قرار گرفته است، البتّه نقش مطالعات محدود، و همچنين گرايشهاى خاصّ ضدّ مذهبى را در اين گونه تحريفات نبايد از نظر دور داشت.[4]

البته ارائۀ تفسيرهاى خود ساخته، را نمی توان معلول  كم اطّلاعى و دورى از متون مسائل مذهبى  دانست؛اگر چه اين دورى و بيگانگى، واقعيّتى غير قابل انكار است؛ بلكه هدف، دگرگون ساختن و واژگون نشان دادن اين تعليمات، براى درهم كوبيدن موانعى است كه گاهى از اين ناحيه ممكن است بر سر راه منافع تحریف کنندگان آشكار گردد.[5]

لذا شایسته است براى روشن شدن مفهوم  واقعى  «عید» موارد استعمال و همچنين تفسيرهايى را كه در لغت و منابع مذهبى براى اين كلمه رسيده، به طور دقيق مورد بررسى  قرار گیرد تا از این رهگذر مفهوم حقیقی عید برای افکار عمومی در جامعه تبیین شود.[6]

عید در لغت

«عيد» در لغت از مادّه  «عود» به معناى بازگشت است، و لذا به روزهايى كه مشكلاتى از قوم و جمعيتى بر طرف مى شود و بازگشت به پيروزى ها و راحتى هاى نخستين مى كند، «عيد» گفته مى شود.[7]

تحقق مفهوم عید در سایۀ اطاعت از اوامر الهی

گفتنی است از انجا که خداوند در برابر اطاعت  و انجام كار نيك بندگانش ، به وسيله پاداش  نيك از اعمال آنان تشكر مى كند.[8] لذا   در اسلام، اعياد به دنبال اطاعت از اوامر مهم الهى قرار دارد.[9] لذا در اعياد اسلامى به مناسبت اين كه در پرتو اطاعت خداوند،  فرائض الهی از سوی بندگان انجام می شود  لذا به آن «عيد» گفته شده است.[10]

به عنوان نمونه در عيد فطر، ملت مسلمان بعد از يك ماه روزه داشتن به فرمان خدا و عبادات  روزانه و شبانه و بر شيطان پيروز شدن، اين پيروزى را جشن مى گيرند؛ جشن اطاعت فرمان حق.[11]

هم چنین در عيد قربان كه دومين عيد اسلامى است بعد از انجام فريضه حج توسط زوار خانه خدا و به پايان رساندن قسمت عمده اين فريضه، حاجيانى كه در مِنا هستند عيد مى گيرند و ساير مسلمانان نيز با آن ها هم صدا مى شوند و آن را روز عيد اعلام مى كنند كه آن هم عيد اطاعت است.[12]از این رو ، روز عيد و خوشحالى و سرور است. زيرا علاوه بر اين كه بنده اى مخلص با اطاعت اوامر الهی[13]  از آزمونى دشوار، سربلند بيرون آمد و بندگى خويش را در پيشگاه خداى بزرگ ثابت كرد، گروه عظيمى از بندگان مخلص خدا به او تأسّى جسته، به زيارت خانه خدا مى شتابند و مراسم منا و از جمله، قربانى را انجام مى دهند.[14]

از این رو می توان دریافت عيد زمانی محقق می شود که مسلمانان در راستای اطاعت از اوامر الهی حرکت کنند و  شادى نیز از آن كسانى است كه طاعاتشان مقبول درگاه حق شده است.[15]

بديهى است براى يك فرد با ايمان همه اطاعتها بايد به اطاعت  پروردگار منتهى شود، و هر گونه رهبرى بايد از ذات پاك او سر چشمه گيرد، و طبق فرمان او باشد، زيرا حاكم و مالك تكوينى جهان هستى  اوست، و هر گونه حاكميت و مالكيت بايد به فرمان او باشد.[16] راه  اطاعت  فرمان پروردگار، نیز  از مسیر پرهيز و دورى از گناه و  خويشتن دارى و فداكارى و ايستادگى در برابر هوس هاى سركش امکان پذیر است.[17]

با این تفاسیر می توان دریافت  جشن و شادمانى در عید باید بر مبنای اطاعت از خداوند و حرکت به سوی قادر متعال باشد لذا عید حقيقی، جشن پيروزى بر هواى نفس، و جشن اطاعت  فرمان خداست. بنابراين  عيد تنها مربوط به  كسانى است كه در انجام فرايض بزرگ الهى پيروز می شوند.[18]

عید ؛ جشن بازگشت به فطرت پاک انسانی

عيد روز بيدارى و آگاهى انسانها، روز بازگشت  به  فطرت  نخستين، و روز توجه به خدا و يوم الحساب است [19]لذا در فرهنگ اسلامی به مناسبت اين كه در پرتو اطاعت و بندگی خداوند  صفا و پاكى فطرى نخستين به روح و جان باز مى گردد، و آلودگى ها كه بر خلاف فطرت است، از ميان مى رود، «عيد» گفته شده است.[20]

لذا می بینیم در  روز نزول «مائده»[21]،[22] که روز بازگشت به پيروزى، پاكى و ايمان به خدا بوده است حضرت مسيح عليه السلام آن را «عيد» ناميده است.[23]

و یا اگر در روايتى  از حضرت على (علیه السلام) مى خوانيم :«و كل يوم لا يعصى اللَّه فيه فهو يوم عيد؛ هر روز كه در آن معصيت خدا نشود روز عيد است»[24] نيز اشاره به همين موضوع است، زيرا روز ترك گناه روز پيروزى و پاكى و بازگشت به فطرت نخستين است.[25]

البته براى بازگشت  به  فطرت  صاف و زلال خدايى، بايد به مجاهدت و تهذيب نفس، تزكيه، مبارزه با هواى نفس، و پاكسازى پرداخت و اين مهم بايد در دنيا انجام گردد.[26]

گفتنی است بازگشت  اشاره لطيفى به اين معنا است كه پايه و اساس در فطرت  انسان، توحيد و خداپرستى است، و گناه و شرک  امر عارضى است كه وقتى از آن قطع اميد مى كند خواه ناخواه به سوى ايمان و توحيد بازمى گردد.[27]،[28]

لذا انسانى كه طالب بازگشت  به  فطرت  پاك و زلال اوّليّه خويش است، بايد جسم و جانش را از رذائل اخلاقى، و امورى كه مزاحم سعادت اوست، پاكسازى كند. قطرات باران هنگامى كه از آسمان مى بارد، صاف و زلال و شفّاف است، و هيچ ناخالصى ندارد. زيرا آب مقطّر است و لذا حتّى املاحى در آن نديده نمى شود. امّا زمانى كه با هواى آلوده نزديك زمين آميخته مى شود، و سپس بر زمين مى نشيند، و بر روى زمين آلوده جريان پيدا مى كند، كم كم آلوده مى شود و هر چه بيشتر به پيش مى رود، و با آلودگيهاى سطح زمين تماس بيشترى پيدا مى كند، آلودگى اش بيشتر مى شود، تا آنجا كه تبديل به سيلاب مملوّ از زباله مى گردد.[29]

بنابراین اگر مى خواهيم سالم زندگى كنيد و پاك بمانيم، بايد در راه رسيدن به اين مطلوب مهم تلاش و كوشش كنيم. در تمام ایام سال به ویژه در عید  نوروز، آنچه اسباب تحريك ديوخفته نفس امّاره مى شود را باید از سر راه برداشت. نباید در مجالس آلوده به گناه، شرکت کرد ؛ مگر ممكن است انسانى كه لباس سفيدى پوشيده داخل اطاقى پر از دود شود و لحظاتى در آن بماند و بدون كمترين آلودگى خارج گردد؟[30]

بنابراين بايد مواظب دوستان، محيط اطراف، محلّ تحصيل و كار، وسايل ارتباط جمعى، مجالس و محافلى كه در آن شركت می کنیم بود، تا پاك بمانيم.[31]

هر روزى که گناه نکنى ، آن روز عید توست

بدیهی است گناه  پیامدهای مخربی برروح انسان خواهد گذارد؛  زیرا هر گناه به اندازه خودش در قلب و جان آدمى اثر مى گذارد. اگر گناه جز تيرگى قلب ضررى نداشت همين كافى بود كه انسان از گناه دست بردارد. هم چنین عواقب گناه در زندگى نیز غیر قابل انکار است؛ زیرا انسان مَدَنىُ الطّبع است و اعتماد متقابل مهم ترين سرمايه چنين زندگى هايى است. حال آنکه گناه ، اعتماد اجتماعی  را از بين مى برد به گونه اى كه انسان ها به يكديگر اعتماد نمى كنند و هر كسى مواقب است كه ديگرى سر او كلاه نگذارد. ازاين رو با ارتكاب گناه، رفته رفته زندگى اجتماعى به زندگى انفرادى مبدّل مى شود و روح تعاون و همكارى از بين مى رود.[32]

از سوی دیگر نباید از  آثار  اخروى گناه غفلت کرد؛به ویژه آنکه باید  باور كنيم كه گناه نابود نمى شود و همراه انسان است، و حتّى در عوالم بعدى قدم به قدم و سايه به سايه همراه اوست.[33]

از سوی دیگر  ترك  گناه  و معصيت زمينه ساز توفيق و [34]از جمله عوامل مؤثر در حضور قلب و خشوع و صفا و نورانيت عبادت است ،[35]لذا در قران کریم می خوانیم:« و من يتق الله يجعل له مخرجا؛[36]و هر كس از خدا بپرهيزد و ترك  گناه  كند خداوند براى او راه نجاتى قرار مى دهد» و مشكلات زندگى او را حل مى كند».

ترك  گناه  سبب فزونى روزى و بهبودى زندگى مى شود، لذا حضرت على (علیه السلام) در روایتی فرمود:« اكثر الاستغفار تجلب الرزق؛ زياد استغفار كن تا روزى را به سوى خود جلب كنى»[37]،[38]

اینگونه است که امام علی عليه السلام  در يكى از اعياد فرمود:«امروز تنها براى كسانى روز عيد است كه روزه آن ها مقبول درگاه پروردگار و عبادت هاى شبانه آنان مورد پذيرش او قرار گرفته است و (بنابراين) هر روزى كه در آن عصيان خداوند نشود آن روز، عيد است».،[39]

شبیه این مضمون از سوی يكى از علماى اهل سنت   نقل شده مبنی بر اینکه:  مردى در يكى از روزهاى عيد خدمت على عليه السلام رسيد. مشاهده كرد آن حضرت نان خشكى مى خورد عرض كرد: اى اميرمؤمنان! روز عيد، شما نان خشك و خشن مى خوريد؟امام عليه السلام فرمود: «اليَومَ عِيدُ مَن قُبِل صَومُه و شُكِرَ سَعيُه و غُفِر ذَنبُه ثم قال: اليَومَ لَنا عِيدٌ و كُلُّ يومٍ لا نَعصِى اللَّهَ تَعالى فيهِ فَهُوَ عِيدٌ؛ امروز عيد است براى كسانى كه روزه آن ها قبول شده و به سعى آن ها پاداش داده شده و گناهانشان بخشوده شده است».سپس فرمود: «امروز براى ما عيد است و هر روزى كه در آن معصيت خداوند را نكنيم آن روز هم براى ما عيد است».[40]،[41]

بی شک وفتی  ترک گناه براى بقاء ايمان و دورى از عذاب صورت می گیرد با عيد الهى توأم می شود.[42]لذا  جشن و شادمانى و تحقق کامل مفهوم  عيد متعلق به كسانى است كه موفق به ترک گناه و معصیت شوند ولى براى روسياهانى كه نتوانند درطول  ایام سال از جمله اعیاد، از گناه و معصیت خودداری کنند آن  روز برای آنها روز عزا و شرمسارى است.[43]

بر اساس اين منطق هر روزى كه انسان در آن گناه نكند و از صبحگاهان تا آخر شب از معصيت پروردگار بپرهيزد آن روز، روز عيد او محسوب مى شود و به اين بيان، ما مى توانيم تمام ايام سال را ايام عيد خود قرار دهيم.[44]

سخن آخر:(عید حقیقی؛ در گرو ترک معصیت و  جلب رضایت حضرت حجت (عج) )

در خاتمه باید گفت عيد نوروز يك عيد طبيعى در جهان آفرينش است؛ فصل زمستان پايان مى گيرد، بهار همراه با حيات طبيعت به فرمان خدا شروع مى شود، شكوفه ها و برگها و گلها بر شاخسار درختان آشكار مى گردد و نشاط و جنبش و حركت در تمام عالم حيات آغاز مى شود، همگام و همراه شدن با اين پديده عالمِ آفرينش، همگامى با سنّت هاى الهى است.[45]

 البته عید نوروزعید عرفی است و البته ما می توانیم به گونه ای رفتار کنیم که عیدی داشته باشیم که مورد خشنودی امام عصر(عج) باشد و همچنین می توانیم به گونه ای رفتار کنیم که این عید مورد خشم و غضب امام عصر باشد.[46]

در این میان، مسابقه در اسراف، چشم و هم چشمی ها و تجمل گرایی را زیان آور و بر خلاف دستورات دین مبین اسلام است آلودگی به انواع گناهان به نام عید از دیگر مسائلی است که باید مراقب آن بود، عیدی که می تواند عامل نشاط شود را نباید با برخی مسائل تبدیل به صورتی نامناسب کرد.[47]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir


[1] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص432.

[2] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص501.

[3] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص433.

[4] پيدايش مذاهب ؛ ص59.

[5] همان ؛ ص131.

[6] همان.

[7] لغات در تفسير نمونه ؛ ص391.

[8] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص142.

[9] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص432.

[10] لغات در تفسير نمونه ؛ ص391.

[11] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 15، ص 433.

[12] همان.

[13] اطاعت حضرت ابراهيم عليه السلام از فرمان حق مبنی بر  ذبح اسماعيل(علیه السلام) ، اگر چه ندايى رسيد كه اى ابراهيم از عهده اين آزمون الهى برآمدى! دست نگهدار كه فرمانبردارى خويش را به درستى اثبات كرده اى.( كليات مفاتيح نوين ؛ ص885).

[14] كليات مفاتيح نوين ؛ ص885.

[15] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص433.

[16] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص414.

[17] يكصد و پنجاه درس زندگى (فارسى) ؛ ص52.

[18] همان ؛ ص92.

[19] تفسير نمونه ؛ ج 22 ؛ ص223.

[20] لغات در تفسير نمونه ؛ ص391.

[21] مائده در اصل به طبقى گويند كه در آن غذا باشد،( تفسير نمونه ؛ ج 4 ؛ ص241).

[22] در قرآن مجيد ،به يكى از اعياد مسيحيان اشاره شده است و آن روزى است كه براى حواريين مائده آسمانى فرارسيد. آن ها قبلًا به حضرت مسيح عليه السلام چنين گفته بودند كه آيا پروردگار تو مى تواند مائده اى از آسمان براى ما فرو فرستد كه از آن بخوريم و اطمينان كامل به نبوت تو پيدا كنيم؟در اين جا حضرت مسيح عليه السلام به پيشگاه خداوند چنين عرضه داشت:خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائده اى بر ما بفرست تا براى اول و آخر ما، عيدى باشد و نشانه اى از تو؛ و به ما روزى ده! تو بهترين روزى دهندگانى؛ «اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيداً لِاوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيرُ الرَّازِقِينَ»،(سورۀ  مائده، آيه 114)،( پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص434).

[23] سورۀ مائده؛ آيه 114؛( تفسیر نمونه؛ج 5؛ ص 166).

[24]  نهج البلاغه؛ كلمات قصار 428.

[25] تفسير نمونه ؛ ج 5 ؛ ص131.

[26] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص90.

[27] سورۀ روم؛آيه 33( تفسیر نمونه؛ج 16؛ ص 457).

[28] لغات در تفسير نمونه ؛ ص74.

[29] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص87.

[30] همان ؛ ص90.

[31] همان.

[32] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص 59.

[33] همان.

[34] قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم (علیه السلام) ؛ ص77.

[35] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 2 ؛ ص180.

[36] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 5 ؛ ص213.

[37]  تفسير«نور الثقلين»؛ ج 5؛ ص 424.

[38] تفسير نمونه ؛ ج 25 ؛ ص73.

[39] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص431.

[40] شرح احقاق الحق؛ ج 17؛ ص 594.

[41] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص434.

[42] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج 2، ص 511.

[43] يكصد و پنجاه درس زندگى (فارسى) ؛ ص92.

[44] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص433.

[45] كليات مفاتيح نوين ؛ ص907.

[46] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛25/12/1389.

[47]  بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛24/12/1390.

captcha