من در دادگاه دست روی قرآن گذاشتم که نامه پزشکی قانونی در مورد جراحتی که شوهرم برمن وارد کرده راست است ولی زمانی که قاضی گفت شوهرت تو را زده گفتم بله، درحالیکه من را آن روز نزده بود و فقط در درگیری که بین من و او ایجاد شد جراحت برمن وارد شد ولی بارها من را کتک زده حال با خودم میگویم قسم دروغ نگفتم الآن عذاب وجدان دارم چکارکنم؟
بنده کارآموز قضایی هستم سؤالی پیشآمده در قانون ذکر نشده خواهشمندم در صورت صلاحدید جواب بدید: اگر بر اساس قسامه حکم قصاص صادر شود بعداً تعدادی از سوگند خورندگان اعلام نمایند که قسم دروغ یاد نمودهایم بعداً موجب اعاده دادرسی شود، آیا باید به تعداد کسانی که عدول کردهاند قسم اخذ شود یا به تعداد ۵۰ قسم مجدد انجام شود؟ (مراسم اجرای قسامه مجدداً انجام شود یا نه به تعداد عدول کنندگان قسم یاد شود)
میدانیم که اگر انسان برای حفظ جان یا آبروی خود یا مسلمانی و همچنین مالی که نگهداریاش واجب است متوقف بر قسم خوردن دروغ باشد اینجا سوگند واجب است و در سوگند در بیزاری و برائت کردن از خداوند و دین اسلام درهرصورت حرام است، حال اگر انسان برای حفظ جان و آبروی خود یا مؤمنی مجبور به خوردن قسم در بیزاری و برائت از خدا و دین او باشد تکلیف چیست؟ آیا قسم خوردن دروغ برای حفظ آبرو و جان فقط مؤمن موردی ندارد یا برای همه انسانها؟
اگر مالی را از کسی دزدیده باشند و به دروغ گفته باشند نداریم معادلش را جبران کنیم و با مقدار کمتری طرف را راضی کرده باشند و رضایت گرفته باشند، آیا رضایت درست است و از دوش فرد برداشته شده است؟
بنده بیست سال پیش یک شهادت دروغ داده و قاتلی که خانواده مقتول خواستار اعدام او بودند را از اعدام تبرئه کردم البته او در حکم مفسد فی الارض نبود و در دعوا طرف کشته شده بود و خود قاتل دیه مقتول را هم پرداخت کرد، امروز میخواهم توبه کنم، آیا لازم است بروم و واقعیت را بگویم و حلالیت بطلبم؟ از طرفی ممکن است با گفتن واقعیت مفسده ای درست شود و از طرفی حق قصاص از آنها سلب شده، برای توبه باید چه کنم؟
با یه نفرکه شریک دوست من است، تلفنی در مورد چیزی که می فروشد به صورت صوری نه واقعی بدون دروغ برای خرید صحبت میکنم جهت معلوم شدن این که کلک زن هست به شریکش یانه، آیا این کار گناهی دارد؟ حق الناس است؟
این جانب مدّتى است که در یکى از باجه هاى مخابرات مشغول به کار هستم. کارفرمایم معتقد است که باید از ارباب رجوع بیشتر از نرخ هاى مخابرات گرفت. ضمنا کار دیگرى که انجام مى دهیم، خدمات فورى است؛ مثلا کارهایى از قبیل خلافى ماشین ها باید زود گرفته شود، ولى به دلایلى زود انجام نمى شود. وى مى گوید: «ارباب رجوع را با دروغ بفرست تا بروند» حال اگر من دروغ بگویم، گناه کرده، و به خلق خدا نیز ظلم نموده ام، و اگر راستش را بگویم، ارباب رجوع با من درگیر شده، کارم را هم از دست مى دهم؛ با توجه به این مطلب، تکلیف چیست؟
دشمنان ما در عرصه بینالمللی بهصورت دائم از طریق خبر، گزارش و تحلیل دروغ علیه ما تبلیغ میکنند، اگر ما هم مثل آنان عمل کنیم، چه تفاوتى با آنان داریم؟ با توجه به این مطلب، تکلیف ما چیست؟
امام راحل (قدس سره) میفرمودند: «گاه میتوان براى حفظ نظام، برخى از واجبات را نیز ترک کرد.» آیا این موضوع در خبر هم صادق است؟ آیا خبرنگار نیز میتواند براى حفظ نظام بهدروغ متوسّل شود؟
آیا به کار بردن عبارتهای مبالغهآمیز تبلیغاتى که مصداق دروغ نیست، امّا از حالت اطّلاع رسانى پا را فراتر گذارده و بهقصد تشویق مردم به مصرف بیان میشود، جایز است؟
دروغ گفتن در موارد ذیل چه حکمی دارد؟
الف) براى حفظ جان مسلمان؟
ب) برای حفظ جان کافر ذمّی؟
ج) درجایی که انسان میتواند با دروغ گفتن و به خطر انداختن جان خود و یا شخص دیگر، موجب نجات جان چند مسلمان بشود؟ ضمناً در این صورت با به خطر افتادن جان شخص دیگر و تلف شدن او، دیه به عهده کیست؟
امام راحل (قدس سره) میفرمودند: «گاه میتوان براى حفظ نظام، برخى از واجبات را نیز ترک کرد.» آیا این موضوع در خبر هم صادق است؟ آیا خبرنگار نیز میتواند براى حفظ نظام بهدروغ متوسّل شود؟
اینجانب مدّتى است که دریکی از باجههای مخابرات مشغول به کار هستم. کارفرمایم معتقد است که از نرخهای مخابرات بیشتر باید گرفت. ضمناً کار دیگرى که انجام میدهیم، خدمات فورى است؛ مثلاً کارهایى از قبیل خلافى ماشینها باید زود گرفته شود، ولى به دلایلى زود انجام نمیشود. وى میگوید: «اربابرجوع را با دروغ بفرست تا بروند» حال اگر من دروغ بگویم، گناه کرده و به خلق خدا نیز ظلم نمودهام و اگر راستش را بگویم، اربابرجوع با من درگیر شده، کارم را هم از دست میدهم؛ و مشکل دیگر این است که اگر کسى تلفن بزند و مبلغ آن 27 تومان شود، به خاطر نبودن پول خُرد، مجبور هستم 30 تومان بگیرم؛ با توجه به این مطلب وظیفه کارگر چیست؟
در تعارفات روزمره گاهی انسان در جواب احوالپرسیها خلاف واقع را بیان میکند مثلاً زمانی که گفته میشود حالت چطور است، حتّی اگر حالش هم بد باشد میگوید خوبم! آیا این کار جایز است؟
هرگاه شخصى بدهى خود را پرداخته یا طلبکار آن را بخشیده باشد، ولى پس از مدّتى طلبکار شکایت کند؛ آیا مدیون میتواند براى رهایى از چنین ادّعاى قسم بخورد که اصلاً از او قرض نگرفته است؟
هنگامیکه انسان، نسبت به درست بودن مطلبى احتمال زیاد میدهد یا احتمال بیش از 50 درصد میدهد میتواند آن را بیان کند (بهخصوص در مواردى که از سوى شنونده، احتمال خطاى گوینده در نظر گرفتهشده است؛ بهطور مثال هنگامیکه استاد از شاگرد مطلبى را میپرسد و شاگرد احتمال زیاد یا بیش از 50 درصد بهدرستی جوابش میدهد، آیا میتواند آن را با صراحت بیان کند)؟
امروزه از افراد زیادى دروغ شنیده میشود و در هنگامیکه مورد نهی از منکر قرار میگیرند میگویند: «شوخى کردیم» یا «دروغ مصلحتى است» با توجه به این مطلب، اینگونه گفتار چه حکمی دارد؟
اگر شخصی در دادگاه شهادت دروغ بدهد که فلانی قاتل است و خود ولی دم هم از دروغ بودن شهادت فرد اگاه باشد و طرف را قصاص کنند و بعدا دروغ بودن شهادت شاهد و اگاهی ولی دم برای قاضی محرز شود قاتل در اینجا کیست ولی دم یا شاهدی که دروغ گفته و اگر بخواهند قصاص کنند کدام را قصاص میکنند؟