اگر در مبایعنامه ای فی مابین آقای الف و ب در عوض ثمن معامله 2 فقره چک صادرگردد و طرفین معامله در شرطی توافق کنند درصورتیکه تحت هر شرایط و دلایلی چکهای صادره آقای ب وصول نگردد ملک آقای ج متعلق به آقای الف است و حال چکها وصول نگردیده است اما آقای الف حاضر به پذیرش ملک به دلیل تفاوت قیمتی ثمن معامله نبوده و اصرار بر وصول چکها در عمل دارد: 1- آیا الزامی به پذیرش ملک بوده یا آقای الف حق دارد نسبت به وصول چکها اقدام نماید ؟ 2- اگر در این بین پس از عدم وصول چکها مبلغی جزئی از بابت چکها از طرف آقای ب به آقای الف پرداخت گردد شرط پابرجاست یا با فعل انجام شده شرط به دلیل پرداخت بخشی از وجه چک از بین رفته است؟
میتی را در زمین مشاعی دفن کرده اند که یکی از شرکاء به هیچ وجه راضی نمی شود آیا باید میت را انتقال دهند یا زمین را تقسیم کرده و سهم کسی که قبر در زمین او واقع می شود را بخرند؟
با توجه به اینکه در خرید مسکن اکثر فروشندگان ابتدا وجه ملک خود را دریافت وسپس اقدام به انتقال سند می نمایند وهمچنین اینکه جهت دریافت وام مسکن می بایست سندمذکور در رهن بانکها قرارگیرد در صورتیکه خریدار مبلغ ملک را از ذخیره پس انداز خود برداشت کرده وبه فروشنده پرداخت نماید وپس از دریافت وام مسکن آن را جایگزین وجه پرداختی از پس انداز نماید آیا اشکالی وجود دارد؟
در شهر ما حسینیّه اى ساخته اند که براى بعضى شهروندان نزدیک و براى بعضى دور و باعث مشقّت است، آیا مى توان حسینیّه را به جاى مناسبى منتقل کرد؟ در صورت امکان زمین حسینیّه قدیم و باقى موادّ ساختمانى آن چه حکمى دارد؟
شخصى يك باب مغازه در سال 1360 (ه. ش) به مبلغ معلومى طبق قرارداد منعقده فيما بين مالكين و خريدار به سرقفلى خريده و مبلغ قرارداد آن روز را پرداختنموده است. در پايين قرارداد عبارت ذيل آمده است «مورد معامله سرقفلى و حقّ اولویت و انتقال به ديگرى است ولى بايد در موقع فروش رضايت مالكين اصلى را طبق قانون سرقفلى از سود مورد معامله جلب نمايد و در ضمن اجاره از زمان تحرير لغايت دو سال تمام به مبلغ ماهيانه يكصد تومان منظور و مقرر گرديد» با توجّه به شرايط ذکرشده فوق:
الف) آيا مالكين يا مالك ازنظر شرعى مىتواند بدون رسيدن به توافق با صاحب سرقفلى مبلغ مالالاجاره را هرسال افزايش دهد؟
ب) در صورت افزايش فرق بين سرقفلى و اجاره چه خواهد بود؟
اگر شخصى منزلى را به نام همسرش در محضر اسناد ثبت كند ولى نه صيغه هبه بخواند و نه منزل را تحويل او دهد يعنى منزل را تخليه نكرده است و در اختيار او نگذاشته است بلكه خودش و همسرش و فرزندانشان در آن منزل زندگى مى كنند و صاحب اختيار منزل خود اوست، تا اين كه زن وفات مى كند. آيا اين منزل ملك آن زن محسوب مى شود يا مال شوهر است؟