اگر زنی متاهل به همراه و بارضایت همسرش بخواهد برای زیارت به عتبات برود، ولی پدر زن بخاطر ناامنی در عراق با این سفر دخترش راضی نباشد، آیا زن به همراه همسرش می تواند به این سفر برود و خداوند زیارتش را قبول می کند؟
با توجه به اینکه برخی از تیمهای ورزشی زیر نظر دستگاههای دولتی و با بودجه بیت المال اداره می شوند؛ آیا می شود بعنوان کسی که از بیت المال سهم دارد عدم رضایت خود را از این کار اعلام کرد و بگوییم ما راضی نیستیم که منابع بیت المال را به فلان بازیکن فلان تیم دولتی بدهند؟
آیا در عمل لواط که به زور صورت بگیرد اگر موجب ضرر و جراحت نشود و شخص فاعل توبه کند اما به فردی که به زور بر روی او لواط صورت گرفته در این دنیا حلالیت نطلبد در اون دنیا باید فاعل حلالیت بطلبد ؟حقی بر گردنش دارد؟ یاهیچ میشود؟ و مفعول می تواند از فاعل عمل خسارت بگیرد؟
اگر مالی رو از کسی دزدیده باشند و به دروغ گفته باشند که ندارند معادلش رو جبران کنند و با مقدار کمتری طرف رو راضی کرده باشند و رضایت گرفته باشند آیا رضایت درست است و از دوش فرد برداشته شده؟
ما در روستایی زندگی می کنیم که آب لوله کشی نداریم مجبور هستیم از آب قنات استفاده کنیم برای همه کار لباس شستن وضو حمام و غیره اما بعضی از صاحبان قنات راضی نیستند خودمان هم از آن قنات شریک هستیم حکمش چیست؟
چند درخت که میوه آنها برای امرارمعاش زندگی دارم تعدادی از گوسفندهای همسایه دورخسارت زیادی زده که چندین بارتذکر داده شده وگفته ایم که اگر دوباره بیایند آنها را ذبح وگوشت هایش را هم پس نمی دهیم و صاحب مال هربارگفته بکشیدحلال تان ایاگوشت های آنها حلال می شود؟
کسی لباسی را انداخت بیرون و آن را نمیخواست و به دیگران گفت راضی نیستم کسی آنها را بردارد ایا جایز است به این عنوان که دور انداختن لباس اسراف کاری است و برای این که اسراف نشود آنها را برداشت و بدون اجازه کسی که دور انداخته استفاده کرد؟
این که در مورد روش جبران غیبت می فرمایید به قدری برای اوکار خیر کند تا یقین به رضایت او پیدا کند آیا چنین کاری واجب است؟ آیا به این معنا است که اگر مثلا زنده بود برای او کاری انجام دهد یا مشکلی از او برطرف کند و یا این که مطلق است و شامل هر کار خیر به نیابت از او می شود.
بنده طلبه سال چهارم درس خارج هستم. از اوائل طلبگی زبان انگلیسی می خواندم و الان می توانم با همکاری حوزه، برای تبلیغ بین الملل اقدام کنم و این توانایی را دارم. چون اسلام را سلفی ها و سنی ها ترویج می دهند، با توجه به توانایی که در زبان انگلیسی دارم، احساس ضرورت می کنم که برای تبلیغ خارج از کشور اقدام کنم. اما پدر و مادرم راضی نیستند؟
فردی بقتل میرسد، حین الفوت دارای پدر و دختر صغیر بوده ، پدر او به ولایت قهری دعوی قتل را تعقیب می نماید، پدر نیز به رحمت خداوند واصل می گردد، عموها و عمه های دختر صغیر بعنوان ورثه پدر مقتول دعوی را ادامه می دهند یکی از عموها نیز قیمومیت صغیر را می پذیرد، دختر صغیر به سن رشد رسیده و دادگاه به رشید بودن وی حکم می دهد دختر در مقام تنها وارث قصد سازش و ختم دعوی قتل را دارد آیا عموها و عمه ها نیز در اعلام گذشت مدخلیت دارند یا اعلام گذشت دختر رشید کفایت دارد؟
در صورتی که پزشک بخاطر کمبود وزن بچه شیرخوار به مادر بچه بگوید باید شیرخشک به بچه بدهید ولی پدر بچه مخالفت می کند آیا مادر بچه بدون اجازه شوهر و به صورت مخفیانه می تواند به او شیر خشک دهد ؟آیا رضایت و عدم رضایت شرهر تاثیری دارد.؟
در مواردی که اذن لازم است اعم از اذن شوهر به خروج از منزل یا اذن پدر برای ازدواج دختر یا اذن مالک در تصرف مال و یا اذن مجتهد در آنچه نیاز به اذن مجتهد دارد، آیا یقین به رضایت کفایت می کند یا تصریح صاحب اذن لازم است؟
اگر پدر دختر با ازدواج او با پسری کاملا موافقت کرده باشد وبه پسر جواب قطعی داده باشد که دختر خودرا به ازدواج او درخواهد آورد و ارتباط دختر و پسر خیلی زیاد باشد ولی پدر به بهانه ی اینکه دخترش باید درسش را تمام کند و در صورت عقدکردنش از درس خود عقب می ماند تایکی دو سال آینده عقدآنها را به تاخیر می اندازد در حالی که تمام اقوام و بزرگترها اصرار بر محرم شدن این دو دارند ولی پدر زیربار نمی رود، آیا خود دختر و پسر با اکتفا به اینکه پدر راضی به ازدواج آنهاست می توانند صیغه ی عقد موقت یا دائم را بین خود جاری کنند تا ارتباطشان خالی از گناه باشد؟(دختر وپسر رابطه خیلی نزدیکی دارند و پدر هم با این ارتباط مشکلی ندارد)
آیا زن بدون اجازه شوهر میتواند برای تشییع جنازه پدر یا مادر خود از منزل خارج شود؟ به تعبیری دیگر اساسا میتوان گفت که تشییع جنازه پدر یا مادر به نوعی واجب است و لذا نیاز به اذن و اجازه شوهر ندارد؟
برای پیر مردی میخواستند زن بگیرند؛ زن جوان بوده، پسر را نشان دادند و اسم و رسم پدر را خوانده و ثبت کردند و رضایت زن را گرفتند و زن هم بخیال اینکه همین پسر، شوهر اوست آمده قبول کرده و بدون مدت نامزدی و هیچ رابطه ای به خانه ی بخت آمده و هنگام زفاف پیر مرد وارد خانه شده بعنوان شوهر صبح زن خواسته که برود ولی از ترس اقوام حاضر و راضی به ادامه زندگی با همین پیر مرد شده... آیا این ازدواج درست است؟ و بچه های متولد شده چه حکمی دارند؟ آیا میتوان گفت چون رضایت متاخر حاصل شده؛ اجازه بر عقد را یا بنا بر کاشفیت یا ناقلیت بگذاریم و صحت عقد را بنا بر هر مبنا حساب کنیم؟ آیا در این 2 صورت هم عقد باطل است؟
زن و مردی، دختر را به فرزند خواندگی قبول کرده اند، اکنون سن دختر ده سال است و پدر دختر در دسترس است جهت ایجاد محرمیت با پدر خوانده، قصد دارند بین پدر پدر خوانده و دختر بچه عقد موقت بخوانند، اگر پدر دختر این عقد را اجازه دهد آیا لزومی دارد دختر نیز از این عقد مطلع شود؟
فروشنده به من گفت مشتری های دیگر هم برای تعویض کردن روسری آمده اند ولی من قبول نکردم حالا چون برای شما عوض کردم به مادرم گفت باید گردن بگیری ومن گردن نمیگیرم وبه من گفت حواست باشد با روسری ها نماز نخوانی، حالا باتوجه به این جریان آیا نماز خواندن با این روسری ها اشکال دارد یاخیر؟
من 42 سال سن دارم و 20 سال است ازدواجکرده و با همسر و سه فرزند بهصورت مستقل از پدرم زندگی میکنم: پدرم سرمایهدار و سالم است و متأسفانه انسانی مادیگرا و بیانصاف و لجباز است و همیشه با بداخلاقی با من برخورد میکند اکنونکه متوجه شده که قصد سفر به مشهد برای زیارت امام رضا را دارم به شدّت مخالفت میکند درصورتیکه هیچ اذیت و آزاری متوجه ایشان نخواهد شد: میخواستم حکم شرعی این سفر خود را بدانم؟