روند طولانی رسیدگی به پرونده ها به قدری زیاد است که بعضا مردم از مراجعه به دستگاه قضا به منظور احقاق حقوق شان صرف نظر می کنند و این مساله به هیچ وجه زیبنده نیست
مسأله 1688ـ اگر مالک کسى را وکيل کند که زکات مال او را بدهد چنانچه ظاهر عبارتش اين باشد که به ديگران بدهد، خود وکيل نمى تواند چيزى از آن را بردارد، هرچند مستحق باشد، ولى اگر ظاهر عبارت عام است، خودش نيز مى تواند استفاده کند.
مسأله 1664ـ هرگاه کسى را وکيل کند که زکات مال او را بدهد همين اندازه که مالک نيّت داشته باشد کافى است، خواه وکيل نيّت کند يا نه، ولى اگر مالک نيّت زکات را نکرده بلکه وکالت در همه چيز به او داده بايد وکيل نيّت کند.
مسأله 2028ـ هرگاه زن، کسى را وکيل کند که او را مثلاً براى ده روز يا دو ماه به عقد مردى درآورد و ابتداى آن را معيّن نکند بايد آغاز آن را از روز و ساعتى که عقد مى کند قرار دهد.
مسأله 2027ـ هرگاه زن و مردى به کسى وکالت داده اند صيغه عقد آنها را بخواند تا يقين نکنند که وکيل صيغه را خوانده بر يکديگر حلال نمى شوند، ولى اگر وکيل مورد اعتماد باشد و بگويد خوانده ام کافى است.
مسأله 1927ـ اگر وکيل در نگهدارى اموالى که در اختيار اوست کوتاهى کند، يا غير از آن تصرفى که به او اجازه داده شده تصرّف ديگرى بنمايد و آن مال از بين برود يا ناقص شود، ضامن است، ولى اگر بعد از آن تصرّف، مال باقى باشد و در آن تصرّفاتى را که اجازه داده بکند آن تصرّف صحيح است.
مسأله 1925ـ هرگاه وکيل يا موکّل از دنيا برود يا ديوانه شود وکالت باطل مى شود، هر چند ديوانه بعداً عاقل گردد، ديوانگى موقّت نيز بنابر احتياط باعث باطل شدن وکالت است، ولى بى هوشى موقّت موجب باطل شدن وکالت نيست.
مسأله 1924ـ هرگاه چند نفر را براى انجام کارى وکيل کند و به آنها بگويد هر کدام از شما وکيل من هستيد، در اين صورت هر يک از آنان کار را انجام دهد صحيح است و چنانچه يکى از آنها بميرد، وکالت ديگران باطل نمى شود و اگر بگويد همه باهم وکيل من هستيد هيچ کدام به تنهايى نمى تواند کارى انجام دهد و اگر يکى از آنان بميرد وکالت ديگران هم باطل مى شود.
مسأله 1923ـ هرگاه انسان با اجازه موکّل کسى را از طرف او وکيل نمايد نمى تواند آن وکيل را عزل کند و اگر وکيل اوّل بميرد يا از وکالت کناره گيرى کند وکالت دومى باطل نمى شود، ولى اگر با اجازه موکّل کسى را از طرف خودش (از طرف وکيل) وکيل نمايد هم موکّل مى تواند او را عزل کند و هم وکيل اوّل و اگر وکيل اوّل بميرد يا عزل شود وکالت دومى هم از بين مى رود.
مسأله 1922ـ وکيل نمى تواند براى انجام کارى که به او واگذار شده ديگرى را وکيل کند، مگر اين که موکّل به او اجازه داده باشد که از طرف خودش يا از طرف او وکيل بگيرد، در اين صورت مى تواند هر طور که به او اجازه داده است عمل نمايد.
مسأله 1919ـ وکالت در کارهاى حرام، يا در امورى که وکيل قدرت انجام آن را عقلاً يا شرعاً ندارد باطل است، مثلاً شخصى که در حال احرام است چون نبايد صيغه عقد ازدواج را بخواند نمى تواند براى خواندن صيغه از طرف ديگرى وکيل شود.
مسأله 1918ـ هرگاه انسان کسى را که در شهر ديگر است وکيل نمايد و براى او وکالتنامه بفرستد و او قبول کند، وکالت صحيح است، هرچند وکالتنامه بعد از مدّتى بدست او برسد وکارهاى وکيل بعد ازرسيدن وکالتنامه و قبول آن صحيح خواهد بود.
مسأله 1851ـ انسان مى تواند از طرف ديگرى وکيل شود و مال او را اجاره دهد، همچنين ولى يا قيّم صغير مى تواند مال او را اجاره دهد به شرط اين که مصلحت او رعايت شود و احتياط اين است که زمان بعد از بلوغ او را در اجاره داخل نکند مگر اين که بدون آن، مصلحت صغير حاصل نشود و در صورتى که ولى و قيّم ندارد بايد از حاکم شرع اجازه گرفت و هرگاه دسترسى به مجتهد عادل و نماينده او نباشد از يک نفر مومن عادل که مصلحت صغير را مراعات کند مى توان اجازه گرفت.
چند سال قبل از کسی پولی گرفتم که در سپرده بلند مدت برایش حساب باز کنم اما به خاطر بدهی مجبور به خرج آن شدم حالا او پول و سودش را می خواهد می دانم خیانت کردم . اما دادن سود پول نزول محسوب نمی شود؟