لطفاً به سؤالات زير پاسخ دهيد :
الف) چنانچه مالكى، زمينى را كه به بيع قطعى و شرعى خريدارى نموده و داراى سند مالكيّت رسمى مىباشد، جهت انجام مراسم مذهبى و مانند آن، در اختيار هيأت مذهبى براى استفاده در مواعد معيّنى قرار داده باشد، و اكنون از اذن خود رجوع نموده و درخواست رفع تصرّف آن هيأت را نمايد، آيا با توجّه به عدم رضايت مالك زمين، ادامه تصرّفات شرعاً جايز است؟
ب) چنانچه توافق شده باشد كه با مساعدت و همكارى بلاعوض هيأت مذكور، ساختمان آن از محلّ هدايا و نذورات و كمكهاى مردمى براى انجام امور مذهبى تكميل گردد، آيا ادّعاى مالكيّت ساختمان از سوى متصرّف شرعاً جايز است؟
ج) آيا صرف اجازه براى استفاده معيّن و مشخّص مذهبى از محل فوق، به منزله وقف تلقّى مىشود؟ آيا اعلام وقف مالى كه صاحب مشخّص دارد و چنين نيّتى نداشته، وجهه شرعى دارد؟
من يك فرهنگي هستم كه مي خواهم از تسهيلات مسكن مهر استفاده كنم اما بابام حدود يك سال است كه زميني درروستا برام جداكرده وبراش وام كرفته و دو سوم ان را كار كرده ولي هنوز زمين را به نامم نكرده و وام هم به نام خودش است ولي اقساطش را من مي بردازم اما داره براي من ميسازه والان هم درخانه ي بابام زندكي مي كنم و بايد اقرار نامه مبني براينكه خانه ندارم واز تسهيلات وام مسكن استفاده نكرده ام، بااين وضعيت مي توانم سوكند بخورم؟
شخصى گوشه اى از ملك خود را براى عبادت برگزيده است به تدريج همسايگان او نيز در حال حياتش در آن محل نماز مى خوانند و بعد از وفات شخص مذكور، آن مکان را به صورت مسجد در مى آورند ولى ورثه راضى به این کار نیستند، بلكه آن زمين را غصبى اعلان كرده اند حكم این مسجد و نمازهايى كه در ظرف بيست سال در آن خوانده شده چيست؟
شرکتی با سرمایه 250 نفر از کارکنان تشکیلشده است این شرکت با اجاره 150 هکتار زمین مزروعى به کاشت گندم و چغندرقند مبادرت نموده که پس از کسر هزینهها سود مناسبى نیز بهدستآمده است. با توجّه به تعاونى بودن شرکت و جمعآوری سرمایههای اندک و عدم تعیین محور کسب درآمد توسّط سهامداران آیا هیئتمدیره شرکت میتواند بدون اخذ اجازه از سهامداران، نسبت به کسر زکات شرعى محصولات کشاورزى اقدام نماید؟
کشاورزى هستم که حدود چهل سال است بهصورت ارباب و رعیتی روى زمین مالک، کشاورزى نمودهام; اکنون مالک قصد گرفتن زمین را از اینجانب دارد. آیا حقیر بهعنوان زارعى که حدود چهل سال روى زمین او کارکرده و زمین او را حفظ کرده و هرسال مبلغى را بهعنوان حقّ ارباب به او پرداختنمودهام، حقّى دارم؟
اگر مالک و شخصی که مال را گرفته است، اختلاف نمایند که مال بهعنوان اجاره بوده یا عاریه، حق با چه کسی است؟ یا اگر مالک بگوید مال را بهعنوان اجاره یا امانتداده است اما گیرندهی مال بگوید بهعنوان عاریه گرفته است، حق با کدامیک آنها است؟
اگر موجر با مستأجر شرط کرده باشد که نمیتواند عین مستاجره را اجاره دهد و با توجه به اینکه مستأجر مالک منافع شده آیا این شرط لطمه به مالکیت خصوصی نمیزند؟
سالها قبل، اشخاصى سرقفلى مغازههایى را با رؤیت تمام خصوصیّات موجود ازجمله وجود بالکن (نیمطبقه) در قسمتى از مغازه، از مالک خریدارى کردهاند و معامله شرعاً و قانوناً محقق شده است. پس از گذشت بیش از بیست سال شهردارى به خاطر وجود بالکن (نیمطبقه) مبلغى مطالبه میکند.
الف) آیا این مبلغ را مستأجرین باید پرداخت کنند یا به عهده مالک است (در توضیح عرض میشود که عندالمعامله اگر بالکن نیمه طبقه نبود مشترى یا خریدارى نمیکرد یا ثمن معامله تفاوت میکرد).
ب) اگر مغازه موقع معامله بالکن نداشته و بعداً مستأجر با اذن مالک بالکن ساخته است در این صورت پرداخت مطالبات شهردارى به عهده کیست (مالک یا مستأجر)؟
سالها قبل، اشخاصى سرقفلى مغازههایى را با رؤیت تمام خصوصیّات موجود ازجمله وجود بالکن (نیمطبقه) در قسمتى از مغازه، از مالک خریدارى کردهاند و معامله شرعاً و قانوناً محقق شده است. پس از گذشت بیش از بیست سال شهردارى به خاطر وجود بالکن (نیمطبقه) مبلغى مطالبه میکند.
الف) آیا این مبلغ را مستأجرین باید پرداخت کنند یا به عهده مالک است (در توضیح عرض میشود که عندالمعامله اگر بالکن نیمه طبقه نبود مشترى یا خریدارى نمیکرد یا ثمن معامله تفاوت میکرد).
ب) اگر مغازه موقع معامله بالکن نداشته و بعداً مستأجر با اذن مالک بالکن ساخته است در این صورت پرداخت مطالبات شهردارى به عهده کیست (مالک یا مستأجر)؟