در شهر ما حسینیّه اى ساخته اند که براى بعضى شهروندان نزدیک و براى بعضى دور و باعث مشقّت است، آیا مى توان حسینیّه را به جاى مناسبى منتقل کرد؟ در صورت امکان زمین حسینیّه قدیم و باقى موادّ ساختمانى آن چه حکمى دارد؟
اگر کسى در مورد وقفى که حدود پانصد سال پیش وقف شده و عمل شده، اکنون شک نماید که آیا واقف حقّ وقف کردن را داشته یا نه، آیا این گونه شک را محکوم به فساد مى دانید یا صحّت؟
شخصى مقدارى از املاك خويش را وقف امام حسين (ع) كرده و وقف نامه كتبى نيز تنظيم و امضا نموده، و آن را نزد شخصى به امانت گذاشته است. پس از گذشت چند ماه پشيمان گشته، و از وقف عدول نموده، و وقف نامه را از شخص مزبور گرفته، و پس از فوت واقف، يكى از بستگان او تصوير وقفنامه را به اداره اوقاف تحويل مىدهد. لطفاً بفرماييد :
الف) آيا وقف بر امام حسين (ع) از اوقاف عامّه است يا خاصّه؟
ب) آيا در وقف بر آن حضرت، قبول حاكم شرع، لازم است؟
ج) آيا در صحّت وقف برآن حضرت، قبض متولّى وقف يا حاكم شرع شرط هست؟
د) آيا به مجرد انشاى كتبى، وقف محقّق مىشود؟
ه) آيا در مفروض سؤال، واقف حق عدول از وقف داشته است؟
محلّى، طبق اسناد معتبر و مسلّم، وقف مسجدى شده است از طرفى قسمت اعظم آثار مسجد در اثر مرور زمان از بين رفته ولى قسمتى از آثار از جمله محراب آن هنوز باقى است با توجّه به وقف بودن محلّ براى مسجد، متولّى موقوفه قصد احداث مسجد در محلّ مسجد مخروبه سابق را دارد؛ ولى احداث مسجد و عمل به نيّت واقف با بعضى از مقرّرات ميراث فرهنگى تعارض دارد؛ در صورتِ تعارضِ نيّتِ واقف با مقرّرات ميراث فرهنگى، عمل به كدام يك مقدّم است؟ تكليف شرعى متولّى موقوفه چيست؟
لطفاً به سؤالات زير پاسخ دهيد :
الف) چنانچه مالكى، زمينى را كه به بيع قطعى و شرعى خريدارى نموده و داراى سند مالكيّت رسمى مىباشد، جهت انجام مراسم مذهبى و مانند آن، در اختيار هيأت مذهبى براى استفاده در مواعد معيّنى قرار داده باشد، و اكنون از اذن خود رجوع نموده و درخواست رفع تصرّف آن هيأت را نمايد، آيا با توجّه به عدم رضايت مالك زمين، ادامه تصرّفات شرعاً جايز است؟
ب) چنانچه توافق شده باشد كه با مساعدت و همكارى بلاعوض هيأت مذكور، ساختمان آن از محلّ هدايا و نذورات و كمكهاى مردمى براى انجام امور مذهبى تكميل گردد، آيا ادّعاى مالكيّت ساختمان از سوى متصرّف شرعاً جايز است؟
ج) آيا صرف اجازه براى استفاده معيّن و مشخّص مذهبى از محل فوق، به منزله وقف تلقّى مىشود؟ آيا اعلام وقف مالى كه صاحب مشخّص دارد و چنين نيّتى نداشته، وجهه شرعى دارد؟
شخصی منزلی را برای کار خاصی وقف کرده است که از اجاره آن در موارد منظور واقف استفاده شود و وصیت کرده که یک پنجم در آمد این موقوفه به عنوان خمس پرداخت شود آیا صحیح است؟
واقف خواهان اعلمیّت و اهل محل بودن پیش نماز مى باشد، ولى هم اکنون پیش نماز امام جمعه محترم شهر است، که اهل این شهر نمى باشد. اقامه نماز به امامت فرد مذکور چه حکمى دارد؟
آيا مىتوان ساختمان برخى از امامزادهها، يا مساجد يا حسينيّهها را توسّط دستگاههاى مدرن به مكان ديگرى منتقل كرد، به گونهاى كه ساختمان آن صحيح و سالم و بدون كمترين آسيبى در محلّ جديد قابل استفاده باشد؟ در صورت جواز حكم زمين آن چيست و آيا بناى موجود در زمين جديد حكم وقف دارد؟
اگر بين كسانى كه مال براى آنان وقف شده اختلافى پيدا شود به گونهای که بيم آن مىرود كه فسادى به بار آيد، خونى بريزد يا اموالى تلف شود در این صورت تکلیف چیست؟
شخصى چند اصله نخل وقف حضرت سید الشّهداء(علیه السلام) نموده و سالیان طولانى است که خرماى آن صرف عزادارى مى شود، امّا هم اکنون واقف پیر شده و توانایى سرپرستى نخل ها را ندارد و امکان دارد که نخل ها بر اثر بى سرپرستى از بین برود، آیا واقف مى تواند نخل ها را بفروشد و پول آن را خرج ساخت بناى حسینیّه نماید؟
مقدارى درخت که چندین سال قبل مسلوب المنفعه شده بود، به مستأجر داده شد، پس از احیاى شرعى، سالها بطور مشاع بوده است. هم اکنون که شریک وقف از دنیا رفته است، ورثه او تصمیم دارند سهمیّه خود را به فروش برسانند، ولى اگر این ملک مشاع، که هم آبى است و هم دیمى، تقسیم گردد، نگهدارى آن مشکل و سودى براى وقف خامس آل عبا(علیه السلام) ندارد. آیا اجازه مى دهید که سهم وقف به فروش برسد و معادل پول آن، ملکى که نزدیک محل باشد خریدارى گردد، یا در راه دیگرى صرف گردد؟
می خواهم بدانم آیا زمین وقفی که برای اولاد ذکور بصورت نسل اندر نسل از واقف گذاشته شده و با توجه به گذشت یک قرن و اختلاف بین اولاد ذکور بر سر زمین یاد شده اولاد ذکور اظهار میدارند که همه آنها میخواهند از زمین استفاده کنند و حاضر به اجاره نیستند آیا میتوانند زمین را بین خودشان تقسیم کنند؟ آیا میتوانند زمین را به همدیگر نه به غیر بفروشند؟
زمين كشاورزى که از اين زمين سالى30 كيلوبرنج وقف امام حسين می شد و در حال حاضر اطراف این زمين مسكونى شده و صاحب زمین فوت کرده ایا ورثه می توانند زمین را بفروشند و در سال 30 كيلو برنج خريده به امام حسين بدهند؟
آیا وسایلی که وقف مسجد شده است ولی الآن استفاده ای ندارد مثلا قلیان که در روضه های قدیم استفاده می شده اما الآن اصلا استفاده نمی شود را می توان فروخت و صرف باز سازی مسجد کرد؟
قبرستان قدیمى که سالهاست هیچ میّتى در آن دفن نگردیده، مدفن عدّه زیادى از بزرگان مى باشد و از سوى دیگر با توجّه به مخروبه بودن آن، محلّ مناسبى براى گرد آمدن افراد خلافکارگردیده است. با توجّه به لزوم زیباسازى شهر با تبدیل این منطقه به فضاى سبز و یا مرکز فرهنگى عام المنفعه، به گونه اى که به هیچ یک از قبور مؤمنین در این قبرستان بى احترامى نشود در این رابطه نظر مبارک را ابلاغ فرمایید
زمينى وقف مسجد شده، و طبق معمول قسمتى از آن تبديل به حياط، توالت و آبدارخانه، و قسمتى ديگر تبديل به مسجد شده است، ولى به علّت تجديد بنا مقدارى از شبستان مسجد جزء حياط شده يا بالعكس، آيا اشكال دارد؟
آیا در تبدیل به احسن نمودن اموال موقوفه زمانی که مال جدید را جایگزین مال موقوفه قبلی می کنیم آیا اراده ای از جانب واقف و یا از سوی متولی به جهت وقف نمودن مال جدید لازم می باشد یا خیر ؟
قطعه زمینی وجود دارد که ظاهرا وقف اولاد می باشد، متولیان این زمین به کمک شهرداری این زمین ها را تقسیم بندی کرده اند، حال شهرداری با رضایت متولیان سهم خود را به عنوان حق الزحمه زمین برداشته و به فروش گذاشته،آیا خرید این نوع زمین اشکالی ندارد؟
در روستایی، شخصی زمینی را چند سال پیش وقف حسینیه نموده ولی نیاز به حسینیه نداشته اند اهالی، زمین مزبور را خانه عالم ساخته اند واقف خبردار شده می گوید کارتان شرعاً صحیح نیست آیا شرعاً این کار اشکال دارد یا نه؟
زمینی به اینجانب بخشیده شده مشروط بر اینکه در این زمین زراعت کرده و بعد از برداشت محصول، دستمزد کارگر و مخارج آن را کسر کنم و بقیه محصول را نصف برای خود و نصف به نیت حضرت ابوالفضل (علیه السلام) به حسینیه بدهم؛ سوال این است که با این شرایط آیا می توان این زمین را فروخت؟