اگر بیماری سابقه 10سال دیابت که روزانه برای زنده ماندن باید 3 بار تزریق انسولین داشته باشند و با این حال زخمهایی دارد بسیار بد بو در نواحی جنسی نیز زخم داردکه تا چند روز بعد از عادت ماهانه ادامه دارد و مانع میباشد در همبستری نیز بیهوش میشود و انگیختگی جنسی ندارد و ماهیانه400هزار تومان هزینه پزشکی دارد حق فسخ دارد؟
من چند سالیست بدلائلی تحت نظر روانپزشک بوده و با تجویز ایشان داروهای خاص آرامبخش اعصاب و روان مصرف مینمایم ، والدینم برای تزویجم اقدام و پدر دختر از پدرم اینگونه سوال نمود که : آیا شما شهادت به صحت و سلامت حال آقازاده تان میدهید؟ ولی پدرم پاسخی ندادند؛ البته فردای آنروز با پدر دختر تماس گرفته و کفتند چون سوال نمودید باطلاع میرسانم که ایشان بدلائلی مثل تنهائی و ... قرصهای آرامبخش مصرف میکند ولی خانواده دختر از این اطلاع پدرم متوجه بیماریم نشدند و تزویج صورت گرفت تا آنکه بیماریم برایشان محرز و ثابت و ناراحتیهائی پیش آمد و باعث شد همسرم دختر شیرخواره و وسائل زندگیش را برداشته و برود،حال میگویند با استفتائاتی که (در خصوص سوال ازصحت و سلامت حال من پرسیدند و مخفی نمودن بیماریم قبل از عقد) انجام شده در امر نکاح تدلیس صورت گرفته و ایشان نکاح را فسخ و طی اظهارنامه ای به بنده اعلام نمودند؛ اکنون از آن محضر شریف تقاضامندم بفرمائید با توحه به مطالب فوق آیا شهادت خواستن از صحت و سلامت حال بنده و عدم پاسخ بآن تدلیس است ؟
بنده دوسال است که ازدواج کردم خانمم از قبل بیماری بی نظمی یاکم داشتن عادت داشت(هر دو ماه یک بار) است که از نشانهای نازایی میباشد. در موقع عقد به عمد از بنده این موضوع مخفی مانده و سه ماه پس از عروسی از این امر مطلع شدم. و الان دوسال است که هر دکتر رفتیم فایده نداشت. آیا این فریب یا تدلیس در عقد حساب نمی‌شود؟
شوهرم پزشک محترم و مطّلعى بوده که بعد از چند سال زندگانى مشترک زناشویى متأسّفانه مبتلا به جنون شد، من اختلال حواس او را به دادگاه اعلام و پزشک قانونى هم مراتب را تأیید کرده است، در صورتى که حاکم شرع حجر را ثابت و او را محجورٌعلیه بداند،آیا با صرف صدور حکم حجر، عقد نکاح فسخ مى شود؟ یا فسخ صیغه دارد و آیا نیاز به طلاق با اجازه ولی محجور و حاکم شرع نیست؟
اگر زوجه ای که همسرش جنون ادواری دارد عقد را فسخ نماید ولی به ولی او اطلاع ندهد و بعد از سه ماه عده نگه داشتن به خیال خودش که صحیح است ازدواج کرده و همسر موقت مرد دیگری به مدت دو ماه بشود، به خیال اینکه حلال است و نزدیکی انجام شده تکلیفش چیست ؟ آیا حرمت ابد با مرد دوم پیدا می کند و به شوهر اول هنوز محرم است؟ آیا بعد از گذشتن مدت و دو ماه عده همسر دوم حالا میتواند عقد اولی را فسخ کند؟
مرد متاهلى مى خواهد خانمى را به عقد موقت خود درآورد و به خانم گفته متاهل نيستم، در اينصورت عقد موقتشان صحيح است يا خير؟ آیا زن می تواند عقد را فسخ کند؟
آیا وطئ در عقدی که با رضایت ولی دختر بوده و یقین به صحت آن داشته ایم ولی معلوم شود عقد باطل بوده آیا دختر معقوده حساب میشود و احکام عقد مثل مهر و عدم بکارت و.... بر آن بار میشود؟ و برای ازدواج بعدی نیاز به اذن پدر دارد؟
دختری از پرورشگاه آورده اند که با مرد خانواده نامحرم است، قرار شده او را به عقد پدر این مرد در آورند تا محرمیت حاصل شود، اما پدر این مرد به دلیل کهولت سن آلزایمر دارد، آیا میشود این دختر را به عقد چنین شخصی در آورد؟ در ضمن هیچگونه راه محرمیت رضاعی وجود ندارد.
من زن مطلقه ای هستم که با شوهر خاله ام برای مدت سه سال ازدواج موقت کردم ،بدون اینکه بدونیم نیاز به رضایت خاله ام داریم ، بعد از سه سال که گذشت از خاله ام رضایت را برای این سه سال گرفتیم، حالا یک سال هست که رابطمون قطع شده ولی تصمیم گرفتیم دوباره باهم ازدواج کنیم سوالم این است که برای ازدواج دوباره با شوهر خاله ام نیاز به رضایت دوباره خاله ام داریم؟
شخصی 4 زن دائم دارد زن چهارم خود را به طلاق رجعی مطلقه مینماید و در ایام عده زن چهارم دیگری اختیار می کند ، آیا حق رجوع به زن چهارم سابق و یا همان مطلقه ساقط میشود؟ و یا عقد آخری باطل است؟ آیا پس از ازدواج مرد با زن جدید در ایام عده زن قبلی طلاق از رجعی به بائن تبدیل می شود؟ آیا می توانیم عقد زن جدید را در ایام عده رجعی زن قبلی برای مرد ثبت رسمی کنیم؟
من سه سال پیش با آقایی صیغه محرمیت خواندم و از قبل مدت آن را یک ماه و مهریه را هم تعیین کردیم، اما بعدها متوجه شدم متن آن را اشتباه خوانده ام . و گفته ام زوجتک نفسی علی صداق المعلوم. آیا با گذشت سه سال و با توجه به اینکه من اشتباه خوانده ام ولی هر دو با هم توافق کرده بودیم که موقت است الان با فهمیدن اشتباهم لازم است که صیغه طلاق جاری شود؟ چون ظاهرا من خطبه دایم خوانده ام. ولی واقعا قصد قبلی نداشته ایم و اشتباه شده، لطفا راهنماییم کنید، الان برای تشکیل زندگی خیلی عذاب وجدان دارم و میترسم آزاد نشده باشم.
