با توجه به مسئله 2041: هرگاه به خاطر ناتوانى مرد از نزديكى، زن عقد را به هم زند، شوهر بايد نصف مهر او را بپردازد، ولى اگر به خاطر يكى ديگر از عيبهاي موجب فسخ نکاح، مرد يا زن عقد را به هم بزند اگر باهم نزديكى نكرده باشند چيزى بر مرد نيست و اگر كرده باشند بنابر احتياط واجب بايد تمام مهر را بپردازد. حال سوال این است که 1-تمام مهر یا مهرالمثل؟ 2- اگر بعد از اطلاع از عیب مرد به آن راضی شود مهریه را ضامن است یا بدل به مهرالمثل می شود؟
در مواردی که خانمی در عقد موقت مردی است و شوهر دارد اما با اطلاع از باطل بودن عقد با مرد دیگری ازدواج می کند یا در عده است و می داند ازدواج در عده جایز نیست ولی اقدام به ازدواج میکند،اما مرد از این موضوع اطلاع ندارد، آیا مهریه بر عهده ی مرد واجب می شود یا نه؟
يكي از دوستانم براي ازدواج موقت به خانمي که متصدي اين نوع ازدواج هاست مراجعه نموده ، اين خانم دوست مرا به خانه اي دعوت ميكند ،وقتي مرد وارد خانه ميشود ياالله ميگويد اما خانمي كه قرار است با او ازدواج کند پوشش مناسب ندارد بعد آن خانم واسطه ميگويد برو كارت را بکن ،مرد ميگويد صيغه نميخوانيد و آن زن واسطه صيغه اي ميخواند و من هم قبلت گفتم بعد ديدم مکان مناسبي نيست و به انحاي مختلف از آنجا فرار كردم؛
با عنایت به جایز نبودن خواندن صیغه عقد بصورت غیر حضوری بنابر فتوای ایت الله العظمی مکارم شیرازی، حال اگر مردی که از مقلدان ایشان است با علم به این موضوع با خانومی که از مقلدان دیگر مراجع است و آن مرجع صیغه غیر حضوری را جایز می داند صیغه عقد موقت بخوانند و رابطه جنسی هم نداشته باشند آیا مهریه به زن تعلق میگیرد؟
پزشکی که با توجه به ضرورت عمل ترمیم بکارت برای دختر را انجام می دهد در صورت ازدواج و کشف عدم بکارت وی و فسخ عقد توسط زوج ضامن مهریه است؟ یا مدلس خود دختر محسوب می شود؟
اگر دختری درموقع خواستگاربه همسرش گفته باشدکه بعد از ازدواج نفقه نمیخواهم وحال ازحرفش پشیمان شده باشد و نفقه خود را بخواهد، میتواند همچین ادعایی داشته باشد یا خیر؟
دختر 22 ساله درزمان حیات اقای بهجت بدون اذن پدر صیغه موقت خوانده ودر زمان حیات ایشان قبل تمام شدن مدت با اجازه پدر به عقد دایم شخص دیگری درامده ایا رجوع در این مورد به مرجع مساوی برای باطل بودن صیغه اول درست بوده؟ حکم ازدواج دوم چیست؟
دختری در دوران نامزدی قبل از عقد، تصادف کرده و به حالت اغما است. نامزدش می خواهد از او مراقبت کند. آیا می توانند برای محرمیت با اذن پدر او را عقد کنند؟
به شرط اینکه پدرم یک تکه زمین هنگام خرید منزل کمکمان کند با مردی ازدواج کردم موقع خرید منزل پدرم آلزایمر داشتند بچه هایش مخالفت کمک کردن شدند، آیا مادرم میتواند کمک کند ؟
در صورتی که شخص به صورت شرط ضمن عقد لازم متعهد شود که با خانم معینی ظرف یک سال ازدواج کند، اما اکنون از ازدواج سرباز می زند، آیا حاکم شرع می تواند وی را الزام کند به ازدواج؟ در صورتی که پاسخ مثبت است روش الزام به چه شیوه ای است؟
اینجانب پدرخواندگی دختری را از بدو تولدش قبول کرده ام و توسط یک روحانی نیز صیغه محرمیتی بین اینجانب(پدرخوانده) و این دختر در سن 3 سالگی اش تا مدت سن 25 سالگی اش جاری شده و لیکن به نظر می رسد صیغه محرمیت مذکور در زمان جاری شدن صیغه تا به امروز، بدون إذن پدر و بدون إذن حاکم شرع بوده است، بنابر این توضیحات و با توجه به عدم وجود (فوت) پدر و جد پدری این دختر و با عنایت به مصلحت هایی که وجود دارد آیا می توان از حاکم شرع إذن گرفت که اکنون صیغه محرمیت موقتی بین پدر پدرخوانده و این دختر جاری شود تا از این به بعد این دختر به اینجانب (پدرخوانده) همیشه و إلی الأبد محرم شود؟
اگر دختر باکره ای بدون اذن ولی اقدام به صیغه موقت با مردی مسن نماید اما هیچ گونه دخول یا عمل زناشویی نداشته اند حتی کنار یکدیگر هم نخوابیده اند و این که آن مرد مسن هم فوت کرده است آن دختر میتواند با پسر آن مرد ازدواج موقت یا دائم نماید؟
دختری در سن 18 سالگی به اصرار مادر و مخالفت خود دختر به عقد پسر دایی خود در می آید. قبل از عقد، پدر که به شدت مخالف این مساله بوده است خانه را ترک می کند و فامیل برای آنکه بتوانند صیغه عقد را جاری کنند پدربزرگ دختر را می آورند و دختر با چشم گریان و با نارضایتی خود و پدر سر سفره عقد بله را می گوید. آیا این عقد که با نارضاتی قلبی دختر و با نارضایتی شدید پدر که منجبر به ترک خانه قبل از عقد شده است صحیح است؟ آیا زمانی که پدر به شدت ناراضی است، برای توجیه کار می توان از پدربزرگ به عنوان یک ابزار استفاده کرد؟
مرد متأهلی دختری علاقمند شده و پس از خواستگاری بدون اینکه خانواده دختر بدانند که متأهل است با اجازه خانواده دختر صیغه موقت خوانده( دختر از متأهل بودن آقا خبر داشته) و 5 سال است که یکدیگر را دوست دارند و دختر دیگر باکره نیست و الان خانواده یا خواهران دختر که از متأهل بودن خبردار شدند مخالف با ازدواج با مرد متأهل هستند و در حال حاضر دختر خواستگاری دارد و خانواده دختر او را تحت فشار قرار داده اند. ضمنا کسی اطلاع ندارد که دختر دیگر باکره نیست از نظر شرعی و از نظر وجدانی چه کاری باید در قبال دختر انجام دهد؟
شخصی در نظر دارد فرزند خوانده خود را از طریق عقد موقت بین دختر نوزاد خواهرش{خواهر مرد} و این فرزند خوانده او را با به اصطلاح عمه اش محرم کند .و این اقا اگر جریان را به خواهر و شوهر خواهرش بگوید قطعا راضیند ولی نمی خواهد جریان فرزند خواندگی را بفهمند .سوال: با اینکه می داند اگر از شوهر خواهرش بخواهد حتما راضی است، آیا می تواند نگوید ودختر خواهرش را برای مدت کوتاهی فقط بخاطر محرم شدن با پسرخوانده اش عقد کند ؟به اصطلاح اذن فحوی کافی است؟
اگر پدر دختر با ازدواج او با پسری کاملا موافقت کرده باشد وبه پسر جواب قطعی داده باشد که دختر خودرا به ازدواج او درخواهد آورد و ارتباط دختر و پسر خیلی زیاد باشد ولی پدر به بهانه ی اینکه دخترش باید درسش را تمام کند و در صورت عقدکردنش از درس خود عقب می ماند تایکی دو سال آینده عقدآنها را به تاخیر می اندازد در حالی که تمام اقوام و بزرگترها اصرار بر محرم شدن این دو دارند ولی پدر زیربار نمی رود، آیا خود دختر و پسر با اکتفا به اینکه پدر راضی به ازدواج آنهاست می توانند صیغه ی عقد موقت یا دائم را بین خود جاری کنند تا ارتباطشان خالی از گناه باشد؟(دختر وپسر رابطه خیلی نزدیکی دارند و پدر هم با این ارتباط مشکلی ندارد)
مهریه زنی یک میلیون تومان به شرط انتقال یک باب خانه معین توسط زوج ظرف یک سال، ضمن عقد نکاح تعیین می شود.
1-چنانچه زوج قبل از انجام شرط فعل مذکور، زوجه خود را طلاق شرعی دهد، آیا به جهت منتفی شدن عقد اصلی، شرط فعل مذکور نیز زایل می شود و دیگر زوجه حقی نسبت به خانه مذکور ندارد یا دارد؟
2-اگر زوج قبل از طلاق و قبل از انتقال خانه مذکور به زوجه، آن را به شخص ثالثی بفروشد. آیا معامله دوم صحیح است یا زوجه به استناد شرط ضمن عقد نکاح، می تواند ادعا کند معامله یاد شده سبب تضییع حق وی شده؛ بنابراین نافذ نیست و آن را ردّ بنماید؟
3-در صورتی که زوج بعد از عقد نکاح و قبل از عمل به شرط یاد شده، از دنیا برود و عقد نکاح به سبب مرگ منفسخ شود، آیا زوجه می تواند علیه ورثه نسبت به انتقال خانه مذکور اقامه دعوا کند، یا به جهت این که شرط فعل تنها ایجاد تکلیف علیه مشروط علیه می کند و حکم وضعی بر آن بار نمی شود تا قابل انتقال به ترکه باشد، دیگر پس از وفات زوج، تکلیف مذکور منتفی می شود و زوجه حقی به خانه ندارد؟
4-در صورتی که مهر مذکور به صورت شرط فعل ضمن عقد نکاح تعیین نمی شد بلکه به عنوان یک قرارداد معین و مستقل تعیین می شد، آیا تأثیری در پاسخ پرسشهای سابق الذکر داشت یا خیر؟
مهریه زوجه 14 سکه قید شده ولیکن در قسمت سایر شرایط عقدنامه قید شده که زوج یک واحد آپارتمان به آدرس مشخص بنام زوجه منتقل نماید حال مشخص شده که چنین واحد آپارتمان وجود ندارد، لازم به ذکر است قید نشده است که قیمت آپارتمان چقدر است و نیز قید نشده است که بابت بخشی از مهریه باشد، یا زوج باید قیمت را بدهد و آیا این شرط باطل است و آیا این شرط ابتدایی است؛ لازم به ذکر است زوجه میگوید اگر این شرط نبود حاضر نمی شد که با14 سکه مهریه ازدواج کند.
به موجب وکالتنامه رسمی وکالت در اخذ طلاق به همسرم داده ام ودر متن وکالتنامه اشاره براین شده است که ضمن عقد خارج لازم حق عزل ایشان را از خود ساقط نموده ام ولی در واقع هیچ عقد لازمی صورت نگرفته که چنین شرطی ضمن آن شده باشد آیا این وکالت عقد لازم است یا جایز؟