خانمی به صورت شرط ضمن عقد لازم متعهد می شود ظرف یک سال با آقای الف ازدواج کند، ولی از این تعهد تخلف می کند و با آقای ب ازدواج می کند، الف ادعا می کند ازدواج دوم چون سبب تضییع حق ناشی از شرط وی شده است، غیر نافذ است؟ آیا این ادعا قابل استماع است؟
آيا در ازدواج معلق صيغه عقد خوانده مي شود و به خاطر شرط هاي معلقش ،فقها آن را باطل مي دانند يا اينكه اصلا در ازدواج معلق صيغه عقده خوانده نمي شود و به همين خاطر فقها آن را باطل مي دانند؟ اگر در ازدواج معلق صيغه عقد خوانده مي شود وبه خاطر شرطهايش هست كه اين ازدواج صحيح نمي باشد آيا اين شرط هاي معلق بايد همانند شرط هاي ضمن عقد در دفتر ثبت شوند يا نه؟اگر جواب نه هست پس اين شرط ها بايد چگونه باشند؟
اگر در عقد نامه اجازه اشتغال به همسر داده نشده باشد ولي بعداز يكسال اجازه اشتغال داده شود به صورت كتبي دريك كاغذ و متاسفانه اشتغال همسر باعث ايجاد مشكلات عديده اي از لحاظ روابط زناشويي و بدحجابي و غيره گردد حال سوال این است که با توجه به اينكه قانون اين اختيار را از زوج سلب نموده بخاطر مجوز كار كه بعدا به زوجه داده، آيا امكان اين وجود دارد كه مانع اشتغال زوجه گردم؟
زني خودش را به مردي تزويج مىكند به شرط آنكه مرد ثلث ماترك خود را براي زن وصيت نمايد و بدون رضايت زن از اين وصيت رجوع نكند، آيا چنين شرطي جايز و لازم الوفاء است؟
دختری 34 ساله هستم که با پسری ازدواج موقت یک ساله نموده ام قبل از ازدواج قرار بر این شد که نزدیکی از پشت باشد ولی پس از یک بار تجربه متوجه درد و مشکلات ناشی از این امر شدم و دیگر تمایلی به ادامه این کار ندارم، متاسفانه طرف مقابلم در برابر درخواست بنده به عدم انجام این کار موضع گیری می کند و می گوید که چون از اول قرار گذاشته ایم و تعهد داده ای نمی توانی برخلاف آن عمل کنی... آیا من می توانم برخلاف تعهدی که داده ام عمل کنم و از این کار سرباز زنم؟
آیا شرط بنایی در قرارداد الزام آور و نافذ می باشد یا خیر؟ مثلا زنی یکی از شرایط ازدواجش ادامه تحصیل باشد و مرد هم آن را قبول کرده ولی شرط ضمن عقدنباشد ایا مرد بعداز ازواج میتواند مخالف ان عمل کند؟
حکم آزمایشات قبل از ازدواج ازنظرشرعی چیست و آیا حاکم شرع می تواند افرادی را که قصد ازدواج دارند، ملزم به انجام آزمایشات قبل از ازدواج کند مخصوصا با توجه به اینکه شیوع بسیاری از این نوع بیماری ها آسیب های فراوانی به فرد، خانواده و جامعه وارد می آورد.
اگر مهریه در عقد موقت 14 سکه بهار آزادی به طرح قدیم به علاوه ی 14 گل باشد، اما گل ها جنس و نوعش مشخص نباشد و در بازار هم قیمت هر شاخه گل بسیار متفاوت باشد این مهریه، مهریه ی مجهول است؟
با آقایی می خواهیم عقد موقت بخوانیم لذا مدت و مهریه را هم میان خودمان مشخص کرده ایم .. از آنجایی که نمی خواهیم عاقد مدت و مهریه عقد ما را به دلایلی بداند ! طبق نظر معظم له آیا ضرورت دارد مدت و میزان مهریه را به عاقد بگوئیم؟ همین که خودمان می دانیم کفایت می کند و بخواهیم عاقد فقط در عقد بگوید مدت المعلومه علی المهر المعلوم یا خیر کفایت نمی کند و عقد باطل می شود .؟
مرد مدت صیغه را زبانی نبخشیده ولی خداحافظی کرده برای همیشه و الان 11ماه است هیچ ارتباطی نداریم، مهریه هم به گردن خودش هست، حال من میخواهم ازدواج کنم آیا میتوانم؟
آیا زوج برای اثبات اینکه قبل از عقد دائم بذل نموده است نیاز به اثبات و شاهد دارد؟ در صورت اختلاف نظر بین زوجین در این خصوص ( زوج مدعی بذل و زوجه مدعی عدم بذل باشد) قول کدامیک معتبر است؟
دختر 38 ساله ای که بدون اذن ولی عقد موقت یک ساله کرده است بعد از دو ماه آقا یکباره گفت دیگه هرگز با من تماس نگیر و رفت و جواب تماسها رو هم نمیدهد.حالا این دختر نمیدونه چطوری باقیمانده این مدت یکساله فسخ بشه به علت این که آن آقا دیگه جواب تماسش را نمیدهد؟
عقد موقتی خوانده شده و مهریه آن 14 شاخه گل تعیین شده و گلی که در زمان عقد نشان داده شده خشک شده و پلاسیده شده و معلوم نیست از کجا آمده و کاملا از نظر مالی بی ارزش، آیا این عقد صحیح است؟
مادرشوهرم ازپدرشوهرم طلاق گرفته بعد باهم صیغه نودونه ساله شدن، تا بتوانند ازحقوق پدرومادرش استفاده کند، پدر و مادرش فوت کردند و الان شش ماه است که حقوق به حساب مادر شوهرم واریز می شود، من خیلی مانعش شدم که این کار را نکند، به او گفتم این پول حرام است اما می گوید شوهرم خرجی بهم نمیدهد چیزی برای خانه نمیخرد تا غذادرست کنم من هم مجبورشدم این کار را انجام بدهم، بعدهروقت غذادرست میکند به ماهم می گوید بیا بخوریم، شوهرمن که پسرش است، برای خانه چیزی نمیخرد تا من غذا درست کنم، بهم می گوید باید همان جا غذابخوری، الان تکلیف من چیست؟ غذا خوردن من چه حکمی دارد؟
بنده در ابتدا همسر کنونی خود را به عقد موقت خود درآوردم و سپس ایشان را به عقد دائم، اکنون در خاطرم نیست که وقتی خواستیم عقد دائم شویم، مدت باقیمانده از عقد موقت را بخشیدم یا خیر! اما، آنچه از خود میدانم این است که همواره بر اساس رساله عملیه آقا عمل میکردم، اکنون که چند سال از ازدواج رسمی ما میگذرد، حکم ازدواج ما چیست؟ آیا در صورتی که باقیمانده عقد موقت (که یک یا دو روز هم بیشتر نبوده) را نبخشیده باشم، ایرادی وجود دارد؟ تکلیف بنده چیست؟
زنی به نکاح موقت 30 ساله اقرار دارد و سند ازدواج موقت نیز وجود دارد ولی مرد منکر ازدواج است
آیا در هنگامی که زن در جایگاه متهم قرار دارد صرف اظهار زوجه مبنی بر وقوع بذل را می توان اثبات کننده بذل مدت دانست؟ تکلیف این نکاح چیست؟
اگرزني که مرجع تقليدش شما هستید با مردي يک مدت صيغه باشد بعد ايشان صيغه را ببخشد دوباره توسط همان فرد صيغه خوانده شود ولي دخولي صورت نگيرد و بعد جدا شوند آيا ميتواند در نگهداشتن عده به مرجع ديگرمراجعه کند؟