مسأله 775ـ اوّل هرگاه در بدن يا لباس نمازگزار خون زخم يا جراحت يا دمل باشد اگر به گونه اى است که آب کشيدن بدن يا لباس، کار مشکلى است تا وقتى که زخم يا جراحت و دمل خوب نشده مى تواند با آن نماز بخواند، همچنين است چرکى که با خون بيرون مى آيد، يا دوايى که روى زخم مى گذارند و نجس مى شود، ولى اگر زخم بزودى خوب مى شود و شستن خون آن از لباس يا بدن آسان است بايد آن را آب کشد.
مسأله 352ـ هرگاه در جاى وضو، زخم و جراحت و شکستگى وجود ندارد، امّا به جهت ديگرى آب براى آن ضرر دارد، بايد تيمّم کند، ولى اگر فقط براى مقدارى از دست و صورت ضرر دارد، چنانچه اطراف آن را بشويد کافى است و احتياط آن است که تيمّم هم بکند.
فقها در تعریف (نافذه) فرمودهاند: (نافذه جراحتى است که در اعضاء بدن فرورود) و در تبیین ماهیت (موضحه) فرمودهاند: جراحتى که از گوشت بگذرد و پوست نازک روى استخوان را کنار زده و استخوان را آشکار کند) لطفاً بفرمایید: فرق بین این دو جراحت چیست؟ آیا فرقشان این است که موضحه تا روى استخوان فرو میرود، امّا نافذه علاوه بر آن از کنار استخوان هم عبور میکند؟
جنایت در ماه ذى الحجّه واقعشده و مجنىّ علیه در ماه محرّم فوت گردیده است. مادّه 299 قانون مجازات اسلامى بیان میکند که: «هرگاه صدمه و فوت هر دو دریکی از ماههای حرام واقع شود، سبب تغلیظ است.» آیا در مورد سؤال که صدمه و فوت در دو ماه واقعشده، حکم تغلیظ جارى میشود؟
آیا جراحات گوش و لب، از مصادیق سروصورت است، یا چون این اعضا داراى عنوان خاص میباشند، از قاعده مذکور خارج و با توجّه به نسبت همین اعضا به شکستگى استخوان و جراحت، ارش تعیین خواهد شد؟
اگر براى تشخیص حیات یا مرگ مصدومى تنها راه، منحصر به شکافتن یکى از شریانهای وى باشد بفرمایید:
الف) آیا این کار جایز است؟
ب) آیا این عمل در صورت ضرورت مستلزم پرداخت دیه است و دیه آن به عهده کیست؟
چنانچه جانى یک ضربه چشم مجنىٌ علیه بزند و اینیک ضربه باعث جراحت از نوع دامیه یا غیره و سیاهشدگی توأماً گردد، آیا دیه متعلّق به این دو اثر دو نوع است یا دیه فقط به جراحت دامیه تعلق میگیرد؟