هرگاه به هنگام عمل جرّاحى وقت نماز تنگ شود و امکان وضو و تیمّم نباشد، با توجّه به اینکه کادر اطاق عمل باید تمام هوش وحواس خود را بر روى بیمار متمرکز کنند تکلیف نماز آنان چه مى شود؟
اگر بينهاى شهادت دهد كه زيد در تمام مسائل از ديگران اعلم است، ولى مطمئن باشيم كه زيد در تمام مسائل از ديگران اعلم نيست، بلكه در بعضى از مسائل اعلم است. آيا مىتوانيم به اطمينان خود ترتيب اثر بدهيم؟
شخصى از مجتهد زندهای تقلید میکند، ولى اعلمیت آن مجتهد برایش محرز نیست، همانطور که اعلمیت سایر مراجع نیز بر وى پوشیده است، آیا میتواند در بعضى از مسائل عمل به احتیاط نماید؟
اگر حکم مسئلهای را جویا شویم ولی ندانیم پاسخی که دادهاند خلاف نظر مرجع تقلید است ولی پاسخدهنده به ما اطمینان دهد که پاسخش مطابق نظر مرجع است مثلاً بگوید نماز و روزه ما در سفر خاصی ناتمام است ولی مرجع بگوید نماز و روزه کامل است و نظر مرجع را پس از گذشتن از موقع سفر فهمیده باشیم و به نظر پاسخدهنده عمل کرده باشیم تکلیف چیست؟
اگر مرجع تقلید در موضوعی از موضوعات اظهارنظر کند آیا بر مقلد واجب است که ازنظر او پیروی کند؟
در فرضی که مقلد یقین به موضوع خاصی مانند کثیر السفر دارد و بر این اساس عمل کند آیا لازم است که از مرجع تقلید خود در این زمینه نیز استفتاء کند یا عمل بهیقین خود کافی است؟
کسانى که مجتهد نیستند واجب است در مسائل شرعى و احکام غیرضروری دین از دستورات مجتهد جامعالشرایط تقلید کنند، آیا در مسائل سیاسى و حکومتى نیز چنین است مثلاً در نظام جمهورى اسلامى ایران آیا اطاعت از قوانین و مقررات دولت که به تصویب مجلس شوراى اسلامى و تأیید شوراى نگهبان رسیده، واجب شرعى است؟
سهم خودم را از مالکیت و سرقفلی یک فروشگاه برای مدت یک سال به شریکم اجاره دادم. در بند اول اجاره نامه ذکر شده که در پایان مدت اجاره سهم مرا به قیمت روز بخرند، حال بعد از پایان مدت اجاره تاکنون بیش از هفده ماه گذشته، نه اجاره نامه تمدید شده نه اجاره ای پرداخت نموده و نه به قولش در اجاره نامه که خرید سهم من بوده عمل می کند و اکنون می خواهد با آن اجاره نامه جواز کسب دائم بگیرد. حکم چیست؟
برادرى داشتم كه در جنگ مفقودالاثر شده و تاکنون هيچ خبرى از او به دست نيامده است. نامبرده، زن و يك فرزند دختر دارد و درآمد سالانه او یکصد هزار تومان مىباشد، ازآنجاکه فرزند او نياز به كمك مالى دارد، آيا مىتوان درآمد ایشان را به فرزندش داد و يا طبق وصیت ایشان عمل كرد؟
شخصى محترم و خیّر در وصیتنامه خود از بازماندگان درخواست نموده، از محلّ ثلث اموال او یک حسینیّه و یک مسجد احداث نمایند. بازماندگان حسینیّه را ساخته اند و اکنون در صدد احداث مسجد مى باشند، حال با توجه به اینکه مسجد در آن محل زیاد است وبازماندگان متوفّى اصرار به ساخت مسجد در محل و محدوده زندگى خود دارند ولی وکیل متوفّى تمایل به احداث بنایى براى رفع نیازها ی امامزاده محل را دارند.واینکه ) زمینهاى امامزاده همگى وقف مى باشند و ساخت مسجد در این مکان چندان مناسب و ضرورى نمى باشد.آیا مى توان به جاى مسجد حسینیّه اى دیگر، یا یکى دو سالن به بناى امامزاده محل اضافه نمود؟