مسأله 666ـ هرگاه به جاى غسل تيمّم کند و بعد کارى که وضو را باطل مى کند انجام دهد براى نمازهاى بعد فقط بايد وضو بگيرد و اگر نمى تواند وضو بگيرد به جاى آن تيمّم کند.
مسأله 665ـ هرگاه به جاى غسل تيمّم کند لازم نيست وضو بگيرد، يا تيمّم ديگرى بدل از وضو کند، خواه غسل جنابت باشد يا غسلهاى ديگر، ولى احتياط مستحب آن است که در غسلهاى ديگر وضو بگيرد يا اگر نمى تواند تيمّم ديگرى بدل از وضو کند.
مسأله 661ـ کسى که نمى تواند وضو بگيرد يا غسل کند جايز است نمازهاى مستحبّى را با تيمّم بخواند، حتّى اگر مثلاً براى انجام نماز شب وقت تنگ است مى تواند تيمّم کند.
مسأله 636ـ هرگاه بتواند وضو بگيرد يا غسل کند و نماز را بدون مستحبات (ماننداقامه و قنوت) به جاآورد بايد چنين کند حتّى اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد مى تواند آن را ترک نمايد و با وضو نمازبخواند.
مسأله 634ـ کسى که نمى داند وقت تنگ شده يا نه، بايد وضو بگيرد يا غسل کند، ولى اگر مى داند مقدار کمى وقت دارد امّا مى ترسد اگر سراغ وضو يا غسل برود به نماز نرسد بايد تيمّم کند.
مسأله 633ـ هرگاه کسى عمداً نماز را بقدرى تأخير بيندازد که وقت وضو يا غسل نداشته باشد معصيت کرده، ولى نماز او با تيمّم صحيح است، هرچند احتياط مستحب آن است که قضاى آن را نيز به جا آورد.
مسأله 628ـ هرگاه به مقدار کافى آب دارد امّا اگر آن را به مصرف وضو يا غسل برساند مى ترسد خودش يا فرزندان يا دوستان و همراهانش از تشنگى هلاک يا بيمار شوند، يا فوق العاده به زحمت بيفتند، بايد تيمّم کند و آب را نگه دارد، همچنين اگر انسان غير مسلمانى جان او در خطر باشد بايد آب را به او بدهد و تيمّم نمايد، درباره حيوان نيز همين حکم جارى است.
مساله 612- در هفت مورد بايد بجاي وضو يا غسل تيمم کرد:
اول: عدم امکان تهیه آب به اندازه وضو و غسل.
دوم: عدم امکان استفاده از آب.
سوم: خوف از استعمال آب.
چهارم: خوف از هلاکت خود و همراهان
پنجم: عدم وجود آب بیش از مقدار تطهیر.
ششم: غصبی بودن آب یا ظرف آن.
هفتم: تنگی وقت.
مسأله 520ـ براى غسل و کفن و نماز و دفن ميّت بايد از ولىّ او اجازه بگيرند، شوهر نسبت به زن خود از همه اَوْلى است، سپس کسانى که از ميّت ارث مى برند به ترتيبى که در ارث بيان شده ولايت بر ميّت دارند و چنانچه در يک طبقه وارث مرد و زن باشند، احتياط اين است از هر دو اجازه بگيرند.
مسأله 610ـ انسان نمى تواند با غسلى که به اميد مطلوب بودن به جا آورده نماز بخواند بلکه بايد احتياطاً وضو نيز بگيرد، ولى با غسلهايى که مستحب بودن آن قطعى است مانند غسل جمعه مى توان نماز خواند.
مسأله 609ـ غسل کردن براى وارد شدن در مکانهاى مقدس به اميد ثواب پروردگار مستحبّ است، از جمله براى داخل شدن در مکّه و مدينه، يا براى داخل شدن در مسجدالحرام و مسجد پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) و همچنين حرم امامان(عليهم السلام) و اگر در يک روز چند مرتبه مشرّف شود يک غسل کافى است و اگر کسى مى خواهد در يک روز داخل مکّه شود و به مسجد الحرام رود، يا داخل شهر مدينه شود و به مسجد پيغمبر(صلى الله عليه وآله)برود، يک غسل به نيّت همه کفايت مى کند. همچنين مستحبّ است غسل براى زيارت پيغمبراکرم(صلى الله عليه وآله) يا امامان از دور يا نزديک و براى نشاط عبادت و رفتن به سفر به قصد رجاء.
مسأله 608ـ غسلهاى مستحب در شرع اسلام بسيار فراوان است و از جمله، غسلهاى زير است:
1ـ غسل جمعه كه از مهمترين و مؤكّدترين غسلهاى مستحب محسوب مى شود و بهتر است كه حتّى الامكان آن را ترك نكنند، وقت آن از اذان صبح روز جمعه است تا ظهر و اگر تا ظهر انجام نشود احتياط آن است كه بدون نيّت ادا و قضا و به قصد مافى الذّمّه تا عصر جمعه به جا آورند، و اگر در روز جمعه غسل نكنند مستحبّ است از صبح شنبه تا غروب، قضاى آن را به جا آورند و كسى كه مى ترسد در روز جمعه آب پيدا نكند مى تواند روز پنجشنبه غسل را به نيّت مقدّم داشتن انجام دهد. همچنین در صورتی که احتمال دهد روز جمعه موفّق نشود تقدم آن مانعی ندارد.
2ـ غسل شبهاى ماه مبارک رمضان و آن عبارت است از غسل شب اوّل ماه و تمام شبهاى فرد (مانند شب سوم، پنجم و...) و از شب بيست يکم مستحبّ است همه شب غسل کنند، وقت اين غسلها تمام شب است، هرچند بهتر است که همراه غروب آفتاب به جا آورند، ولى از شب بيست و يکم تا آخر ماه ميان نماز مغرب و عشا انجام دهند و احتياط آن است که تمام غسلهاى ماه مبارک و غسلهايى را که در مسائل آينده مى آيد به قصد رجاء يعنى به اميد مطلوبيّت پروردگار به جا آورند.
3ـ غسل روز عيد فطر و عيد قربان و وقت آن از اذان صبح عيد است تا غروب و بهتر است آن را پيش از نماز عيد به جا آورند.
4ـ غسل شب عيد فطر و وقت آن از اوّل مغرب است تا اذان صبح و بهتر است در اوّل شب به جا آورند.
5ـ غسل روز هشتم و نهم ذى الحجّه که روز «ترويه» و روز «عرفه» نام دارد.
6ـ غسل روز «اوّل، نيمه، بيست و هفتم (روز مبعث) و آخر ماه رجب».
7ـ غسل روز هيجدهم ذى الحجّه (عيد غدير).
8ـ غسل روز پانزدهم شعبان (ميلاد ولىّ عصر عجّل اللّه تعالى فرجه) و هفدهم ربيع الاوّل (ميلاد پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله)) و غسل روز عيد نوروز.
9ـ غسل بچّه اى که تازه به دنيا آمده است.
10ـ غسل زنى که براى غير شوهرش بوى خوش استعمال کرده و غسل کسى که در حال مستى خوابيده است.
11ـ غسل کسى که به تماشاى کسى که به دار آويخته اند رفته و آن را ديده است، امّا اگر تصادفا نگاهش بر او بيفتد، يا براى مطلب لازمى مانند شهادت دادن رفته باشد غسل ندارد.
12ـ غسل توبه يعنى هرگاه بعد از ارتکاب گناهى توبه کند، غسل به جا مى آورد.
مسأله 401ـ با هر غسلى مى توان نماز خواند و وضو واجب نيست، خواه جنابت باشد يا غير آن، واجب باشد يا مستحبّی که با دلیل معتبر ثابت شده است؛ ولى احتياط مستحب آن است كه در غير غسل جنابت وضو بگيرد.
مسأله 400ـ چند غسل واجب، يا واجب و مستحب را مى توان با يک نيّت انجام داد، يعنى يک غسل کند به نيّت جنابت و حيض و مسّ ميّت و غسل جمعه و مانند آن و از همه کفايت مى کند.
مسأله 394ـ شرايطى که براى وضو گفته شد مانند پاک بودن آب و غير آن در غسل هم شرط است، ولى در غسل لازم نيست که از بالا به پايين بشويد و فاصله افتادن ميان شستن اعضا در غسل ترتيبى نيز اشکالى ندارد، مگر در مورد کسى که نمى تواند بول و غائط خود را حفظ کند که بايد پشت سر هم به جاآورد و فوراً نماز بخواند، همچنين در زن مستحاضه.
مسأله 389ـ در غسل ارتماسى بايد تمام بدن پاک باشد(بنابر احتياط واجب) ولى در غسل ترتيبى پاک بودن تمام بدن لازم نيست، همين اندازه که هر عضو پيش از غسل دادن پاک باشد، کافى است.
مسأله 379ـ براى اين كه يقين كند هر سه قسمت بدن يعنى سر و گردن و طرف راست و طرف چپ را كاملاً غسل داده، حتیاط مستحب آن است که کمی از قسمتهاى ديگر را با آن قسمت بشويد.