مسأله 630ـ کسى که آب کمى در اختيار دارد که اگر با آن وضو بگيرد و يا غسل کند براى تطهير بدن يا لباس او چيزى نمى ماند بايد نخست بدن و لباس را آب بکشد، بعد تيمّم کند و نماز بخواند، امّا اگر چيزى که بر آن تيمّم کند ندارد بايد آب را به مصرف وضو يا غسل برساند و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
مسأله 629ـ هرگاه غير از آب پاک، آب نجسى هم به مقدار آشاميدن دارد، از آب نجس نمى تواند استفاده کند، بايد آب پاک را براى آشاميدن بگذارد و براى نماز تيمّم کند، ولى دادن آب نجس به حيوان اشکالى ندارد.
مسأله 628ـ هرگاه به مقدار کافى آب دارد امّا اگر آن را به مصرف وضو يا غسل برساند مى ترسد خودش يا فرزندان يا دوستان و همراهانش از تشنگى هلاک يا بيمار شوند، يا فوق العاده به زحمت بيفتند، بايد تيمّم کند و آب را نگه دارد، همچنين اگر انسان غير مسلمانى جان او در خطر باشد بايد آب را به او بدهد و تيمّم نمايد، درباره حيوان نيز همين حکم جارى است.
مسأله 623ـ اگر براى بيرون آوردن آب از چاه وسايلى لازم است بايد تهيّه کند، يا کرايه نمايد، هرچند به چند برابر قيمت معمول باشد، امّا اگر تهيّه وسايل يا خريدن خود آب وضو آنقدر هزينه مى خواهد که نسبت به حال او ضرر دارد واجب نيست.
مسأله 620ـ کسى که وضو دارد و مى داند اگر وضوى خود را باطل کند نمى تواند وضو بگيرد، چنانچه ضرر يا مشقّت فوق العاده اى ندارد بايد وضوى خود را براى نماز نگه دارد، حتّى اگر احتمال قابل توجّهى بدهد که آب براى وضو پيدا نخواهد کرد و يا اين که قبل از وقت نماز وضو دارد و مى داند بعداً دسترسى به آب ندارد، احتياط واجب آن است که وضوى خود را نگه دارد.
مساله 612- در هفت مورد بايد بجاي وضو يا غسل تيمم کرد:
اول: عدم امکان تهیه آب به اندازه وضو و غسل.
دوم: عدم امکان استفاده از آب.
سوم: خوف از استعمال آب.
چهارم: خوف از هلاکت خود و همراهان
پنجم: عدم وجود آب بیش از مقدار تطهیر.
ششم: غصبی بودن آب یا ظرف آن.
هفتم: تنگی وقت.
مسأله 415ـ مستحاضه بايد بعد از غسل يا وضو فوراً مشغول نماز شود، ولى گفتن اذان و اقامه و خواندن دعاهاى قبل از نماز بلکه انتظار جماعت به اندازه معمول اشکال ندارد و در نماز نيز، مى تواند مستحبّات، مثل قنوت و مانند آن را انجام دهد.
مسأله 413ـ هرگاه زن مستحاضه بعد از نماز، خود را وارسى کند و خون نبيند، با وضويى که دارد مى تواند نماز ديگر را بخواند، هرچند بعد از مدّتى دوباره خون بيايد.
مسأله 358ـ نمازهايى را که با وضو يا غسل جبيره اى مى خوانند اعاده ندارد، مگر اين که قبل از پايان وقت نماز، عذر برطرف شود، در اينجا بنابر احتياط واجب، نماز را اعاده کنند.
مسأله 353ـ اگر در جاى وضو يا غسل چيزى چسبيده که برداشتن آن ممکن نيست، يا بسيار مشقّت دارد بايد به دستور جبيره عمل کند، يعنى اطراف آن را بشويد و روى آن را دست بکشد.
مسأله 348ـ هرگاه زخم يا دمل و شکستگى با پارچه يا گچ يا مانند آن بسته شده است، چنانچه باز کردن آن ضرر و مشقّت زيادى ندارد و آب هم براى آن مضر نيست، بايد آن را باز کند و وضو بگيرد، در غير اين صورت اطراف زخم يا شکستگى را بشويد و احتياط مستحب آن است که روى جبيره را نيز مسح کند و اگر جبيره، نجس است يا نمى شود روى آن دستِ تر بکشد، پارچه پاکى را بر آن ببندد و دستِ تر روى آن بکشد.
مسأله 347ـ هرگاه زخم يا دمل و شکستگى در محلّ مسح باشد چنانچه نتواند آن را مسح کند بايد پارچه پاکى روى آن بگذارد و روى پارچه را با رطوبت آب وضو مسح کند و بنابر احتياط واجب، تيمّم هم بنمايد و اگر گذاشتن پارچه ممکن نباشد بايد وضوى بدون مسح بگيرد و بنابر احتياط واجب تيمّم هم بکند.
مسأله 344ـ هشت چيز وضورا باطل مى کند:
1ـ خارج شدن بول. 2ـ غائط. 3ـ بادى که از مخرج غائط خارج شود. 4ـ خوابى که بر عقل غلبه کند و به واسطه آن چشم نبيند و گوش نشنود، ولى اگر چشم نبيند و گوش بشنود وضو باطل نمى شود. 5ـ کلّيّه امورى که عقل را از بين مى برد مانند مستى، بيهوشى و ديوانگى (بنابر احتياط واجب). 6ـ استحاضه زنان که شرح آن در جاى خود مى آيد. 7ـ کارى که براى آن بايد غسل کرد، مانند جنابت. 8ـ مسّ ميّت انسان.
مسأله 343ـ وضو گرفتن در چند جا مستحبّ است: براى خواندن قرآن، براى نماز ميّت و براى دعا و مانند آن و نيز مستحبّ است کسى که وضو دارد براى خواندن نماز، تجديد وضو کند و هرگاه به قصد يکى از اين کارها وضو بگيرد تمام کارهايى را که مشروط به وضو است مى تواند انجام دهد.
مسأله 340ـ كسى كه وضو ندارد برای او لمس اسم خداوند متعال به هر زبانى که نوشته شده باشد و لمس اسم مبارك پيامبر (صلى الله عليه وآله) و ائمّه هدى (عليهم السلام) و حضرت زهرا(عليها السلام) در صورتی که هتک حرمت شود حرام است، در غیر این صورت احتیاط واجب ترک است.
مسأله 337ـ وضو براى شش چيز واجب است:
1ـ نماز واجب (غير از نماز ميّت)
2ـ سجده و تشهّد فراموش شده.
3ـ طواف واجب (بايد توجّه داشت طوافهايى که جزء حج يا عمره است طواف واجب حساب مى شود هرچند اصل حج و عمره مستحب باشد).
4ـ هرگاه نذر يا عهد کرده، يا قسم خورده که وضو بگيرد و با طهارت باشد.
5ـ هرگاه نذر کرده جايى از بدن خود را به خطّ قرآن برساند (در صورتى که اين نذر شرعاً رجحان داشته باشد مثل اين که مى خواهد از روى احترام خطّ قرآن را ببوسد).
6ـ براى آب کشيدن قرآنى که نجس شده يا بيرون آوردن آن از محل آلوده، هرگاه مجبور باشد دست يا جاى ديگر بدن خود را به خطّ قرآن برساند.
مسأله 333ـ کسى که بول يا غائط پى در پى از او خارج مى شود بايد بعد از هر وضو فوراً مشغول نماز شود و براى به جا آوردن نماز احتياط و سجده و تشهّد فراموش شده، وضو گرفتن ديگرى لازم نيست، به شرط اين که ميان نماز و اين کارها فاصله اى نيندازد.
مسأله 330ـ چنان که گفته شد هرگاه بول يا غائط طورى پى در پى از او خارج شود که وضو گرفتن بعد از هر دفعه براى او بسيار مشکل است، يک وضو کافى است، بلکه مى تواند دو نماز مانند ظهر و عصر را با همان يک وضو بخواند، اگر چه احتياط آن است که براى هر نماز يک وضو بگيرد.
مسأله 323ـ هرگاه انسان وضو داشته و شک کند باطل شده يا نه، بنامى گذارد که وضوى او باقى است و بعکس اگر کسى وضو نداشته، شک دارد وضو گرفته يا نه، بنا مى گذارد که وضو نگرفته است.