مسأله 1316ـ روزه از عبادات است و لازم است با نيّت به جا آورده شود، در موقع نيّت لازم نيست به زبان بگويد، يا از قلب خود بگذراند همين اندازه که در نظرش اين باشد که براى اطاعت فرمان خدا از اذان صبح تا مغرب کارهايى که روزه را باطل مى کند ترک نمايد کافى است.
مسأله 1976ـ هرگاه انسان بخواهد ضامن شود که بدهى کسى را بدهد مى تواند صيغه لفظى به زبان فارسى يا عربى يا هر زبان ديگر بخواند و مثلاً بگويد: «من ضامنم طلب فلان کس را بدهم» و طلبکار هم بگويد: «قبول کردم» و نيز مى تواند قرارداد ضمانت را به و سيله امضا کردن ضمانت نامه، يا هر کار ديگر که اين مطلب را به طلبکار بفهماند و او هم عملاً قبول کند، انجام دهد.
مسأله 1917ـ قرارداد وکالت را مى توان به وسيله خواندن صيغه فارسى يا عربى يا هر زبان ديگر انجام داد، همچنين اگر عملاً به ديگرى بفهماند که او را وکيل کرده و او هم عملاً بفهماند که قبول نموده است (مثلاً مال خود را براى فروختن به او بسپارد و او هم قبول کند) آن نيز صحيح است.
مسأله 1852ـ در اجاره مى توان با زبان عربى يا فارسى يا هر زبان ديگر صيغه خواند (مثلاً مالک به شخصى بگويد فلان ملک خودم را به فلان مبلغ در فلان مدّت به تو اجاره دادم، او هم بگويد: قبول کردم) و نيز کافى است که ملک خود را به قصد اجاره در اختيار مستأجر بگذارد و او هم تحويل بگيرد.
مسأله 1842ـ صلح را مى توان با صيغه عربى يا فارسى يا هر زبان ديگرى خواند، بلکه هر اقدام عملى که به وضوح نشان دهد طرفين مى خواهند به وسيله آن صلح و سازش کنند کافى است.
مسأله 799ـ هرگاه رضايت صاحب ملک از قرائن روشن و قطعى باشد نماز خواندن در آن ملک اشکالى ندارد، هرچند به زبان نگويد و بعکس اگر با زبان اجازه دهد امّا بداند قلباً راضى نيست نمى تواند نماز بخواند.