اگر قاتل اظهار نماید که من از حقّ خودم نسبت به تفاضل دیه گذشت مى نمایم تا قصاص اجرا شود، آیا حقّ گذشت دارد؟ یا چون دیه در آتیه جزء مال الارث محسوب مى گردد، حقّ گذشت ندارد؟
زنى به اتّهام قتل عمد مردى قصاص شده است; با توجّه به این که دیه مرد دو برابر دیه زن است، آیا مى توان علاوه بر قصاص یک دوّم دیه مرد مقتول را هم مطالبه نمود؟
چنانچه شخصى مرتکب یک فقره قتل عمد، و دو فقره ایراد ضرب و جرح عمدى گردد، و اولیاى دم مقتول خواهان قصاص باشند، و قاتل مالى براى پرداختن دیه نسبت به دو نفر مجنىّ علیهما (مورد ضرب و جرح) نداشته باشد، آیا اجراى قصاص قبل از پرداخت دیه امکان پذیر مى باشد؟ در صورت منفى بودن، پرداخت دیه چگونه میسّر مى باشد؟
چنانچه ورثه مقتول صغیر باشند آیا همواره اخذ دیه از سوى اولیاى صغار، اصلح به حال صغار است، یا این که ولىّ صغیر حسب مورد مى تواند جانى را عفو یا مطالبه قصاص کند و آیا محدوده اختیارات ولىّ با قیّم، در این خصوص تفاوتى دارد؟
آیا زخم هایی که در سؤالات زیر آمده است یک حارصه محسوب می شود یا دو حارصه ؟
الف : شخصى در جریان تصادف سمت راست بدنش به زمین کشیده شده است، به شکلى که یک سمت صورت وى تماماً خراشیده شده و عمق آن در حدّ حارصه است.
ب : شخصى بدن دیگرى را گاز گرفته، و جراحت حارصه اى، مثلا به طول دو سانتى متر، ایجاد کرده است. ولى از آنجا که بین دو دندانش فاصله بوده، در محلّ جراحت مذکور نیز به همین شکل فاصله افتاده است.
با توجّه به جریان قاعده قرعه در شبهات موضوعیّه، بفرمایید:
1ـ آیا این قاعده اختصاص به شبهات حکمیّه دارد، یا شبهات موضوعیّه در امور
جزایى را نیز در بر مى گیرد؟ به عنوان مثال، در موردى که علم اجمالى به وجود قاتل بین دو یا چند نفر باشد، آیا مى توان با تمسّک به قرعه حکم قصاص یا دیه را اجرا نمود؟
2ـ در فرض جریان این قاعده در امور جزایى، آیا در تمام ابواب حدود، قصاص، دیات و تعزیرات جارى است، یا به باب خاصّى اختصاص دارد؟
سر شخصى را با سنگ شکسته ام (البتّه قصد پرتاب داشته ام، نه شکستن) و نمى دانم چه مقدار جراحت وارد شده، بلکه فقط مى دانم از سر مجروح خونى آمده است، اکنون شخص مجروح فوت کرده و اصلا دسترسى به ورثه و بستگان او نداشته و نخواهم داشت، دیه آن چقدر است؟
چنانچه در اثر ضربه مستوجب ديه چند نقطه از يک استخوان (مانند استخوان ساق پا) دچار شکستگي شود، بفرماييد:
الف: آيا هر شکستگي ديه جداگانه دارد يا پرداخت يک ديه براي همه آنها کافي است؟
ب: در اين فرض، آيا ايجاد چند شکستگي در اثر يک يا چند ضربه باهم تفاوت دارد؟
ج: اگر در اثر ضربه مستوجب ديه، علاوه بر شکستگي استخوان تکهاي از همان استخوان نيز جدا شود، آيا براي جدا شدن استخوان، ديه شکستگي استخوان بايد پرداخت شود يا حکم ديگري دارد؟
آیا مى توان مسؤولیّت ضمان دیه را به تناسب درجه تقصیر بین دو یا چند نفر تقسیم نمود؟ مثلا در حادثه ناشى از کار، دست کارگرى قطع مى شود. طبق نظر کارشناس (بازرس کار) کارگر 30% درصد و کارفرما 70% مقصّر شناخته مى شوند. آیا در این صورت مى توان دیه، یا خسارت را به تناسب تقصیر هر یک از آنها، تعیین نمود؟ یعنى کار فرما را به پرداخت 70% دیه محکوم نمود، و کارگر 30% دیه را عهده دار شود؟
اگر معلمی با چوب به کف دست دانش آموزی به قصد تأدیب بزند نه به قصد آسیب رساندن و به اندازه ی یک سانتی متر مربع خون جاری شود (چوب دارای لبه تیز بوده و معلم اطلاع نداشته) چقدر باید دیه پرداخت کند؟
شخصى وصیّت به ثلث نموده، و در اثر تصادف ماشین فوت کرده است. وصىّ میّت ادّعاى دیه نموده، و بابت آن چکى از قاتل دریافت نموده است. پس از این جریان، بعضى از ورثه، رضایت داده، و بعضى سهمشان از دیه را گرفته اند. حکم سهم میّت و وظیفه وصىّ چیست؟
در صورتى که خانمى از شوهرش، به اتّهام ضرب و جرح، شکایت نماید، و پس از محکومیّت زوج،زوجه فوت نماید، لطفاً بفرمایید:
الف) در فرض عدم انتساب فوت به شوهر، آیا زوج از دیه ضرب و جرح که خود مسؤول پرداخت آن است، ارث مى برد؟
ب) در صورت انتساب قتل به شوهر، در سه صورت عمد، شبه عمد و خطاى محض، آیا حکم مسأله تفاوتى پیدا مى کند؟
خانمی در اثر تصادف فوت شده است ورثه او دیه را به متهم بخشیده اند و قرار شده مبلغی کمتر از
دیه از او دریافت نمایند. آن مرحومه ثلث اموال خود را برای مصرف در مورد معینی وصیت کرده است؛ آیا مبلغی که دریافت می شود با توجه به اینکه دیه نیست مثل مال الارث تقسیم می شود؟ وآیا ثلث اموال شامل آن نیز می شود یا خیر؟
در مواردي نظير شکستگي ستون فقرات که ديه کامله دارد، طبق فتواي فقها اگر اين شکستگي به گونهاي معالجه شود که اثري از جنايت باقي نماند، جاني بايد يکصد دينار بپردازد. در اين گونه موارد فعليت درمان و اصلاح ملاک است يا قابليت آن؟( به اين معني که اگر فعليت ملاک باشد از ابتدا ديه کامله به عهده جاني قرار مي گيرد و جاني يا موظف به پرداخت تمام ديه مي باشد - که پس از اصلاح و خوب شدن، 900 دينار به او پس داده ميشود - و يا منتظر مي ماند که پس از معالجه، ديه مقرره (100 دينار) را بپردازد. (اگر چه ذمهاش به کل ديه مشغول است). ولي اگر قابليت درمان ملاک باشد از همان ابتدا، ذمه جاني به يکصد دينار مشغول ميشود.)
اینجانب دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق ، جزا و جرم شناسی هستم. موضوع پایان نامه ام تداخل اسباب در جنایات است و بحث سرایت ، از بخشهای مورد بحث من است.
سوال بنده این است که اگر کسی در اثر سانحه رانندگی دچار آسیب هایی مثل شکستگی دست و پا شود و ضمنا در آن حادثه دچار مرگ مغزی نیز بشود و بعد از گذشت ماه ها و حتی دو سال فرد مصدوم که مبتلا به مرگ مغزی بوده فوت کند، در این صورت آیا باید تنها یک دیه کامله برای قتل نفس پرداخت شود یا اینکه علاوه بر آن باید دیات سایر اعضا و آسیب ها هم داده شود؟
الف. چنانچه اولياي دم در مقام مصالحه قصاص با مبلغي زايد بر ديه، مقداري را تقاضا کردند که پرداخت آن براي قاتل ميسر نيست، آيا دادگاه ميتواند فرصت محدودي براي اجراي قصاص به اولياي دم بدهد پس از انقضاي مهلت مذکور و عدم تقاضاي قصاص، محکوم را آزاد نمايد؟
ب. در صورت مثبت بودن جواب، آيا بايد او را بدون قيد آزاد نمود يا با اخذ وثيقه و قيد ضمانت؟
ج. در صورتي که مقتول داراي ورثه صغير و کبير باشد، اگر ورثه کبير خواهان قصاص بودند ولي براي استيفاي قصاص قدرت تأمين سهم صغير را نداشتند، آيا ميتوان قاتل را تا زمان بلوغ صغير (اگر چه در مدت طولاني) در زندان نگه داشت؟
د. در صورت مثبت بودن جواب، آيا تحمل سال هاي متمادي در زندان (مثلاً 14 سال براي بلوغ فرزند صغير مقتول) و بعد، اجراي قصاص از مصاديق تحميل دو جريمه به خاطر يک جرم نيست؟