ما در دعای ماه رمضان به 14 طائفه دعا می کنیم که یکی از آنان آزادی اسیران است؛ معنای این دعاها فقط صرف دعاکردن ما نبوده و برای یادآوری است؛ بلکه باید به کمک این افراد رفته و در این امر خیر شرکت نماییم
اگر نياز به عضوى از اعضاى مرده باشد، و آن را از بدن او جدا كنند، آيا ديه دارد؟ ديه آن چه مقدار است؟ چه كسى بايد بدهد؟ به چه كسى تعلّق مى گيرد؟ در صورت ثبوت ديه، آيا بين مسلمان و كافر از يك طرف، و كافر ذمّى و غير ذمّى از سوى ديگر، فرقى هست؟
فردى عمداً چشم کسى را از بین برده، و طبق شهادت شهود و تحقیق از طرفین، موضوع پرونده از موارد قصاص تشخیص داده شده است. ولى جانى قبل از صدور حکم تقاضاى تبدیل قصاص به دیه را نموده، و مجنىّ علیه نیز موافقت کرده، و حکم به دیه صادر شده، ولى بعد از قطعى شدن حکم دادگاه بدوى و تجدید نظر، محکوم علیه مدّعى اعسار شده است آیا تقاضاى اعسار با توجّه به این که قصاص با درخواست مصدوم به دیه تبدیل شده، قابل رسیدگى است؟
چنانچه عدّه اى از اولیاى دم خواهان قصاص باشند، آیا سهم الدیه همسر در احتساب سهم الدیّه سایر اولیاى دم (اعمّ از صغار و کبار که تقاضاى دریافت دیه نموده اند) تأثیر گذار است؟
اگر اولیاى دم تقاضاى قصاص کنند، آیا تا قبل از اجراى حکم فقط مى توانند عفو کنند؟ یا امکان مطالبه دیه نیز وجود دارد؟ آیا در این حالت مى توانند با قاتل مصالحه و چیزى زاید بر دیه مطالبه کنند؟
چنان چه اولیاى دم علیرغم اصرار بر قصاص، قدرت پرداخت فاضل دیه را نداشته باشند آیا مى توان بدون ردّ فاضل دیه، قصاص را اجرا نمود، و فاضل دیه به عنوان دین بر ذمّه ولىّ دم باقى بماند؟
بعضا در دادگاه های ایران از شاکی برای اجرای حکم اعدام کسی که به قصاص نفس محکوم شده دیه طلب می کنند و اگر ولی دم نتواند دیه را بپردازد مجرم از قصاص جان سالم به در می برد. آیا این این امر ریشه فقهی دارد؟
در صورتي که مردي زني را به قتل رسانده باشد هنگامي که اولياي مقتول ميخواهند براي قصاص، نصف ديه را به قاتل بدهند انتخاب نوع ديه با اولياي دم است يا جاني؟
اگر ولی دم مقتول بگویند که ما از قصاص گذشت کرده و دیه می خواهیم ولی قاتل بگوید که من به هیچ وجه دیه نمی دهم از زندگی سیر شدم ومی خواهم که قصاص بشوم در اینجا قاتل را باید قصاص کرد یا اینکه به پرداخت دیه محکوم می شود؟