مسأله 1654ـ دوم، دادن زکات بايد مايه کمک به گناه نشود، بنابراين زکات را به کسى که آن را در معصيت صرف مى کند نمى توان داد و احتياط واجب آن است به شرابخوار نيز زکات ندهند.
مسأله 1653ـ مستحقّين زکات بايد شرايط زير را داشته باشند:
اوّل، ايمان به خدا و پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) و ائمّه دوازده گانه(عليهم السلام)، به اطفال يا ديوانگانى که از مسلمانان شيعه فقير باشند مى توان زکات داد، منتهى بايد زکات را به دست ولى آنها بدهند، خواه به نيّت تمليک به طفل يا ديوانه باشد يا به قصد مصرف کردن درباره آنها و اگر به ولى دسترسى ندارد مى تواند خودش يا به وسيله يک نفر امين زکات را براى احتياجات آنها صرف کند.
مسأله 1652ـ مسافرى که خرجى او تمام شده، يا اموالش به سرقت رفته، يا مرکبش از کار افتاده، چنانچه سفر او سفر معصيت نباشد و نتواند با فروختن چيزى يا قرض کردن مالى خود را به مقصد برساند، مى تواند زکات بگيرد، هر چند در وطن خود فقير نباشد و لازم نيست بعد از رسيدن به وطن مقدارى را که از باب زکات گرفته برگرداند، ولى اگر بعد از رسيدن به وطن چيزى از زکات زياد آمده باشد بايد آن را به حاکم شرع بدهد و بگويد زکات است.
مسأله 1651ـ کسى که بدهکار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد، مى تواند براى دادن قرض خود زکات بگيرد، هر چند مخارج سال خود را داشته باشد، به شرط اين که مالى را که قرض کرده در معصيت خرج نکرده باشد.
مسأله 1650ـ اگر به گمان اين که کسى فقير است زکات به او دهد بعد بفهمد فقير نبوده، يا از روى ندانستن مسأله به کسى که فقير نيست زکات بدهد، چنانچه چيزى را که به او داده باقى باشد مى تواند پس بگيرد و به مستحق بدهد و اگر از بين رفته هرگاه کسى که آن چيز را گرفته مى دانسته يا احتمال مى داده که زکات است بايد عوض آن را بدهد و او نيز به مستحق برساند، ولى اگر به غير عنوان زکات داده نمى تواند چيزى از او بگيرد و در هر حال چنانچه در تشخيص مستحق کوتاهى نکرده باشد لازم نيست دوباره از مال خود بپردازد.
مسأله 1649ـ لازم نيست به فقير بگويند که اين مال زکات است، بلکه مى توان زکات را به صورت هديه به او داد (البته بطورى که دروغ نشود) ولى در هر حال بايد قصد زکات کند.
مسأله 1648ـ کسى که فقير بودنش معلوم نيست نمى توان به او زکات داد، ولى اگر از ظاهر حالش گمان پيدا شود که فقير است، زکات دادن به او جايز است، همچنين اگر افراد مورد اعتماد خبر دهند که او فقير مى باشد.
مسأله 1647ـ کسى که زکات بر ذمّه دارد و از فقيرى طلبکار است، مى تواند طلب خود را از باب زکات حساب کند، حتّى اگر فقير بدهکار از دنيا برود مى تواند بدهى او را از زکات محسوب دارد، امّا اگر چيزى از خود گذاشته که به اندازه بدهى اوست بنابر احتياط واجب نمى توان بدهى او را از زکات حساب کرد.
مسأله 1645ـ کسى که مى تواند با ياد گرفتن صنعت يا کارهاى ديگر زندگى خود را اداره کند، بايد يادگيرد تا نيازى به زکات نداشته باشد، ولى تا زمانى که مشغول ياد گرفتن است مى تواند زکات بگيرد.
مسأله 1644ـ شخص نيازمند مى تواند مرکب سوارى مورد نياز و همچنين خانه اى که به آن احتياج دارد وسرمايه لازم براى کسب و کار را از زکات تهيّه کند و در اين قسمت بايد به آن مقدار که براى نياز و حفظ آبروى او لازم است قناعت کند.
مسأله 1643ـ صنعتگر يا کارگرى که درآمد او از مخارج سالش کمتر است مى تواند کسرى مخارجش را از زکات بگيرد و لازم نيست ابزار کار يا سرمايه و ملک خود را به مصرف مخارج برساند.
مسأله 1642ـ فقير يا مسکين بنابر احتياط واجب نمى تواند بيش از مخارج سال خود و عيالاتش را از زکات بگيرد و اگر کسرى دارد تنها به اندازه کسرى خود مى تواند بگيرد.
مسأله 1641ـ زکات را در يکى از هشت مورد زير بايد صرف کرد:
1 و 2ـ «فقرا» و «مساکين» و آنها کسانى هستند که مخارج سال خود و عيالاتشان را ندارند. تفاوت فقير و مسکين در اين است که فقير روى سؤال از کسى ندارد، امّا مسکين نيازمندى است که روى سؤال دارد، کسانى که صنعت و ملک و سرمايه و کسبى دارند که زندگى آنها را اداره نمى کند فقير محسوب مى شوند و کمبود زندگى خود را مى توانند از زکات بگيرند.
3ـ کسى که از طرف امام يا نايب او مأمور جمع آورى زکات يا نگهدارى يا رسيدگى به حساب آن و يا رساندن آن به امام و نايب او، يا رساندن به مصارف لازم هستند مى توانند به اندازه زحمتى که مى کشند از زکات استفاده کنند.
4ـ افراد ضعيف الايمانى که با گرفتن زکات تقويت مى شوند و تمايل به اسلام پيدا مى کنند.
5ـ خريدن برده ها و آزاد کردن آنها.
6ـ اشخاص بدهکارى که نمى توانند قرض خود را ادا کنند.
7ـ «سبيل اللّه» يعنى کارهايى مانند ساختن مسجد که منفعت دينى عمومى دارد و همچنين مدارس علوم دينى، مراکز تبليغاتى، اعزام مبلّغين، نشر کتابهاى مفيد اسلامى و خلاصه آنچه براى اسلام نفع داشته باشد به هر نحو که باشد، مخصوصاً جهاد در راه خدا.
8ـ «ابن السّبيل» يعنى مسافرى که در سفر مانده و محتاج شده که به مقدار نيازش مى تواند از زکات استفاده کند، هر چند در محلّ خود غنى و بى نياز باشد.
مسأله 1640ـ کسى که زکات حيوان بر او واجب است اگر زکات را از مال ديگرش بدهد تا وقتى که شماره آنها از نصاب کم نشده همه سال بايد زکات بدهد و هرگاه از نصاب افتاد ديگر زکات واجب نيست و اگر پيش از تمام شدن ماه يازدهم حيوان را با چيز ديگر عوض کند، زکات بر او واجب نيست، ولى اگر آن حيوانات را با گاو و گوسفند و شتر ديگرى عوض کند، مثلاً 40 گوسفند بدهد و 40 گوسفند ديگر بگيرد احتياط واجب آن است که زکات آن را بپردازد.
مسأله 1639ـ اگر همه گوسفندان و گاو و شترها سالم و بى عيب و جوان باشد نمى تواند زکات آنها را از مريض يا معيوب و پير بدهد، بلکه اگر بعضى سالم و بعضى مريض، دسته اى معيوب و دسته اى بى عيب، مقدارى پير و مقدارى جوان باشد، احتياط واجب آن است که براى زکات، سالم و بى عيب و جوان را انتخاب کند، ولى اگر همه آنها مريض يا معيوب يا پير باشند مى تواند زکات را از خود آنها بدهد.
مسأله 1638ـ اگر يک نفر در چند جا گوسفند يا گاو و شتر دارد و روى هم رفته به حدّ نصاب برسد، بايد زکات آن را بدهد و اگر گاو و گوسفند و شتر مريض و معيوب هم باشند زکاتشان واجب است.
مسأله 1636ـ گوسفندى را که براى زکات مى دهد اگر قيمتش از گوسفندهاى ديگر او کمتر باشد اشکال ندارد، ولى مستحبّ است گوسفندى که قيمتش بيشتر است بدهد، يا لااقل حدّ وسط را در نظر بگيرد و همچنين در گاو و شتر.
مسأله 1632ـ مابين دو نصاب زکات ندارد، يعنى اگر از نصاب اوّل که 5 شتر است بگذرد تا به نصاب دوم که 10 شتر است نرسيده، فقط زکات 5 شتر را مى دهد، همچنين در نصابهاى بعد.
مسأله 1631ـ براى شتر 12 نصاب است:
اوّل: 5 شتر و زکات آن يک گوسفند است و کمتر از مقدار، زکات ندارد.
دوم: 10 شتر و زکات آن دو گوسفند است.
سوم: 15 شتر و زکات آن سه گوسفند است.
چهارم: 20 شتر و زکات آن چهار گوسفند است.
پنجم: 25 شتر و زکات آن پنج گوسفند است.
ششم: 26 شتر و زکات آن يک شتر است که داخل سال دوم شده باشد.
هفتم: 36 شتر و زکات آن يک شتر است که داخل سال سوم شده باشد.
هشتم: 46 شتر و زکات آن يک شتر است که داخل سال چهارم شده باشد.
نهم: 61 شتر و زکات آن يک شتر است که داخل سال پنجم شده باشد.
دهم: 76 شتر و زکات آن دو شتر است که داخل سال سوم شده باشد.
يازدهم: 91 شتر و زکات آن دو شتر است که داخل سال چهارم شده باشد.
دوازدهم: 121 شتر و بالاتر از آن است که بايد يا چهل چهل حساب کند و براى هر 40 شتر يک شتر بدهد که داخل سال سوم شده باشد، يا پنجاه پنجاه حساب کند و براى هرپنجاه شتر يک شتر بدهد که داخل سال چهارم شده باشد و يا با چهل و پنجاه حساب کند، ولى در اين جا نيزبايد طورى حساب کند که چيزى باقى نماند و يا اگر باقى مى ماند از 9 شتر بيشتر نباشد و شتر زکات بايد حتماً ماده باشد.
مسأله 1629ـ لازم نيست زکات را از خود گوسفندان بدهد، بلکه اگر گوسفند ديگرى بدهد جايز است و همچنين مى تواند به جاى گوسفند و گاو و شتر پول آنها را بدهد، مگر آن که دادن خود حيوان براى مستحق مفيدتر باشد در اين صورت احتياط آن است که خود آن را بدهد.
مسأله 1628ـ گوسفند 5 نصاب دارد:
1ـ (40) گوسفند و زکات آن يک گوسفند است، و کمتر از آن زکات ندارد.
2ـ (121) گوسفند و زکات آن دو گوسفند است.
3ـ (201) گوسفند و زکات آن سه گوسفند است.
4ـ (301) گوسفند و زکات آن چهار گوسفند است.
5ـ (400) گوسفند و بالاتر، که بايد براى هر صد تاى آنها يک گوسفند بدهد و مقدارى که از صد تا کمتر است زکات ندارد و ميان دو نصاب نيز زکات نيست، يعنى اگر گوسفندان به (40) رسيده است تا به نصاب دوم که (121) گوسفند است نرسد، فقط يک گوسفند مى دهد و همچنين در نصابهاى بعد.
مسأله 1627ـ اگر براى اين حيوانات چراگاهى كه كسى نكاشته بخرد يا اجاره كند، يا براى چراندن در آن متحمّل مخارجى شود بايد زكات را بدهد، البتّه هزینه ها از آن کسر می شود.
مسأله 1630ـ گاو داراى دو نصاب است:
نصاب اوّل 30 رأس است، يعنى وقتى شماره گاوها به 30 رسد اگر شرايطى را که قبلاً گفته شد دارا باشد، بايد يک گوساله نر يا ماده که لااقل داخل سال دوم شده باشد زکات دهد.
نصاب دوم 40 رأس است و زکات آن يک گوساله ماده است که لااقل داخل سال سوم شده باشد و آنچه در بين 30 و 40 باشد زکات ندارد، مثلاً کسى که (35) گاو دارد فقط زکات 30 رأس آن را مى دهد و همچنين اگر از (40) گاو زيادتر شود تا به 60 نرسيده، فقط زکات همان 40 گاو را مى دهد، و هرگاه به 60 رسيد بايد دو گوساله که لااقل داخل سال دوم شده بدهد، همين طور هرچه افزايش يابد آنها را سى سى، يا چهل چهل، و يا اگر ممکن است با 30 و 40 حساب کند و مطابق دستور بالا عمل نمايد، امّا بايد طورى حساب کند که چيزى باقى نماند، يا اگر مى ماند از 9 بيشتر نباشد، مثلاً کسى که 70 رأس گاو دارد بايد به حساب 30 و 40 حساب کند و هر کدام را مطابق دستور بالا زکات بدهد و کسى که 80 رأس گاو دارد با حساب چهل چهل حساب کند.
مسأله 1626ـ احتياط واجب آن است که زکات گاو و گوسفند و شتر را اگر به حدّ نصاب برسد بدهد، خواه از علف بيابان بخورد يا علف دستى به آن بدهد و يا گاهى از اين و گاه از آن.