مسأله 2221ـ اگر بعضى از اين رگها را ببرند و صبر کنند تا حيوان بميرد بعد بقيّه را ببرند فايده ندارد، بلکه اگر به اين مقدار هم صبر نکنند ولى بطور معمول رگها را پشت سر هم نبرند اگر چه هنوز حيوان جان داشته باشد اشکال دارد.
مسأله 2153ـ هرگاه زن يقين کند همسرش از دنيا رفته و عدّه وفات نگه دارد و بعداً شوهر کند، چنانچه معلوم شود شوهر او بعد مرده است، بايد از شوهر دوم جدا شود و احتياط واجب آن است که اگر باردار است به مقدارى که در عدّه طلاق گفته شد براى شوهر دوم عدّه طلاق نگه دارد و بعد از آن براى شوهر اوّل چهار ماه و ده روز عدّه وفات نگه دارد و اگر باردار نيست براى شوهر اوّل عدّه وفات نگه دارد و بعد براى شوهر دوم عدّه طلاق.
مسأله 1925ـ هرگاه وکيل يا موکّل از دنيا برود يا ديوانه شود وکالت باطل مى شود، هر چند ديوانه بعداً عاقل گردد، ديوانگى موقّت نيز بنابر احتياط باعث باطل شدن وکالت است، ولى بى هوشى موقّت موجب باطل شدن وکالت نيست.
مسأله 1914ـ انسان مى تواند قبل از مرگ خود خواه صحيح و سالم باشد يا بيمار هر قدر از مال خود را بخواهد، به ديگرى ببخشد، يا جنسى را ارزانتر از قيمت بفروشد، يا به مصرف خود و عيال و ميهمان برساند، ولى احتياط آن است که در مرضى که با آن از دنيا مى رود (يعنى در آستانه مرگ) در بيش از ثلث مال خود چنين تصرّفاتى نکند، مگر با اجازه ورثه.
مسأله 1904ـ معامله مساقات با مرگ صاحب باغ به هم نمى خورد و ورثه او به جاى او هستند، امّا اگر کسى که تربيت درختها به او واگذار شده بميرد در صورتى که شرط کرده باشند خودش باغدارى کند معامله به هم مى خورد، ولى اگر چنين شرطى نکرده باشند ورثه او جانشين او مى شوند.
مسأله 1894ـ اگر بعد از قرارداد، صاحب زمين يا زارع بميرد مزارعه به هم نمى خورد و ورثه آنها به جاى آنان خواهند بود، ولى اگر زارع بميرد و شرط کرده باشند که شخصاً زراعت کند مزارعه به هم مى خورد و اگر زراعت نمايان شده باشد بايد سهم او را به ورثه اش بدهند، ولى ورثه نمى توانند صاحب زمين را مجبور کنند که زراعت در زمين باقى بماند، مگر اين که چيدن آن موجب ضرر و زيان آنها شود.
مسأله 590ـ سزاوار است انسان در مرگ خويشاوندان، مخصوصاً در مرگ فرزند شکيبايى را از دست ندهد و هر وقت ميّت را ياد مى کند «اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ» بگويد و براى ميّت قرآن بخواند و طلب آمرزش کند.
اگر کسی به فریاد کمک دیگری با وجود توانایی توجه نکند و آن شخص گرفتار، بمیرد. با توجه به اینکه این فرد از لحاظ قانونی مسؤلیتی برای کمک نداشته باشد این شخص از نظر فقهی و اخلاقی ایا در نزد خدا مسؤل است؟
مجتهد جامع الشرائطی (مرجع تقلید) چند نفر را به عنوان متولی برای این حسینیه قرار داده است، آیا با فوت آن مرجع تقلید تولیت آنها برقرار است یا باید مجدداً متولی معین کرد؟
اگر نذر کنیم که مثلا هر ماه یک بار برای زیارت به مشهد رویم در عوض اینکه خداوند کاری کند که در لحظه مرگ با ایمان از دنیا برویم و بی ایمان نمیریم ایرادی دارد؟
آيا انسان میتواند به ديگرى اجازه قتل خويش را بدهد؟ اگر مانند مريض در حال مرگ باشد، كه به پزشك اذن تزريق آمپول مرگآور بدهد چطور؟ آیا در صورت عملی شدن حکم خودکشی را دارد؟
هرگاه اعضاى مهم بدن بيمارى براثر ضعف و ناراحتى در حال مرگ باشد و از طرفى جسد مردهاى نيز در اختيار باشد، آيا میتوان عضو موردنظر را از بدن ميّت برداشت و به بدن شخص مريض پيوند زد؟
اگر براى تشخيص حيات يا مرگ مصدومى تنها راه، شكافتن يكى از شریانهای وى باشد، بفرماييد:
۱. آيا اين كار جايز است؟
۲. آيا اين عمل در صورت ضرورت ديه دارد؟ ديه آن بر عهده كيست؟
يكى از وظايف پزشكى قانونى تشخيص و تعيين علّت تأمّه مرگ امواتى است كه بنا به دلايلى، ازجمله بيم وقوع و يا وقوع جنايت، بايد علّت تامّه مرگ آنان براى محاكم قضايى روشن گردد و در اكثر موارد تشخيص و تعيين دقيق علّت فوت، فقط با کالبدشکافی مقدور است و با اين اقدام بسيارى از جنايات به وقوع پيوسته كشف گرديده و از پايمال شدن خون بهناحق ريخته مقتولين جلوگيرى به عمل میآید. با عنايت به مطالب فوق، نظر مبارك خويش را در خصوص مسائل زير مرقوم فرماييد:
۱. با توجّه به اينكه انجام عمل کالبدشکافی راهى است براى كشف حقيقت و احقاق حقّ اولياى دم، آيا انجام اين عمل شرعاً جايز است؟
۲. برفرض جايز بودن، آيا رضايت اولياى دم براى انجام عمل کالبدشکافی لازم است؟ درصورتیکه شرط باشد، اگر بعضى از اولياى دم راضى و بعضى ناراضى باشند، چه حكمى دارد؟
۳. آيا براى انجام عمل کالبدشکافی، تشخيص پزشكى قانونى میتواند مجوّز شرعى باشد، يا علاوه بر آن، درخواست مقام قضايى نيز در اين خصوص لازم است؟
۴. با فرض شرط بودن رضايت اولياى دم در جواز شرعى انجام کالبدشکافی، آيا در صورت درخواست مقام قضايى بازهم رضايت اولياى دم شرط است؟
معیار حیوان مردار ازنظر حضرتعالی چیست حیوانی که بدون جرح کشته شود نیز مردار است و یا حیوانی که در تصادفات و یا توسط درندهای نیز کشته میشود مردار است یا خیر؟