پدرى مالى را به پسر نابالغ خويش هبه شرعى نموده است ولى مدّتى بعد پدر، مقدارى از آن زمين را مى فروشد. اگر پسر بالغ شود آيا حقّ فسخ دارد؟ و اگر حقّ فسخ دارد، آيا پسر بايد به مشترى رجوع كند و مال خودش را بگيرد، يا بايد به پدرش رجوع كند؟
شخصى از مال منقول خود به پسرش که غائب بوده هبه کرده و شخصى را وکیل کرده که از جانب پسرش قبض کند و او قبض کرده است، آیا این هبه نافذ است چون واهب قبل از برگشت فرزندش از دنیا رفته است (لازم به توضیح است که این وکالت با اجازه حاکم شرع بوده است)؟
اینجانب مقلد امام خمینى (رحمهالله) بودهام و به فتواى حضرتعالی بر تقلید از ایشان باقى هستم، ایشان در باب روزه مستحبى میفرماید اگر سبب اذیّت پدر و مادر و جد شود جایز نیست با توجّه به این مطلب که اینجانب قادر به ازدواج نمیباشم و گرفتن روزه مستحبى را تنها راه جلوگیرى از فعل حرام یافتهام و از طرفى هم پدر و مادرم راضى به گرفتن روزه مستحبى توسط من نمیگردند و نمیتوانم آنان را به این امر راضى کنم آیا باوجود چنین شرایطى میتوان بدون در نظر گرفتن رضایت پدر و مادر روزه گرفت؟
اگر مادري اسم فرزند دخترش را روشنا بگذارد درقبال اين اسم مادر بايد بعد ازمرگ جوابگو باشد يا اين كه اسم خوبي است ؟هرچندميداند كه فاطمه وزهراو امثال آنها بهتراست ولي اسامي مادرو خواهراوست؟ روشنا اسم لايقي است؟