مسأله 808ـ در جايى که ماندن در آن حرام است (مثلاً جايى که خطر خراب شدن سقف، يا ريزش کوه و آمدن سيلاب دارد) بايد نماز نخواند و اگر بخواند احتياط واجب اعاده آن است، همچنين روى چيزى که ايستادن و نشستن بر آن حرام است مانند فرشى که نام خدا بر آن نوشته شده است.
مسأله 812ـ اگر زن در کنار مرد يا جلوتر بايستد و باهم وارد نماز شوند نماز هر دو باطل است، امّا اگر يکى قبلاً وارد نماز شده، نماز او صحيح و نماز دومى باطل است.
مسأله 811ـ بايد در نماز، زن عقب تر از مرد بايستد و جاى سجده او از جاى سجده مرد كمى عقب تر باشد و الاّ نماز باطل است و در اين حكم محرم و غير محرم تفاوتى ندارند، ولى اگر ميان مرد و زن ديوار يا پرده و مانند آن باشد، يا به اندازه ده ذراع (تقريباً 5 متر) فاصله باشد اشكال ندارد، و در مکانهای شلوغ که اجرای این حکم مشقّت دارد رعایت آن لازم نیست.
مسأله 807ـ در جايى که به واسطه احتمال باد و باران يا فشار جمعيّت و مانند آن اطمينان ندارد که بتواند نماز را تمام کند اگر به اميد تمام کردن شروع کند و به مانعى برخورد ننمايد نمازش صحيح است.
671- وقت نماز جمعه از اوّل ظهر است به مقدارى که اذان و خطبه ها و نماز مطابق معمول انجام شود و با گذشتن اين مقدار، وقت نماز جمعه پايان مى يابد و بايد نماز ظهر خوانده شود.
مسأله 805ـ اگر مکان نمازگزار متحرّک باشد بطورى که نتواند کارهاى نماز را بطور عادى انجام دهد، نماز او باطل است بنابراين، نماز خواندن در کشتى و قطار و مانند آن اگر بتواند کارهاى نماز را صحيح انجام دهد اشکال ندارد و اگر از جهت تنگى وقت يا ضرورت ديگرى ناچار باشد نماز را در کشتى و اتومبيل و مانند آن بخواند و قبله دائماً در حال تغيير باشد بايد تا آنجا که مى تواند به طرف قبله برگردد و در حال برگشتن به سوى قبله چيزى نخواند.
مسأله 804ـ در زمينهاى بزرگ زراعتى و غير زراعتى که ديوار ندارد و زراعتى فعلاً در آن نيست نماز خواندن و نشستن و خوابيدن و تصرّفات جزئى اشکال ندارد، خواه نزديک شهر و روستا باشد يا دور از آن و خواه مالکين آن صغير باشند يا کبير، ولى اگر صاحبش صريحاً بگويد راضى نيستم يا بدانيم قلباً راضى نيست تصرّف در آن حرام و نماز نيز اشکال دارد.
مسأله 803ـ نماز خواندن در مسافرخانه ها و حمّامها و مانند آن براى مسافران و مشتريان که طبق متعارف وارد آنجا مى شوند اشکال ندارد، ولى در اماکن خصوصى بدون اجازه مالک جايز نيست، مگر آن که اجازه تصرّفى بدهد که معلوم شود براى نماز خواندن نيز راضى است مثل اين که کسى را به ناهار يا شام يا استراحت دعوت کند که مسلّماً براى نماز نيز رضايت دارد.
مسأله 802ـ هرگاه بعضى از ورثه ميّت، صغير يا ديوانه يا غايب باشند تصرّف در ملک آنها و نماز در آن حرام است، ولى تصرّفات جزيى که براى برداشتن ميّت معمول است اشکال ندارد.
مسأله 799ـ هرگاه رضايت صاحب ملک از قرائن روشن و قطعى باشد نماز خواندن در آن ملک اشکالى ندارد، هرچند به زبان نگويد و بعکس اگر با زبان اجازه دهد امّا بداند قلباً راضى نيست نمى تواند نماز بخواند.
مسأله 798ـ اگر با پولى که خمس و زکات آن را نداده ملکى بخرد، تصرّف او در آن ملک حرام است و نمازش هم در آن اشکال دارد، همچنين است اگر به ذمّه بخرد امّا هنگام خريدن قصدش اين باشد از مالى که خمس يا زکاتش را نپرداخته پول آن را بپردازد که بنابر احتياط واجب بايد از آن اجتناب کند.
مسأله 796ـ کسى که ناچار است نماز واجب را سواره بخواند چنانچه مرکب يا صندلى و زين آن غصبى باشد و مجبور نباشد بر آن مرکب نماز بخواند نماز او اشکال دارد، همچنين است اگر بخواهد در حال اختيار نماز مستحبّى را سواره بخواند.
مسأله 795ـ هرگاه بداند مکانى غصبى است، امّا اين مسأله را که نبايد در جاى غصبى نماز بخواند نمى دانست، هرگاه در آنجا نماز بخواند بنابر احتياط واجب نمازش را اعاده کند.
مسأله 794ـ هرگاه در جايى نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد غصبى است نمازش صحيح است، همچنين اگر غصبى بودن جايى را مى دانست امّا فراموش کرد و بعداً به خاطرش آمد، ولى اگر خود غاصب فراموش کند و نماز بخواند نمازش اشکال دارد.
احتياط واجب آنست که مکان نمازگزار مباح باشد، بنابراين کسى که درملک غصبى يا روى فرش يا تخت غصبى نماز مى خواند نمازش اشکال دارد، همچنين نماز در ملکى که منفعت آن متعلّق به ديگرى است (مثل اين که در اجاره اوست) که نماز خواندن در آن بدون اجازه مستأجر اشکال دارد، همچنين در ملکى که مورد تعلّق حقّ ديگرى است، مثل اين که ميّت وصيّت کرده که ثلث مال او را به مصرفى برسانند تا وقتى که ثلث را جدا نکنند نمى توان در آن ملک نماز خواند.
مسأله 789ـ هرگاه بتواند با وسايلى (مثلاً با پوشکهاى معمولى) جلو سرايت نجاست بچّه را بگيرد بايد چنين کند و نيز اگر لباسهاى متعدد دارد بايد از لباس پاک استفاده کند.
مسأله 788ـ پنجم، زنى که پرستار بچّه است و نمى تواند براى نماز به آسانى لباس طاهر تهيّه کند، هرگاه در شبانه روز يک مرتبه لباس خود را بشويد مى تواند با آن نماز بخواند، هرچند لباسش با بول بچّه نجس شود، ولى احتياط آن است که لباس خود را براى اوّلين نمازى که به جا مى آورد آب بکشد.
مسأله 787ـ چهارم، هرگاه دستمال يا لباس نجسى که مى توان با آن عورت را پوشانيد در جيب نمازگزار باشد نماز او صحيح است و همچنين ساير اشياء نجس، ولى احتياط مستحب اجتناب از آن است.
مسأله 786ـ سوم از موارد عفو، لباسهاى کوچک نمازگزار است، مانند عرقچين و جورابى که نمى توان با آن عورت را پوشانيد، اگر نجس باشد نماز با آنها صحيح است و همچنين انگشتر و عينک که نجس شده است.
مسأله 780ـ اگر چند زخم در بدن وجود دارد و بطورى نزديک هم است که يک زخم حساب مى شود تا وقتى که همه خوب نشده است نماز خواندن با آنها اشکال ندارد، ولى اگر به اندازه اى از هم دور است که هر کدام يک زخم حساب مى شود، هر کدام خوب شود بايد بدن و لباس را از خون آن آب بکشد.
مسأله 775ـ اوّل هرگاه در بدن يا لباس نمازگزار خون زخم يا جراحت يا دمل باشد اگر به گونه اى است که آب کشيدن بدن يا لباس، کار مشکلى است تا وقتى که زخم يا جراحت و دمل خوب نشده مى تواند با آن نماز بخواند، همچنين است چرکى که با خون بيرون مى آيد، يا دوايى که روى زخم مى گذارند و نجس مى شود، ولى اگر زخم بزودى خوب مى شود و شستن خون آن از لباس يا بدن آسان است بايد آن را آب کشد.