مسأله 1041ـ شکستن نماز واجب عمداً بنابر احتياط جايز نيست، ولى براى جلوگيرى کردن از ضرر قابل توجّه مالى يا بدنى مانعى ندارد، مثلاً اگر جان نمازگزار يا کسى که حفظ جان او واجب است به خطر بيفتد و بدون شکستن نماز رفع خطر ممکن نباشد بايد نماز را شکست، همچنين براى حفظ مالى که نگهدارى آن لازم است، امّا براى مالى که اهمّيّت چندانى ندارد، مکروه است.
مسأله 1040ـ هرکارى که خضوع و خشوع نمازگزار را از بين ببرد مکروه است، از جمله نگاه کردن به چپ و راست (البته اگر صورت را زياد برگرداند نماز اشکال دارد) و بازى کردن با ريش و با دست خود و داخل کردن انگشتها در يکديگر و انداختن آب دهان و نگاه کردن به خط انگشتر و نيز مکروه است هنگامى که مشغول حمد و سوره و ذکر نماز است براى شنيدن حرف کسى ساکت شود، همچنين مکروه است که انسان در موقع خواب آلودگى يا وقتى که نياز به دفع بول و غائط دارد، يا لباس تنگ در تن کرده نماز بخواند.
مسأله 1036ـ خوردن و آشاميدن به گونه اى که صورت نماز را به هم زند موجب باطل شدن نماز است، ولى اگر ذرّاتى از غذا و مانند آن در دهان باشد و موقع نماز فرو برد نماز را باطل نمى کند.
مسأله 1035ـ هرگاه در اثناء نماز آنقدر سکوت کند که از صورت نمازگزار خارج شود نمازش باطل است، امّا اگر مقدارى سکوت کند و شک کند که آيا اين مقدار سکوت، نماز را به هم زده يا نه، نمازش صحيح است، همچنين اگر کارى انجام داده که شک دارد صورت نماز را به هم مى زند يا نه.
مسأله 1034ـ کارهايى که صورت نماز را به هم مى زند مانند کف زدن و به هوا پريدن و مانند آن، خواه از روى عمد باشد يا از روى فراموشى باعث باطل شدن نماز است، امّا کارهايى که صورت نماز را به هم نمى زند اشکالى ندارد مانند اشاره کردن به دست.
مسأله 1033ـ گريه کردن با صدا نماز را باطل مى کند هرچند بى اختيارشود، بلکه بنابر احتياط واجب گريه بى صدا نيز نماز را باطل مى کند اينهادر صورتى است که گريه از ترس خدا و براى آخرت نباشد، و الاّ نه تنها نماز را باطل نمى کند، بلکه از بهترين اعمال و از کارهاى اولياى خداست.
مسأله 1032ـ هرگاه براى جلوگيرى از صداى خنده به خود فشار آورد بطورى که حالش تغيير کند و رنگش سرخ شود و بدن تکان بخورد بطورى که از شکل نمازگزار بيرون رود نماز او باطل است واگر به اين حد نرسد اشکالى ندارد.
مسأله 1031ـ خنده عمدى و با صدا نماز را باطل مى کند و همچنين خنده اى که در آن بى اختيار باشد، امّا تبسم و لبخند نماز را باطل نمى کند هرچند عمدى باشد و نيز خنده سهوى به گمان اين که در حال نماز نيست موجب باطل شدن نماز نمى شود.
مسأله 1021ـ واجب است جواب سلام را طورى بگويد که سلام کننده بشنود، امّا اگر سلام کننده کر باشد يا در محيطى است که سر و صدا زياد است چنانچه بطور معمول جواب دهد کافى است و احتياط آن است که با اشاره نيز به او بفهماند.
مسأله 1018ـ نمازگزار نبايد در حال نماز به ديگرى سلام کند، ولى اگر ديگرى به او سلام کند جواب او واجب است، امّا جواب بايد مانند سلام باشد، مثلاً اگر گفت: «اَلسَّلامُ عَلَيْکَ» در جواب بگويد «اَلسَّلامُ عَلَيْکَ» و اگر بگويد «سَلامٌ عَلَيْکُمْ» در جواب بگويد «سَلامٌ عَلَيْکُمْ»، حتّى اگر بگويد «سلام» در جواب بايد بگويد «سلام».
مسأله 1016ـ ذکر خدا، قرائت قرآن دعا، در هر جاى نماز جايز است اگر جمله اى را مانند «اَللّهُ اَکْبَرُ» به قصد ذکر خدا بگويد، امّا در موقع گفتن، صدا را بلندکند که چيزى را به ديگرى بفهماند اشکال ندارد، ولى دعا و ذکر به زبانهاى غير عربى جایز نیست.
مسأله 1015ـ سرفه کردن، آه کشيدن، عطسه زدن، نماز را باطل نمى کند، هرچند عمدى باشد، ولى گفتن «آخ» و «آه» و مانند اينها که دو حرف دارد اگر عمدى باشد بنابر احتياط واجب نماز را باطل مى کند.
مسأله 1014ـ هرگاه کلمه اى بگويد که يک حرف بيشتر ندارد چنانچه معنى داشته باشد (مانند «ق» در عربى يعنى نگه دار) و معنى آن را قصد کند نمازش باطل است و اگر قصد نکند امّا متوجّه معنى آن باشد احتياط آن است که نماز را اعاده کند.
مسأله 1012ـ اگر عمداً حرف بزند، حتّى يک جمله، يا يک کلمه، حتّى کلمه دو حرفى مانند «من» و «ما» نماز او باطل است بلکه بنابر احتياط اگر دو حرف معنى دار هم نباشد نماز باطل مى شود (منظوراز احتياط در مبطلات نماز آن است که نماز را تمام کرده بعد اعاده کند).
مسأله 1011ـ هرگاه عمداً يا سهواً صورت را به تنهايى کاملاً به طرف راست يا چپ برگرداند بنابر احتياط واجب نمازش را اعاده کند، ولى اگر صورت را کمى بگرداند بطورى که از قبله خارج نشود نماز باطل نمى شود.
مسأله 1010ـ اگر پشت به قبله کند يا کاملاً به طرف راست يا چپ قبله برگردد، خواه از روى عمد باشد يا فراموشى، همچنين اگر عمداً بقدرى منحرف شود که نگويند رو به قبله است نمازش باطل است.
مسأله 1008ـ اگر دست بسته نماز بخواند آن گونه که بعضى از فرق اسلامى انجام مى دهند، حتّى اگر به قصد ادب دستها را روى هم بگذارد، يا دست به سينه نماز بخواند، هرچند شبيه آنها نباشد احتياط آن است که نماز را اعاده کند، امّا اگر از روى فراموشى و ناچارى يا براى کار ديگرى مثل خاراندن دست و مانند آن باشد اشکال ندارد.
مسأله 1006ـ اگر در بين نماز چيزى که وضو را باطل مى کند انجام دهد، خواه عمداً باشد يا سهواً، يا از روى ناچارى نماز او باطل است; ولى کسى که نمى تواند از بيرون آمدن بول و غائط جلوگيرى کند بايد مطابق دستورى که در احکام وضو گفته شد عمل نمايد، همچنين خارج شدن خون از زن مستحاضه نماز را باطل نمى کند به شرط اين که به دستورات استحاضه عمل کرده باشد.
مسأله 992ـ نمازگزار بايد کارهاى نماز را به ترتيبى که در مسائل گذشته گفته شد انجام دهد و اگر عمداً برخلاف آن انجام دهد، مثلاً سجود را قبل از رکوع، يا تشهّد را قبل از سجده انجام دهد نمازش باطل است و اگر از روى فراموشى باشد بايد تا داخل رکن بعد نشده، برگردد و انجام دهد بطورى که ترتيب حاصل شود و اگر وارد رکن بعد شده نمازش صحيح است، مگر آن که جزء فراموش شده از ارکان نماز باشد، مثل اين که رکوع را فراموش کند تا وارد سجده دوم شود که در اين صورت نمازش باطل است.
مسأله 991ـ اگر سلام نماز را فراموش کند و هنگامى يادش بيايد که صورت نماز به هم خورده، سلام لازم نیست و نمازض صحیح است و اگر هنگامى يادش بيايد که صورت نماز به هم نخورده و کارى که عمداً و سهواً نماز را باطل مى کند (مانند پشت به قبله کردن) انجام نداده است، بايد سلام را بگويد و نمازش صحيح است، امّا اگر کارى که عمداً و سهواً نماز را باطل مى کند انجام داده است باید نماز را اعاده کند.
مسأله 926ـ شايسته است در نمازها در رکعت اوّل سوره «اِنّا اَنْزَلْناهُ» و در رکعت دوم سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ» را بخواند و هيچ سوره اى را در هر دو رکعت تکرار نکند، مگر سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ» و سزاوار نيست در تمام نمازهاى شبانه روز سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ» را ترک کند و بهتر است سوره هايى براى نماز انتخاب شود که مردم را متوجّه امورى که به آن نياز دارند و ترک گناهانى که به آن آلوده اند کند.
مسأله 925ـ مستحبّ است در رکعت اوّل نماز پيش از خواندن حمد بگويد:
«اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ» و نيز مستحبّ است امام جماعت «بِسْمِ اللّه» را در رکعت اوّل و دوم نماز ظهر و عصر در جماعت بلند بگويد، همچنين مستحبّ است حمد و سوره و اذکار نماز را شمرده بخواند و آيات را به هم نچسباند و مخصوصاً به معنى آنها توجّه داشته باشد و اگر نماز را با جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد امام، به اميد ثواب پروردگار بگويد: «اَلْحَمْدُ لِلّهِ رِبِّ الْعالَمينَ» و بعد از خواندن سوره «قُلْ هُوَ اللّه اَحَدٌ» يک يا دو يا سه مرتبه بگويد: «کَذلِکَ اللّهُ رَبِّى» يا «کَذلِکَ اللّهُ رَبُّنَا».
مسأله 924ـ هرگاه در آيه و يا ذکرى از نماز شک کند بايد آن را تکرار کند تا صحيح بگويد، امّا اگر به حدّ وسواس برسد بايد اعتنا نکند و اگر اعتنا کند نمازش اشکال دارد و بنابر احتياط واجب بايد دوباره بخواند.
مسأله 920ـ اگر در رکعت اوّل و دوم نماز به گمان اين که رکعت سوم و چهارم است تسبيحات بگويد، چنانچه پيش از رکوع متوجّه شود بايد برگردد و حمد و سوره بخواند و اگر در رکوع يا بعد از آن بفهمد نمازش صحيح است و احتياط مستحب آن است که دو سجده سهو به جا آورد.
مسأله 917ـ احتياط واجب آن است که در نماز، وقف به حرکت ننمايد و معنى وقف به حرکت آن است که زير و زبر آخر کلمه را بگويد امّا بين آن کلمه و کلمه بعد فاصله دهد، مثل اين که بگويد: اَللّهُ اَکْبَرُ (و آخر آن راپيش دهد) امّا مدّتى سکوت کند بعد بِسْمِ اللّه را شروع نمايد، ولى وصل به سکون مانعى ندارد، هرچند ترک آن بهتر است، معنى وصل به سکون اين است که آخر جمله را بدون زير و زبر بخواند و بلافاصله آيه يا کلمه بعد را بگويد.
مسأله 915ـ هرگاه کلمه يا تلفّظ آيه يا ذکرى را صحيح مى دانسته و مدّتى در نمازها خوانده وبعد مى فهمد غلط بوده، نمازش اعاده ندارد، هرچند احتياط مستحب اعاده يا قضاى آن است.