مسأله 2071ـ ازدواج موقّت هر چند براى لذّت بردن هم نباشد بلکه به قصد محرم شدن نزديکان آن دختر باشد جائز است مشروط بر اين که دخترى را که به ازدواج موقّت در مى آورند در حدّى باشد که قابل لذّت جنسى باشد، مثلاً اگر کوچک است بايد وقت را به اندازه اى زياد کنند که دوران آمادگى دختر را شامل شود، هرچند بعد از عقد مدّت را ببخشند.
مسأله 2061ـ زنى را که سه مرتبه طلاق داده اند بر شوهرش حرام مى شود ولى اگر با شرايطى که در کتاب طلاق آمده با مرد ديگرى ازدواج کند و و پس از آمیزش طلاق بگيرد مى تواند با شوهر اوّل دوباره ازدواج کند.
مسأله 2060ـ هرگاه کسى دختر نابالغى را با اجازه ولىّ او براى خود عقد کند پيش از آن که نه سال دختر تمام شود نزديکى کردن با او حرام است و بعد از نه سال نيز اگر استعداد جسمانى ندارد اشکال دارد، ولى در هر حال اگر نزديکى کند و او را افضا نمايد آن زن بر او حرام نمى شود مخصوصاً اگر از طريق جراحى يا درمان خوب شود و به حال اصلى بازگردد، بنابراين در مسأله نزديکى با زن علاوه بر تمام شدن سنّ نه سال، لازم است رشد جسمانى براى نزديکى نيز داشته باشد و اگر بيم افضا و ناقص شدن زن باشد نزديکى با او اشکال دارد هرچند به سنّ بلوغ رسيده باشد.
مسأله 2059ـ اگر مرد طواف نساء را که يکى از اعمال حجّ است به جا نياورد، زن که به واسطه احرام بستن بر او حرام شده بود حلال نمى شود، اين حکم درباره زن نيز ثابت است، ولى اگر بعداً طواف نساء را به جا آورند به يکديگر حلال مى شوند.
مسأله 2058ـ هرگاه کسى در حال احرام که يکى از اعمال «حج» يا «عمره» است با زنى ازدواج نمايد عقد او باطل است و چنانچه مى دانسته که زن گرفتن در اين حال حرام است ديگر نمى تواند آن زن را عقد کند خواه نزديکى کرده باشد يا نه.
مسأله 2056ـ «مادر» و «خواهر» و «دختر» پسرى که لواط داده بر لواط کننده حرام است، خواه لواط دهنده بالغ باشد يا نابالغ، ولى اگر لواط کننده نابالغ باشد حرام نمى شود، همچنين اگر شک داشته باشد که دخول حاصل شده يا نه.
مسأله 2054ـ زن شوهردار اگر زنا دهد بر شوهر خود حرام نمى شود، ولى چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقى باشد بهتر است شوهر او را طلاق دهد، امّا مهرش را بايد بدهد و اگر مشهور به زنا شود احتياط واجب طلاق دادن اوست.
مسأله 2053ـ هرگاه کسى بداند زنى شوهر دارد و او را براى خود عقد کند، بايد از او جدا شود، بعداً هم بنابر احتياط واجب نمى تواند با او ازدواج کند هر چند با او نزديکى نکرده باشد.
مسأله 2052ـ هرگاه زنى را كه در عدّه ديگرى است براى خود عقد كند چنانچه مرد و زن يا يكى از آنان بداند زن در عدّه است و نيز بداند عقد كردن زن در عدّه حرام است آن زن بر او حرام ابدى مى شود، خواه با او نزديكى كرده باشد يا نه، ولى اگر هيچ كدام نمى دانسته اند زن در عدّه است، يا نمى دانسته اند عقد كردن زن در عدّه حرام است، اگر باهم نزديكى كرده باشند زن بر او حرام مى شود و اگر نزديكى نكرده باشند حرام نمى شود. و اگر عقد را وکیل آنها خوانده باشد نه خودشان، در هیچ یک از دو صورت، حرام ابدی حاصل نمی¬شود و پس از عدّه می توانند ازدواج کنند.
مساله 2051ـ اگر با زن بى شوهرى که در عدّه نیست زنا کند بعداً مى تواند با او ازدواج نماید، ولی احتیاط واجب آن است که صبر کند تا آن زن حیض ببیند بعد او را به عقد خود درآورد.
اگر با زني که در عده ديگري است زنا کند خواه طلاق رجعي باشد يا غير رجعي، پس از سپري شدن عده، بنابر احتياط واجب نمي تواند با او ازدواج کند؛ ولي اگر حکم را نمي دانسته و ازدواج کرده، مي تواند به زندگي خود ادامه دهد.
مسأله 2049ـ اگر با زن شوهردارى (نعوذ باللّه) زنا كند سپس آن زن از شوهرش طلاق بگیرد بنابر احتیاط نمی¬تواند با او ازدواج کند؛ ولی اگر حکم را نمی¬دانسته و ازدواج کرده، می¬تواند به زندگی خود ادامه دهد.
مسأله 2046ـ هرگاه زنى را براى خود عقد کند تا وقتى آن زن در عقد اوست نمى تواند با خواهر آن زن ازدواج کند، خواه عقد دائم باشد يا موقّت، حتّى بعد از طلاق مادام که در عدّه است، در صورتى که عدّه رجعى باشد (که شرح آن در کتاب طلاق خواهد آمد)، نمى تواند خواهر او را بگيرد و احتياط مستحب آن است که در عدّه طلاق بائن که شرح آن خواهد آمد با او ازدواج نکند، همچنين در عدّه متعه، خواه بعد از تمام شدن مدّت باشد و يا بخشيدن مدّت.
مسأله 2045ـ پدر شوهر و جدّ او هر چه بالا روند و پسر و نوه پسرى و دخترى شوهر، هرچه پايين آيند به زن او محرمند، چه قبل از عقد متولد شده باشند يا بعد از عقد.
مسأله 2043ـ هرگاه کسى زنى را براى خود عقد نمايد، هر چند با او نزديکى نکرده باشد، مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هر چه بالا روند به آن مرد محرم مى شوند، ولى دختر زن و نوه دخترى و پسرى آن زن در صورتى به آن مرد حرام مى شوند که با آن زن نزديکى کرده باشد.
مسأله 2042ـ ازدواج با زنانى که با انسان محرم هستند حرام است، مانند مادر، دختر، خواهر، عمّه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، زن پدر، دختر زن و مادر زن (و شرح آن در مسائل آينده خواهد آمد).
مسأله 2036ـ پدر و جدّ پدرى مى توانند (در صورت ضرورت) براى فرزند نابالغ يا ديوانه خود ازدواج کنند و بعد از آن که طفل بالغ شد يا ديوانه عاقل گرديد بنابر احتياط واجب نبايد آن را به هم زد.
مسأله 2035ـ اگر زن و مردى يا يکى از آن دو را مجبور به ازدواج نمايند ولى بعد از خواندن عقد راضى شوند و اجازه دهند احتياط واجب آن است که صيغه عقد را از نو بخوانند.
مسأله 2032ـ عقد ازدواج شرايطى دارد از جمله:
1ـ احتياط آن است که صيغه آن به عربى صحيح خوانده شود، ولى در صورتى که مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى بخوانند مى توانند به زبان خود بخوانند و گرفتن وکيل براى خواندن صيغه به زبان عربى واجب نيست، ولى بايد لفظى بگويند که معنى همان صيغه عربى را بفهماند.
2ـ کسى که صيغه را مى خواند بايدقصد انشاء داشته باشد يعنى قصدشان اين باشد که با گفتن اين الفاظ همسرى در ميان آن دو برقرار گردد، زن خود را همسر مرد قرار دهد و مرد اين معنى را قبول کند، وکيل نيز بايد چنين قصدى را داشته باشد.
3ـ کسى که صيغه عقد را مى خواند بايد عاقل و احتياطاً بالغ باشد هر چند از طرف ديگرى وکيل باشد.
4ـ ولى يا وکيل در اجراى صيغه عقد بايد زن و شوهر را معيّن کند، بنابراين اگر کسى چند دختر دارد نمى تواند به مردى بگويد : «زَوَّجْتُکَ اِحْدى بَناتي» (يکى از دخترانم را به همسرى تو درآوردم).
5ـ زن و مرد بايد از روى اختيار به ازدواج راضى باشند ولى اگر يکى از آن دو ظاهراً با کراهت اجازه مى دهد، امّا مى دانيم قلباً راضى است عقد صحيح است.
6ـ صيغه عقد بايد صحيح خوانده شود و اگر طورى غلط بخوانند که معنى آن را عوض کند عقد باطل است، امّا اگر معنى عوض نشود اشکالى ندارد.
مسأله 2031ـ براى خواندن صيغه عقد موقّت کافى است بعد از آن که مدّت و مهر معيّن شد، زن بگويد: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِي فِى الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (من خودم را به همسرى تو در مدّت معيّن با مهر معيّن درآوردم) مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ» (قبول کردم) يا اين که وکيل زن بگويد: «مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِي مُوَکِّلَکَ فِى الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» (موکّله خودم را به ازدواج موکّل تو در مدّت معيّن با مهر معيّن درآوردم) وکيل مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ لِمُوَکِّلِي هَکَذا» (قبول کردم براى موکّل خودم همين طور).
مسأله 2030ـ براى خواندن صيغه عقد دائم کافى است که زن بگويد: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِي عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» (يعنى خود را به همسرى تو درآوردم به مهرى که معيّن شده) و مرد هم بعد از آن بگويد: «قَبِلْتُ التَّزْويجَ» (يعنى قبول کردم اين ازدواج را) و اگر ديگرى را براى اين کار وکيل کنند کافى است که وکيل زن بگويد: «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتي مُوَکِّلَکَ عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُومِ» (موکّله خودم را به همسرى موّکل تو با مهر معلوم درآوردم) وکيل مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ لِمُوَکِّلي هَکَذا» (من نيز همين گونه از طرف موکّل خودم قبول کردم).
مسأله 2025ـ در عقد ازدواج خواه دائم باشد يا موقّت، خواندن صيغه لازم است و رضايت طرفين به تنهايى کافى نيست و صيغه عقد را طرفين يا وکيل آنها مى توانند بخوانند.