نگاشتۀ حاضر احادیث ناب اخلاقی از سخنان امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام است، که بخشی از آن در درسهای اخلاق حضرت آیت اللّه العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه بیان شده، و بخش دیگر، از آثار ایشان گرفته شده است؛ امید است همگان در سایۀ فراگیری و عمل به دستورات آن امام همام سعادتمند و عاقبت به خیر شویم.[1]
ارزش سکوت
امام رضا علیه السلام در کلامی حکمتآمیز به ارزش سکوت پرداخته، و سه اثر از آثار مهمّ آن را بیان کرده و فرمودند: «الصَّمْتُ بابٌ مِنْ أبْوابِ الحِکْمَةِ، اِنَّ الصَّمْتَ یکْسِبُ المَحَبَّةَ، وَاِنَّهُ دَلیلٌ عَلی کُلِّ خَیرٍ؛ سکوت یکی از درهای حکمت، و عامل جلب محبت، و دلیل و راهنمای تمام خیرات است».[2]
به تجربه ثابت شده که سکوت دری از درهای علم و دانش است، چراکه کسانی که زیاد حرف میزنند عمدۀ نیروی فکری خود را از دست میدهند. انسان ساکت نیرویش را ذخیره میکند تا هنگام لزوم از آن در راه علم و دانش استفاده کند.
اثر دیگر سکوت، جلب مودّت و دوستی است؛ کسی که زیاد سخن میگوید و پرحرفی میکند در میان سخنانش کلماتی یافت میشود که موجب ناراحتی و ایذای دیگران میشود و اذیت و آزار دیگران از محبّت و دوستی میکاهد.
لذا طبیعی است که احترام به دیگران و خودداری از سخنانی که سبب ایذای آنان شود عامل کسب محبّت است.
مطابق سخن امام رئوف علیه السلام، سومین فایدۀ سکوت این است که این فضیلت اخلاقی دروازۀ همۀ خیرات است؛ اگر کمتر حرف بزنیم آمار گناهانمان فروکش میکند و بسیاری از پروندههای کشمکشها و اختلافات بسته میشود. به همین دلیل به بعضی روزۀ سکوت پیشنهاد میشود. اگر بتوانیم زبان را در اختیار بگیریم، مهمّترین قدم را در راه تهذیب نفس برداشتهایم.[3]
نفرینشدگان
امام رضا علیه السلام فرمود: «الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِیهِ وَأُمِّهِ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ غَشَّ أَخَاهُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ لَمْ ینْصَحْ أَخَاهُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ احْتَجَبَ عَنْ أَخِیهِ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنِ اغْتَابَ أَخَاهُ؛ مؤمن برادرِ پدر و مادری مؤمن است. [و بدین علت] کسی که به برادر مؤمنش تهمت بزند، ملعون است، ملعون! و کسی که نسبت به برادر مؤمنش تقلّب کند و سر او کلاه بگذارد، ملعون است، ملعون! و کسی که خیرخواه برادر مؤمنش نباشد، ملعون است، ملعون! و کسی که خود را از برادر مؤمنش پنهان کند، ملعون است، ملعون! و کسی که برادر مؤمنش را غیبت کند، ملعون است، ملعون!».[4]
در روایت مذکور، پس از آن که رابطۀ مؤمنین با یکدیگر قویترین و مستحکمترین نوع رابطه، یعنی رابطۀ برادری، آن هم برادر پدری و مادری بیان شده است؛ پنج گروه از مردم که حرمت این رابطه را نگه نداشتهاند، مورد لعن و نفرین قرار گرفتهاند. توجّه فرمایید:
۱. تهمتزننده
کسی که به برادر مؤمنش تهمت بزند، مورد لعن و نفرین خداوند است.
۲. متقلّب
کسی که سر برادر مؤمنش کلاه بگذارد و در مورد وی تقلّب کند، ملعون و مطرود است؛ در دنیا از رحمت خدا دور میشود و در آخرت به مجازات میرسد.
۳. تارک خیرخواهی
کسی که خیرخواه برادر مؤمنش نباشد، ملعون است.
۴. پنهانکار!
کسی که خود را هنگام نیاز مؤمنان از آنان پنهان و مخفی کند، مورد لعن و نفرین است.
۵. غیبتکننده
کسی که در غیاب برادر مؤمنش عیوب پنهانی او را برای کسانی که از آن عیبها اطّلاع ندارند، بیان کند، ملعون است و مطرود.
تهمت، تقلّب، ترک خیرخواهی، پنهانساختن خویش از ارباب حاجت، و غیبت، در یک چیز مشترکاند و آن، ریختن آبروی مسلمان است. این کار از هر یک از راههای پنجگانۀ مذکور حاصل شود، موجب لعن و نفرین است.[5]
اخلاق اجتماعی
ابراهیم بن عبّاس[6] در روایتی، بخشی از سیرۀ امام هشتم علیه السلام را نقل کرده که قسمتی از آن مربوط به حقوق مؤمنین است و بخش دیگر به آداب اسلامی برمیگردد. به این روایت توجّه فرمایید:
۱. پرهیز از خشونت
«مَا رَأَیتُ الرِّضَا (ع) جَفَا أَحَداً بِکَلِمَةٍ قَطُّ؛ هرگز ندیدم امام رضا علیه السلام حتّی به اندازۀ یک کلمه به دیگران جفا کند». «جفا» به معنای خشونت است؛ هرگز امام رئوف کلام خشونتآمیزی نمیگفت.
۲. احترام به طرف مقابل
«وَلَا رَأَیتُهُ قَطَعَ عَلَی أَحَدٍ کَلَامَهُ حَتَّی یفْرُغَ مِنْهُ؛ هرگز ندیدم که آن امام علیه السلام وسط کلام کسی سخن بگوید، مگر اینکه کلامش تمام شود».
۳. برخورد مناسب با نیازمندان
«وَمَا رَدَّ أَحَداً عَنْ حَاجَةٍ یقْدِرُ عَلَیهَا؛ و هرگز ندیدم احدی از نیازمندان را که به رفع حاجت آنها توانمند است رد کند».
۴ و ۵. رعایت آداب مجالست
«وَلَا مَدَّ رِجْلَهُ بَینَ یدَی جَلِیسٍ لَهُ قَطُّ؛ و هرگز پایش را درمقابل کسی که در خدمت آن حضرت نشسته بود، دراز نمیکرد».
واژۀ «جلیس» اطلاق دارد و بزرگ و کوچک، برده و آزاد، خادم و غیر خادم، و خلاصه هر انسانی را شامل میشود. بنابراین، حضرت در مقابل خادمان خود نیز پاهایش را دراز نمیکرد.
«وَلَا اتَّکَأَ بَینَ یدَی جَلِیسٍ لَهُ قَطُّ؛ و هرگز ندیدم در حضور کسی تکیه بدهد».
حضرت در حضور دیگران به طور رسمی و مؤدّبانه مینشست و از تکیهدادن به پشتی و متکا و مانند آن خودداری میکرد.
۶. حفظ حرمت زیردستان
«وَلَا رَأَیتُهُ شَتَمَ أَحَداً مِنْ مَوَالِیهِ وَمَمَالِیکِهِ قَطُّ؛ و هرگز ندیدم به کسی از بردگان و خادمانش فحش و ناسزا بگوید».
«شتم» هر نوع حرف زشتی را شامل میشود و لازم نیست فحش ناموسی باشد. معنای شتم، سخنان نامناسب و فحّاشیکردن است.
۷. رعایت آداب معاشرت
«وَلَا رَأَیتُهُ تَفَلَ قَطُّ؛ و هرگز ندیدم آن حضرت [در حضور دیگران] آب دهان بیندازد».
آبدهانانداختن در حضور دیگران، یا در محلّ عبور و مرور مردم کار زشتی است؛ چون هم خلاف بهداشت است و هم خلاف ادب.
۸. رعایت تعادل در ابراز شادی
«وَلَا رَأَیتُهُ تَقَهْقَهَ فِی ضِحْکِهِ قَطُّ بَلْ کَانَ ضِحْکُهُ التَّبَسُّمُ؛ هرگز ندیدم هنگام خندیدن قهقهه بزند، بلکه خندۀ آن حضرت تبسّم بود».[7]
قهقههزدن نشانۀ بیخیالی و غفلت و بیادبی است. لذا آن حضرت شادیاش را با تبسّم اظهار میکرد. این نکات، ریز و جزئی است؛ امّا رعایت آن آثار بزرگی به ارمغان میآورد.[8]
پنج فضیلت اخلاقی
امام هشتم علیه السلام در روایتی ارزشمند به پنج فضیلت اخلاقی به عنوان برترین و کریمترین صفات اخلاقی پرداخته و فرمودند: «أجَلُّ الخَلائقِ وَأکْرَمُها: اِصْطِنَاعُ المَعْروفِ، وَاِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ، وَتَحْقِیقُ أمَلِ الْآمِلِ، وَتَصْدِیقُ مُخَیلَةُ الرّاجِی، وَالْاِسْتِکْثارُ مِنَ الأَصْدِقاءِ؛ بهترین فضائل اخلاقی پنج چیز است: انجام کار خوب، و نجاتدادن گرفتار، و عملیکردن آرزوی آرزومند، و تحقّقبخشیدن آرزوی ناگفته، و زیادکردن دوستان».[9]
به توضیح مختصری درمورد هر یک از صفات مذکور توجّه بفرمایید:
۱. انجام کار خوب
کار خوب معنای وسیعی دارد و شامل هر عمل نیک و معروفی میشود. هر کاری که مورد رضای خداوند باشد معروف است و مصادیق فراوانی میتوان برای آن در نظر گرفت.[10]
۲. نجات گرفتار
«ملهوف» به شخص گرفتار و غمگین گفته میشود. گرفتاری ممکن است بر اثر حادثهای به وجود آید، یا مصیبتی آن را به وجود آورده باشد، یا مسائل مالی و اقتصادی ریشۀ آن باشد، یا اختلافات خانوادگی و فامیلی عامل آن باشد. یکی از خصلتهای اخلاقی این است که انسان کمک کند تا شخص گرفتار عامل آن هر چه باشد از گرفتاری نجات یابد.
۳. تحقق بخشیدن به آرزوی آرزومند
گاه کسی امید و آرزویی دارد - مثلاً در مورد ازدواج فرزندان، یا تحصیل آنها، یا تهیۀ مسکن برای خود، یا ایجاد اشتغال برای اطرافیان و مانند آن - و امید دارد که شما به او کمک کنید تا آرزویش را محقّق کند، امام رضا علیه السلام میفرماید: به او کمک کن تا آرزویش به واقعیت تبدیل شود.
۴. عملیکردن آرزوهای ناگفته
گاه کسی از انسان انتظاری دارد و آن را به زبان میآورد، ولی گاه شرم میکند و آن را به زبان نمیآورد. امام مهربانیها توصیه میکند که آرزوی چنین شخصی را نیز در صورت امکان برآورده کن.
۵. زیادکردن دوستان
پنجمین سفارش امام رئوف زیادکردن دوستان است. این مهم حاصل نمیشود مگر با انجام دستورات چهارگانۀ پیشین. دوستان زیاد در زندگی به انسان کمک کرده و پس از مرگ برایش دعا و استغفار میکنند.[11]
نشان نادانی
در روایات متعدّدی[12] آمده است: افرادی که خودپسند و ازخودراضی و خودبرتربین هستند، عقلشان ناقص است. از جمله روایت امام هشتم علیه السلام که فرمودند: «وَلا جَهْلَ أَضَرُّ مِنَ الْعُجْبِ؛ هیچ جهلی بدتر از خودپسندی نیست».[13]
به راستی افراد خودشیفته اگر عقل درستی داشتند میدانستند انسانی که دیروز یک کودک ناتوان بود، فردا هم که پا به سن میگذارد ناتوان است؛ اولش ضعف و ناتوانی، آخرش هم ضعف و ناتوانی. انسانی که در مقابل یک سلول یاغی سرطانی نمیتواند مقاومت کند، چرا گرفتار عُجب شود و از خودراضی باشد! اسلام دین تواضع و فروتنی است و به پیروانش سفارش میکند که خود را برتر از دیگران ندانند.[14]
بدهی به مردم
بدهی تنها این نیست که انسان چیزی را از کسی بگیرد و معادل آن را بدهکار شود. کسانی که به دیگران وعده میدهند، در حقیقت کاری به ذمّه میگیرند و مسئولیتی را میپذیرند و در حقیقت یک دِین اخلاقی غیر قابل انکاری دارند.
وفای به عهد نشانۀ شخصیت و ایمان و بزرگی و صدق و راستی و موجب تحکیم مبانی اطمینان عمومی در جامعه، و زندهکنندۀ روح همکاریهای اجتماعی است؛ و به همین دلیل در اسلام، فوق العاده روی وفای به عهد تکیه شده است.
از جمله امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود: «إِنَّا أَهْلُ بَیتٍ نَرَی وَعْدَنا عَلَینا دَیناً کَما صَنَعَ رَسُولُ اللّهِ (ص)؛ ما خاندانی هستیم که وعدههای خود را همانند دیون خود میدانیم، همان طور که پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم چنین بود».[15]
بهترین زندگانی
دربارۀ مسئلۀ حُسن خُلق، هم در قرآن مجید[16] و هم در روایات اسلامی[17] و هم در حالات معصومین علیهم السلام مطالب بسیار زیادی مطرح شده است.
امام رضا علیه السلام در حدیثی کوتاه پیام مهمی برای همۀ شیعیانش بیان کرده و فرمودند: «لَا عَیشَ أَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ؛ هیچ زندگیای بهتر از زندگی همراه با حُسن خُلق نیست».[18] یعنی اگر حُسن خُلق در شما باشد زندگیتان گواراترین زندگانی خواهد بود.
منظور از حُسن خُلق، برخورد خوب با دیگران، با چهرۀ گشاده، الفاظ محبّتآمیز، همراه با احترام و تواضع است.
میدانیم که زندگانی بشر یک زندگانی دسته جمعی است. عامل پیوند میان افراد در این زندگانی دستهجمعی همان حُسن خُلق است. اگر ارتباط دوستانه محبّتآمیز باشد پیوندهای اجتماعی محکم شده و آثار و برکات آن در جامعه ظاهر میشود. اگر پدر خانواده نسبت به همسر و فرزندان با حُسن خُلق رفتار کند فضای خانه یک فضای نورانی و مملوّ از آرامش میشود. اما اگر عبوس، عصبانی و خشن باشد و با الفاظ بد با هم سخن بگویند، فضا یک فضای کاملاً ظلمانی میشود. کلید حلّ مشکلات اجتماعی حُسن خُلق است.
در سطوح بالای اجتماع، مسئولین با انتقادکنندگان، انتقادکنندگان با مسئولین، ارباب رجوع ادارات با مأمورین ادارات، مسئولین ادارات با ارباب رجوع و خلاصه همه با هم، با حُسن خُلق رفتار کرده و این سرمایۀ بزرگ را حفظ کنند.[19]
در ستایش خنده و شادی
یکی از مشکلات مردم که آنها را از کار و زندگی بازمیدارد، غم و اندوه و افسردگی است. امروزه متأسّفانه هر کس به نوعی گرفتار آن است و این گرفتاری دارای علل و عوامل مختلفی است؛ نظیر مشکلات اقتصادی، خانوادگی، بیماری، ورشکستگی، عقبافتادگی تحصیلی، دردسرهای ازدواج و مانند آن و اگر در رفع آنها تلاش نشود باعث بروز بیماری افسردگی میشود.
بدون شک یکی از ابزارهای مقابله با افسردگی،[20] شادنمودن دیگران[21] از طریق شوخی است که موجب سرور و خوشحالی و از لوازم حیات به شمار میرود. زیرا زندگی بدون شادی و سرور غالباً قابل تحمل نیست.[22]
معمّر بن خلّاد میگوید: از امام رضا علیه السلام پرسیدم: «جُعِلْتُ فِدَاکَ الرَّجُلُ یکُونُ مَعَ الْقَوْمِ فَیجْرِی بَینَهُمْ کَلامٌ یمْزَحُونَ وَیضْحَکُونَ فَقَالَ لا بَأْسَ مَا لَمْ یکُنْ فَظَنَنْتُ أَنَّهُ عَنَی الْفُحْشَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) کَانَ یأْتِیهِ الْأَعْرَابِی فَیهْدِی إِلَیهِ الْهَدِیةَ ثُمَّ یقُولُ مَکَانَهُ أَعْطِنَا ثَمَنَ هَدِیتِنَا فَیضْحَکُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَکَانَ إِذَا اغْتَمَّ یقُولُ مَا فَعَلَ الْأَعْرَابِی لَیتَهُ أَتَانَا؛ فدایت گردم! انسان در میان قبیله و بستگان خود گفتوگو میکند و با همدیگر شوخی میکنند و میخندند. این کار چه حکمی دارد؟ فرمود: تا زمانی که سخنان آنها به خلاف شرع منجر نشود، مانعی ندارد. راوی میگوید: گمان کردم مقصودش این بود که اگر منتهی به فحش نشود، اشکالی ندارد. سپس فرمود: عربی بادیهنشین خدمت رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم میرسید و هدیهای برای آن حضرت میآورد و سپس میگفت:ای رسول خدا! پول هدیهها را بده! پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم میخندید و هر زمان مغموم و ناراحت میشد میفرمود: آن عرب چه کار خوبی میکرد،ای کاش دوباره نزد ما میآمد!».[23]
امام رضا علیه السلام در روایتی دیگر فرمود: «کَانَ عِیسَی علیه السلام یبْکِی وَیضْحَکُ وَکَانَ یحْیی (ع) یبْکِی وَلا یضْحَکُ وَکَانَ الَّذِی یفْعَلُ عِیسَی (ع) أَفْضَل؛ حضرت عیسی علیه السلام هم میخندید و هم گریه میکرد، و حضرت یحیی فقط گریه میکرد و نمیخندید، و سیرۀ حضرت عیسی علیه السلام بهتر بود».[24]
برخی از مردم بسیار خشکند و تحت هیچ عنوانی شوخی و مزاح نمیکنند. این روش مورد پسند دین نیست.[25] اینکه بعضی تصوّر میکنند مؤمن باید اخمو و خشک باشد، صحیح نیست.[26] انسانهای مؤمن متوکّل نه تنها خود در برابر مشکلات تسلیم نمیشوند، بلکه برای حلّ اندوه و غم دیگران نیز سعی و تلاش میکنند.[27]
سخن آخر: (در مذمّت متفاوت سلامکردن با فقرا)
در جوامع مختلف، نظامهای ارزشی متفاوت است. در غرب، عموماً پول و دلار و ثروت ملاک ارزشهاست، و لذا همه چیز تحت الشعاع دلار است و بر محور آن دور میزند. در این میان اگر نظام ارزشی تغییر کند و ارزش و شخصیت انسانها در تقوا و پاکی و پاکدامنی باشد، همه چیز به آن سمت هدایت میشود.
حدیث امام رضا علیه السلام که فرمود: «مَنْ لَقِی فَقِیراً مُسْلِماً فَسَلَّمَ عَلَیهِ خِلافَ سَلامِهِ عَلَی الْغَنِی لَقِی اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ یوْمَ الْقِیامَةِ وَهُوَ عَلَیهِ غَضْبَانٌ؛ هرکس مسلمان فقیری را ملاقات کند و برخلاف روشی که به انسانهای ثروتمند سلام میکند، به او سلام کند؛ در روز قیامت خداوند را در حالی ملاقات میکند که از او خشمگین است».[28] نمونهای از نظام ارزشی اسلام است و هشدار میدهد که ثروت به تنهایی ارزش و معیار محسوب نمیشود، و لذا وضعیت مالی مخاطب نباید بر نوع سلامکردن شما تأثیرگذار باشد.
علاوه بر این، وقتی به ثروتمند با آب و تاب سلام میکنید، ولی دربرابر فقیر به صورت ساده و عادی، در حقیقت خدا را رازق نمیدانید، بلکه به ثروت ثروتمند طمع ورزیدهاید و این، گویای ضعف توحید افعالی شماست.[29]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
منابع:
1. کشتی نجات (چهل حدیث از امام رضا علیه السلام).
2. آداب معاشرت در اسلام.
کلمات کلیدی: آموزه / امام رضا(ع) / اخلاق / احادیث اخلاقی / امام علی بن موسی الرضا(ع) / درسهای اخلاقی / ارزش سکوت / فضیلت اخلاقی / تهذیب نفس / رذایل اخلاقی / تهمت / غیبت / اخلاق اجتماعی / حق مومن / دوست یابی / عُجب / خودبرتربینی / جهل و نادانی / وفای به عهد / شخصیت اجتماعی / سبک زندگی / حسن خلق / پیوندهای اجتماعی / آموزه رضوی / شادی / ادخال سرور / نظامهای ارزشی / سلام کردن / مکارم شیرازی.
[1] کشتی نجات (چهل حدیث از امام رضا علیه السلام)، ص۸.
[2] الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص113، ح1.
[3] شرح بیشتر را در کتاب عرفان اسلامی (شرحی جامع بر صحیفه سجادیه)، ج۱، ص۱۶۳ به بعد، مطالعه فرمایید. (کشتی نجات (چهل حدیث از امام رضا علیه السلام)، ص۱۳).
[4] وسائل الشیعة (ط- قم)، ج12، ص231، ح16165-5.
[5] آداب معاشرت در اسلام، ص۳۷۱-۳۷۳؛ (کشتی نجات (چهل حدیث از امام رضا علیه السلام)، ص۱۶۸).
[6] ابراهیم بن عباس محمّد الصولى از اصحاب امام رضا علیه السلام است. از او مدایح و ستایشهاى فراوانى در مورد آن امام همام نقل شده که در ابتدا آن را آشکارا میگفت، سپس به مخفى کردن آن مجبور شد؛ (مستدرکات علم الرجال، ج۱، ص۱۶۱).
[7] وسائل الشیعة (ط- قم)، ج12، ص209، ح16104-14.
[8] آداب معاشرت در اسلام، ص۲۶۶ تا ۲۶۸؛ (کشتی نجات (چهل حدیث از امام رضا علیه السلام)، ص۱۶۵).
[9] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج75، ص357، ح12.
[10] در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در مورد گسترۀ عمل صالح میخوانیم: «ایمان هفتاد و چند شعبه دارد، مهمترین آن شهادت بر یگانگى پروردگار عالم، و کمترین آن برطرف کردن موانع از سر راه مسلمان است». (عوالى اللئالى، ج۱، ص۴۳۱).
[11] کشتی نجات (چهل حدیث از امام رضا علیه السلام)، ص۷۳.
[12] تصنیف غررالحکم، ص۳۰۸، ذیل عنوان «علل العجب: الف. عدم العقل».
[13] الکافی (ط - الإسلامیة)، ج8، ص244، ح338.
[14] کشتی نجات (چهل حدیث از امام رضا علیه السلام)، ص۱۳۷.
[15] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج72، ص97، ح22؛ صد و پنجاه درس زندگى، ص۹۸، درس هشتاد و هشتم؛ (کشتی نجات (چهل حدیث از امام رضا علیه السلام)، ص۱93).
[16] شرح این آیات و قسمتى از روایات مربوط به آن را در کتاب «اخلاق در قرآن»، ج۳، ص۱۳۶ به بعد، مطالعه فرمایید.
[17] بخشى از این روایات را در کتاب «حسن خلق» آوردهایم.
[18] الکافی (ط - الإسلامیة)، ج8، ص244، ح338.
[19] کشتی نجات (چهل حدیث از امام رضا علیه السلام)، ص133.
[20] آداب معاشرت در اسلام، ص۱۲۱.
[21] دائرة المعارف فقه مقارن، ج2، ص266.
[22] ترجمه گویا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه، ج3، ص565.
[23] الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص663، ح1.
[24] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج14، ص249، ح38.
[25]، کشتی نجات (چهل حدیث از امام رضا علیه السلام)، ص۱۵۸.
[26] آداب معاشرت در اسلام، ص۱۲۱.
[27] همان، ص122.
[28] وسائل الشیعة (ط- قم)، ج12، ص64، ح15653-1.
[29] آداب معاشرت در اسلام، ص۹۹-۱۰۱؛ (کشتی نجات (چهل حدیث از امام رضا علیه السلام)، ص۱۵۵).