اهمیت نماز از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه العالی

اهمیت نماز از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه العالی


برترین عبادت / ستون دین / نور چشم پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم / اولین سوال روز قیامت / اهمیت محافظت بر نماز / اهمیت نماز اول وقت / دلایل هفت گانۀ اهمیت نماز / کیفر تارکان نماز / پیامدهای سهل انگاری در نماز / گناه زدایی / نماز را دریاب تا دُر یابی‌

در میان اوامر الهی مسائل بسیار مهمی وجود دارد که بالخصوص باید انگشت روی آن گذاشت که مهمترین آنها «نماز» است، نمازی که ستون‏ دین‏، پیوند خلق و خالق، مربی نفوس، معراج مؤمن و نهی‌کننده از فحشاء و منکر است.[1]

در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و وصایا و سفارش‌های پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم و ائمّه معصومین علیهم السلام از مهمترین کارهایی که روی آن تأکید شده، نماز است. به نحوی که ترک نماز از بزرگترین گناهان کبیره محسوب می‌شود.[2]

در روایات متعددی که ذیل آیات قرآن از پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم و ائمه معصومین علیهم السلام نقل شده تعبیراتی دیده می‌شود که از اهمیت‏ فوق‏ العاده‏ نماز در مکتب‏ اسلام پرده برمی‌دارد.[3]

برترین عبادت

در آیۀ 92 سورۀ انعام[4] از میان تمام دستورات دینی تنها اشاره به نماز شده است و همانطور که می‌دانیم نماز مظهر پیوند با خدا و ارتباط با او است و به همین دلیل از همه عبادات برتر و بالاتر است، و به عقیدۀ بعضی هنگام نزول این آیات تنها فریضۀ اسلامی همین نماز بود.[5]

در روایت معروف نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم آمده است که: «اَلصَّلاَةُ خَیرُ مَوْضُوعٍ فَمَنْ شَاءَ اِسْتَقَلَّ وَمَنْ شَاءَ اِسْتَکثَرَ؛ نماز بهترین کار است، هرکس بخواهد به مقدار کم بجا می‌آورد و هرکس بخواهد [و توان داشته باشد] به مقدار زیاد».[6]

در حدیث دیگری از همان حضرت می‌خوانیم که فرمود: «إِنَّ أَحَبَّ اَلْأَعْمَالِ إِلَی اَللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ اَلصَّلاَةُ وَاَلْبِرُّ وَاَلْجِهَادُ؛ بهترین اعمال نزد خداوند متعال نماز است و نیکوکاری و جهاد».[7]

ستون دین

امام علی علیه السلام در بیان اهمّیت نماز چنین توصیه می‌کند: «وَاللَّهَ اللَّهَ‏ فِی‏ الصَّلَاةِ، فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکم‏؛ خدا را خدا را، که نماز را برپا دارید، چرا که ستون‏ دین‏ شماست».[8]

آن حضرت در بیان دیگر می‌فرماید: «وَإِقَامُ‏ الصَّلاةِ فَإِنَّها الْمِلَّة؛ و برپاداشتن نماز که حقیقت دین و آیین است».[9]

«ملّت» در اینجا به معنای دین و آیین است و اینکه نماز را به عنوان جزء دین نشمرده، بلکه کلّ دین معرفی کرده، به خاطر آن است که نماز پایۀ اصلّی دین است؛ همانگونه که در حدیث معروف پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم آمده است: «اَلصَّلاَةُ عِمَادُ اَلدِّینِ فَمَنْ تَرَک صَلاَتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِینَهُ؛ نماز ستون دین است کسی که عمدا آن را ترک کند، دین خود را ویران کرده است».[10]

در حدیث دیگری از پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم آمده است: «مَثَلُ اَلصَّلاَةِ مَثَلُ عَمُودِ اَلْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ اَلْعَمُودُ نَفَعَتِ اَلْأَطْنَابُ وَاَلْأَوْتَادُ وَاَلْغِشَاءُ وَإِذَا اِنْکسَرَ لَمْ ینْفَعْ طُنُبٌ وَلاَ وَتِدٌ وَلاَ غِشَاءٌ؛ نماز همچون ستون خیمه است هنگامی که ستون خیمه برقرار باشد، طناب‌ها و میخ‌ها و پوشش خیمه برقرار و مفید است و هنگامی که ستون بشکند نه طناب‌ها به درد می‌خورد و نه میخ‌ها و پوشش».[11]

امام باقر علیه السلام نیز در بیانی نورانی فرمود: «اَلصَّلاَةُ عَمُودُ اَلدِّینِ مَثَلُهَا کمَثَلِ عَمُودِ اَلْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ اَلْعَمُودُ ثَبَتَتِ اَلْأَوْتَادُ وَاَلْأَطْنَابُ وَإِذَا مَالَ اَلْعَمُودُ وَاِنْکسَرَ لَمْ یثْبُتْ وَتِدٌ وَلاَ طُنُبٌ؛ نماز ستون دین است مانند ستون خیمه، هنگامی که ستون خیمه ثابت و برقرار باشد، طناب‌ها و میخ‌ها کارآیی دارند و اگر ستون خیمه کج شود یا بشکند، از میخ‌ها و طناب‌ها کاری ساخته نیست».[12]

نور چشم پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم

اگر انیس و مونسی خواهی که دیدارِ آن مایۀ روشنی چشم تو گردد، به نماز برخیز که رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «وَقُرَّةُ عَینِی فِی اَلصَّلاَةِ؛ نور چشمانم نماز است».[13]

اولین سؤال روز قیامت

در آخرت همان‌گونه که در روایات آمده نخستین چیزی که مورد حساب قرار می‌گیرد، نماز است و سپس سایر اعمال: «إِنَّ أَوَّلَ مَا یحَاسَبُ بِهِ اَلْعَبْدُ اَلصَّلاَةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا؛ نخستین چیزی که بندگان با آن حساب می‌شوند نماز است، اگر نماز مقبول شد بقیه اعمال قبول می‌شود».[14]

پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم می‌فرماید: «وَ هِی أَوَّلُ مَا ینْظَرُ فِیهِ مِنْ عَمَلِ اِبْنِ آدَمَ فَإِنْ صَحَّتْ نُظِرَ فِی عَمَلِهِ وَ إِنْ لَمْ تَصِحَّ لَمْ ینْظَرْ فِی بَقِیةِ عَمَلِهِ؛ نماز نخستین چیزی از اعمال انسان است که [در قیامت] به آن نظر می‌شود، اگر نماز صحیح بود، به سایر اعمال [خوب او] رسیدگی می‌شود، و اگر صحیح نبود، به سایر اعمال او توجّه نخواهد شد».[15]

امام علی علیه السلام در توصیۀ خود به محمد بن ابی بکر به مسئلۀ نماز که از مهم‌ترین ارکان اسلام است، می‌پردازد و می‌فرماید: «اِعْلَمْ أَنَّ کلَّ شَیءٍ مِنْ عَمَلِک تَبَعٌ لِصَلاَتِک؛ بدان تمام اعمالت تابع نماز تو خواهد بود [اگر نماز را آن گونه که باید و شاید و به طور کامل انجام دهی اعمال دیگرت سامان خواهد یافت و در قیامت نیز نخست به نمازت می‌نگرند سپس به سایر اعمالت]».[16]

اهمیت محافظت بر نماز

خداوند در سورۀ معارج از آیه 22 تا 34 مجموعه صفاتی را - ضمن بیان نه صفت - بیان می‌کند و به دنبال آن وعدۀ بهشت به صاحبان آنها می‌دهد.[17] جالب اینکه: این صفات نه‌گانه از نماز شروع می‌شود، و به نماز پایان می‌یابد، با این تفاوت که در مرحلۀ نخست از مداومت بر نماز سخن می‌گوید،[18] و در مرحلۀ آخر از محافظت بر آن که تفسیر به حفظ آداب و شرایط و خصوصیات آن شده است؛[19] آداب و شرایطی که هم ظاهر نماز را از فساد و بطلان حفظ می‌کند، هم روح نماز را که حضور قلب است تقویت می‌نماید، و هم موانعی را که سدّ راه قبول آن است، همچون خوردن اموال حرام، نوشیدن شراب، غیبت و امثال آن، از بین می‌برد.

به این ترتیب آغاز اعمال خیر نماز است، و پایان آنها نیز نماز می‌باشد، و اتفاقاً از نظر برنامۀ زمانی نخستین چیزی که بر انسان بالغ واجب می‌شود نماز، و آخرین چیزی که تا پایان عمر نیز همراه اوست، نماز است.[20]

در آیات قرآن تاکید فراوانی روی مراقبت از نماز تأکید شده، از جمله در آیۀ 238 سورۀ بقره می‌خوانیم: «حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَالصَّلاةِ الْوُسْطی وَقُومُوا لِلَّهِ قانِتِینَ؛ ‏در انجام همۀ نمازها مخصوصا نماز وسطی، مداومت کنید و در حفظ آن کوشا باشید و با خضوع و خشوع و توجه کامل، برای خدا بپاخیزید».

مبادا گرما و سرما و گرفتاری‌های دنیا و پرداختن به مال و همسر و فرزند شما را از این امر مهم بازدارد.

منظور از «صلوة وسطی (نماز میانه)، همان نماز ظهر است؛ زیرا علاوه بر اینکه نماز ظهر در وسط روز انجام می‌شود، و شأن نزول آیه نیز گواهی می‌دهد، و روایات متعددی که از معصومین علیهم السلام نقل شده، بر آن تاکید دارند.[21] تاکید روی این نماز به خاطر این بوده که بر اثر گرمی هوای نیمروز تابستان، یا گرفتاری‌های شدید کسب‌وکار، نسبت به آن کمتر اهمیت می‌دادند؛ آیۀ فوق اهمیت نماز وسطی، و لزوم محافظت بر آن را مورد تأکید قرار داده است.

در حدیثی از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم که در تفسیر جملۀ «وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِینَ‏»[22] فرمود: «منظور این است که نماز را با خضوع و توجه به خداوند بجا آورید». و در حدیث دیگری می‌فرماید: «یعنی از روی اطاعت بپاخیزید».[23]

در آیۀ بعد تأکید شده است که در سخت‌ترین شرائط حتی در صحنۀ جنگ نباید نماز فراموش شود، منتها در چنین وضعی، بسیاری از شرائط نماز همچون رو به قبله‌بودن و انجام رکوع و سجود به طور متعارف، ساقط می‌شود، لذا می‌فرماید: «فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالًا أَوْ رُکباناً؛[24] و اگر [به خاطر جنگ یا خطر دیگری] بترسید باید [نماز را] در حال پیاده یا سواره انجام دهید» و رکوع و سجود را با ایماء و اشاره بجا آورید.

آیۀ فوق تاکید بر این معنی دارد که محافظت بر نمازها، تنها در حال امنیت نیست، بلکه در همه حال باید نماز را بجا آورد تا پیوند بندگان با آفریدگار جهان، همیشه برقرار باشد.

این نماز همان نماز خوف است که فقهاء در کتابهای فقهی به طور مشروح، پیرامون آن بحث کرده‌اند؛ در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل شده که در بعضی از جنگ‌ها دستور داد تا نماز را به هنگام جنگ با تسبیح و تکبیر و لا اله الّا اللَّه بجا آورند،[25] و نیز در حدیث دیگری می‌خوانیم که‏ «أَنَّ اَلنَّبِی (ص) صَلَّی یوْمَ اَلْأَحْزَابِ إِیمَاءً؛ پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در جنگ احزاب با اشاره نماز خواند».[26]

این سخن را با حدیثی از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم پایان می‌دهیم که فرمود: «مَنْ حافَظَ عَلَیها کانَتْ لَهُ نُوراً وَبُرْهاناً وَنَجاةً یوْمَ الْقِیامَةِ؛ هرکس نماز خود را محافظت کند نماز برای او مایۀ نور و روشنایی و آگاهی و نجات در روز قیامت است».[27]

اهمیت نماز اول وقت

امام علی علیه السلام در توصیۀ خود به محمد بن ابی بکر می‌فرماید: «صَلِّ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا، وَلَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ، وَلَا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ؛[28] نماز را در اوقات خودش بجای آر، نه آنکه به هنگام بیکاری در انجامش تعجیل کنی و نه آنکه به هنگام اشتغال به کار آن را تأخیر بیندازی».

فرمایش امام علیه السلام ناظر به نماز اوّل وقت و آخر وقت است؛ می‌فرماید: چنان نباش که اگر بیکار باشی نماز را اوّل وقت بخوانی و اگر مشغول به کار باشی نماز را موکول به آخر وقت کنی، بلکه همیشه و در هر حال کار خود را تعطیل کن و نماز را در اوّل وقتش به جای آور.

در واقع اشاره به همان جمله معروف است که انسان به نمازش نگوید کار دارم بلکه به کارش بگوید نماز دارد.[29]

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: «اِمْتَحِنُوا شِیعَتَنَا عِنْدَ مَوَاقِیتِ اَلصَّلاَةِ کیفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَیهَا؛[30] شیعیانِ ما را به اوقات نماز امتحان کنید که چگونه به آن اهمیت می‌دهند».

در این حدیث امام صادق علیه السلام اهمیت به نماز اوّل وقت‏ را ملاک تشخیص شیعیان بیان کرده است؛ آیا به اوقات نماز اهمیت می‌دهند؟ در هنگام کار آیا کار را عقب می‌اندازند یا نماز را؟ بعضی نماز را برای زمان بیکاری می‌دانند.

زمانی که مرحوم امام خمینی رحمه الله در حوزه علمیه مدرّس بودند، در هنگام صحبت و مباحثۀ علمی وقتی صدای اذان بلند می‌شد، بلافاصله ایشان برای نماز بر می‌خاستند، بدون اینکه درنگی کنند. قانون همین است که هر کجا هستیم و هر که هستیم، به نماز اهمیت دهیم، به خصوص نماز صبح. امروزه عدّه‌ای هستند که نماز صبح را با استصحاب (به امید اینکه هنوز خورشید طلوع نکرده است) می‌خوانند که این نماز شیعه نیست.[31]

در حدیثی از امام باقر علیه السلام نقل شده است: «إِنَّ اَلصَّلاَةَ إِذَا اِرْتَفَعَتْ فِی وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَی صَاحِبِهَا وَهِی بَیضَاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِی حَفِظَک اَللَّهُ وَإِذَا اِرْتَفَعَتْ فِی غَیرِ وَقْتِهَا بِغَیرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَی صَاحِبِهَا وَهِی سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَیعْتَنِی ضَیعَّک اَللَّهُ؛ هنگامی که نماز در اوّل وقت خوانده شود به سوی صاحبش باز می‌گردد در حالی که سفید و نورانی است و به او می‌گوید: مرا محفوظ داشتی خداوند تو را حفظ کند و هنگامی که در غیر وقت و بدون رعایت حدود انجام شود به صاحبش باز می‌گردد درحالی‌که سیاه و تاریک است و به او می‌گوید مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند».[32]

دلایل هفت‌گانۀ اهمیت نماز

امام علیه السلام در خطبه 199 نهج البلاغه به مسئله نماز و اهمیت آن می‌پردازد و اهتمام پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم و مؤمنان راستین را نسبت به آن یادآور می‌شود.

آن حضرت به آثار مهم معنوی و تربیتی نماز و عاقبت شوم تارکان و سبک‌شمرندگان آن پرداخته و نمازگزاران واقعی را معرفی می‌کند، نخست می‌فرماید: «تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ، وَحَافِظُوا عَلَیهَا، وَاسْتَکثِرُوا مِنْهَا، وَتَقَرَّبُوا بِهَا، فَإِنَّها "کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنینَ کتَاباً مَوْقُوتاً"؛[33] برنامۀ نماز را به خوبی مراقبت کنید و در محافظت آن بکوشید، بسیار نماز بخوانید و به وسیلۀ آن به خدا تقرّب جویید، "زیرا نماز بر همۀ مؤمنان در اوقات مخصوص واجب است"».

سپس امام علیه السلام به ذکر دلیل برای این دستورات مهم در مورد نماز پرداخته و به هفت نکته اشاره می‌کند و به آیاتی از قرآن مجید و سنّت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم استدلال می‌فرماید.

نخست می‌گوید: «إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کتاباً مَوْقُوتاً؛[34] زیرا نماز به عنوان فریضۀ واجب [در اوقات مختلف شب و روز] بر مؤمنان مقرّر شده است».

سپس به ذکر دلیل دوم پرداخته، می‌فرماید: «أَلا تَسْمَعُونَ إِلَی جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِینَ سُئِلُوا: "مَا سَلَککمْ فِی سَقَر؟[35] قالُوا لَمْ نَک مِنَ الْمُصَلِّینَ"؛ آیا پاسخ دوزخیان را در برابر این سؤال که "چه ‏چیز شما را به دوزخ کشانید؟" نمی‌شنوید که می‌گویند: "ما از نمازگزاران نبودیم"».[36]

امام در بیان سومین و چهارمین دلیل برای اثبات اهمیت نماز می‌فرماید: «وَإِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَت‏‏[37] الْوَرَقِ، وَتُطْلِقُهَا إِطْلَاقَ الرِّبَق؛‏‏[38] نماز گناهان را فرومی‌ریزد، همچون فروریختن برگ از درختان [در فصل پاییز] و طناب‏‌های معاصی را از گردن‌ها می‌گشاید».

سپس امام در پنجمین استدلال خود به کلام معروف رسول خدا دربارۀ اهمیت نماز استناد می‌جوید و می‌فرماید: «وَشَبَّهَهَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) بِالْحَمَّةِ تَکونُ عَلَی بَابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ یغْتَسِلُ مِنْهَا فِی الْیوْمِ واللَّیلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ، فَمَا عَسَی أَنْ یبْقَی عَلَیهِ مِنَ الدَّرَنِ؟‏؛[39] پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم نماز را به چشمه آب گرمی تشبیه فرمود که بر در خانۀ انسان باشد و او هر شبانه‌روز پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد که بی‌شک چرک و آلودگی در بدنش باقی نخواهد ماند [نمازهای پنج‌گانۀ روزانه نیز چنان روح و قلب انسان را شستشو می‌دهد و آثاری از گناه در آن باقی نمی‌گذارد]».

امام علیه السلام در ادامۀ سخن در ششمین استدلال خود به آیۀ دیگری در قرآن مجید که مقام والای نمازگزاران را بیان می‌کند استناد می‌جوید و می‌فرماید: «وَقَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنینَ الَّذِینَ لا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِینَةُ مَتَاعٍ وَلَا قُرَّةُ عَینٍ منْ وَلَدٍ وَلَا مَالٍ. یقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ: "رِجَالٌ لَاتُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَابَیعٌ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکاةِ"؛[40] گروهی از مؤمنان که زینت متاع دنیا و فرزندان اموالی که مایۀ چشم‏ روشنی است آنها را به خود مشغول نداشته، حق نماز را خوب شناخته‌اند، خداوند سبحان دربارۀ آنها می‌فرماید: "آنها مردانی هستند که تجارت و بیع آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و پرداختن زکات بازنمی‌دارد"».

سرانجام در بیان هفتمین و آخرین دلیل برای اهمیت نماز اشاره به برنامه پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم که برگرفته از قرآن مجید است کرده، می‌فرماید: «وَکانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) نَصِبا[41]بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِیرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ لِقَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ: "وَأْمُرْ أَهْلَک بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیهَا"[42]، فَکانَ یأْمُرُ أَهْلَهُ وَیصْبِرُ[43] عَلَیهَا نَفْسَهُ؛ رسول خدا بعد از بشارت به بهشت خویش را برای نماز به تعب و مشقّت می‌انداخت، زیرا خداوند به او فرموده بود: "خانوادۀ خویش را به نماز دعوت کن و در برابر آن شکیبا باش" [زیرا نماز کلید ورود به بهشت است]، لذا آن حضرت پی‌درپی اهل بیت خود را به نماز دعوت می‌کرد و خود را بر آن وادار می‌کرد [و در انجام آن اصرار و شکیبایی داشت]».[44]

کیفر تارکان نماز

از نظر شیعه بلکه از نظر تمام مسلمانان، ستون دین، رابطۀ میان انسان و خدا و معراج افراد باایمان همان «نماز» است. کسی که نماز را ترک کند رابطه میان او و خدا قطع می‌گردد.[45]

در حدیثی رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «مَا بَینَ اَلْمُسْلِمِ وَ بَینَ أَنْ یکفُرَ إِلاَّ أَنْ یتْرُک اَلصَّلاَةَ اَلْفَرِیضَةَ مُتَعَمِّداً أَوْ یتَهَاوَنَ بِهَا فَلاَ یصَلِّیهَا؛ بین مسلمانی و کفر فاصله‌ای نیست، مگر آنکه نماز واجب را از روی عمد ترک کند یا آن را کوچک شمارَد».[46]

پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «چون یکی از شما نماز صبح را ترک کند، منادی از آسمان او را ندا دهد یا غادر (ای مکرکننده)، و چون نماز عصر را واگذارد منادی از آسمان او را ندا کند یا فاجر (ای گناهکار)، و چون نماز مغرب را واگذارد منادی از آسمان ندا کند یا کافر (ای ناسپاس)، و چون نماز عشا را واگذارد او را از آسمان ندا کند که برای تو فضل و پاداش عملی نیست».

بی‌نماز در دنیا علاوه بر آنکه نور صورت و سیمای صالحان ندارد و از عمر خود بهره نمی‌بَرد و همواره مورد خشم پروردگار است و مسلمین نباید با او معاشرت کنند، هنگام مردن عذاب‌های سختی دارد.

در حدیثی رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «در شب معراج گروهی را در دوزخ دیدم که گروهی را گرفته و سرهایشان را به سنگ می‌کوبند و هر بار که سرشان کوبیده می‌شود به حالت اوّل برمی‌گردد و باز می‌کوبند و این کار ادامه دارد. از جبرئیل پرسیدم این گروه کیانند؟ گفت: اینان کسانی اند که در نماز واجب کوتاهی کرده و در به ‏جا آوردن آن سستی ورزیدند و هنگام نماز عشا خوابیدند و غفلت کردند تا روز قیامت این‌گونه عذاب می‌شوند».[47]

در هر حال موقعیت نماز در میان عبادات اسلامی به قدری است که هیچ‌یک از عبادات به پایۀ آن نمی‌رسد. دانشمندان و علمای شیعه همه در این مسئله هم عقیده اند که هر کس نماز را ترک کند گناهکار و فاسق است و احترام ندارد، غیبت او جایز و اعتماد از او سلب می‌گردد؛ خلاصه اینکه شیعه در موضوع نماز سختگیری فوق ‏العاده‌ای دارد.[48]

پیامدهای سهل‌انگاری درنماز

پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «کسی که به نماز اهمّیت ندهد و آن را سبک شمارد، سزاوار عذاب آخرت است».[49]

خداوند می‌فرماید: «فَوَیلٌ لِلْمُصَلّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلَوتِهِمْ سَاهُونَ؛[50] پس وای بر نمازگزارانی که، در نماز خود سهل‌انگاری می‌کنند». یعنی به اوقات آن اعتنا ندارند و آن را سبک می‌شمارند و به تأخیر می‌اندازند تا از ایشان فوت می‌شود و اگر در نماز باشند از توجّهات ربانی غفلت دارند.

پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم در پاسخ دخترش فاطمه سلام الله علیها که پرسیده بود:‌ای پدر! مردان و زنانی که نمازشان را سبک می‌شمرند، چه [جزایی‏] دارند؟ فرمود: «مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلاَتِهِ مِنَ اَلرِّجَالِ وَاَلنِّسَاءِ اِبْتَلاَهُ اَللَّهُ بِخَمْسَ عَشْرَةَ خَصْلَةً سِتٌّ مِنْهَا فِی دَارِ اَلدُّنْیا وَثَلاَثٌ عِنْدَ مَوْتِهِ وَثَلاَثٌ فِی قَبْرِهِ وَثَلاَثٌ فِی اَلْقِیامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأَمَّا اَللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی دَارِ اَلدُّنْیا فَالْأُولَی یرْفَعُ اَللَّهُ اَلْبَرَکةَ مِنْ عُمُرِهِ وَیرْفَعُ اَللَّهُ اَلْبَرَکةَ مِنْ رِزْقِهِ وَیمْحُو اَللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ سِیمَاءَ اَلصَّالِحِینَ مِنْ وَجْهِهِ وَکلُّ عَمَلٍ یعْمَلُهُ لاَ یؤْجَرُ عَلَیهِ وَلاَ یرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَی اَلسَّمَاءِ وَاَلسَّادِسَةُ لَیسَ لَهُ حَظٌّ فِی دُعَاءِ اَلصَّالِحِینَ وَأَمَّا اَللَّوَاتِی تُصِیبُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أَنَّهُ یمُوتُ ذَلِیلاً وَاَلثَّانِیةُ یمُوتُ جَائِعاً وَاَلثَّالِثَةُ یمُوتُ عَطْشَاناً فَلَوْ سُقِی مِنْ أَنْهَارِ اَلدُّنْیا لَمْ یرَوِّ عَطَشَهُ وَأَمَّا اَللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی قَبْرِهِ فَأَوَّلُهُنَّ یوَکلُ اَللَّهُ بِهِ مَلَکاً یزْعِجُهُ فِی قَبْرِهِ وَاَلثَّانِیةُ یضَیقُ عَلَیهِ قَبْرُهُ وَاَلثَّالِثَةُ تَکونُ اَلظُّلْمَةُ فِی قَبْرِهِ وَأَمَّا اَللَّوَاتِی تُصِیبُهُ یوْمَ اَلْقِیامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أَنْ یوَکلَ اَللَّهُ بِهِ مَلَکاً یسْحَبُهُ عَلَی وَجْهِهِ وَاَلْخَلاَئِقُ ینْظُرُونَ إِلَیهِ وَاَلثَّانِیةُ یحَاسَبُ حِساباً شَدِیداً وَاَلثَّالِثَةُ لاَ ینْظُرُ اَللَّهُ إِلَیهِ وَلاَ یزَکیهِ وَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ هر کس از مردان یا زنان، نمازش را سبک بشمرد، خداوند او را به پانزده خصلت مبتلا می‌کند: شش خصلت در دنیا، سه خصلت هنگام مرگش؛ سه خصلت در گورش و سه خصلت در قیامت، هنگامی که از گورش بیرون می‌آید. امّا آنچه در دنیا به او می‌رسد: خداوند برکت را از عمر و روزی‌اش برمی‌دارد؛ نشان صالحان را از چهره‌اش می‌زداید؛ به هر عملی که انجام می‌دهد، پاداشی داده نمی‌شود؛ دعایش به آسمان نمی‌رود و ششم این که برای او در دعای صالحان نصیبی نیست. امّا آنچه هنگام مرگش به او می‌رسد: نخست، خوار؛ دوم گرسنه و سوم، تشنه می‌میرد. و اگر از نهرهای دنیا به او بنوشانند، سیراب نمی‌شود. امّا آنچه در گورش به او می‌رسد: نخست، آنکه خداوند فرشته‌ای می‌گمارد تا او را در گورش بیازارد؛ دوم اینکه گورش را بر او تنگ می‌کند و سوم اینکه گورش تاریک است. امّا آنچه روز قیامت هنگام بیرون‌آمدن از گورش به او می‌رسد: نخست، آنکه خداوند، فرشته‌ای می‌گمارد تا او را با صورت [روی زمین‏] بکشد، درحالی‌که مردم به او می‌نگرند؛ دوم اینکه بازخواست سختی می‌شود و سوم این که خداوند به او نمی‌نگرد، و پاکش نمی‌سازد و عذابی دردناک دارد».[51]

گناه‌زدایی

ابو عثمان می‌گوید: من با سلمان فارسی زیر درختی نشسته بودم، او شاخه خشکی را گرفت و تکان داد تا تمام برگ‌هایش فرو رفت، سپس رو به من کرد و گفت سؤال نکردی چرا این کار را کردم.

گفتم: بگو ببینم منظورت چه بود؟ گفت: این همان کاری بود که پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم انجام داد، هنگامی که خدمتش زیر درختی نشسته بودم، سپس پیامبر این سؤال را از من کرد و گفت سلمان نمی‌پرسی چرا چنین کردم؟ من عرض کردم بفرمایید چرا؟ فرمود: «إِنَّ اَلْمُسْلِمَ إِذَا تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ اَلْوُضُوءَ ثُمَّ صَلَّی اَلصَّلاَةَ اَلْخَمْسَ تَحَاتَّتْ خَطَایاهُ کمَا تَحَاتَّتْ هَذِهِ اَلْوَرَقُ؛ هنگامی که مسلمان وضو بگیرد و خوب وضو بگیرد، سپس نمازهای پنجگانه را بجا آورد، گناهان او فرو می‌ریزد، همانگونه که برگ‌های این شاخه فرو ریخت».[52]

در حدیث دیگری از یکی از یاران پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم بنام «ابی امامه» می‌خوانیم که می‌گوید: روزی در مسجد خدمت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم نشسته بودیم که مردی آمد و عرض کرد یا رسول اللَّه من گناهی کرده‌ام که حدّ بر آن لازم می‌شود، آن حدّ را بر من اجرا فرما، فرمود: آیا نماز با ما خواندی؟ عرض کرد آری،‌ای رسول خدا، فرمود: خداوند گناه تو یا حدّ تو را بخشید.[53]

و نیز از علی علیه السلام نقل شده که می‌فرماید: با رسول خدا در مسجد در انتظار نماز بودیم که مردی برخاست و عرض کرد:‌ای رسول خدا من گناهی کرده‌ام. پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم روی از او برگرداند، هنگامی که نماز تمام شد همان مرد برخاست و سخن اول را تکرار کرد. پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: آیا با ما این نماز را انجام ندادی؟ و برای آن بخوبی وضو نگرفتی؟ عرض کرد: آری، فرمود این کفاره‏ گناه تو است![54]

نیز از علی علیه السلام از پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل شده که فرمود: «إِنَّمَا مَنْزِلَةُ اَلصَّلَوَاتِ اَلْخَمْسِ لِأُمَّتِی کنَهَرٍ جَارٍ عَلَی بَابِ أَحَدِکمْ فَمَا ظَنَّ أَحَدُکمْ لَوْ کانَ فِی جَسَدِهِ دَرَنٌ ثُمَّ اِغْتَسَلَ فِی ذَلِک اَلنَّهَرِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فِی اَلْیوْمِ أَ کانَ یبْقَی فِی جَسَدِهِ دَرَنٌ فَکذَلِک وَاَللَّهِ اَلصَّلَوَاتُ اَلْخَمْسُ لِأُمَّتِی؛ نمازهای پنج‌گانه برای امت من همچون یک نهر آب جاری است که بر در خانۀ یکی از شما باشد؛ آیا گمان می‌کنید اگر کثافتی در تن او باشد و سپس پنج بار در روز در آن نهر غسل کند آیا چیزی از آن بر جسد او خواهد ماند [مسلما نه]، همچنین است بخدا سوگند نمازهای پنجگانه برای امت من»‏.[55]

سخن آخر: (نماز را دریاب تا دُر یابی)

به هر حال اهمیت نماز، بیش از آن است که در این مختصر بگنجد،[56] این دلائلی هم که برای بیان اهمیت نماز از آیات قرآن و روایات و سنّت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم ذکر شده و ده‌ها دلایل دیگر که به یقین در مقام بیان همۀ آنها نبوده‌ایم، نشان می‌دهد که نماز چه گوهر گران‌بهایی است و چه تأثیری در تربیت و سعادت انسان دارد و دورماندن از نماز و برکات آن چه خطراتی ایجاد می‌کند.[57]

خوانندگان محترم! نماز بسیار مهم است، زیرا بهترین نوع رابطۀ انسان با خداست، و تربیت صحیح و عاقبت به خیری در سایۀ نماز همراه با حضور قلب حاصل می‌شود. لذا همگان، مخصوصاً جوانان باید برای نماز اهمّیت فراونی قائل شوند و از آن غافل نگردند.[58]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منابع:
1.تفسیر نمونه

2. پیام امام امیر المومنین علیه السلام


[1] تفسیر نمونه، ج‏20، ص462.

[2] رساله احکام جوانان (دختران)، ص63.

[3] تفسیر نمونه، ج‏9، ص267.

[4] «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ‏؛ کسانى که به روز رستاخیز و حساب و پاداش اعمال ایمان دارند به این کتاب ایمان خواهند آورد و مراقب نمازهاى خود خواهند بود».

[5] تفسیر المنار، ج7، ص622؛ (تفسیر نمونه، ج‏5، ص347).

[6] مستدرک الوسائل (ط - بیروت)، ج۳، ص۴۳.

[7] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۷۹، ص۲۰۶؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏7، ص725).

[8] نهج البلاغه، نامه 47؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏10، ص277).

[9] نهج البلاغه، خطبه 110.

[10] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۷۹، ص۲۰۲.

[11] همان، ص۲۱۸؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏4، ص623).

[12] همان؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏10، ص277).

[13] همان، ج۷۳، ص۱۴۱؛ (کلیات مفاتیح نوین، ص1000).

[14] همان، ج۸۰، ص۲۵؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏9، ص369).

[15] همان، ج۷۹، ص۲۲۷؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏10، ص277).

[16] همان، ج۳۳، ص۵۸۱؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏9، ص368).

[17] «اولئکَ فی جَنّاتٍ مُکْرَمُونَ؛ این گروه با عظمت، در باغ‏ هاى بهشتى گرامى داشته می‌شوند». (سوره معارج، آیه 35).

[18] «الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ؛ آنان که همواره بر نمازشان مداوم و پایدارند». (سوره معارج، آیه 23).

[19] «وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ؛ و آنها که بر نماز مواظبت دارند». (سوره معارج، آیه 34).

[20] پیام قرآن، ج‏6، ص173.

[21] مشهور در میان فقهاى شیعه این است که منظور نماز ظهر است بلکه ادعاى اجماع بر آن شده و چندین روایت معتبر که در کتاب وسائل الشیعه (مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏)، ج4 ص22 «باب5؛ بَابُ وُجُوبِ الْمُحَافَظَةِ عَلَى الصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَ تَعْیِینِهَا» نقل شده است، به این معنى گواهى می‌دهد، و قول شاذ و ضعیفى می‌گوید: منظور نماز عصر است. فقهاى اهل سنت غالبا طرفدار این هستند که منظور، نماز عصر است. آنها به روایاتى استدلال کرده ‏اند که سند قابل ملاحظه ‏اى ندارد و اصحاب از آن اعراض کرده‏اند. (شرح بیشتر را در کتب فقهى مطالعه فرمایید).

[22] بقره، آیه238.

[23] به تفسیر مجمع البیان و المیزان، ذیل آیه مورد بحث مراجعه شود.

[24] بقره، آیه239.

[25] نور الثقلین، ج1، ص239، ح949.

[26] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۸۶، ص۱۱۹؛ (تفسیر نمونه، ج‏2، ص208).

[27] تفسیر «روح البیان»، ج10، ص167؛ (پیام قرآن، ج‏6، ص173).

[28] نهج البلاغه، نامه 27.

[29] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏9، ص368.

[30] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۸۰، ص۲۳.

[31] مشکات هدایت، ص21.

[32] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۸۰، ص۲۵؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏9، ص369).

[33] نساء، آیه103.

[34] همان.

[35] «سقر» در اصل از «سقر» بر وزن «فقر» به معناى دگرگون شدن و ذوب گشتن و تغییر رنگ دادن و آزار دیدن بر اثر تابش آفتاب گرفته شده است و چون جهنّم این آثار را به نحو اشدّ دارد، یکى از نامهایش «سقر» است. از بعضى روایات استفاده مى ‏شود که «سقر» نام بخش خاصى از دوزخ است، که جایگاه متکبّران است.

[36] مدثر، آیه42و43؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏7، ص726).

[37] «حتّ» در اصل به معناى جدا کردن برگهاى درختان است و گاه در جدا کردن اشیاى دیگر نیز به کار می‌رود.

[38] «ربق» بر وزن «عنب» جمع «ربق» بر وزن «فعل» به معناى طنابى است که دستاویزهاى متعددى در آن است و معمولا هنگامى که مى ‏خواهند حیوانات را به صف کنند هرکدام را به یکى از آن دستاویزها مى ‏بندند.

[39] «درن» بر وزن «لجن» به معناى چرک و آلودگى است.

[40] نور، آیه37.

[41] «نصب» بر وزن «خجل» به معناى خسته و فرسوده است و صفت مشبّهه از ریشه «نصب»، بر وزن «حسب»، به معناى خستگى و کوفتگى است.

[42] سورۀ طه، آیه 132.

[43] «یصبر» از «صبر» به معناى شکیبایى است و قابل توجه است که این فعل غالبا به صورت لازم استعمال می‌شود، ولى گاه معناى متعددى هم دارد، یعنى وادار به صبر نمودن، و در جمله بالا همین معنا اراده شده است.

[44] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏7، ص724.

[45] آیین ما (اصل الشیعة)، ص191.

[46] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۷۹، ص۲۱۶.

[47] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص544.

[48] آیین ما (اصل الشیعة)، ص191.

[49] رساله احکام جوانان (دختران)، ص64.

[50] ماعون، آیات4و5.

[51] فلاح السائل(ط - قم)، ج۱، ص۲۲.

[52] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۷۹، ص۳۱۹؛ (تفسیر نمونه، ج‏9، ص268).

[53] مجمع البیان، ج5، ص345.

[54] مجمع البیان ذیل آیه ۴۵ سوره عنکبوت.

[55] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۷۹، ص۲۲۰؛ (تفسیر نمونه، ج‏9، ص269).

[56] تفسیر نمونه، ج‏2، ص210.

[57] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏7، ص730.

[58] داستان یاران: مجموعه بحث هاى تفسیرى حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى (مدظله)، ص223.

captcha