مىدانيم خداوند پيامبران خود را از جنس بشر قرار داد تا بتوانند الگو و سرمشق در همه زمينه ها باشند؛ چرا كه اگر از جنس فرشته و مانند آن بودند هرگز چنين مطلبى ممكن نبود و مهم ترين برنامه انبيا كه تعليمات عملى آن هاست به تعطيلى مىگراييد.[1]
لذا يكى از نعمت هاى بزرگ خداوند بر انسان ها وجود پيشوايان بزرگ و آگاه است كه تمام حركات و سكنات زندگى آن ها آموزنده است.[2]
گوينده، هر قدر توانا و نويسنده هر قدر فصيح و بليغ باشد، تأثير پند و اندرز هايش هرگز به اندازه سرمشق هاى عملى نيست و آن چه را مردم از اعمال پيشوايان الهى بهره مىگيرند قابل مقايسه با چيزى كه از سخنانشان استفاده مىكنند نيست.[3]
به همين دليل، پيامبر و پيشوايان معصوم مهمترين شاخه هدايت را با عمل خود نشان مىدادند،[4] که سرمشق بسيار آموزنده اى براى هر مسلمان راستين به شمار می رود.[5]
در این میان، اعمال فوق العاده وسيع و گسترده و پاك امام سجاد علیه السلام،[6] مملو از حکمت، رحمت، عطوفت و محبّت است.[7] لذا روح ولايت پذیری و عشق به آن حضرت را در انسان زنده نگه مىدارد، و همگان را به تأسّى و اقتداى به آن پيشواي معصوم عليه السلام وا مى دارد.[8]
از این رو شایسته است سيره عملى، و رفتار و معاشرت هاى اجتماعى آن حضرت مورد بررسی قرار گیرد.[9] از آن جهت که انسان را از شرّ شياطين و مفسدان و هواى نفس حفظ مىكند؛ خوشا به حال آنها كه در ايمان و عمل و اخلاق به آن حضرت اقتدا مى جويند.[10]
مداومت بر عمل
مداومت و پشتكار در عمل مشكل تر از انجام اصل عمل است و آنچه مهم است، مداومت است وگرنه گاهى انسان كارى را با شوق و گرمى شروع مىكند ولى پس از مدتى از آن سرد مىشود و یا گاهى انسان بطور اتفاقى عمل نيكى انجام مىدهد؛ مثلا شب دچار بى خوابى شده مى گويد بگذار نماز شب بخوانيم يا تلاوت قرآن كنيم اگر به همين مقدار بسنده كند به جائى نمى رسد.[11]
در تعليم و تعلم ما بسيار ديديم و فهميديم كه استعداد زياد انسان را به جائى نمىرساند، آنچه مى رساند مداومت بر عمل است، حتى آنها كه استعداد خوب دارند با پشتكار در عمل به جائى مىرسند نه فقط با استعداد![12]
و یا يكى از علل پيشرفت بعضى از افراد و جوامع بى ايمان، این است که در عين بيگانگى از خدا در كار هاى زندگى، جدى، مصمم و داراى پشتكار و استقامت و هماهنگى با يكديگر و آگاهى از وضع زمان هستند. اين افراد، در زندگى مادى مسلماً پيروزى هايى به دست مى آورند، و در حقيقت يك سلسله از برنامه هاى اصيل دينى را بدون استناد به دين پياده مىكنند.[13]
در مقابل افرادى هستند كه پایبند به عقائد مذهبى هستند، ولى بسيارى از دستورات عملى آن را فراموش كرده اند؛ آنها افرادى بىحال، كم شهامت، فاقد استقامت و پشتكار و كاملاً پراكنده و از هم جدا مي باشند، مسلماً آنها در زندگى با شكست هاى پى در پى مواجه ميشوند. آنها گاهى چنين تصور ميكنند كه تنها با خواندن نماز و گرفتن روزه بايد در همه كار ها پيروز شوند در حالى كه دين يك سلسله برنامه هاى عملى براى پيشرفت در زندگى آورده كه فراموش كردن آنها، با شكست و ناكامى همراه است.[14]
لذا باید مداومت کرد بر عمل، گرچه كم باشد، و اين ارزشمند است كه[15] به نقل از امام صادق (عليه السلام)، امام سجاد (عليه السلام) بسيار مى فرمودند: «انّى لُاحِبّ انْ اداوم على العَمَلِ و انْ قَلَّ؛ من دوست دارم مداومت بر عمل كنم گرچه كم باشد».[16]
باز همين معنى به شكل ديگرى در سخنان امام سجّاد علىّ بن الحسين عليه السلام ديده مىشود که فرمود: «احِبُّ لِمَنْ عَوَّدَ مِنْكُمْ نَفْسَهُ عادَةً مِنَ الْخَيْرِ انْ يَدُومَ عَلَيْها؛ دوست دارم كسى كه از شما عادت نيكى را پذيرفته است آن را پيوسته ادامه دهد!»[17]
صدقه هنگام مسافرت
بی شک صدقه پيش از آن كه براى گيرنده مفيد باشد، براى دهنده آن سودمند است. چرا که صدقه بازدارنده بلايا و مرگ هاى بدفرجام است.[18]
در احاديث اسلامى، رابطه صدقه با، رفع بلا ها و خطرات با صراحت بيان شده است،[19] از جمله، در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «الصَّدَقَةُ تَدفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ؛ صدقه از مردن بد و دلخراش جلوگيرى مىكند».[20] که منظور مرگ هاى دلخراش و بد منظر است؛ مانند سوختن در آتش، تكّهتكّه شدن در تصادفات و مانند آن.[21]
البته اجل حتمى تخلّف ناپذير است، ولی اجل مشروط يا معلَّق،[22] گاه به وسيله انجام اعمال نيكى همچون صدقه در راه خدا قابل تغيير مى باشد.[23]
لذا در روايتى از امام باقر عليه السلام آمده: «هر زمان امام سجّاد عليه السلام پاى در ركاب مىگذاشت با صدقه دادن در حدّ توان خود، سلامتى را از خداوند عزّوجل طلب مىكرد و هنگام بازگشت از سفر نيز به شكرانه سلامتى سفر به اندازه توان خويش صدقه مىداد و حمد و شكر خدا بجاى مىآورد».[24]
اینگونه است که در جامعه برخى افراد را می بینیم كه وقتى مىخواهند مسافرت بروند به تعداد روز هاى سفر پولى جدا كرده و به مستحق مىدهند. برخى چنين حسابى دارند. اين ها دستور هايى است ارزنده كه باید بدان عمل كنيم.[25]
ذکر مورد علاقه و نحوه شکر کردن خدا در سیره امام سجاد (ع)
نزديكترين حالتى كه بنده به خدايش نزديكتر است، حالتى است كه بيشتر در خشوع است و «سجده»، پائينترين حالت در مناسک دینی است، كه اين پائينى خود، بزرگى است، زيرا پائين آمدن براى خدا، بزرگى در نزد او است، در واقع علت عظمت سجده، خضوع آن است![26]
سجده آخرين درجه خضوع است و آن مخصوص خدا است.[27] در نتیجه انسان در حال سجده، همه چيز جز خدا را فراموش مىكند، و خود را به او بسيار نزديك مىبيند و بر بساط قرب او جاى مىگيرد. استادان سير و سلوك و عرفان، و معلّمان اخلاق بر مسأله سجده تأكيد فراوان دارند.[28]
از سوی دیگر اتّفاق تمام علماى شيعه، سجده شكر به هنگام يافتن نعمتى يا دفع بلايى سنّت است؛[29] لذا امام باقر (عليه السلام) فرمود: «پدرم هرگاه نعمتى ذكر مى شد، یا آيه اى كه در آن سجده بود قرائت مىگرديد، يا خداوند دفع بلا و كيد از او مىكرد، يا از نمازش فارغ مىشد، يا اصلاح بين دو نفر مىكرد، در همه اين ها سجده مىكرد و اثر سجود در تمام مواضع سجده اش نمايان بود؛ و از اين رو او را «سجّاد» مىناميدند».[30]
هم چنین پيشوايان بزرگ به خصوص رسول خدا (صلى الله عليه و آله) و اهل بيت (عليهم السلام) سجده هاى طولانى داشتند؛ چرا که سجده های طولانی روح و جان انسان را پرورش مىدهد و بارزترين نشانه هاى عبوديّت و خضوع در پيشگاه پروردگار است.[31]
لذا امام سجاد (عليه السلام) گاهى در بيابان به سجده مىرفت و هزار مرتبه مىفرمود: «لا الهَ الّا اللّه حقّاً حقا لا اله الا اللّه تعبداًو رِقّا لا اله الله ايماناً و تصدقاً؛[32] نيست معبودى شايستۀ پرستش مگر خداوند يكتا و اين را از روى حقّ و حقيقت مىگويم، و نيز نيست معبودى جز «اللّه»، و اين را از روى ايمان و تصديق اقرار مىكنم»[33]
هیچ کار خیری را کوچک نشماریم!
بسيارند اشخاصى كه وقتى به كار هاى نيك كوچك برخورد مىكنند بىاعتنا از كنار آن مىگذرند در حالى كه گاهى همين كار هاى كوچك، سرنوشتساز است؛ ممكن است جرعه آبى تشنه اى را از مرگ نجات دهد يا مقدار كمى دوا مايه نجات انسانى از مرگ شود.[34]
اضافه بر اين اگر همه مردم حتى به كار هاى نيك كوچك اهميت دهند، قطره قطره جمع مىشود و تبديل به دريايى از خير و خيرات مىگردد.[35]
از اين گذشته هرگاه كار خير به نيت اطاعت فرمان خدا انجام گيرد بزرگ خواهد بود، اضافه بر اين، رفتن بهسوى كار هاى خير كوچك انسان را بهتدريج آماده براى خيرات بزرگ مىكند و اين خود نكته مهمى است.[36]
با توجه به اين نكات هيچ كار خيرى را هر چند كم و كوچك باشد نبايد ناديده گرفت.[37]
لذا امام صادق (عليه السلام) مىفرمايند: «امام سجاد (عليه السلام) در جاده عبور مىكردند، تكه گِلى در وسط راه بود از مَركب خود پياده شدند و آن را با دست خود از وسط راه دور كردند».[38]
به اين ترتيب امام سجاد عليه السلام با عمل خود، همه مردم را به كار هاى نيك اعم از كوچك و بزرگ تشويق مىكند تا در سايه آن جامعه اسلامى راستين به وجود آيد.[39]
سیره امام سجاد (ع) در تولد فرزند
بدون شك موضوع تولد فرزندان دختر و پسر؛ در همه چيز، برآمده از مشيت خداوند، آن حاكم مطلق است، و او قادرى است آگاه و حكيم كه علم و قدرتش با هم قرين است.[40]
لذا برتری یکی بر دیگری ، نه دليلى از عقل دارد، و نه دليلى از طريق وحى الهى، بلکه جز يك مشت اوهام و خرافات و الفاظ تو خالى چيزى نيست.[41]
جنسیت پسر یا دختر، از نظر انسانى و در پيشگاه خدا از نظر ارزش يكسانند،[42] و فرزندان اعم از دختر یا پسر از مواهب الهى هستند و هيچگونه تفاوتى از نظر ارزش انسانى ندارند، اصولا بقاء نسل بشر بدون هيچ يك از آنها امكان پذير نيست.[43]
به اين جهت، انسان هاى وارسته به هنگام تولّد نوزادشان، از جنس آن سؤال نمىكنند كه آيا دختر است يا پسر؟ بلكه از سلامت او مى پرسند؛ زيرا دختر و پسر هر دو نعمت خداوند هستند؛ آنچه مهمّ است، سلامت آنهاست.[44]
لذا هنگامى كه خداوند هنگامى که به امام سجاد علیه السلام بشارت فرزندى مىدادند، نمىپرسید پسر است یـا دختر؟ بلکه مىپرسیدند: «أَسَوِىٌّ؟ فَاِذا کانَ سَوِیّا قالَ: اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى لَمْ یَخْلُقْ مِنّى خَلْقا مُشَوَّها؛[45] آیا سالم است؟ وقتى سالم بود، مى فرمودند: حمد و ستایش مخصوص خدایى است که از من مخلوق ناقص و زشت خلق نکرده است». اين درس بزرگى براى همه ماست، زيرا پسر و دختر تفاوتى نمىكند، هر دو نعمت و هديه خداوند است.[46]
سخن آخر: (سیره عملی امام سجاد(ع) بهترین الگوی سبک زندگی اسلامی است)
در خاتمه باید تأکید کرد بر اندیشمندان و تصمیم گیران فرهنگی کشور، لازم است در راستای تبیین سبک زندگی اسلامی و فراهم کردن بستر مناسب برای اشاعه آن بین آحاد مردم، در راستای بهرهگیری از مصادیق ملموس تعلیمات روایات اسلامی و مسائل عینی و مصداقی در سیره ائمه معصومین علیهمالسلام بهویژه سیره امام سجاد علیه السلام گام بردارند که در صورت تحقق این مهم، مردم به خودآگاهی دست خواهند یافت و جامعه، به سبک زندگی مطلوب اسلامی رهنمون خواهد شد.[47]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
منبع:
1. پيام امام امير المومنين عليه السلام
2. تفسیر نمونه
[1] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج6، ص242.
[2] همان، ج3، ص347.
[3] همان، ج6، ص242.
[4] تفسير نمونه، ج24، ص24.
[5] برگزيده تفسير نمونه، ج2، ص639.
[6] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج7، ص561.
[7] آيين رحمت، ص45.
[8] كليات مفاتيح نوين، ص996.
[9] آيين رحمت، ص45.
[10] كليات مفاتيح نوين، ص996.
[11] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ، ج2، ص110.
[12] همان.
[13] تفسير نمونه، ج3، ص228.
[14] همان.
[15] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج2، ص110.
[16] كافى، ج 2، ص 82 ؛ ميزان الحكمه، ج 7، ص 16؛ (اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج2، ص 111).
[17] بحارالانوار، ج 46، ص 99 ؛ (اخلاق در قرآن، ج1، ص205).
[18] مثال هاى زيباى قرآن، ج1، ص123.
[19] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج14، ص146.
[20] ميزان الحكمه، ج 5، ص 321 ؛ (گفتار معصومين(ع)، ج2، ص210).
[21] مثال هاى زيباى قرآن، ج1، ص124.
[22] مانند انواع بيمارىهاى قابل علاج، خطرات رانندگى كه بر اثر بىاحتياطى پيش مىآيد، خطرات زلزله ها و طوفان ها كه بر اثر سستى ساختمان خانه ها دامن انسان را مىگيرد تمام اين ها از امورى است كه ممكن است به زندگى انسان پايان دهد ولى در عين حال قابل اجتناب است. (پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج13، ص555).
[23] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج3، ص27.
[24] فقيه، ج 2، ص 270، ح 2408 و وسائلالشيعه، ج 8، ب 15 از ابواب سفر، ح 5 ؛ (كليات مفاتيح نوين، ص212).
[25] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص36.
[26] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج2، ص15.
[27] شيعه پاسخ مى گويد، ص 145.
[28] همان، ص 144.
[29] كليات مفاتيح نوين، ص1056.
[30] بحار انوار، ج 46، ص 6 ؛ ميزان الحكمه، ج 4، ص 384؛ (اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج2، ص13).
[31] شيعه پاسخ مى گويد، ص143.
[32] بحار الانوار، ج 85، ص 166؛ ميزان الحكمه، ج 4، ماده «سجد».
[33] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج2، ص13.
[34] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج15، ص402.
[35] همان.
[36] همان.
[37] همان، ص403.
[38] بحار الانوار، ج 75، ص50 ؛ (اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج2، ص486).
[39] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج15، ص403.
[40] تفسير نمونه، ج20، ص484.
[41] برگزيده تفسير نمونه، ج4، ص586.
[42] تفسير نمونه، ج19، ص172.
[43] همان، ج12، ص126.
[44] مثال هاى زيباى قرآن، ج2، ص36.
[45] وسائل الشیعه، ج 15، ص 143، ح 1.
[46] از تو سوال مى كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله)، ص142.
[47] متن پیام حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی به همایش ملی«اقتصاد مقاومتی»، 17/2/1397.