شرح دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان از منظر معظم له

شرح دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان از منظر معظم له


دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان/قیام و صیام واقعی در گرو کسب توفیقات الهی/ماه رمضان؛ فرصت طلایی برای خودسازی و دوری از گناهان/حقیقت «ذکر»/ بهترین راه استمرار و دوام ذکر/ نسبت هدایت و کسب توفیق الهی‌

دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان

 «اللهُمَّ اعِنّى‏ فيهِ عَلى‏ صِيامِهِ وَقِيامِهِ، وَجَنِّبْنى‏ فيهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ، وَارْزُقْنى‏ فيهِ‏ ذِكْرَكَ بِدَوامِهِ، بِتَوْفيقِكَ يا هادِىَ الْمُضِلّينَ؛ خدايا در اين ماه مرا بر روزه و شب زنده‏دارى يارى كن‏، و از لغزش‏ ها و گناهان دور بدار، و دوام ياد و ذكرت را روزيم كن، به توفيقت اى هدايت كننده گمراهان».‏[1]

تبیین آثار کسب توفیق الهی در مناسک دینی وبازشناسی نقش ماه رمضان در خودسازی و تبیین مفهوم «ذکر» و راهکارهای استمرار آن و بیان نسبت هدایت با توفیقات الهی، از جمله مهم ترین نکات اصلی دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان را در بر می گیرد.

قیام و صیام واقعی در گرو کسب توفیقات الهی

بی تردید انجام واجبات الهى؛ مانند نماز و روزه‏ جز با توفيق‏ الهى به‏ طور كامل انجام نمى‏ گيرد. [2]

حال اگر بينش انسان در مورد ايمان و اطاعت خدا چنين باشد نه تنها خود را«طلبكار» نمى ‏داند، بلكه هميشه «مديون» خدا و پيامبر(صلی الله علیه و آله) و غرق احسان او مى‏ شمرد.[3] لذا عبادات را عاشقانه انجام مى‏ دهد، و در راه اطاعت او نه با پا كه با سر مى‏دود؛[4]چرا که هدايت او لطف است، و دعوت پيامبرش(صلی الله علیه و آله) لطفى ديگر، و توفيق اطاعت و فرمانبردارى لطفى مضاعف، و پاداش لطفى است ما فوق لطف!.[5]

لذا در صورت عدم نشاط در عبادت باید به خود بنگریم شايد مرتكب گناهانى شده ‏ایم و روح و جانمان را آلوده به معاصى و محرّماتى كرده‏ ایم و با آب توبه آن را شستشو نداده‏ ایم، و بدين جهت خداوند از ما سلب توفيق‏ كرده است.[6]

ماه رمضان؛ فرصت طلایی برای خودسازی و دوری از گناهان

ماه رمضان‏ و برنامه تربيتى روزه به گونه ای است که جسم و جان آدمى را از آلودگى گناه‏ شستشو دهد.[7] در واقع روزه ماه رمضان‏ سپرى است در برابر گناه‏ و كيفرهاى الهى.[8]

ز این رو قرآن کریم پس از تشريع روزه ماه مبارك رمضان‏ مى‏ گويد: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»؛ تا شايد شما تقوا پيشه كنيد»[9]؛به اين ترتيب فلسفه آن را پرهيز از گناه‏ ذكر مى‏ كند كه در پرتو اين رياضت مخصوص اسلامى، تسلّط بر نفس و هوس‏ هاى سركش حاصل مى ‏گردد.[10]

حقیقت «ذکر»

«ذكر خدا» تنها اين نيست كه نام خدا را بر زبان بياوريم و مكرّر تسبيح و تحمید و تهليل و تكبير گوئيم؛ بلكه منظور آن است كه با تمام قلب، متوجّه او و عظمتش باشيم، و او را همه جا حاضر و ناظر بدانيم. بى ‏شك چنين ذكرى سرچشمه حركت به سوى نيكي ها و خوبي ها است.[11]

 تحقق اين مهم، عامل مؤثرى براى جلب توجه الهى به خود است و ما را از خطرات و لغزشگاه ها مصون می دارد.[12]و مى‏ تواند ميان انسان و گناه و رذائل اخلاقى سدّ محكمى ايجاد كند.[13]

بهترین راه استمرار و دوام ذکر

بی تردید ذكرى نافع است كه مداومت بر آن باشد،[14]و این مهم حاصل نمی شود مگر با انس و محبت، و این مهم نيز به دست نمى‏ آيد، مگر با مداوت بر سختى ‏ها.[15] اینگونه است که استمرار و دوام ذكر الهی؛ دل را بيدار مى‏كند، روح را صفا مى‏بخشد و چشم بصيرت را بينا مى‏سازد و در پرتوى آن، انسان، حق را حق مى‏بيند و باطل را باطل و قادر به تشخيص دوست و دشمن سعادت خود مى‏شود.[16]

سخن آخر: (نسبت هدایت و کسب توفیق الهی)

رهايى از لغزش ها و دام هاى شيطانى، بدون توفيق‏ و هدايت‏ الهى ممكن نيست، چرا که دام شیطان بسيار سخت است، مگر يار شود لطف خدا، لذا «آن كس را كه خدا هدايت‏ كند و توفيق‏ را رفيق راهش سازد، هدايت يافته واقعى او است؛مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي‏».[17]،[18]

از این جهت در فراز پایانی دعا هدايت‏ را به خدا نسبت مى ‏دهیم، چرا كه اگر توفيق‏ و امداد الهى نباشد كسى با نيروى خود نمى تواند به سر منزل مقصود برسد، ولى ضلالت به انسان ها بر می گردد چرا كه اثر اعمال خودشان بوده است.[19]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

 

 

[1] كليات مفاتيح نوين ؛ ص813.

[2] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏7 ؛ ص296.

[3] تفسير نمونه ؛ ج‏22 ؛ ص218.

[4] همان.

[5] همان.

[6] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله) ؛ ص46.

[7] برگزیده تفسیر نمونه ؛ ج‏1 ؛ ص164.

[8] همان؛ ص513.

[9] سوره بقره، آيه 179.

[10] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص268.

[11] اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص360.

[12] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج‏2 ؛ ص241.

[13] اخلاق در قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص360.

[14] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج‏2 ؛ ص241.

[15] همان؛ ص 242.

[16] اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص346

[17] سورۀ اعراف؛ آیۀ178.

[18] تفسير نمونه ؛ ج‏7 ؛ ص17.

[19] پيام قرآن ؛ ج‏3 ؛ ص329.

captcha