بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
آرزو داشتم بتوانم طبق قولی که به آن کنگرۀ محترم داده بودم حضوراً شرکت کرده و بیاناتی داشته باشم، اما کسالتی عارض شد و ناچار شدم ضمن عذرخواهی، حضور خود را تبدیل به این پیام کنم.
قبلاً لازم می دانم ایام سعید عید غدیر را که هنوز در شعاع آن قرار داریم به همۀ شما عزیزان تبریک گفته و از همۀ دست اندرکاران محترم این کنگرۀ باشکوه که برای تشکیل آن زحمت فراوان کشیده اند تشکر کنم و به همۀ حاضران عزیز، فضلا، دانشمندان، و افراد محترم دیگر تبریک گویم.
و اما مسألۀ شرح سیرۀ امیرمؤمنان علی(علیه السلام) چیزی نیست که به آسانی بتوان حق آن را در صدها بیانیه بیان کرد و عبارات ما همانند این است که بخواهیم دریایی را در کوزه ای جای دهیم.
عزیزان! همه می دانیم شخصیت امیرمؤمنان علی(ع) ابعاد زیادی دارد که با دقت در نهج البلاغه تمام سیرۀ علمی و عملی آن حضرت نمایان می گردد.
مثلا در خطبۀ جهاد (خطبۀ شمارۀ 27) او را فرماندهی بسیار لایق می بینیم که از تمام فنون جنگی آگاه است و از طرق پیروزی عادلانه بر دشمن کاملاً باخبر؛ گویی که تمام عمر به غیر آن نپرداخته است.
به خطبۀ اشباح (خطبۀ شمارۀ 90) که می رسیم؛ امام(علیه السلام) را بزرگترین استاد عرفان می یابیم که دقیق ترین مسائل فلسفی و عرفانی را بیان می کند، گویی تمام عمر درس عرفان داده و به مسائل معرفة الله پرداخته است و بالاتر از آنچه حکیمان و عارفان گفته اند بیان می دارد.
در خطبۀ قاصعه (خطبۀ شمارۀ 192) علی(علیه السلام) را در مقام محو تعصبات جاهلی و پیروزی بر لشکر شیطان و طرد آنها از جامعه و راهنمایی به زندگی صحیح اجتماعی و خالی از اشرافیگری مشاهده می کنیم که طرق آن را کاملاً نشان داده است.
به خطبۀ همام (خطبۀ شمارۀ 193) که می رسیم اوصاف یکصد و ده گانه پرهیزگاران را با عبارات شیوای خود بیان کرده به گونه ای که آن مستمع بیداردل یعنی همام پس از شنیدن آن، چنان از زلالش سرمست شد که جان به جان آفرین تسلیم می کند.
در عهدنامۀ مالک اشتر (نامۀ شمارۀ 53) او را سیاستمداری بسیار ماهر و پرنفوذ و آگاه از تمام فنون کشورداری می یابیم، عهدنامه ای که پس از چهارده قرن هنوز درخشندگی خود را از دست نداده و در سازمان ملل به عنوان یک سند جاویدان دست به دست می گردد؛ گویی تمام عمر دربارۀ راه و رسم صحیح کشورداری اندیشیده و خطوط صحیح آن را ترسیم کرده است.
به وصیت نامۀ آن حضرت به امام حسن مجتبی(ع) (نامۀ شمارۀ 31) که می رسیم؛ تمام مسائل اخلاقی اعم از اخلاق فردی، اجتماعی، مادی و معنوی را در آن منعکس می بینیم گویی امام(علیه السلام) تمام عمر به عنوان یک معلم اخلاق بر کرسی تدریس تکیه کرده و تمام ظرائف آن را بیان می دارد.
به کلمات قصار حضرتش می نگریم که در چهارصد و هشتاد کلمه منعکس شده و هر کدام اقیانوسی است. به این کلمۀ کوتاه آن حضرت دقت کنید: «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا؛ سبکبار شوید و زندگی ساده را برگزینید تا به قافلۀ سعادت برسید». چه تعبیر گویا و زیبا و عمیقی!
زندگی اشرافی و پر زرق و برق هزینۀ زیادی می طلبد که برای بدست آوردن آن تمام فکر انسان را به خود مشغول می دارد و او را آلودۀ بسیاری از محرمات می کند، و در این بیابان پر فراز و نشیب زندگی، او را از رسیدن به سرمنزل سعادت باز می دارد.
برادران و خواهران عزیز! فضلا و دانشمندان محترم بهترین آینۀ سیرۀ امام به حق و ولی مطلق امیرمؤمنان علی(علیه السلام) همین نهج البلاغه است، خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار. افسوس که نهج البلاغه در میان ما هنوز مهجور است.
هنگامی که می خواستیم با کمکی جمعی از فضلا شرح جامعی بر نهج البلاغه بنویسیم که بحمدالله در پانزده جلد پایان یافت نگاه کردیم و دیدیم شرح های قابل توجه نهج البلاغه از عدد انگشتان فراتر نمی رود، در حالی که بحمدالله برای قرآن بیش از هزار تفسیر نوشته شده است.
عزیزان! اگر می خواهیم با سیرۀ آن حضرت آگاه شویم باید نهج البلاغه را در متن زندگی خود قرار دهیم، در حوزه های علمیه و دانشگاه ها کتاب درسی باشد، در مساجد بعد از تلاوت قرآن بخشی از کلمات امیرمؤمنان علی(علیه السلام) خوانده شده و توضیح داده شود، در مطالعات خود هرگز آن را فراموش نکنیم، تا از این مشعل فروزان سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت بهره مند شویم.
بار دیگر از همۀ عزیزانی که برای این برنامه زحمت کشیده اند تشکر می کنم و از حضور همۀ شما عزیزان سپاسگزارم. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
قم ــ ناصر مکارم شیرازی