پنجم ماه شعبان مصاف است با ولادت امام زين العابدين على بن الحسين عليهما السلام است (سال 38 هجرى). امام صادق عليه السلام در تمجید آن حضرت فرمود: «از فرزندان و اهل بيت علی، كسى در لباس و علم فقه مثل على بن الحسين نبوده». روزى فرزندش امام باقر عليه السلام وارد بر او شد، و ديد بسيار عبادت كرده و رنگش از شب زنده دارى زرد و از چشمانش بواسطه شدت گريه، "رمص" خارج شده است (رمص ماده سفيد رنگى است كه از مجراى چشم بواسطه اشک زياد خارج می شود) و پيشانى مباركش زخم شده و قوس بينى حضرت بواسطه سجود شكاف برداشته، و از پا افتاده و قيامش زياد شده بود، امام باقر عليه السلام فرمود، وقتى او را در اين حال يافتم، كنترل از دستم خارج شده گريستم.[1]،[2]
به سند معتبر از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه آن حضرت فرمود: «پدرم، على بن الحسين هيچ گاه نعمتى را از خدا ياد نكرد، مگر آنكه به شكرانه آن سجده كرد، و هيچ آيه اى را نخواند كه در آن سجده باشد، مگر آنكه سجده كرد؛ و خداوند هيچ بلايى را كه از آن می ترسيد، از او دفع نكرد، مگر آنكه به خاطر آن سجده كرد؛ و از هر نماز واجب كه فارغ می شد، پس از آن سجده می كرد، هر وقت توفيق می يافت كه ميان دو نفر اصلاح كند، براى شكر آن، سجده می كرد»، و در تمامى مواضع سجده آن حضرت، اثر سجود بود و به اين سبب آن حضرت را «سجاد» مى ناميدند.[3][4]
بازشناسی گنجینه های نورانی امام سجاد علیه السلام در مولّفه های عبادی
در معرفی اجمالی این آثار و گنجینه های بی بدیل باید گفت امام سجاد عليه السلام پانزده مناجات دارند بنام مناجات خمس عشرة[5]، هم چنین يكى ديگر از اين ميراث هاى بزرگ، كتاب صحيفه سجاديه است كه مجموعه اى است از بهترين و فصيح ترين و زيباترين دعاها، با محتواى بسيار بلند و بالا و عميق كه در واقع كار همان خطبه هاى «نهج البلاغه» را از طريق ديگرى می کند و جمله به جمله آن درس تازه اى به انسان می آموزد، و به راستى طرز نيايش و مناجات با خداوند را به هر انسانى می آموزد، و روح و جان آدمى را نور و صفا می بخشد.[6]
هم چنین در دعاى مكارم الاخلاق اين دعا همانگونه كه از نامش پيداست، درخواستى است از خداوند، براى رفع صفات ناپسند و مذموم و كسب فضايل اخلاقى و حركت در راه و روشى كه مورد رضايت خداوند است[7]. امام سجاد عليه السلام با زبان دعا، بسيارى از رذايل اخلاقى و گناهان را برمی شمرد تا از آنها اجتناب شود و فهرستى از فضايل اخلاقى را نيز بازگو می كند و آراستگى بدان صفات را از خداوند می طلبد تا مؤمنان براى كسب اين صفات، به او اقتدا كنند. اين دعا در «صحيفه سجاديه» كه از كتب گرانبهاست (دعاى بيستم) آمده است.[8]
در این دعاى ارزشمند كه از امام سجاد عليه السلام نقل شده، یک دوره درس اخلاق و صفات برجسته فردى و اجتماعى كه در پرتو آن می توان طرح زندگى صحيحى براى فرد و جامعه ريخت، بيان گرديده است.[9]
همچنين، «مناجات تائبان» از امام سجاد عليه السلام بسيار سازنده و ارزشمند است، كه خواندن آن به سالكان راه حق و پويندگان مسير خودسازى، توصيه می شود.[10] دعاهاى روزهاى هفته كه از امام سجاد عليه السلام نقل شده در عين فشردگى بسيار پرمحتوا و آموزنده و پرارزش است كه هر كس آن را بخواند و روح و جان خود را با آن هماهنگ سازد به يقين سعادتمند خواهد شد و استفاده از اين دعاها را به همه -مخصوصا جوانان- توصيه می كنيم.[11]،[12]
لذا رساله حقوق امام سجاد عليه السلام و دعاى مكارم الاخلاق و بسيارى از دعاها و مناجات هاى ديگر نيز در طليعه آثار معروف اخلاقى در اسلام قرار دارند كه هيچ اثرى با آنها برابرى نمی كند[13] که در ادامه برخی از مهمترین آموزه های عبادی در سیره ی دینی آن حضرت مورد تأمل و تعمق قرار خواهد گرفت.
حقیقت عبودیت و بندگی در کلام امام سجاد علیه السلام
بدیهی است عبادت نه منحصر به خدمت خلق است و نه منحصر به نماز و روزه؛ بلكه بزرگترين عبادت آن است كه هركس به وظايف واجب خود در هر قسمت عمل كند، چه عبادتى از اين بالاتر و پرشكوه تر، عبادتى كه مى تواند یک جامعه را گلستان كند و هرگونه خير و سعادتى را به ارمغان بياورد.[14]
هم چنین انجام فرايض مفهوم وسيعى دارد كه واجبات عبادى را شامل می شود[15]، لذا همانطور كه وظايف اجتماعى و انسانى و خدمات فرهنگى و اقتصادى لازم را در بر می گيرد و به اين ترتيب بيگانگى اسلام از عمل كسانى كه وظايف لازم خود را رها كرده و به انجام مستحبات می پردازند و خود را عابد می شمرند روشن می شود.[16]
اینگونه است که امام سجاد عليه السلام می فرمايد: «من عمل بما افترض الله عليه فهو من اعبد الناس؛[17] هركس به وظايف لازم خود عمل كند از عابدترين مردم خواهد بود».[18]
گفتنی است اشاره آن حضرت به این نکته ی کلیدی است که عابد كسى نيست كه شب و روز در گوشه اى مشغول عبادت باشد. بلکه عابد كسى است كه به هنگام روز به اداى فرايض فردى و اجتماعى می پردازد و شب هنگام به در خانه خدا می رود[19]، همانگونه كه در حديثى از امام سجاد عليه السلام آمده است كه؛ «من عمل بما افترض الله عليه فهو من أعبد الناس؛ كسى كه عمل به واجبات الهى كند عابدترين مردم است».[20]،[21]
فلسفه و حکمت شکرگزاری در درگاه خداوند
باید اذعان نمود امام سجاد عليه السلام شكر بر نعمت ها كه از صفات پرهيزگاران واقعى است را از خداوند براى خود درخواست می نمايد.[22]
لذا پيشوايان بزرگ ما هم چون امام سجاد علیه السلام با اعمال فوق العاده وسيع و گسترده و پاكى كه داشتند، باز در برابر پروردگار اظهار انفعال می كردند. لذا آن حضرت در دعاى ابو حمزه عرض می كند: «و ما قدر أعمالنا فى جنب نعمك و كيف نستكثر أعمالا نقابل بها كرمك؛ اعمال ما در برابر نعمت هاى عظيم تو چه ارزشى دارد و چگونه در برابر كرم تو اعمال خود را زياد بشمريم؟!»[23]
آن حضرت در جاى ديگر از همين دعاى شريف می فرمايد: «آيا با اين زبان الكن شكر تو گذارم، يا به نهايت تلاشم در عملم راضيت كنم، و ارزش زبان من اى پروردگارم در كنار شكر تو چيست، و ارزش عمل من در كنار نعمت ها و احسان تو چيست؟!»[24]
هم چنین در حديث مشروحى می خوانيم: «هنگامى كه به امام سجاد على بن الحسين عليه السلام عرض كردند چرا اين همه براى عبادت پروردگار به خود رنج و زحمت می دهى با اينكه پاره تن پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) و فرزندزاده او هستى؟ امام عليه السلام اشاره به عبادات بسيار سخت و سنگين پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم كرد و فرمود: همين سؤالى را كه از من پرسيديد از پيامبر اكرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم) پرسيدند و آن حضرت در پاسخ فرمود: به خدا سوگند اگر تمام اعضاى من در اين راه قطعه قطعه شود و اشک چشمانم بر سينه ام جارى شود، هرگز عشرى از اعشار و كمى از بسيار از شكر یک نعمت او را نمى توانم به جا آورم»[25].،[26]
شکر گزاری از مردم شاخصه ی شکر الهی
توجه به اين نكته نيز لازم است كه تشكر و قدردانى از كسانى كه وسيله نعمتى براى انسان هستند نيز شعبه اى از شكر خداست، چنان كه امام سجاد على بن الحسين علیه السلام می فرمايد:" روز قيامت كه می شود خداوند متعال به بعضى از بندگانش می گويد: آيا شكر فلان كس را بجاى آوردى عرض می كند: پروردگارا! من شكر تو را بجاى آوردم، خداوند می فرمايد: چون شكر او را بجا نياوردى شكر مرا بجا نياورده اى"!.[27] سپس افزود اشكركم لله اشكركم للناس: از همه شما شكرگزارتر در پيشگاه خدا كسى است كه بيشتر از نعمت ها و زحمات مردم قدردانى و شكرگزارى كند.[28]
لذا امام عليه السلام می فرمايد: «هيچكس هر اندازه مقام و منزلتش در حق بزرگ باشد و فضيلتش در دين سابقه دار، برتر از آن نيست كه در انجام حقى كه خدا بر عهده او گذارده، بی نياز از کمک ديگران باشد و نيز هيچكس هرچند مردم او را كوچک بشمارند و با ديده حقارت به او بنگرند- كمتر از آن نيست كه به ديگران در راه انجام حق کمک كند يا به او در اين راه کمک شود». اشاره به اينكه همه بايد اين حقيقت را درک كنند كه هیچیک از اقويا و ضعفا در صحنه اجتماع، از ديگرى بی نياز نيستند.[29]
اظهار عجز از ادای حق شکر الهی
بدیهی است درباره نعمت هايى كه از ناحيه انسان ها به هم می رسد اگر بتوانيم جبران می كنيم و اگر نتوانيم با زبان شكرش را انجام می دهيم، اما درباره نعمت الهى كه سرتاپاى ما را فرا گرفته چگونه می توانيم شكر كنيم؟! نعمت وجود، عقل، سلامت، هدايت، ايمان، ولايت و ... حتى اگر شكر بگوييم خود شكر هم نعمت است. در عبارت امام سجاد عليه السلام آمده است: «چگونه می توانم حق شكر تو را بجاى آورم، درحالى كه همين شكر من نياز به شكرى دارد، و هر زمان كه می گويم تو را سپاس بر من لازم است كه به خاطر همين توفيق شكرگزارى بگويم تو را سپاس».[30]،[31] به همين جهت بزرگان می گويند كه شكر نعمت خدا فقط یک راه دارد و آن اظهار عجز و ناتوانى از شكر نعمت هاى اوست.[32]
بدين ترتيب هرگز قادر نيستيم كه حق شكر او را ادا كنيم همانگونه كه در مناجات شاكرين از مناجات هاى پانزده گانه امام سجاد علیه السلام می خوانيم: «چگونه می توانم حق شكر تو را بجاى آورم در حالى كه همين شكر من نياز به شكرى دارد، و هر زمان كه می گويم لك الحمد بر من لازم است كه به خاطر همين توفيق شكرگزارى بگويم لك الحمد"!.»[33]،[34]
بنا براين برترين مرحله شكرى كه از انسان ساخته است اين است كه اظهار عجز و ناتوانى از شكر نعمت هاى او كند.[35]
آخرت گرایی مهمترین مولفه ی زهد و بندگی
براى درک حقيقت عبودیت باید به سیره ی عبادی امام سجاد زين العابدين عليه السلام مراجعه نمود. آن حضرت پس از شهادت پدرش امام حسين عليه السلام از دنيا و دنياپرستان در آن محيط پرغوغا كناره گيرى نمود و تنها به عبادت و تربيت اخلاق و تهذيب نفس و زهد می پرداخت، و او بود كه اين باب را به روى جمعى از تابعين مانند حسن بصرى و طاووس يمانى و ابن سيرين و عمر بن عبيد و امثال آنها كه در وادى زهد و عرفان قدم گذاردند، گشود؛ در حالى كه اوضاع چنان بود كه می توانست خداشناسى از دل هاى مردم به كلى برچيند و از نام خدا اثرى جز بر سر زبان ها باقى نماند.[36]
لذا امام زين العابدين عليه السلام در روايتى می فرمايد: «همانا علامت و نشانه زاهدان در دنيا كه رغبت و ميل به آخرت دارند، اين است كه ترک می كنند هر چيزى را كه ناخالصى دارد (و هر مال مشتبهى را كنار می گذارند) و هر رفاقت و دوستى را به آن دل نمی بندند، و هر مصاحب و همنشينى را كه غير از مطلوب و محبوب آنها اراده كند، كنار می گذارند، (با افرادى كه ميل به دنيا و دلبستگى به آن دارند، و از آخرت غافلند مراوده و رفت و آمد ندارند) آگاه باشيد كسى كه براى ثواب آخرت عمل می كند، او زاهد در اين دنيا است...».[37]،[38]
عبودیت در پرتو امید به رحمت واسعه ی الهی
در تبیین این مسأله باید گفت بعضى به سوء ظن و بدبينى عادت دارند و به تعبير امروزى همه چيز را تاریک می بينند و می گويند نجات پيدا كردن بشر، با وجود شيطان گمراه كننده و هواى نفس و آلودگی هاى زمان و مكان جاى تعجب است؛ يعنى اصل بر آلودگی هاست و اما هدايت خلاف اصل است و تعجب دارد. افرادى كه اين گونه فكر می كنند، از نظر ما افكارشان شيطانى است[39].
لذا امام سجاد عليه السلام به حسن بصرى می گويد: كسانى كه گمراه می شوند تعجب ندارد بلكه آن هايى كه هدايت می شوند تعجب دارد. امام عليه السلام فرمودند: من مى گويم كسانى كه هدايت می شوند تعجب ندارد بلكه آن هايى كه گمراه می شوند تعجب دارد كه با وجود رحمت واسعه الهى چگونه گمراه شده اند![40]، يعنى اميدوار به نجات همه باشيم و كار كنيم. دوران بنى اميه، دوران تاريكى بود، ولى در عين حال امام می فرمايد كه نجات يافتگان تعجب ندارند.[41]
اینچنین است که امام سجاد عليه السلام در دعاى ابوحمزه می فرمايند: «اذا رأيت مولاى ذنوبى فزعت، و اذا رأيت عفوك طمعت؛ «وقتى مولاى من گناهانم را می بينم فزع و جزع می كنم، و وقتى عفو تو را می نگرم، طمع می كنم»[42] ،[43]
البته اين طمع ممدوح و اميد به اين رحمت و ثواب و قرب الهى و دخول در جنت به صرف طمع حاصل نمی شود. آن امام سجاد عليه السلام، كه طمع در رحمت الهى دارد، به وظائف و تكاليف الهى نيز عمل كرده، و چنين توقعى دارد.[44]
تبیین حقیقت توبه در سیره ی عبادی امام سجاد علیه السلام
توبه يكى از نعمت هاى خداوند تعالى بر بندگان است[45]. امام سجاد عليه السلام در مناجات تائبين چه زيبا می فرمايد: خدايا، تويى آن كه درى را به روى بندگانت گشودى و نام آن را توبه نهادى.[46] از اين رو گفتى: به سوى خدا با توبه اى حقيقى و خالص بازگرديد. پس كسى كه بعد از گشوده شدن چنين درى، از داخل شدن در آن غفلت می ورزد، چه عذرى دارد؟».[47]
همانگونه كه علماى اخلاق توبه را به عنوان گام نخستين، بسيار مهم می شمارند فقها نيز آن را جزء واجبات می دانند و بر همه واجب می كنند كه اگر لغزشى از كسى سر زد بلافاصله توبه كند و در مقام جبران برآيد.[48]
توبه؛ حیات بخش قلوب
امام سجاد عليه السلام در مناجات تائبين می فرمايد: «إلهي ألبستني الخطايا لباس مسكنتي وأمات قلبي عظيم جنايتي؛ خدايا، خطاهايم بر من لباس خوارى پوشانده و دورى از تو جامه بيچارگى به تنم كرده و جنايات و گناهان بزرگم قلبم را می رانده است».[49]
اين دعا دلالت دارد كه قلب داراى مرگ و زندگى است. و اصلا مناجات تائبين خود بيانگر عوامل مرگ و حيات قلب است. امام عرض می كند: خدايا با توبه قلبم را زنده كن؛ بدين معنا كه حيات با توبه و مرگ با گناهان صورت می پذيرد.[50]
لذا برخى افراد در كنارشان هزاران درس عبرت صورت می گيرد، يا هزاران آيه و روايت و مواعظ تكان دهنده در گوششان می خوانند، اما كوچكترين اثرى در آنها ندارد، چون قلبشان مرده است.[51]
توبه؛ زمینه ساز تحقق امید به رحمت خداوند
بی شک «توبه» ندامت از گذشته و بازگشت به سوى خداست[52]، لذا خداوند رحمان و رحيم درهاى توبه و اصلاح خويشتن را به روى انسان گشوده و وعده قبول به توبه كنندگان حقيقى داده است تا از رحمت خدا مأيوس نشوند و از مسير حق منحرف نگردند.[53] امام سجاد عليه السلام در مناجات تائبين می فرمايد:؛ خداوندا تو كسى هستى كه درى به روى بندگان خود گشوده اى و نام آن را توبه گذارده اى و فرموده اى:«همگى به سوى خدا باز گرديد و توبه خالص كنيد» با اين حال آنان كه غافل می شوند تا از اين در به سوى عفو الهى وارد شوند چه عذرى دارند».[54]
حال باید گفت به راستی چرا برخى از ما غافل هستيم و از اين در كه به سوى سعادت و خوشبختى و قرب الى الله و نجات گشوده شده، وارد نمی شويم!.[55]
به راستی چرا به سوى خداى مهربان كه لطف و مهر او فوق تصور است، باز نمی گرديم؟چرا از درگاه خداوند توبه پذيرى كه هر چه توبه شكستى، باز هم پذيراى توست، فرار می كنى؟[56]
بنابراين، اولا نبايد توبه هاى ناتمام را بی اثر بدانيم.[58] بلکه باید توجه داشته باشيم كه همين توبه هاى نيم بند، كه شكسته می شود، نيز بی اثر نيست.[59] و ثانياً از اين كه توبه را می شكنيم نااميد نشويم، و باز هم عزم را جزم كنيم و به درگاه واسعه اش باز آييم و توبه كنيم، و آن قدر اين كار را تكرار نمایيم تا ان شاء الله به توبه بی بازگشت و ناگسستنى نائل شويم.[60]
سخن آخر
آرى! بايد به سراغ دعاهاى پر مغز امام سجاد در صحيفه سجاديه رفت، و در پرتو توصيف هاى اين بندگان مخلص خدا، خدا را شناخت.[61] بی تردید ما هر وقت بخواهيم روح دعا و نيايش و توجه بيشتر به درگاه خداوند و عشق به ذات پاكش در ما پيدا شود به سراغ دعاهای منتسب به آن حضرت می رويم و همچون گياهان نورس كه از ابر پربركت بهارى سيراب می شوند از آن سيراب می گرديم.[62]
هم چنین باید در نظر داشت مناجات های امام سجاد علیه السلام جنبه ی آموزشی و درس آموز برای مسلمانان است بدین نحو که امام به ما آموزش می دهد که چگونه با خداوند متعال صحبت کنیم؛ و این درس و پیام را به ما می دهد که وقتی می خواهیم در پیشگاه خدا اظهار پشیمانی و ندامت کنیم با چه ادبیاتی و چگونه خدا را صدا بزنیم و چگونه روحیه خود را آماده برای توبه کنیم.[63] وگرنه امام معصوم گناهی مرتکب نمی شود و در مورد ترک اولی هم محل بحث است.[64]
حال باید به مانند امام سجاد علیه السلام سر به آسمان برداشت و با صداى بلند گفت: «يا الهى و سيدى و مولاى ما طابت الدنيا الا بذكرك،...[65]؛ اى خداى من و اى آقا و مولاى من! دنيا بی ذكر تو پاكيزه نيست، و آخرت بی عفو تو شايسته نيست، روزهاى زندگى بی طاعتت بى ارزش است، و دل هاى بی محبتت آلوده، و نعمت ها بی آمرزشت ناگوار ...".[66]
در خاتمه، این نگاشته را با دعايى از امام سجاد عليه السلام پايان می دهيم: پروردگارا! آغاز روز مرا صالح و سعادت و وسط آن را رستگارى و پايانش را پيروزى قرار ده.[67] پناه به تو می برم از روزى كه آغازش بی تابى و وسط آن ناله و فرياد و پايانش درد و رنج باشد».[68]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه) makarem.ir
[1] شرح نهج البلاغه مرحوم خویى؛ جلد 12؛ صفحه 129.
[3] علل الشرايع، جلد 1، صفحه 232، حديث 1 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 201، حديث 11.
[4] كليات مفاتيح نوين؛ ص 1056.
[7] كليات مفاتيح نوين؛ ص 181.
[9] پيدايش مذاهب؛ ص 103.
[10] كليات مفاتيح نوين؛ ص 1160.
[11] اين دعاها در بحارالانوار، جلد 87 آمده است، ولى ما آن را مطابق نسخه هاى متداول نقل می كنيم و موارد تفاوت را در پاورقى يادآور می شويم.
[12] كليات مفاتيح نوين؛ ص 951.
[13] اخلاق در قرآن؛ ج 1؛ ص 40.
[14] يكصد و پنجاه درس زندگى؛ ص 146.
[17] وسايل الشيعه، جلد 11، صفحه 206.
[18] يكصد و پنجاه درس زندگى؛ ص 146.
[20] كافى، ج 2، ص 84، روايت 7.
[25] بحار الانوار، ج 46، ص 56، ح 10.
[27] تفسير نمونه؛ ج 18؛ ص 53.
[30] مناجات شاكرين از مناجاتهاى پانزده گانه امام سجاد عليه السلام در بخش دوم مفاتيح نوين اثر آية الله العظمى مكارم شيرازى.
[33] تفسير نمونه؛ ج 10؛ ص 281.
[36] آيين ما (اصل الشيعة)؛ ص 129.
[37] تحف العقول، صفحه 196؛ ميزان الحكمه، جلد 4، صفحه 253.
[39] مشكات هدايت؛ ص 78.
[42] دعاى ابوحمزه كه در اعمال شبهاى ماه رمضان در مفاتيح آمده است. بحار الانوار، جلد 89، صفحه 89؛ ميزان الحكمه، جلد 5، صفحه 555.
[49] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى؛ ص 255.
[55] والاترين بندگان؛ ص 202.
[61] برگزيده تفسير نمونه؛ ج 4؛ ص 166.
[63] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ در رسانه ملی؛ (سلسله مباحث شب های ماه رمضان؛ شرح دعای مکارم الاخلاق)؛ 1394/04/07.
[64] همان.
[65] تفسير نمونه؛ ج 14؛ ص 333.
[67] اخلاق در قرآن؛ ج 2؛ ص 462