دو نفر در زمين زراعتى مشترك بوده و بهصورت مشاع از آن بهره میبردند، امّا يكى از اين دو شريك براى مدّتى سهم خود را در اختيار شريك ديگر قرار میدهد و او در تمام اين مدّت بر اساس توافق صورت گرفته روى زمين کارکرده و پس از دريافت حقّ الزّحمه خود، مابقى را به شريك میپرداخته و در مدّتى كه زمين در تصرّف او بوده چندين نهال نيز غرس نموده است. اکنونکه شريكش زمينش را تحويل گرفته، شخص مذكور نسبت به درختهايى كه در غياب شريكش، كاشته ادّعاى مالكيت نموده و مدّعى است كه چون نهالها را وى كاشته، درختها مال اوست و شريكش سهمى ندارد امّا شريكش با اين استدلال كه چون نهالها در زمين مشترك قرارگرفته و از آب مشترك آبيارى شده و رشد يافته، پس من هم در درخت سهيم هستم. علاوه بر آن، تعدادى از اين نهالها بهصورت خودرو و در لابهلای درختان روييده و شخص فوق در روييدن آنها نقشى نداشته است و تعدادى ديگر را مالك زمين پس از قطع درختانى كه شريكش كاشته بوده، خود غرس كرده است. لطفاً بفرماييد: چه كسى مالك درختان مذكور است؟
معاملهای که در آن خانهای قدیمی را که برای تخریب و بازسازی به کسی میفروشند (یا برای ساخت ساختمان چندطبقهی جدید در آن زمین) یکطرف، زمین را میدهد و در ازای ارزش زمین، شرط میکنند که طبقات و یا درصدی از کل بنای نو سازی شده را صاحب اول زمین بردارد و بقیه را سرمایهگذار. آیا این معامله یا شراکت صحیح است؟
شوهرم در زمين كشاورزي با كسي شريك است. پارسال زمين را كرايه داد به خاطر خشکسالی محصول از بين رفت. شوهرم زمين را به چوپاني داد در عوض يك بزغاله. من میگویم بايد بزغاله را نصف كنيم اما شوهرم میگوید يك سال است نهصد هزار تومان از شريكش به خاطر زمين طلب دارد و هزينه رفت و آمد و بنزين ماشينش را هم نداده است با اين اوصاف ما بايد چهکار كنيم؟
هرگاه شخصى مالک شرعى و قانونى قطعه زمینى باشد و با فرد دیگرى مشاعاً در آن، اعیانى بنا کنند و مالک عرصه به علّت گرفتارى مالى بخواهد تمامى عرصه و اعیان را به شخص ثالثى بفروشد و سهم شریک در اعیانى را بپردازد، ولى شریک در اعیانى بههیچوجه حاضر به فروش سهم خود نباشد، ازنظر شرعى تکلیف چیست؟
اگر شخصى زمينى را به زعم مالكيّت فروشنده، از وى خريدارى و در آن مستحدثاتى بنا كند، و بعداً
مشخّص شود زمين متعلّق به فروشنده نبوده و مالك واقعى آن ضمن عدم تنفيذ بيع، خواهان استرداد ملك خود
و تخريب مستحدثات مشترى گردد، با فرض اين كه خسارات ناشى از تخريب، با توجّه به نوع بناهاى رايج
در اين زمان، قابل تحمّل براى مشترى نمىباشد، و حتّى بايع فضولى هم نتواند آن را جبران كند، نظر مبارك
حضرتعالى در صورت علم و جهل فروشنده به غصبى بودن زمين، و امكان جبران خسارت توسّط بايع و
عدم آن چيست؟
شهردارى، قطعه زمینى را در یکى از شهرستانها که در طرح جامع شهرسازى بهعنوان فضاى سبز در نظر گرفتهشده است، طبق قانون خریدارى کرده و تملّک نموده است، نظر به مجاورت زمین فوق با گلزار شهداى شهرستان، پس از کسب مجوّز قانونى، قسمتى از آن مکان به مدفن آنان اختصاصیافته و تاکنون قریب به 50 شهید دفاع مقدّس در آنجا مدفون گردیده است، بعضى در اباحه آن مکان ایجاد تردید میکنند، حکم شرع در این مسئله چگونه است؟