چندین سال پيش مسجدى توسط فردی ساخته شد که داراى 3 باب مغازه است كه آنها هم وقف مسجد مىباشد اما بلاتكليف رها شده وهم اكنون مىخواهند آنها را خراب كنند چون به صورت مخروبه درآمده و بارها شوراى مساجد زير نظر امام جمعه و ستاد تبليغات اسلامى ايشان را دعوت كردهاند كه بيايد و رفع مشكل كند؛ ولى ايشان اهميّت نمىدهد، مسجد به همّت مردم و هيئت امنا رونق يافته و علاوه بر نمازهاى يوميّه، كليّه مراسم مذهبى در آن برگزار مىشود و هزينههاى مربوط به آب، برق، گاز و مخارج ديگر توسّط هيئت امنا ومؤمنين داده مىشود اخيراً بانى اوّليّه مسجد اعلاميّهاى چاپ و در مسجد و معابر نصب نموده كه باعث تفرقه بين مؤمنين شده است، حكم شرعى مسأله چيست؟
شخصى در زمان گذشته با حضور در دفتر اسناد رسمى، بعضى از اموال مورد تنازع و اختلاف را اجباراً به نفع رهبرِ فِرقه شیخیّه در کرمان صلح و از طرف آن شخص مورد صلح را وقف کرده است. آیا شرعاً اعمال فوق لازم الاجرا بوده و یا باطل و بى اثر است؟
شخصى بهائى منزل خود را جهت مجالس و مراسم بهائیّت وقف نموده و از دنیا مى رود، فرزندان وى نیز محلّ سکونت خود را ترک کرده و به شهر دیگرى رفته و سپس با دنیا وداع کرده اند، یکى از فرزندان واقف زنده و مدّعى است که مسلمان شده است، آیا وقف صحیح است؟ یا وقف باطل و تمام اولاد، بالسّویه از آن ماترک ارث مى برند؟ یا فقط آن که مدّعى اسلام است ارث مى برد؟
آیا در صیغه وقف می توان تحقق وقف را به بعد از فوت موکول کرد؟ و یا می توان در وقف شرط کند تا مدتی توسط خود واقف مورد استفاده قرار گیرد؟ و یا می توان وقف را برای مدت مشخصی محدود کرد؟