خانه اى توسط شخص خیّرى در زمینى که ملک مسجد است احداث شده است. خانه مذکور وقف شرعى گردیده مقیّداً به این که امام جماعت همان مسجد در آن سکونت نماید آیا شارع مقدّس اسلام اجازه مى دهد دیگرى در آن خانه سکنا گزیند و در صورت عدم سکونت امام راتب مسجد آیا شرعاً اجاره دادن آن جایز است؟
در یکی از روستاها زمينى وقف مسجد گرديده و مردم به نيّت ساختن مسجد كمك كردهاند چندين سال در زيرزمين اين مسجد نماز برگزار مىگرديد اكنون كه طبقه همكف ساخته شده است از زيرزمين براى نگهدارى وسايل مسجد استفاده مىشود و در ايّام محرّم و صفر به عزاداران أبا عبد اللّه (عليه السلام) غذا داده مىشود و افراد معذور وارد آن نمىگردند آيا مىتوان از اين زيرزمين براى مكان ورزشى جوانان و نوجوانان استفاده و عوايد حاصل را صرف بناى همان مسجد كرد؟
مسجد قديمى در روستايى به علّت اين كه چند مسجد جديد و بزرگ بعد از انقلاب اسلامى ساخته شده ديگر از اين مسجد به طور كلّى استفاده نمى نمايند، در ضمن صيغه وقف هم براى اين مسجد خوانده نشده است، ولى چند سال است كه عدّهاى از ورزشكاران اين روستا چون جايگاه ورزشى نداشته از اين مسجد به عنوان باشگاه ورزش باستانى استفاده مى نمايند حال آيا ورزش كردن و تصرف در اين مسجد صحيح است؟
دو نفراقدام به ساختن دو باب مغازه در گوشهاى از قبرستان متروكه امامزاده کرده و آن را اجار داده اند و مال الاجاره آن را براى مصارف مسجد و امامزاده در نظر گرفته اند :سوال این که آیا برای این کار نياز به اذن فقيه جامع الشرائط داشته است؟ آيا اجاره انجام گرفته شرعاً معتبر است؟
آيا نيروهاى بسيج مىتوانند در مساجدى كه زمين يا ساختمان و امكانات آنها وقفى است، مستقر شوند و از امكانات چنين مساجدى (مانند آب و برق ...)، براى بسيج استفاده کنند؟
قطعه زمينى، كه در كنار مسجد است را وقف مسجد نموده اند، آيا ساخت کتابخانه در آن زمین جايز است؟ در فرض جواز، آیا بانوانى كه عذر شرعى دارند مى توانند در آنجا رفت و آمد كنند؟ آيا مى توان از يك اتاق از آن كتابخانه براى پايگاه بسيج استفاده كرد؟
در صورتى که زیرزمین مسجدى را تبدیل به درمانگاه کنند، مراجعه بیمارانى که عذر شرعى دارند (مانند زنانى که خون نفاس مى بینند) یا بیماران غیر مسلمان به چنان درمانگاهى چه حکمى دارد؟
آموزش و پرورش مقداری از زمین مسجد را که در کنار زمین متعلق به خودش بوده سهوا یا عمدا تصرف کرده و ساخته است، حال اگر قرار بر تخریب باشد کل ساختمان آموزش و پرورش ویران می گردد یا ضرر فراوانی به مدرسه وارد می شود اداره اوقاف و متولی، حاضرند آن مقدار زمین را به اجاره آموزش و پرورش در آورده و سند اجاره تنظیم نمایند،آیا این امر مشروع است؟
شخصى در سال 1362 زمینى را به شکل زیر وقف کرده است: «اگر این زمین را ساختند، به عنوان
مسجد باشد، و اگر آن را نساختند، همچنان متعلّق به خودم باشد.» آیا وقف به این شکل صحیح
است؟ در هر صورت، آیا مى توان زمین مذکور را فروخت و در جاى دیگر زمینى براى مسجد خرید؟
زمینى حدود هزار متر مربع از حدود 25 سال پیش وقف قبرستان شده است; امّا پس از دفن
حدود 40 نفر، همسایگان مانع ادامه کار شده اند و آن زمین همچنان معطّل مانده است. آیا زمین
مزبور بر وقفیّت باقى مى باشد؟ در صورت باقى ماندن بر وقف، آیا مى توان آن را تبدیل به مکان عمومى دیگر (مانند مدرسه، بیمارستان، حسینیّه و غیره) کرد؟
زمینى جهت قبرستان مسلمین تعیین و اموات در آن دفن شدند؛ ولى اکنون مدتهاست میّتى در
آن دفن نمى شود؛ با عنایت به نیاز اهالى به مسجد، جهت انجام فرایض الهى، آیا اهالى مى توانند
در گورستان مذکور یک باب مسجد احداث نمایند؟
واقف یک مسجد ، در هنگام وقف شرط کرده که مسجد را بشرطی وقف میکنم که امام جماعت آن یکی از سادات باشد، آیا باید به این شرط عمل کرد؟
و اگر وظیفه عمل به آن بود ، در صورت نبود یکی از سادات تکلیف چیست ؟
و آیا میشود یکی از روحانیون غیر سید پیش نماز این مسجد باشد؟
شخصی اموال خود را به مسجد مصالحه نموده است، درحالیکه وارث طبقه دوّم او (برادر و خواهر) موجودند، آیا اموال مختصر او به مسجد میرسد، یا ورثه او نیز حقّى دارند؟
مقرّر گرديد با تخريب و توسعه و تبديل به احسن مسجدى كه از نظر ساختمان عمر مفيد خود را
سپرى كرده، مصلّاى شهر ما احداث گردد لذا در بناى جديد ضرورت دارد بخش كمى از شبستان
قديم براى تعريض ديوارها، يا احداث ستون، يا مأذنه (گلدسته)، يا محل ايراد خطبه اختصاص داده شود. آيا اين تصرّفات جايز است؟
خیّرى قطعه زمینى به نام مسجد اهداء نموده است؛ ولى نظر خویش را در مورد احداث سرویس بهداشتى، ایوان، چایخانه، حیاط و آشپزخانه بیان نکرده است، آیا مى شود در موقوفه فوق موارد بالا
را احداث نمود؟
محلّى، طبق اسناد معتبر و مسلّم، وقف مسجدى شده است از طرفى قسمت اعظم آثار مسجد در اثر مرور زمان از بين رفته ولى قسمتى از آثار از جمله محراب آن هنوز باقى است با توجّه به وقف بودن محلّ براى مسجد، متولّى موقوفه قصد احداث مسجد در محلّ مسجد مخروبه سابق را دارد؛ ولى احداث مسجد و عمل به نيّت واقف با بعضى از مقرّرات ميراث فرهنگى تعارض دارد؛ در صورتِ تعارضِ نيّتِ واقف با مقرّرات ميراث فرهنگى، عمل به كدام يك مقدّم است؟ تكليف شرعى متولّى موقوفه چيست؟