فردی مراجعه کرده و قصد کشیدن دندان را دارد من به ایشان میگویم که چون ممکنه خون قورت بدهید روزه شما باطل میشود چون بالاخره بیمار تا موقع افطار که نمیتواند همش آب دهان رو بیرون بریزد یا اینکه بیمار تقاضای انجام کارهایی رو دارد که به علت تجمع آب زیاد در داخل دهان احتمال زیاد آب قورت میدهد و روزهاش باطل میشود در این صورت بعضی بیماران میگویند که باطل شدن روزه ما اشکالی ندارد یا اینکه آن روز را روزه نمیگیرم؛ وظیفه دندانپزشک چیست؟
چنانچه بین قانون مصوّب و لازمالاجرای جمهورى اسلامى که از کلیه مراحل تصویب مجلس و تأیید شوراى نگهبان و غیره گذشته است با فتواى مراجع تقلید تفاوت وجود داشته باشد وظیفه قاضى مقلّد چیست؟
اگر حکم مسئلهای را جویا شویم ولی ندانیم پاسخی که دادهاند خلاف نظر مرجع تقلید است ولی پاسخدهنده به ما اطمینان دهد که پاسخش مطابق نظر مرجع است مثلاً بگوید نماز و روزه ما در سفر خاصی ناتمام است ولی مرجع بگوید نماز و روزه کامل است و نظر مرجع را پس از گذشتن از موقع سفر فهمیده باشیم و به نظر پاسخدهنده عمل کرده باشیم تکلیف چیست؟
مسأله 1454ـ زنانى که بچّه شير مى دهند خواه مادر بچّه باشند يا دايه، اگر روزه گرفتن باعث کمى شير آنها و ناراحتى بچّه شود روزه بر آنها واجب نيست، ولى براى هر روز همان کفّاره (يک مدّ طعام) واجب است، بعداً نيز بايد روزه را قضا کنند، امّا اگر روزه براى خودشان ضرر داشته باشد، نه روزه واجب است و نه کفّاره، ولى بايد بعداً روزه هايى را که نگرفته اند قضا نمايند.
مسأله 480ـ زنى که معمولاً ماهى يک مرتبه خون مى بيند اگر در يک ماه دوبار خون ببيند و آن خون نشانه هاى حيض را داشته باشد، چنانچه روزهايى که در وسط پاک بوده کمتر از ده روز نباشد، بايد هر دو را حيض قرار دهد.
مسأله 479ـ زنى که داراى عادت است (خواه وقتيّه و عدديّه باشد، يا فقط عادت وقتيّه يا عادت عدديّه)، هرگاه دو ماه پشت سرهم بر خلاف عادت خود، خونى ببيند عادتش بر مى گردد به آنچه در آن دو ماه ديده است.
مسأله 478ـ «مبتدئه» و «مضطربه» و «ناسيه» و زنى که «عادت عدديّه» دارد، اگر خونى ببيند که نشانه هاى حيض داشته باشد، بايد فوراً عبادت را ترک کند و چنانچه بعد بفهمد حيض نبوده، بايد عبادتهايى را که به جا نياورده قضا کند، ولى اگر نشانه هاى حيض را نداشته باشد بر طبق حکم مستحاضه عمل مى کند تا ثابت شود که خون حيض است، ولى زنى که «عادت وقتيّه» يا «وقتيّه و عدديّه» دارد به محض ديدن خون در ايّام عادت، عبادت را ترک مى کند.
مسأله 477ـ «ناسيه» يعنى زنى که عادت خود را فراموش کرده، اگر ده روز يا کمتر خون ببيند همه اش حيض است و اگر بيشتر از ده روز ببيند، بايد روزهايى که خون او نشانه حيض دارد حيض قرار دهد (به شرط اين که کمتر از سه روز و بيشتر از ده روز نباشد) و اگر بيشتر باشد، يا همه روزها را يک جور ديده، احتياط واجب آن است که هفت روز اوّل را حيض قرار دهد و بقيّه را استحاضه.
مسأله 475ـ «مبتدئه» يعنى زنى که دفعه اوّل خون ديدن اوست، اگر ده روز يا کمتر خون ببيند همه اش حيض است و اگر بيشتر از ده روز ببيند و همه اش يک جور باشد بايد عادت خويشان خود را، بطورى که در مسأله قبل گفته شد، حيض قرار دهد و بقيّه را استحاضه.
مسأله 474ـ «مضطربه» يعنى زنى که چند ماه خون ديده، ولى عادت معيّنى پيدا نکرده است، اگر ده روز يا کمتر خون ببيند همه اش حيض است و اگر بيشتر از ده روز ببيند چنانچه بعضى نشانه حيض داشته باشد و از سه روز کمتر و از ده روز بيشتر نباشد، حيض محسوب مى شود و اگر همه اش يک جور باشد مطابق عادت خويشاوندان خود عمل مى کند (اگر عادت همه يا اکثريّت قاطع آنها يکسان باشد) و هرگاه عادت آنها مختلف باشد، احتياط آن است که عادت خود را هفت روز قرار دهد.
مسأله 466ـ زنانى که فقط «عادت وقتيّه» دارند يعنى دو ماه پشت سر هم در وقت معيّن خون حيض ببينند سپس پاک شوند، ولى شماره روزهاى آن يک اندازه نباشد، بايد تمام آن را حيض قرار دهند به شرط آن که از سه روز کمتر و از ده روز بيشتر نباشد.